مجله علمی و آموزشی نواندیش

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
طرح های پژوهشی انجام شده درباره گرایش شهروندان به استفاده از دوچرخه- فایل ۲۲
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

برای جمع­آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن از نظرات ۳۸۴ نفر از گردشگران و شهروندانی که در فاصله زمانی آذر ­ماه ۱۳۹۱ الی دی ماه ۱۳۹۱ در سطح شهر اصفهان به صورت پیاده یا به صورت سوار بر دوچرخه در حال رفت و آمد بوده اند به عنوان نمونه آماری استفاده شد. پرسشنامه ها در آذر ماه و دی ماه۱۳۹۱ توزیع و تکمیل شده است. برای سنجش پرسشنامه ها و ارسال آن ها برای شهروندان آمستردامی با قرار دادن سوالات پرسشنامه بر روی یک پایگاه سنجش آنلاین محلی در بازه زمانی مشابه تعداد ۲۴۰ پاسخ دریافت گردید.جهت توصیف خصوصیات جامعه آماری مشخصات جمعیت­شناختی به شرح زیر تشریح شد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۲-۱ سن پاسخ ­دهندگان مورد مطالعه
بر اساس اطلاعات جمع آوری ­شده از پرسشنامه سن گردشگران مورد مطالعه در نمونه آماری به شرح جدول (۴-۷) گزارش شده است. طبق یافته های حاصل از تحلیل اطلاعات پرسشنامه ها بیشترین فراوانی در میان پاسخ دهندگان در شهر اصفهان در گروه سنی (۳۵-۲۵) با ۲۳۸ نفر و گروه سنی (۴۵-۳۵) با فراوانی ۶۷ نفر در میان پاسخ دهندگان در شهر آمستردام است.کمترین میزان فراوانی در میان پاسخ دهندگان در شهر اصفهان در گروه های سنی (۶۵-۵۵) و(۹۰-۷۵) با ۷ نفر و در میان گروه های سنی پاسخ دهندگان در آمستردام گروه سنی(۹۰-۷۵) با فراوانی ۱۰ نفر است. می توان از میزان فراوانی گروه های مختلف و مقایسه نظیر به نظیر به این نتایج زیر دست یافت :
دوچرخه سواری امری عادی و پذیرفته شده در میان تمامی گروه های سنی در هلند است اما افراد میان سال و پیر در ایران تمایل کمتری به استفاده از دوچرخه دارند. این خود نشان دهنده وضعیت عمومی سلامت بالاتر و امید به زندگی بیشتر در میان شهروندان هلندی نسبت به شهروندان ایرانیست. نکته دیگر جوان بودن نسبی ایران و فراوانی بالای گروه جوان با میانگین سنی۱۵ تا ۲۵ سال است ولی توزیع فراوانی جمعیتی کشور هلند به اندازه جمعیت ایران جوان نیست بلکه بسیار پیرتر از جمعیت ایران می باشد.توزیع فراوانی استفاده کنندگان از دوچرخه در شهر اصفهان نشان می دهد که افراد بالای ۴۰ سال در ایران بسیار کم سوار دوچرخه می شوند و دوچرخه سواری بیشتر در میان سنین ۱۵ تا۴۰ سال انجام می شود. توزیع یکسان فراوانی در گروه های مختلف سنی دوچرخه سواران در شهر آمستردام نشان دهنده اقبال عمومی دوچرخه در میان تمامی افراد جامعه است.
جدول شماره (۴-۷) توزیع فراوانی سن مشارکت کنندگان

 

گروه های سنی اصفهان آمستردام مجموع
۱۵-۲۵ ۴۲ ۱۷ ۵۹
۲۵-۳۵ ۲۳۸ ۳۰ ۲۶۸
۳۵-۴۵ ۶۶ ۶۷ ۱۳۳
۴۵-۵۵ ۱۶ ۴۸ ۶۴
۵۵-۶۵ ۷ ۳۶ ۴۳
۶۵-۷۵
نظر دهید »
مقالات و پایان نامه ها درباره بررسی تطبیقی تعدد و تکرار جرم در قانون مجازات اسلامی مصوب ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ قانون گذار سعی بر انطباق قوانین با احکام و مقررات شرعی و فقهی نمود.

۱- ۲ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱

قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب۱۳۶۱ پس از انقلاب اسلامی به تصویب رسیده و ماده ۱۹ آن در رابطه با مقررات تکرار جرم آورده است:«هر کس به موجب حکم دادگاه به مجازات تعزیری محکوم شود، چنانچه بعد از اجرای حکم مرتکب همان جرم گردد، دادگاه می تواند مجازات او را در صورت لزوم تشدید نماید.
تبصره- هرگاه حین صدور حکم، محکومیت های سابق مجرم معلوم نبوده و بعداً معلوم شود، دادستان مراتب را به دادگاه صادر کننده ی حکم اعلام می کند، در این صورت اگر محکومیت های سابق را محرز دانست می تواند طبق مقررات ماده فوق اقدام نماید.»
با لحاظ ماده‌ی۱۹ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱، شرایط تکرار جرم عبارت بود از:

 

      1. تعزیری بودن محکومیت قبلی، به همین لحاظ سابقه ی محکومیت به قصاص و حدود، مستندی برای تشدید مجازات در جرایم تعزیری به لحاظ تکرار جرم محسوب نمی شد.

    پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. صرف محکومیت قطعی برای تشدید به لحاظ تکرار جرم کافی نبود بلکه بایستی حکم محکومیت اجرا می شد.

 

    1. در قانون راجع به مجازات اسلامی فقط تکرار جرم خاص پذیرفته شده بود، یعنی مرتکب در صورتی مشمول تکرار جرم بود که همان جرمی را که در گذشته به دلیل ارتکاب آن مجازات تعزیری بر او اعمال شده بود، مجدداً مرتکب شود.

 

    1. برای تحقق تکرار جرم، سابقه ی تحمل مجازات تعزیری اثر مؤبد داشت و محدود به مدت نبوده است که این خود به دلیل اقتباس مقررات تکرارا جرم از فقه اسلامی بوده است.

 

    1. تشدید مجازات در تکرار جرم اختیاری بود.[۵۰]

 

 

۲- ۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰

ماده‌ی۴۸ قانون مذکور حکم تکرار جرم را بیان می دارد:«هر کس به موجب حکم دادگاه به مجازات تعزیری و یا بازدارنده محکوم شود، چنان چه بعد از اجرای حکم مجدداً مرتکب جرم قابل تعزیر گردد دادگاه می تواند در صورت لزوم، مجازات تعزیری یا بازدارنده را تشدید نماید.
تبصره- هرگاه حین صدور حکم، محکومیت های سابق مجرم معلوم نباشد و بعداً معلوم شود، دادستان مراتب را به دادگاه صادر کننده ی حکم اعلام می کند، در این صورت اگر دادگاه محکومیت های سابق را محرز دانست می تواند طبق مقررات این ماده اقدام نماید.»
ویژگی ها و شرایط تکرار جرم بر مبنای قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ عبارتند از:
الف- سابقه ی محکومیت به مجازات تعزیری و یا بازدارنده
تا قبل از انقلاب اسلامی و بر اساس قانون مجازات عمومی جرایم از حیث شدت و ضعف مجازات‌ها به جنایت جنحه و خلاف تقسیم می شدند، بر اساس ماده‌ی ۱۹ قانون مجازات اسلامی موضوع تکرار و ضعف مجازات‌ها به جنایت، جنحه و خلاف تقسیم می شدند، بر اساس ماده‌ی ۱۹ قانون راجع به مجازات اسلامی موضوع تکرار جرم تنها در مورد سابقه ی محکومیت به مجازات های تعزیری پذیرفته شده بود و در سایر موارد، تکرار جرم تابع قواعد خاص خود بود با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ قلمرو تکرار جرم با پذیرش مفهوم مجازات های بازدارنده گسترش پیدا کرد.
ب- اجرای محکومیت قبلی
ملاک و معیار تفکیک تکرار از تعدد جرم تا پیش از تصویب قانون راجع به مجازات اسلامی سابقه ی محکومیت کیفری بود لکن با تصویب این قانون این ملاک به اجرای مجازات تعزیری پیشین تغییر یافت و در قانون مجازات اسلامی نیز از همین قاعده پیروی شد. هر چند برخی از نویسندگان ایرانی همچون ضیاءالدین پیمانی و محمد علی اردبیلی علی رغم این تغییر به معیار پیشین (محکومیت قطعی کیفری) معتقدند و آن را در کتب خود مطرح نموده اند لیکن در بحث از ملاک تفکیک و تمایز تکرار از تعدد جرم بیان گردید، اعتبار محکومیت قطعی به عنوان سابقه جهت اعمال قاعده تکرار جرم مردود است و بر اساس قوانین جزایی پس از انقلاب اسلامی( قانون راجع به مجازات اسلامی۱۳۶۱ و قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰- توضیـح نگارنده) این اجرای مجـازات مذکور در حکم پیشیـن است که می تواند مقدمه ی تکرار جرم قرار گیرد.[۵۱]
بر این اساس ارتکاب جرم پس از اجرای مجازات و تحمل دوران محکومیت توسط مجرم، مشمول قواعد تکرار جرم خواهد بود. لکن چنانکه جرم اخیر پس از صدور حکم محکومیت قطعی و تا قبل از اجرای مجازات واقع شود تکرار جرم نبوده و مشمول مقررات تعدد جرم خواهد بود.
ج- ارتکاب مجدد جرم قابل تعزیر
ماده‌ی ۴۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ بالعکس ماده‌ی ۱۹ قانون راجع به مجازات اسلامی که از تکرار جرم خاص پیروی می کرد، با پذیرش تکرار جرم عام به توسعه و گسترش دامنه ی اجرای مقررات تکرار جرم مبادرت نمود.
مطابق ماده‌ی ۴۸ قانون سال ۱۳۷۰ هر جرم قابل تعزیر می تواند به عنوان تکرار جرم مرتکبی محسوب شود که قبلاً مجازات تعزیری یا بازدارنده نسبت به او اجرا شده است. هر چند ماده‌ی ۴۸ قانون مذکور از ارتکاب مجدد جرم مستوجب مجازات بازدارنده به عنوان یکی از شروط تحقق تکرار جرم ذکری به میان نیامده است، اما با توجه به این که قانون گذار خود در قسمت اخیر همان ماده سخن از تشدید مجازات بازدارنده در صورت لزوم نموده است، میتوان چنین برداشت کرد که عدم ذکر جرم مستوجب مجازات بازدارنده در کنار جرم قابل تعزیر عمدی نبوده است و هیچ منعی از تسری قاعده ی تکرار به این موارد نیست.

۲-۳ لایحه قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۰

در لایحه جدید مقنن طی مواد ۱۳۵ تا ۱۳۸ به شرح مقررات تکرار جرم پرداخته است؛در ماده‌ی ۱۳۵ قانون مذکور بر خلاف قانون سابق حدود را مشمول قواعد تکرار دانسته و طی یک قاعده ی کلی اذعان می دارد:«هر گاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.»
ماده‌ی ۱۳۶ « هر کس به موجب حکم قطعی به یکی از مجازات های تعزیری درجه یک تا شش محکوم شود و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا مرور زمان اجرای مجازات مرتکب جرم تعزیری درجه یک تا شش دیگری گردد به حداکثر مجازات تا یک و نیم برابر آن محکوم می شود.»
همانطور که در متن ماده مشاهده می گردد در لایحه صرف محکومیت قطعی در جرم قبلی برای شمول قاعده تکرار جرم کفایت می کند و نیازی به اجرای آن نمی باشد.
یکی دیگر از شروط تکرار جرم در لایحه قانون مجازات اسلامی ارتکاب جرم جدید تا زمان اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان می باشد، که خود نشانگر پذیرش تکرار جرم موقت از سوی مقنن است.
و در نهایت اگر مجرم مجدداً مرتکب جرم تعزیری درجه یک تا شش دیگری گردد به بیش از حداکثر مجازات جرم جدید محکوم می شود همانطور که مشاهده می شود، قاضی مکلف است که به بیش از حداکثر مجازات حکم کند، لیکن برخلاف قانون سال ۱۳۷۰که حدود تشدید معلوم نبود، حدود تشدید مشخص گردیده است و قاضی می تواند تا یک ونیم برابر حداکثر مجازات حکم دهد.
برای مثال اگر مجازات جرمی ۶ ماه تا ۳ سال حبس باشد و مشمول قواعد تکرار جرم گردد، قاضی می تواند از ۳ سال و یک روز تا چهار سال و شش ماه حبس حکم کند. در مباحث آینده به طور گسترده پیرامون بحث مورد نظر بررسی خواهد شد.

مبحث سوم: مبانی نظری مبانی نظری و تأثیر آن بر قواعد تعدد و تکرار جرم در قانون مجازات اسلامی

 

گفتار اول: مبانی نظری پذیرش تعدد و تکرار جرم

مبنای پذیرش تعدد و تکرار جرم با دو نظریه سزادهی و اصل فردی کردن مجازات مورد بررسی قرار گرفته در این دو نظریه مجازات بر اساس درجه تقصیر و مجازات متناسب با شخصیت مجرم مورد توجه می‌باشد.

بند اول: نظریه سزادهی

تکرار جرم از نگاه حقوق‌دانان کلاسیک به عنوان یکی از کیفیات مشدده ی عمومی ناظر به شخصیت مجرم، اجازه ی تشدید مجازات جرم اخیر را می دهد، با این فرض که تکرار کننده ی جرم از مجرمیت و درجه ی تقصیر بیشتری نسبت به مجرم مبتدی برخوردار است؛ زیرا وی با توجه به اخطار و هشدار قضایی سابق و زیر پا گذاشتن آن متنبه و اصلاح نشده است. بنابراین در راستای اهداف مجازات‌ها مبنی بر سزادهی و بازدارندگی، بایستی متحمل مجازات شدیدتری شود.
تکرار و تعدد جرم نشان دهنده ی بالا بودن درجه ی تقصیر و مجرمیت شخص تکرار کننده نسبت به مجرم مبتدی است، و اعمال اندیشه ی سزادهی و مکافات ایجاب می کند که نسبت به شخصی که میزان مجرمیت او بالاتر است مجازات بیشتری اعمال شود.
مبنا و اساس مسئولیت کیفری مجرم و تحمل کیفر توسط وی از دیدگاه مکاتب کلاسیک، اصل آزادی اراده برخورداری بزهکار از مسئولیت اخلاقی در قبال تقصیر و جرم ارتکابی است. طرفداران این نظریه معتقدند هر قدر هم که یک بزهکار تحت تأثیر و فشار عوامل و انگیزه های جرم زا قرار داشته باشد این قدرت اراده و اختیار اوست که وی را مخیر به انتخاب و تمییز خطا از صواب و یا بالعکس می نماید.

بند دوم: نظریه حالت خطرناک و اصل فردی کردن مجازات

جرم و پدیده مجرمانه همواره خطرات زیادی را برای بشر و جامعه در بر داشته است. اما گاهی جرم به واسطه ی حالات خاصی که دارد بیش از همیشه و به طور ویژه خطرات و خسارات جبران ناپذیری را برای جامعه به همراه دارد، و این موضوع باعث شده تا قانون گذار برای جلوگیری از چنین خطراتی تدابیر خاصی بیاندیشد.
اصل فردی کردن مجازات‌ها به عنوان یکی از اصول مترقی عام بر مجازات ها، به معنی اعمال و اجرای مجازاتی متناسب با شخصیت و ویژگی های جسمی، روانی، و اجتماعی فرد مجرم است که به اعتبار ماهیت جرم ارتکابی و یا خصوصیات مجنی علیه از طرف مقنن پیش بینی شده و از سوی قوه قضائیه و مجریه به منصه ظهور رسیده و حسب مورد ممکن است منجر به تشدید، تخفیف، تعلیق مجازات و… شود.[۵۲]
طرفداران مکتب نئو کلاسیک، شعار اصلی خود را جمله مشهور« نه بیش از آن چه عدالت اقتضاء می کند و نه بیش از آن چه فایده دارد» برگزیدند.[۵۳]
پیشنهادات پیروان مکتب نئو کلاسیک موجب بسط دایره کیفیات مشدده و مخففه گردید تا قضات بتوانند مجازات را با توجه به معیارهای فردی و اجتماعی … متناسب با مسئولیت واقعی مرتکب تعیین نمایند. هم چنین تشکیل پرونده شخصیت برای مجرمین، در کنار پرونده کیفری، و توجه قاضی به آن در تعیین مجازات نشانه جدی ظهور اصل فردی کردن مجازات‌ها بوده است.[۵۴]
فردی کردن مجازات به دو صورت تعدیلی و تشدیدی تقسیم می شود:
در فردی کردن مجازات با شیوه تعدیلی دادگاه به تناسب ویژگی های فردی و اجتماعی که در وقوع جرم مؤثر بوده مجازات مرتکب را به نحوی تعیین می نماید که به نفع او باشد .
گاهی جرم ارتکابی برای جامعه خطرات بیشتری به همراه دارد که موجب می شود، در این موارد مقنن از شیوه های تشدیدی فردی کردن مجازات استفاده می نماید و ارتکاب جرم را مشمول مجازات های سنگین تری قرار می دهد. به عبارتی کیفیات مشدده عبارت از موجباتی است که اگر جرم مقرون به آن ها باشد مجازات تشدید می شود.[۵۵]
کیفیات مشدده در تمام ممالکی که مجازات را قائم بر مسئولیت اخلاقی مرتکب می کنند وجود دارد.[۵۶]
کیفیات مشدده جرم به کیفیات عام و خاص تشدید مجازات تقسیم می شوند؛ کیفیات خاص اوضاع و احوال مربوط به جرم خاصی هستند که قانون تشدید مجازات را در آن مورد تصریح کرده است.
در مقابل علل عمومی تشدید مجازات به عواملی گفته می شود که به جرایم معین اختصاص ندارد، بلکه در هر جرمی مصداق پیدا کند موجب تشدید مجازات خواهد بود.[۵۷]
جهات عمومی تشدید مجازات در حقوق جزای ما انحصاراً در دو مورد تعدد و تکرار جرم مصداق پیدا می کند.[۵۸]

نظر دهید »
دانلود فایل های پایان نامه درباره : ارائه مدل مطلوب توسعه زیر ساخت‌های صنعت چرم- فایل ۴
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱-صنعت استخراجی یعنی پروسه جداکردن عناصروموادمثل استخراج سنگ آهن اززمین وجداکردن منیزیم ازآب دریا
۲-صنعت شکل دهی یعنی تغییرشکل دادن ازخواص فیزیکی مثل صنایع فلزکاری وپلاستیکی
۳-صنعت تحلیلی یعنی تجزیه موادبه عناصر سازنده اش مثل عملیات پالایش نفت وبسته بندی وغیره
۴-صنعت ترکیبی (سنتتیک) یعنی ترکیب وموادکردن اجزای سازنده یک محصول ماننداتومبیل www.dralavi.ir))
صنعت ریشه در غرب دارد و معنای آن کار هوشمندانه یا داشتن مهارت در انجام یک فعالیت است، و هنر معنای دیگری است که در قرون وسطی و حتی در دوران اخیر برای تعریف صنعت به کار گرفته می‌شود. به این ترتیب تولید صنعتی که با تلاش انسانها حاصل می شود، محصول هنر است. در واقع هنر و صنعت مترادف هستند. در ایران نیز صنعتگر با هنرمند یکسان دانسته می‌شود، چرا که صنعت در حوزه اقتصادی به معنای کار نوآورانه و خلاقانه است. در صنعت، علاوه بر بحث تولید، بحث خلاقیت نیز نهفته است.
پایان نامه
وانقلاب صنعتی اروپا  نقطه عطفی در گسترش خلاقیت در عرصه تولید و گام‌نهادن در دنیای جدید توام با خلاقیت و نوآوری است. اقتصاددانان، صنعت را موتور محرکه اقتصاد و عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی کشورها می‌دانند و بر همین اساس بر افزایش رشد صنعت، سرمایه گذاری روی تولید صنعتی، صادرات صنعتی و اشتغال زایی ناشی از صنعت تاکید دارند."( ماهنامه ی علمی تدبیر، شماره ی ۱۷۱)”
نظری بر عوامل توسعه صنعتی ژاپن(شهیدی، ۱۳۶۷):
۱- آموزش عمومی و تسریع سوادآموزی
۲- تطبیق نیروی انسانی برای پذیرش تکنولوژی‏ خارجی
۳- دریافت تکنولوژی به صورت مرکز آموزش فنی‏ ،مبتنی بر ۲ اصل:
۱- انتقال و توسعه.
۲- سیاست فنی.
و با دو هدف:
۱- در کوتاه‏مدت،مشابه‏سازی
۲- در بلندمدت،تقویت قوه‏ی فنی ملی از طریق‏ تشویق‏های متفاوت
۴- تامین ارز لازم برای سرمایه‏گذاری با توسل به‏ تشویق صادرات
۵- برقراری رابطه‏ای منطقی بین بخش‏های اقتصادی
۶- اعمال کنترل و هدایت دولتی(با هماهنگی‏ بین مردم،مدیران،سازمان‏ها و دولت( .
۷- برنامه‏ ریزی بلندمدت به عنوان هدف ملی
۸- کنترل مصرف و افزایش ساعات کار(با حذف‏ بیمه،مسکن،آموزش و درمان رایگان) .
۹- ارتباط بین صنایع کوچک و بزرگ

۲-۲-۲ بخش بندی صنایع در وزارت صنعت، معدن و تجارت

۱- صنایع فلزی، برق و الکترونیک
صنایع برق
صنایع الکترونیک
مصنوعات فلزی
لوازم خانگی
صنایع تجهیزات پزشکی
۲- صنایع نساجی و پوشاک
گروه صنایع پنبه ای و ترکیبی الیاف مصنوعی
گروه صنایع پوشاک
گروه صنایع کفپوش
گروه صنایع کفش و چرم
۳- صنایع غیر فلزی
صنایع غذایی کشاورزی
صنایع غذایی غیر کشاورزی
صنایع دارویی و بهداشتی
صنایع شیمیایی
صنایع پلیمری
۴- صنایع ماشین سازی و نیرو محرکه
گروه قطعات و تجهیزات صنعتی
گروه خودرو، اجزاء و قطعات
گروه صنایع دریایی، ریلی و هوایی
گروه ماشین آلات صنعتی و کشاورزی
۱-۲-۲-۲ گروه‌های صنعت

نظر دهید »
دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با بررسی رابطه عزت نفس وخلاقیّت با تعصّب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱-۷ تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیرها
عزت نفس :
تعریف مفهومی: عزت نفس سازه ای است که بر نحوه ی ارزشیابی شخص از خود و اندازه گیری احساس وی از خود ارزشی‌اش در مقایسه با این که چگونه است و آرزو دارد چگونه باشد، دلالت دارد(زانگ، ۲۰۰۵).
تعریف عملیاتی: منظور از عزت نفس نمره ای است که افراد از پاسخگویی به مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت بدست می آورند.
خلاقیت :
تعریف مفهومی: خلاقیت فرایندی روانی است که منجر به حل مساله، ایده سازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال هنری و نظریه پردازی می شود که بدیع و یکتاست (حائری زاده، ۱۳۸۱).
تعریف عملیاتی: در این بررسی مقصود از خلاقیت نمره ای است که افراد از پاسخگویی به پرسشنامه خلاقیت عابدی بدست می آورند.
تعصب :
تعریف مفهومی: تعصب معادل پیش داوری و منظور از آن نگرشی منفی و خصمانه نسبت به فرد یا گروهی خاص است که بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست و بدون داشتن تجربه مستقیم در مورد آن فرد یا گروه، شکل گرفته باشد و بر پایه آن، قضاوت شود(صلیبی، ۱۳۸۲).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش مقصود نمره ای است که افراد از پاسخگویی به پرسشنامه محقق ساخته کسب می کنند، می باشد.

فصل دوم
ادبیات وپیشینه‌ی تحقیق
۲-۱ مقدمه
در این فصل ابتدا به پیشینه نظری موضوعات تعصّب، عزّت نفس و خلاقیّت پرداخته می شود سپس به پیشینه پژوهشی و مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه موضوع پژوهش پرداخته می شود.
۲-۲ پیشینه‌ پژوهش
۲-۲-۱ تعصب
تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوانها و عضلات را به هم پیوند می‌دهد. سپس این مادّه به معنای هر نوع وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست (حسینی، ۱۳۸۶).
درلغت نامه دهخدا در معنای تعصب کردن آمده است:” جانب داری کردن، طرفداری شدید کردن، حمایت بدون چون و چرا کردن، عصبیت کردن” (لغت نامه دهخدا).
تعصب در فرهنگ عمید، جانب داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دلبسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن، معنی شده است (فرهنگ عمید).
همچنان دیگر فرهنگ ها تعصب را جانب داری کردن، حمایت کردن، حمیت داشتن، پرخاش کردن، سخت گرفتن، حمیت، عصبیت وسختگیری ترجمه کرده اند. تا این جا فکر نمی‌شود نقصی کلی یا جزیی درآن متصور باشد و مورد نکوهش قرارگیرد. چه بسا که در مواردی مثبت و پسندیده نیزمی باشد. اما کاربرد این واژه در اصطلاح در واقع مغایر و مناقض معنای لغوی آن است (رومان، ۱۳۸۷).
”تعصب” و”عصبیت” در اصل از ماده”عصب” به معنی رگ ها و پی‌هایی است که مفاصل را به هم ارتباط می‌دهد، سپس هر گونه ارتباط و به هم پیوستگی را تعصب و عصبیت نامیده‌اند، اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار می‌رود. تعصب و تحجر به‌ معنای‌ ایستایی، تحول‌ ناپذیری، جمود و برنتابیدن‌ فرهنگ‌ و ارزش‌های حق‌ و متعالی‌ است‌ که‌ هم‌ در ساحت‌ بینش‌ و دانش‌ (تحجر) و هم‌ در حوزه‌ گرایش‌ و رفتار (جمود) بروز و ظهور دارد و عقل‌ و دل‌ و ابزارهای‌ معرفت‌یاب‌ و منابع‌ شناخت‌زا را نیز شامل‌ می‌گردد (مطهری، ۱۳۷۷).
تعصب، حالتى روانى است که به صورت حمایت و دفاع از خود و متعلقات خود بروز مى‏کند. این تعلقات، شامل وابستگى‏هاى دینى، ملکى، وطنى، ملى، منطقه‏اى و حتى شغلى و روابط استاد و شاگرد مى‏باشد. این حالت، ریشه در خودخواهى، خود پرستى و سلطه بر تمامى فعالیت‏هاى درونى و برونى دارد و به همین خاطر، از رذائل اخلاقى شمرده شده، منشأ بسیارى از مفاسد اخلاقى و رفتارى مى‏گردد(سایت آیینه رشد، ۱۳۸۴).
تعصب در اصطلاح سختگیری خود خواهانه، پرخاشگرانه و گاه ستیزه جویانه برای نشان دادن برتری غیرواقعی نسبت به همتاها درشرایط و موقعیت های همسان است. از این دید گاه تعصب رنگ منفی به خود می گیرد وباعث ایجاد مشکل های اساسی دریک اجتماع، در بین اقوام، مذاهب وسایر گروهای انسانی می گردد (رومان، ۱۳۸۷).
پایان نامه - مقاله - پروژه
اقسام تعصّب
تعصّب و حمیّت به دو قسم مذموم و غیرمنطقی و ممدوح و منطقی تقسیم می شود؛ هرچند غالبا این واژه در منابع دینی در بخش منفی و مذموم به کار رفته است. اگر تعصّب و وابستگی انسان به امور غیرمنطقی همچون نژاد، قبیله و امثال آن باشد، تعصّب مذموم نامیده می شود و در قرآن و روایات از آن به نام «تعصّب جاهلی» یاد شده است و اگر تعصّب و وابستگی نسبت به امور مثبت همچون دین و آیین و مذهب از روی علم و آگاهی باشد، به آن تعصّب مثبت و ممدوح گفته می شود (حسینی، ۱۳۸۶).
تعصب ممدوح و مذموم در آیات و روایات: تعبیر دیگر که از عصبیت در آیات و روایات آمده” حمیت” یا” حمیت جاهلیت” است.” حمیت” در اصل از ماده” حمی” به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و بعدا به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به کار رفته است. این واژه گاه در همین معنی مذموم (توأم با قید جاهلیت ، یا بدون آن) و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به کار می‌رود و اشاره به غیرت منطقی و تعصب در امور مثبت و سازنده است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴).
فطری بودن غیرت و تعصب
دین اسلام مساله غیرت و تعصب را باطل معرفی نکرده و بلکه اصل آن را حفظ نموده است. زیرا غیرت ریشه در فطرت انسانی دارد و اسلام هم دین فطرت است. البته در جزئیات تعصب دخالت کرده و فرموده است آن قدر از غیرت و تعصب که مطابق با فطرت است حق می‌باشد ولی شاخ و برگی که اقوام به آن داده‌اند باطل می‌باشد. مثلا در طی زندگی مواقعی وجود دارد که شخص احساس می‌کند دیگران به منافع او تجاوز می‌کنند ورعایت احترام مقدسات (مثلاً اطفال و ناموس ) او را نمی‌کنند ویا درصدد هستند آبروی او را بریزند وخاندان او را هتک حرمت نمایند، در اینجا است که باورهای دینی او را وادار به دفاع می‌سازد. به عبارت دیگر لزوم دفاع از خود و از متعلقات خود حکمی است که فطرت، به گردن بشر انداخته است. البته نحوه بکار بردن این نیرو و اطاعت از این حکم فطرت به دو گونه می‌باشد: یکی به نحو شایسته یعنی بکارگیری تعصب وغیرت انسانی برای دفاع از حق خود ودیگری به نحو ناشایست ومذموم‌؛ یعنی خود عمل باطل باشد وبرای حفظ باطل هم انجام گیرد که معلوم است در این صورت چه فساد وشقاوتی در پی دارد وچقدر نظام امور زندگی را به هم می‌زند (طباطبایی، ۱۳۷۴).
تعصبات شدید نژادی و قبیلگی بدون شک انسان به هر سرزمین یا قبیله و نژادی تعلق داشته باشد نسبت به آن عشق می‌ورزد و این پیوند علاقه او با سرزمین و قوم و نژادش نه تنها عیب نیست بلکه عامل سازنده‌ای برای همکاریهای اجتماعی او است. ولی اگر این امر از حدش بگذرد به صورت مخرب و گاه فاجعه‌آفرین درخواهد آمد و منظور از تعصب نژادی و قبیلگی که مورد نکوهش قرار می‌گیرد همین” افراط” است. دفاع افراطی از قوم و قبیله و نژاد و وطن ، سرچشمه بسیاری از جنگها در طول تاریخ بوده است و عاملی برای انتقال خرافات و زشتیها -تحت عنوان آداب و سنن قبیله و نژاد- به اقوام دیگر شده است. این دفاع و طرفداری افراطی گاه به جایی می‌رسد که بدترین افراد قبیله در نظر او زیبا و بهترین افراد قبیله دیگر در نظر او زشت و شوم است و همچنین آداب و سنت‌های زشت و زیبا و به تعبیر دیگر تعصب نژادی پرده‌ای است از خودخواهی و جهل که بر روی افکار و درک و عقل انسان قرار می‌گیرد و قضاوت صحیح را از کار می‌اندازد. این حالت عصبیت در میان بعضی اقوام صورت حادتری دارد، از جمله گروهی از اعراب که به تعصب، معروف و مشهورند (وب سایت پژوهه، ۱۳۹۲).
عوامل و مؤلفه های تعصب‌ورزی
۱- تکبّر(یکی از ریشه‌های تعصب‌، تکبر می‌باشد که نمونه بارز آن در داستان سجده نکردن شیطان بر آدم نمایان می‌شود.) ۲- مال وثروت، ۳- تقلید کورکورانه (تقلید اقسام مختلفی دارد که یک نوع ازآن مذموم است و آن تقلید جاهل از جاهل می‌باشد که گاه عامل اصلی تعصب و غیرت‌ورزی نابجا می‌باشد. همچنین پیروی ناآگاهانه و دفاع افراطی از پدران و اجداد و شخصیتهای بزرگ قوم و قبیله، سرچشمه بسیاری از جنگ‌ها در طول تاریخ بوده است و عاملی برای انتقال خرافات و زشتی‌ها- تحت عنوان آداب و سنن قبیله و نژاد- به اقوام دیگر شده است.) (سایت پژوهه، ۱۳۹۲).۴ - توجیه خود[۱۹] : یک علت پیش داوری در شخص، نیاز وی به توجیه خویش است. مثلاً اگر نسبت به کسی بی رحمی کرده باشیم، سعی می کنیم او را تحقیر وخوار کرده تا بی رحمی خود را توجیه کنیم ویا اگر بتوانیم خود را متقاعد سازیم که او به یک گروه بی ارزش، غیر انسانی، ابله و… تعلق دارد. اگر او را به بردگی بکشیم ویا از تحصیلات مناسب محروم کنیم ویا او را به قتل برسانیم احساس ناراحتی نمی کنیم زیرا خود را توجیه کرده ایم که به همنوع خود گزند وآزاری نرسانده ایم.۵-احساس نیاز به پایگاه برتر وقدرت بیشتر: اگر فردی در سلسله مراتب اجتماعی-اقتصادی در سطح پایینی قرار داشته باشد، ممکن است نیاز به اقلیتی داشته باشد تا بتواند نسبت به آنها احساس برتری کند. پژوهش نشان داده است که اگر پایگاه اجتماعی پایین تر ویا در حال نزول باشد بیشتر از کسی که از پایگاه اجتماعی بالاتر ویا در حال صعوداست، مستعد داشتن پیش داوری است. ۶- رقابت وتعارض اقتصادی وسیاسی[۲۰]: بنابراین نظریه و با در نظرگرفتن محدودیت منابع گروه مسلط ممکن است بکوشد تا یک گروه اقلیت را استثمار و خفیف کند تا بتواند به کسب مزایای مادی نایل آید. ۷- پرخاشگری جابجا شده[۲۱]: در فرد ناکام تمایل شدیدی برای حمله به علت ناکامی خود وجود دارد، گرچه علت ناکامی یک فرد معمولاً یا خیلی بزرگ است ویا برای حمله مستقیم بسیار مبهم. اما این ناکامی ممکن است احتمال پرخاشگری وی را علیه ناظری ضعیف تر افزایش دهد حتّی اگر رنج وی اصلاً ارتباطی به آن فرد ناظر نداشته باشد. ۸- همرنگی با هنجار های اجتماعی[۲۲]: قسمت اعظم رفتار تعصب آمیز تابع وناشی از همرنگی بنده وار با هنجارهای اجتماعی است. تبیین روانشناختی پیش داوری وتبعیض[۲۳] از جامعه پذیری فرد و یاناکامی ناشی از گروهی قومی و غیر قابل دسترس حاصل می شود. کودکان تا ۸ سالگی از ویژگی های نژادی، نگرشی ثابت وروشن ندارند( ارونسون،۲۰۰۸،ترجمه شکرکن،۱۳۸۷).
آثار تحجّر و تعصب ورزی
۱- بی ایمانی، ۲- انحراف از حق: اصولا انتقال سنت‌های غلط از قومی به قوم دیگر در سایه شوم همین” حمیت جاهلیت” صورت می‌گیرد و پافشاری اقوام منحرف در برابر انبیاء و رهبران الهی نیز غالبا از همین رهگذر است. تحجر عقلی، قلبی‌ و تحجر در موضع‌ عملی‌ و رفتاری، علت‌ عدم‌ پذیرش‌ حق‌ و گرایش‌ به‌ کمال‌ و سعادت‌ واقعی‌ می‌گردد (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴). ۳- سوء مدیریت: «تحجرگرایی» مانع‌ جدی‌ در شکوفایی‌ اندیشه‌ دینی‌ و ایجاد تعامل‌ مثبت‌ نظری‌ و عملی‌ با «حقیقت»، «معرفت»، حکمت‌ و حکومت، مدیریت‌ و سیاست‌ و حتی‌ تقدیر معیشت‌ است‌ و متحجران‌ از اسلام‌ جز آموزه‌های‌ بسته‌ و رسوب‌ شده‌ و انعطاف‌ ناپذیر در برخورد با اقتضائات‌ زمان‌ و مکان‌ و تغییر موضوع‌ و محمول‌ها ندارند و هرگز پذیرای‌ نقد اندیشه‌ و عمل‌ خویش، بازشناسی‌ و بازنگری‌ فکر و فعل‌ به‌ اصطلاح‌ اسلامی‌ خود نیستند و همواره‌ راکد و تحول‌ ناپذیرند (مطهری، ۱۳۷۷). ۴- عقب ماندگی و جاهلیت: به هر حال، شک نیست که وجود چنین حالتی در فرد یا جامعه باعث عقب ماندگی و سقوط آن جامعه است، پرده‌های سنگینی بر عقل و فکر می‌افکند و انسان را از درک صحیح و تشخیص سالم باز می‌دارد و گاه تمام مصالح او را به باد فنا می‌دهد. ۵- ایجاد تفرقه در جامعه: اگر جامعه‌ای از مجموع افراد و گروه های متعصب که یکدیگر را قبول ندارند تشکیل شده باشد، هیچگاه اتحاد و انسجام در بین آنها رخ نخواهد داد. به همین جهت می‌باشد که استعمارگران تلاش می‌کنند بین ملتهای اسلامی تعصب کورکورانه و منفی را رواج دهند و حتی در داخل کشور هم با ایجاد تعصب مذموم بین گروه ها و اقوام مختلف وحدت ملی را از بین می‌برند (وب سایت پژوهه، ۱۳۹۲).
مفاسد تعصب
۱٫ کسى که در روابط اجتماعى و تعاملات انسانى، ذوق، سلیقه و تمایلات شخصى را ملاک و معیار سنجش قرار مى‏دهد، تعهد ایمانى و جاذبه الهى و حق را به حاشیه رانده، اولویت را به خود و منافع خود مى‏دهد.
۲٫ گروه گرایان متعصب، اینان نیز از فرط خود بینى و استبداد، همچون اعراب جاهلى، تنها در محدوده منافع باند و عشیره خود مى‏اندیشند.
یکى از مظاهر بسیار زشت تعصب، تکیه بر عقیده و فهم خود یا استاد و حزب خود و… است. تعصب داشتن، بر یک نظریه علمى و طرفدارى از آن، در صورتى که عارى از حقیقت و برهان باشد، مانعى سر سخت و حجابى تاریک بر چهره زیباى معرفت است؛ زیرا وقتى هدایت‏گران جامعه در تاریکى تعصب فرو مى‏روند، فضاى جامعه را رکود و جهل فرا مى‏گیرد و فساد عالم و دانشمند، باعث فساد جامعه مى‏شود. همچنین تعصب و تنگ نظرى علمى، خیانت و ستم به علم مى‏شود. تعصب علمى، دعوت مخاطبان خود به تعطیل عقل و برهان و تسلیم جهل و هوس است و این، باعث هتک حرمت دانش‏پژوهان و ستم به جامعه علمى است و سرانجام تعصب علمى، قدر ناشناسى از استادان و فرهیختگانى است که عمر خود را در راه کشف حقایق و پیشرفت دانش سپرى نموده‏اند و تلاش کرده‏اند تا نور علم در محاق هوى و هوس به تاریکى نگراید (وب سایت آیینه رشد، ۱۳۹۲).
ریشه های تعصّب
۱٫ تکبّر
۲٫ مال و ثروت
۳٫ جهل و بی خبری: اگر چه جاهلیّت، اصطلاحی است برای دوران پیش از اسلام، ولی انتخاب این عنوان برای آن دوران اشاره ای به این است که آن دوران، دوران جهل و نادانی، و بی خبری و بی فرهنگی بوده است و حمیّت و تعصّب با جاهلیّت ارتباطی تنگاتنگ دارد. امروزه نیز در لایه ها، طبقات وفرهنگ های مختلف می توان جاهلیت و بی خردی و در واقع ناتوانی در اندیشیدن را از آثار تعصب دانست.
۴٫ حبّ شدید به پدران، فرد متعصب علاقه و حب شدیدی نسبت به گذشتگان خود خواهد داشت و بی چون وچرا از پدران خود تبعیت می کند.
۵٫ شخصیّت زدگی: گاه شخصی در نظر انسان چنان قداست پیدا می کند که گفتار و رفتار او از دایره نقد خارج می شود؛ هر چند از نظر علمی و اخلاقی در سطح پایین قرار داشته باشد و همین امر سبب می شود که عده ای چشم و گوش بسته به دنبال او راه بیفتند و به خاطر او جان و مال خود را از دست بدهند، بی آنکه در محتوای سخنان و رفتار او کمترین اندیشه ای کنند. این گونه افراد در گذشته بوده‌اند و در این دوران نیز در جوامع مختلف وجود دارند.
۶٫ انزوای فکری و اجتماعی: «وقتی انسان در خودش و محیط فکری و اجتماعی اش فرو برود و از جوامع و افراد دیگر و افکار آنها بی خبر بماند، نسبت به آنچه در اختیار اوست، سخت وابسته می شود و در برابر آن تعصّب می ورزد؛ در حالی که اگر با دیگران بنشیند و فکر خود را با افکار دیگران مقایسه کند، نقطه های قوّت و ضعف و مثبت و منفی به زودی آشکار می گردد و به او اجازه می دهد بهترین انتخاب را داشته باشد.»
۷٫ تقلید کورکورانه: تقلید چهار نوع است: تقلید جاهل از جاهل، تقلید عالم از عالم، تقلید عالم از جاهل که این سه نوع تقلید مذموم و نارواست و تقلید جاهل از عالم که ممدوح می باشد و از باب رجوع جاهل به افراد متخصص و کارشناس و کاردان است. گاه عامل تعصّب تقلیدهای کورکورانه جاهل از جاهل است که این مورد نیز در امّتهای پیشین و در عصر حاضر نمونه های فراوانی دارد (حسینی، ۱۳۸۶).
نظریه های تعصب :
نظریه ی شخصیت استبدادی[۲۴] : این نظریه توسط تئودور آدورنو[۲۵] ارائه شده است. براساس تحقیقات انجام شده بسیاری از مردمانی که پیش داوری دارند، دارای شخصیت سلطه گر(خودکامه) هستند. طبق این نظریه کسانی که دارای این الگوی شخصیتی هستند، نسبت به بالا دستان خود فروتن ونسبت به زیردستان خود مردم آزار هستند. شخصیت سلطه گر به شدّت از ارزش های طبقه ی خود دفاع می کند. درباره ی ندانسته ها(آنچه ناشناخته است) با ترس و خرافات شدید عمل می کند. شواهدی حاکی از وجود تفاوت های فردی در تمایل کلی به نفرت و انزجار، در دست است. به دیگر سخن، کسانی هستند که آمادگی و تمایل بیشتری به تعصب و پیشداوری دارند، نه تنها به علت تأثیرات برونی بلافصل، بلکه به علت نوع افرادی که هستند. تئودور آدورنو و همکارانش این افراد را شخصیت استبدادی می نامند( ارونسون،۲۰۰۸،ترجمه شکرکن،۱۳۸۷).
نظریه ی سپر بلا[۲۶] (بلاگردان): نظریه سپر بلا از کارهای زیگموند فروید [۲۷]مشتق شده است وبر این نکته تاکید دارد که هرگاه راه رسیدن افراد به هدف سد شود(ناکامی) چون نمی خواهند یا نمی توانند منابع یا مبانی ناکامی را پیدا کنند، در نتیجه خشم خود را متوجه فرد یا گروهی که در دسترس آنان است میسازند، در سه موقعیت گروه نژادی یا قومی ممکن است به صورت بلا گردان درآید. الف) به سادگی بتوان گروه نژادی یا قومی را برحسب رنگ، خال یا علائم پوست بدن، یا نشانه های دیگر نظیرستاره ی داودی که نازی ها در آلمان، یهودیان را به استفاده از آن وادار می کردند، تشخیص داد. ب) گروه نژادی یا قومی چنان باشد که احتمال اعتراض وجود نداشته باشد، ویا اعتراض بسیار اندک باشد.ج)گروه نژادی یا قومی در دسترس باشد. ناکامی ممکن است احتمال پرخاشگری فرد علیه ناظری ضعیف تر را افزایش دهد، حتی اگر درد ورنج وی اصلاً ارتباطی با آن فرد ناظر نداشته باشد( ارونسون،۲۰۰۸،ترجمه شکرکن،۱۳۸۷).

نظر دهید »
پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی رابطه شوخ طبعی با سلامت روان دانشجویان پیام نور خرم آب- فایل ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

رابطه بین استرس، کنار آمدن و سلامتی
تعریف استرس دشوار است. نظریه پردازان مختلف این اصطلاح را به شیوه های متفاوتی به کار برده اند. یکی از شیوه های رایج تعریف استرس در نظر گرفتن آن به عنوان محرک است. توماس هولمز (۱۹۷۹) استرس را واقعه محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود، تعریف کرد. بنابراین، استرس به عنوان یک محرک، هر موقعیتی است که درخواستهای غیرمعمول و فوق العاده داشته و نیازمند تغییر در الگوی زندگی جاری فرد باشد (هولمز و راهه، ۱۹۶۷). موارد استرس به عنوان یک «محرک» شامل امتحان، بلایای طبیعی، شغلهای خاطره آمیز و جدایی زناشویی است. این وقایع استرس زا هستند، چون فرد را ملزم به انجام رفتارهای سازگارانه برای کنار آمدن با درخواستهای محیطی تحمیل شده می کنند و چون سلامتی فرد توسط پیشامدهای محیطی تهدید شده است، چون سازگاری با چنین وقایعی دشوار و بالقوه خطرناک است، مردم دچار استرس می شوند. استرس به شکل دیگر می تواند به صورت یک پاسخ فیزیولوژیکی در نظر گرفته شود (سلیه، ۱۹۷۶)، طبق نظر سلیه فیزیولوژیک الگوی نامتمایز فعالیت فیزیولوژیکی ذاتاً ناگوار است، زیرا تند شدن ضربان قلب، تند شدن تنفس و افزایش تنش عضلانی، کارکرد تعادل حیاتی را مختل می سازد. طبق نظر سلیه، هرگاه شخصی برای مدتی نسبی طولانی انگیختگی فیزیولوژیکی را تجربه کند (مثل بیمار تب دار)، بدن دچار استرس می شود. پژوهشگران دیگر می گویند: واکنش استرس نه تنها تغییرات فیزیولوژیکی، بلکه اختلال واکنشهای رفتاری، حرکتی مثل لرزش است، اختلالهای گفتار، آشفتگی هیجانی (مثل اضطراب) و بدکاری شناختی (مثل اختلال حافظه) را نیز شامل می گردد (لازاروس، ۱۹۶۶).
پایان نامه - مقاله - پروژه
زیاد مهم نیست که چه موقعیتی موجب واکنش فیزیولوژیکی می شود، بلکه شدت، حدت و ناپایداری واکنش فیزیولوژیکی بعدی با اهمیت است. اخیراً گرایش این است که استرس را نه بعنوان واقعه محرک و نه پاسخ فیزیولوژیکی، بلکه به عنوان یک فرایند تعریف کنند، لازاروس و فراکمن (۱۹۸۴) مخالف مفهوم استرس به عنوان محرک هستند، زیرا مردم در واکنشهایشان به استرس زاهای بالقوه، کاملاً با هم فرق دارند، دو نفر موقعیت بالقوه استرس زای یکسان را به خاطر این که از نظر عوامل فردی مثل ادراک، یادگیری، حافظه و قضاوت با یکدیگر فرق دارند به صورت متفاوت تجربه می کنند. چون مردم به محرکهای یکسان به صورت متفاوت واکنش می دهند، پس باید استرس را چیزی بیش از یک محرک در نظر گرفت. لازاروس و فراکمن مخالف در نظر گرفتن استرس به عنوان پاسخ فیزیولوژیکی نیز هستند. بسیاری از وقایع زندگی، نظیر ورزش و عاشق شدن، به تشدید فعالیت دستگاه عصبی خودمختار می انجامد، ولی شخص ورزش و عشق را به صورت یک «استرس زا» تجربه نمی کند. دونده و عاشق برانگیخته شده مستعدند که از نظر جسمانی و روانی نشاط کنند حتی اگر شدیداً احساس استرس کنند. چون یک پاسخ فیزیولوژیکی یکسان می تواند در یک زمینه مثبت و در زمینه ای دیگر منفی تعبیر شود، پس استرس را باید چیزی بیش از یک پاسخ فیزیولوژیکی دانست. لازاروس و همکارانش تأکید زیادی بر فرایندهای شناختی دارند که بین شرایط محیطی و واکنش پذیری فیزیولوژیکی میانجی می شوند که این شرایط در نهایت آنها را تولید می کند. از این دید مهم ترین متغیرها، وقایع محرک دشوار و پاسخ های فیزیولوژیکی فزونکار نیستند، بلکه متغیرهای مهم آنهایی هستند که درون فعالیت ذهنی فرد قرار دارند. اهمیت بحث درباره نظریه استرس لازاروس به عنوان یک فرایند، تأکید بر این واقعیت است که بین رویارویی با یک استرس زای بالقوه و واکنشهای نهایی شخص به آن، فعالیت شناختی بسیار زیادی میانجی می شوند. طبق نظر لازاروس، ماهیت استرس تغییر و فرایند است، و بیشتر رویارویی های استرس زا از طریق فرایندی سه مرحله ای صورت می گیرد.
اولین مرحله، مرحله پیش بینی است، در ابتدا فرد باید برای وقایع استرس زا آماده شود و فکر کند به چیزی شبیه است و چه پیامدهایی ممکن است به همراه داشته باشد. هنگامی که استرس زا وارد می شود، شخص می کوشد با آن کنار آید، این مرحله انتظار است. مرحله انتظار، شامل زمانی می شود که فرد منتظر است که آیا پاسخ های کنار آمدن وی شایستگی لازم را دارد یا نه. بالاخره مرحله پیامد است، مرحله پیامد، شامل رو به رو شدن شخص و واکنشهای وی به پیامد موفق یا ناموفق پاسخ کنار آمدنش است (ریو، ۱۹۹۵).
پیامدهای استرس
وقتی واقعه استرس زا وجود ندارد، حالت هیجانی، تفکر و فیزیولوژی ما در سطح بهنجار و متعادل است. از طرف دیگر استرس حالت هیجانی را آشفته ساخته، به فعالیت شناختی آسیب می رساند و تعادل حیاتی بدن را مختل می کند. پس اختلالهای بالقوه استرس زا شامل اختلالهای هیجانی، شناختی و فیزیولوژیکی هستند (ریو، ۱۹۹۵).
اختلال هیجانی
اختلال هیجانی به صورت احساس اضطراب، زودرنجی، خشم و افسردگی و گناه است. به نظر می رسد که اضطراب و افسردگی شایع ترین اختلال هیجانی باشند، به طوری که اضطراب به صورت هیجان انتظاری و افسردگی به صورت هیجان بعد از کنار آمدن رخ می دهد. زیکا [۵۰] و چمبرلین [۵۱] (۱۹۸۷) از تعداد زیادی دانشجوی پاره وقت خواستند تا یک مقیاس گرفتاری را برای اعلام فراوانی و شدت گرفتاریهای روزانه شان که ناشی از کار، خانواده، وضعیت مالی و سلامتی است پر کنند. پژوهشگران به دنبال اثرات گرفتاریهای روزانه بر سلامت هیجانی دانشجویان بودند. دانشجویانی که گرفتاریهای روزانه زیاد و شدیدی داشتند مراتب اضطراب، ناکامی و افسردگی بیشتری را گزارش کردند. اثر هیجانی مخرب گرفتاریها بستگی به ویژگیهای شخصیت نداشت و در زنان و مردان هر دو صدق می کرد. ظاهراً یکی از پیامدهای مخرب استرس زاهای بالقوه، اضطراب، ناکامی، افسردگی و آشفتگی های هیجانی است.
اختلال شناختی
استرس علاوه بر این که بر تهییج پذیری تأثیر دارد، اختلال شناختی را نیز تولید می کند تحت استرس، الگوی تفکر شخص اغلب آشفته است. برخی اوقات، حافظه فراموش کار می شود و تمرکز آسیب می بیند. در مجموع استرس توان افزودن عناصر نگرانی و خودسنجی منفی را به الگوی تفکر ما که معمولاً سازمان یافته است، دارد. یک توجیه برای این که استرس چگونه کارکرد شناختی را آشفته می سازد این است که تمرکز توجه فرد را محدود می کند.
زمانی که استرس افزایش می یابد توجه ما به درخواستهای تکلیف کاهش می یابد، در حالی که، توجه ما به خودمان و به جنبه های نامربوط تکلیف در محیطمان افزایش می یابد، مثلاً افکار شکست، نگرانی و تردید، ذهن شخص را اشغال می کنند و با افکار مربوط به عملکرد تکلیف در تعارض قرار می گیرند، مثلاً بامیستر [۵۲] (۱۹۸۴) متوجه شد که ورزشکاران اغلب تحت فشار (تحت استرس) خفه می شوند، زیرا بیش از اندازه خودآگاه شده و از عملکردشان منحرف شده اند. دومین توجیه برای این که چگونه استرس به کارکرد شناختی آسیب می رساند این است که کیفیت تصمیم گیری شخص را تحت تأثیر قرار می دهد. تصمیم گیری منطقی، جستجوی فعال اطلاعات مربوط به تصمیم گیری را درگیر می سازد. یعنی جذب و درک بی طرفانه آن دانش و ارزیابی دقیق تمام چاره های دیگر. ولی تحت استرس تصمیم گیرندگان، اطلاعات مربوط را به صورت ناقص سازماندهی می کنند، زمان کافی برای بررسی چاره های دیگر مصرف نمی کنند و قبل از بررسی تمام چاره های دیگر تصمیم گیری می کنند (کینان، ۱۹۸۷).
اختلال فیزیولوژیکی
استرس باعث فزون کاری دستگاه عصبی سمپاتیک می شود، زمانی که فعالیت سمپاتیک ادامه می یابد، هورمونها و احشای فزون کاری اختلال فیزیولوژیکی را تولید می کنند (سلیه، ۱۹۵۶). سلیه برای آزمون نظریه اش، حیوانات آزمایشی را تحت محیطهای استرس زای مزمن گوناگون قرار داد. (مثل درجه حرارت سرد و گرم، تزریق مواد محرک، فعالیتهای سخت عضلانی) وی دریافت که در اثر برانگیختگی طولانی سمپاتیک، شکل واقعی اندام های احشایی تحت تأثیر قرار گرفت. وی خصوصاً متوجه شد که استرس مزمن موجب بزرگ شدن غدد آدرنال و کوچک شدن غدد لنف گردید.
سلیه برای توجیه این که چگونه استرس طولانی موجب تغییر ساختارهای اندام های درونی می شود یک الگوی سه مرحله ای از واکنش های فیزیولوژیکی ارائه می دهد.
اول بدن وارد مرحله هشدار می شود. مرحله هشدار برانگیختگی سمپاتیک است به طوری که قلب، ششها و دیگر اندامها فعالیتشان را افزایش می دهند معمولاً بعد از رفع محرک استرس زا برانگیختگی پاراسمپاتیک به طور طبیعی ایجاد می شود و بدن از واکنش هشدار خود آزاد می گردد. اما اگر محرک استرس زا ادامه یابد، بدن وارد مرحله دوم فعالیت سمپاتیک می شود یعنی مرحله مقاومت. در طول مدت این مرحله، بدن برون داد دستگاه عصبی سمپاتیک خود را برای هم خوانی با درخواستهای محرک استرس زا هماهنگ می کند. مقاومت بدنی نشان می دهد که فرد نه تنها رنج می برد (واکنش هشدار)، بلکه می کوشد تا توازن تعادل حیاتی خود را نیز حفظ کند. اگر محرک استرس زا تا آن جا پیش رود که دستگاه عصبی سمپاتیک نتواند درخواستهای استرس زا را برآورده کند، بدن وارد آخرین مرحله، یعنی فرسودگی می شود. در مرحله فرسودگی، بدن بالاخره قدرت مقاومتش را از دست می دهد به طوری که اندام های بدن در معرض آسیب قرار می گیرند (به خاطر بار اضافی). اگر محرک استرس زا ادامه یابد، ممکن است از حال رفتن یا مرگ اتفاق افتد.
کنار آمدن
وقایع استرس زا مردم را از نظر هیجانی، شناختی و فیزیولوژیکی تحت تأثیر قرار می دهند، ولی مردم روشهایی را برای برخورد با استرس زاها و اثرات آنها دارند. مردم اثرات زیان بخش استرس زاها را با راهبردهای کنار آمدن کاهش می دهند. کنار آمدن یعنی هر نوع تلاش سالم یا ناسالم، هشیار یا ناهشیار برای جلوگیری،‌ از بین بردن یا ضعیف کردن استرس زاها، یا تحمل کردن اثرات آنها به طوری که حداقل آسیب رسانی را داشته باشد. معمولاً ۲ شیوه کنار آمدن با استرس وجود دارد: به صورت مستقیم و به صورت دفاعی.
روش های مستقیم کنار آمدن مستلزم توجه شخص به واقعه استرس زا و به کارگیری امکانات رفتاری و شناختی برای تغییر دادن واقعه است، به طوری که موقعیت از استرس زا بودن به موقعیت بدون استرس تغییر کند. روش های کنار آمدن دفاعی مستلزم اجتناب از واقعه استرس زا، زمانی که رخ داده است یا جلوگیری کردن از پاسخ هیجانی، شناختی و فیزیولوژیکی به آن، و از این رو کاهش دادن اثرات آن است.
روش های کنار آمدن مستقیم
اولین گام در کنار آمدن موفقیت آمیز، ارزیابی دقیق مشکل است (یعنی فهمیدن این که چرا شخص اصلاً دچار استرس شده است). معمولاً این ارزیابی، مستلزم شناسایی منبع استرس و مسئله گشایی برنامه ریزی شده است. به دو دلیل کنار آمدن مؤثر است: اول اگر مؤثر واقع شده باشد، نتایج آن بهتر شدن رابطه بین شخص و موقعیت است؛ یعنی این که مسئله گشایی برنامه ریزی شده در تغییر مثبت موقعیت، شخص یا هر دو اثر داشته است. دوم مسئله گشایی برنامه ریزی شده باعث می شود که شخص احساس بهتری داشته باشد، حالات هیجانی بهتری را به وجود می آورد، هیجان منفی کمتر و هیجان مثبت بیشتری را تولید می کند، ظاهراً به این خاطر که توجه فرد را از اثرات و پیامدهای زیان بخش استرس زا دور می سازد و آن را متوجه امکانات امیدوار کننده تر و روشنتر می کند.
کنار آمدن مواجهه ای
شکل کمتر نتیجه بخش مسئله گشایی برنامه ریزی شده، کنار آمدن مواجه ای است. کنار آمدن مواجه ای، مستلزم نزدیک شدن مستقیم به منبع استرس و تلاش برای تغییر دادن فوری آن است. مثلاً در یک رابطه کاری ممکن است مدیری به کارمندش بگوید که کار او جالب نیست و باید سخت تر کار کند و یا استعفا دهد. این نوع کنار آمدن، اغلب به جای این که تغییر سازنده ای را موجب شود به پیامدهای نامطلوب می انجامد و حالت های هیجانی منفی به بار می آورد. فولکمن و لازاروس (۱۹۸۶) متوجه شدند که ابراز خشم، خصومت و پرخاشگری که اغلب با کنار آمدن مواجه ای همراه است باعث می شود تا شخص احساس کند بدتر شده است و نه بهتر. ولی سپس توجه به اثرات خاص آن است. در کنار آمدن مستقیم لازم است فرد بکوشد تا ۱) منبع استرس را شناسایی کند و ۲) یک راهبرد مبارزه ای برای کاهش دادن استرس زا ابداع کند و به آن تحقق بخشد.
مواجه ذهنی و بدنی با منبع استرس، مهم ترین نکته روش های کنار آمدن مستقیم است، تلاش ذهنی، مثل مسئله گشایی یا تلاش بدنی مانند صحبت کردن، موقعیتها را تغییر می دهد، و از این رو راهبردهای کنار آمدن مستقیم را به وجود می آورد. ایجاد برنامه های جدید به هنگام روبرو شدن با شکست یا طرد، تنظیم کردن وقت، کمک گرفتن از یک دوست یا تغییر دادن بدن مثل ورزش و آموزش نظامی، موارد دیگری از کنار آمدن مستقیم هستند.
مسئله گشایی برنامه ریزی شده
مسئله گشایی برنامه ریزی شده یعنی محاسبه این که برای کاستن و یا از بین بردن محرک استرس زا چه اعمالی را باید دنبال کرد و بعد برای این که آن برنامه به ثمر برسد تلاش لازم به کار برده شود. برای یک وکیل یا دانشجوی پرستاری که باید یک امتحان شایستگی را برای استخدام دولتی بگذرانند، مسئله گشایی برنامه ریزی شده ممکن است این باشد که اولویتها را مشخص کنند، وقت خود را تنظیم کنند، کتابهایی را مطالعه کنند و مقالاتی را بنویسند و موادی که برای گذراندن این امتحان لازم هستند، مرور کنند. مسئله کنار آمدن مواجه ای می تواند در برخی شرایط مؤثر باشد. آلدوین [۵۳] و رونسون [۵۴] (۱۹۸۷) دریافتند که معامله (یعنی توافق یا سازش برای بدست آوردن چیزی مثبت از موقعیت)، می تواند کنار آمدن مؤثری باشد. برای این که معامله مؤثر واقع شود باید موقعیت دشوار را بدون تحریک آشفتگی هیجانی بهبود بخشید. در مجموع این روش زمانی که حالتهای هیجانی آزارنده را همانند اشکال دیگر کنار آمدن مواجه ای به حداقل برساند، روش کنار آمدن مؤثری است.
حمایت اجتماعی
جستن حمایت اجتماعی دیگران روش کنار آمدن مستقیم است. حمایت اجتماعی اصطلاحی است که بر شبکه دوستان فرد و کمک رسانهای بالقوه دلالت دارد؛ یعنی گروه محرم رازی که شخص می تواند به هنگام نیاز، بحران آشفتگی هیجانی به آنها رو آورد. نمونه هایی از عناصر شبکه اجتماعی شامل همسر، خویشاوندان، والدین، بهترین دوستان، همسایگان خوب، همکاران شغلی و دوستان گروه مذهبی است. حمایت اجتماعی فرایندی است که دیگران توسط آن امکانات عاطفی و عملی خود را برای به دوش کشیدن نیازهای فرد هنگام رنج بردن از یک بحران، به میان می آورند و او را یاری می دهند. مردم به دلایل گوناگون جویای حمایت دیگران اند. چنان که شبکه های اجتماعی، دولتی، کمک به گرفتاریهای روزانه، کمک مالی و دسترسی به منابع مورد نیاز را برای آنها تدارک می بیند. در سطح هیجانی تر، حمایت اجتماعی فرصتهایی را برای مهرورزی، پشت گرمی و تشویق، اطمینان آفرینی، دوستی و مجالست و حس هویت و مقاوم شخصی را فراهم می آورد. در نتیجه حمایت اجتماعی به صورت بالقوه از یک طرف، اطلاعات، مشاوره و کمک واقعی و از طرف دیگر، تشویق و دلگرمی و اطمینان از این که همه چیز بالاخزه درست خواهد شد را ارائه می کند. حمایت اجتماعی به دو طریق اثرات زیان بخش استرس زاها را کاهش می دهند: ۱) حمایت اجتماعی با واکسینه کردن فرد علیه تجربه کردن استرس زاها قبل از این که رخ دهند، استرس زا را کاهش می دهد. پیوستن به یک شبکه محرم راز، احتمال این که فرد وقایع زندگی منفی (مثل مشکلات اقتصادی، قانونی و حقوقی) را تجربه نکند، افزایش می دهد. اگر کسی یک حمایت اجتماعی غنی از نظر مشاوره، منابع و امکانات و کمک مالی داشته باشد، استرس زاهای بالقوه علتی برای نگرانی نخواهند بود؛ ۲) شبکه های حمایت اجتماعی به عنوان سیری در مقابل استرس عمل می کند (پاور، ۱۹۸۸). دانش و اطمینان از این که شخص می تواند هنگام استرس به شبکه حمایت اجتماعی پناه برد، این امکان را به او می دهد تا وقایع زندگی را کمتر تهدید کننده ارزیابی نماید. اگر کسی دوستی داشته باشد که می داند چگونه می تواند اتومبیل را تعمیر کرد، پس خرابی اتومبیل کمتر مسئله ساز است.
روش های کنار آمدن دفاعی
تلاشهای کنار آمدن مستقیم برای تغییر دادن منبع استرس احساس شده، مبارزه می کنند. از طرف دیگر، تلاشهای کنار آمدن دفاعی برای متوقف ساختن اثرات ناخوشایند استرس مبارزه می کنند. هنگامی که مردم به صورت ذهنی یا جسمی می کوشند تا از موقعیت استرس زا یا نشانه های ناشی از این موقعیت ها بگریزند روش های کنار آمدن دفاعی را به کار می گیرند.
مکانیزمهای دفاعی
یکی از شیوه های کنار آمدن دفاعی، استفاده از مکانیزم های دفاعی است، با بهره گرفتن از انکار، واپس روی، فرافکنی یا واکنش وارونه، مردم می کوشند واقعیت استرس زا را تعریف نموده و آن را به صورت واقعه بی ضرری که تهدید کننده نیست ارزیابی کنند، مثلاً از طریق انکار، رئیس یک شرکت از اقرار به این که شرکت در حال ورشکستگی است، خودداری می کند. با انکار وجود تهدید (یا این که به سلامتی شخص نامربوط است) هیچ پاسخ استرس لازم نیست. مکانیزم های دفاعی انکار و واپس روی نسبتاً ناپخته بوده و به ناسازگاری می انجامد. البته مکانیزم های دفاعی دیگر نسبتاً معقول بوده و به کنار آمدن موفق می انجامد و حتی موجب بهبود سلامت جسمانی و روانی می گردد. یکی از مکانیزم های دفاعی معقول که درباره آن زیاد مطالعه شده است، شوخ طبعی است. نزو، نزو و بلیست (۱۹۸۸) رابطه بین فراوانی وقایع زندگی منفی که مردم تجربه می کنند، شوخ طبعی و تجربه های افسردگی آنها را در یک دوره دو ماهه بررسی کردند. مهم ترین یافته پژوهشی آنها در شکل ۱-۱ نشان داده شده است.
مردم صرفنظر از گرایش به استفاده از شوخی به عنوان یک راهبرد کنار آمدن، زمانی که استرسهای زندگی، نادر بودند، دچار افسردگی کمی می شوند. ولی در مورد استرس زندگی متوسط و زیاد، هر چه شوخ طبعی، شخص بیشتر بود احساس افسردگی کمتری دارد (افسردگی توسط BDI ، پرسشنامه خودسنجی افسردگی اندازه گیری شد). در واقع شکل ۱-۱ نشان می دهد که اشخاصی که زیاد شوخ طبع بودند، هنگامی که با سطح بالایی از استرس زندگی روبرو می شدند، در مقایسه با سطح پایین زندگی، افسردگی بیشتری را گزارش نمی کردند. این واقعیت که شوخ طبعی، فرد را در مقابل اثرات افسرده کننده استرس محافظت می کند این سؤال را مطرح می سازد که چرا شوخی این اثر را دارد. امکان دارد شوخی به یکی از این دو دلیل کارساز باشد: از یک طرف ممکن است شوخی روشی برای تخلیه کردن تنش ناشی از استرس باشد، ممکن است مردم برای پنهان کردن افسردگی شان واقعاً بخندند. از طرف دیگر امکان دارد شوخی همان کاری را بکند که مکانیزم های دفاعی دیگر می کنند. یعنی انکار و تحریف واقعیت. چون شوخی به خاطر رهایی از ناهماهنگی رخ می دهد و نه به خاطر تنش ایجاد شده، این عقیده که شوخی تنش را با خنده می پوشاند، پذیرفتنی نیست برعکس شوخی به این دلیل کارساز است که به شخص این امکان را می دهد تا واقعیت را به گونه ای از نظر اجتماعی پذیرفتنی و نسبتاً معقول تحریف کند.
کاهش دهندگان شیمیایی استرس
دومین راهبرد کنار آمدن دفاعی استفاده از داروهای کاهش دهنده تنش است. داروهای آرام بخش نظیر الکل، باربیتورات ها، آرام بخش ها و بنزودیازپین ها همگی اثر پاراسمپاتیک مانند، بر دستگاه عصبی داشته و موجب آرامش و خواب می شوند. داروهای آرام بخش به این خاطر مؤثرند که اختلالهای فیزیولوژیکی استرس را بی اثر می کنند. اگر یک شغل، امتحان یا رابطه موجب اختلالهای فیزیولوژیکی شود (فعالیت طولانی سمپاتیک)، داروهای آرام بخش می توانند به صورت مصنوعی یک بهبودی فیزیولوژیکی خنثی کننده را راه اندازی نمایند. از طرف دیگر این داروها بی نتیجه اند زیرا به تلاش شخص برای کنار آمدن با اختلالهای شناختی و هیجانی استرس کمک نمی کنند. به عبارت دیگر داروهای آرام بخش موجب آرامش بدنی می شوند ولی برای تغییر دادن منبع یا علت اختلالهای فیزیولوژیکی کاری انجام نمی دهند. از این رو داروهای آرام بخش را روش کنار آمدن دفاعی می دانند زیرا هدف آنها نشانه های استرس است و نه علت آن.
پسخوراند زیستی
روش های کنترل استرس نظیر مراقبه، پسخوراند زیستی و آرمیدگی تدریجی با کاهش دادن تنش جسمانی مثل داروهای آرام بخش عمل می کنند. امتیاز این روش های کنترل استرس این است که اشکال داروهای آرام بخش را ندارند یعنی موجب اعتیاد جسمانی و وابستگی روانی نمی شوند. به جای پاسخ دهی به یک استرس زا به صورت آشفتگی فیزیولوژیکی، روش های کنترل استرس به فرد آموزش می دهند تا آرام باشد، عمیقاً نفس بکشد و تنش عضلانی را آرام کند. روش کنترل استرس که بیش از همه مورد مطالعه قرار گرفته است پسخوراند زیستی است پژوهشهای زیادی گواه بر این واقعیت اند که انسانها می توانند با پسخوراند مناسب و به موقع، بر دامنه وسیعی از پاسخ های فیزیولوژیکی خودکار، کنترل ارادی داشته باشند (مثل فشار خون، حرارت پوست)، (میلر، ۱۹۸۷). معمولاً فرد را به آزمایشگاه می برند و از او می خواهند بکوشد عملاً توانایی افزایش و کاهش یک پاسخ فیزیولوژیکی را کسب کند، مثلاً ممکن است به مدیران آموزش دهند تا عملاً تنش عضلانی را کاهش دهند که در غیر این صورت، به سر درد میگرنی منجر می شود. علی رغم موفقیت این شیوه در آزمایشگاه چندین پژوهشگر از پسخوراند زیستی انتقاد کرده اند (هول دوید و لازاروس، ۱۹۸۲). انتقاد اساسی این است که استرس زاهای محیط طبیعی، کنترل شخصی پاسخ های فیزیولوژیکی را به آسانی مختل می کنند. مردم قادر نیستند به راحتی پاسخ های فیزیولوژیکی خود را هنگامی که به طور همزمان در یک موقعیت استرس زا درگیر هستند، کنترل کنند. به عبارت دیگر، در حالی که فرد به پیامدهای از دست دادن کار یا گذراندن یک امتحان فکر می کند، حفظ کنترل شخصی بر فشار خون دشوار است یعنی باید توجه داشت که در پسخوراند زیستی اگر کسی واکنش پذیری فیزیولوژیکی اش را کنترل کند کمتر قادر به کنترل خود استرس زا است، انتقاد دیگر، انتقادی کلی از تمامی روش های کنار آمدن دفاعی است. این روشها به جای درمان علت استرس نشانه های آن را درمان می کنند.
ورزش
آخرین روش کنترل استرس ورزش بدنی است، مک کن و هولمز (۱۹۸۴)، گروهی از آزمودنیهای زن دانشگاه را در برنامه اروبیک شرکت دارند در حالی که گروهی دیگر را در این برنامه شرکت ندارند متوجه شدند که شرکت در این برنامه به طور چشمگیری استرس و افسردگی را کاهش داد. در نگاه اول این یافته به نظر متناقض می رسد زیرا اروبیک مطمئناً روشی برای برانگیختگی سمپاتیک است و نه پاراسمپاتیک. بنابراین سؤال این است که چرا یک فعالیت افزایش دهنده انگیختگی به گزارش ذهنی کاهش تنش می انجامد؟ طبق نظر مک کن و هولمز تفاوت بین انگیختگی ناشی از اروبیک و انگیختگی ناشی از استرس در این است که انگیختگی اروبیک ارادی است، در حالی انگیختگی استرس غیرارادی است. ظاهراً وقتی شخص برانگیختگی اش کنترل ارادی دارد فرصت غلبه کردن و کنترل پاسخ دهی فیزیولوژیکی اش را داراست. به علاوه انگیختگی اروبیک همیشه دوره ای از آرامش کامل را به همراه دارد که ادراک کنترل فرد بر واکنش پذیری فیزیولوژیکی اش را بیشتر تقویت می کند.
یافته های پژوهشی در زمینه مزاح (شوخ طبعی)
می توان با بهره گرفتن از تمام تئوریهای ذکر شده بریا به دست آوردن سرنخ هایی برای شناسایی توانایی شوخ طبعی استفاده کرد. تورنس کوشیده است چنین سرنخ هایی در نویسندگی و نقاشی کودکان بیابد. در برخی وضعیت های اجتماعی، صورت هایی از شاخص های ذیل ممکن است مفید واقع شود. شخص به اقداماتی از اقدامات زیر مبادرت می ورزد:
ایفای نقش های کمدی، خنده آور و تفریحی
ترسیم نمودن آن چه کمدی، خنده آور و تفریحی است از طریق نقاشی
خلق کاریکاتورهای آن چه شوخی آمیز و ابتکاری است.
در نمایشنامه های دراماتیک ایفای نقش کمدی،‌ خنده آور تفریحی
در بازیها افراد را به خنده انداختن
ساختن لطیفه ها یا داستانهای مضحک
در بحث به خنده انداختن (نه مسخره کردن) مردم
شرح تجارب شخصی با شوخ طبعی و با دیگران شوخی کردن
مسئله اساسی در استفاده از مشاهداتی از قبیل آنچه در بالا شرح داده شد یافتن ضوابط مناسب و قابل اعتماد درباره این مطلب است که چه چیز مطلبی را خنده آور، با مزه، کمدی و تفریحی می کند،‌ به غیر از آن باعث خنده می شود بهترین ضوابطی که مؤلف یافته است آن چیزهایی است که در تئوری های شوخ طبعی که در قسمت قبل مرور گردید مستمر است که عبارتند از:
وفق دادن زیرکانه یا برتر در هنگام پیروزی یا موفقیت
الحاق عوامل نامتجانس به یکدیگر

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 49
  • 50
  • 51
  • ...
  • 52
  • ...
  • 53
  • 54
  • 55
  • ...
  • 56
  • ...
  • 57
  • 58
  • 59
  • ...
  • 102
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آخرین مطالب

  • ⛔ هشدار!  خسارت برای رعایت نکردن این موارد درباره آرایش
  • ✅ راهنمای جامع و کامل درباره میکاپ
  • ☑️ راهکارهای طلایی درباره آرایش
  • ☑️ تکنیک های اساسی درباره آرایش برای دختران
  • هشدار! نکته هایی که درباره آرایش دخترانه باید به آنها توجه کرد
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه | گفتار سوم:تحلیلی از ماده ۱۰ قانون مدنی – 3 "
  • " فایل های دانشگاهی- طرح پژوهش – 9 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی | قسمت 2 – 8 "
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – گفتار چهارم:اقسام تسلیم – 8 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی – مبحث چهارم: تخلفات گمرکی – 8 "

مجله علمی و آموزشی نواندیش

 جذب پسران نوجوان
 خروج از رابطه مخرب
 اتصال گوگل آنالیتیکس
 سگ سنت برنارد کامل
 طراحی سایت درآمدزا
 درآمد از عکاسی استوک
 اشتباهات مشاوره آنلاین
 خطرات تدریس آنلاین زبان
 بیماریهای تنفسی سگ
 بازاریابی افیلیت درآمدزا
 مدت عاشق شدن دختران
 مشکلات گوارشی گربه
 انتخاب اسم مناسب سگ
 طراحی گرافیک برندها
 برندمنشن افزایش آگاهی
 معیارهای همسر ایده‌آل
 استراتژی قیمت‌گذاری
 طراحی گرافیک هوشمند
 محتوا صوتی روانشناسی
 طراحی گرافیک شرکتی
 بازاریابی محتوای درآمدزا
 نوشتن رپورتاژ پولساز
 بیان نیازهای عاطفی
 بازاریابی آفلاین موثر؟
 درآمد از طراحی هوشمند
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان