مجله علمی و آموزشی نواندیش

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
" پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 34 – 9 "
ارسال شده در 21 آذر 1401 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

“

 

ج) در نظریه شماره ۵۶۵۲/۷ مورخ ۷/۱۰/۷۰ اعلام داشته است : ماده واحده قانون تعریف محکومیتهای مؤثر در قوانین جزایی مصوب ۱۳۶۱ مجلس شورای اسلامی که مجازات‌های مؤثر را احصاء ‌کرده‌است توجه به محکومیتهایی دارد که در قوانین جزایی اسلامی مذکور است مثل استفاده از آزادی مشروط یا تکرار جرم و این امر ارتباطی به محرومیت از حقوق اجتماعی مذکور در ماده ۱۴ ق.ر.م.ا که در دادگاه مورد حکم قرار می‌گیرد ندارد و بعبارت دیگر سابقه مؤثر کیفری باعث محرومیت از حقوق اجتماعی نخواهد بود و زوال آن هم احتیاج به قانون ندارد و به همین دلیل مانع از صدور گواهی عدم سوء پیشینه نمی باشد البته بهتر است در متن گواهینامه عدم سوء پیشینه به نوع محکومیت ویا مؤثر یا غیر مؤثر بودن اشاره شود .(همان ص۱۷۴ ) ↑

 

    1. – از جمله آیات دیگری که می توان مورد اشاره قرار گیرد آیه ۳۹ سوره مائده و ۱۱۲ سوره توبه و ۱۵۳ سوره اعراف و۸۲ سوره طه و۷ سوره عنکبوت و۵۳ سوره زمر و۱۱۶ سوره نساء و۱۹۹ سوره اعراف و ۳۲ سوره نجم می‌باشد که مضامین مشابه با آنچه بیان شد دارند . ↑

 

 

      1. – از جمله احادیث دیگر در این زمینه متوان به روایات ذیل اشاره کردروایتی از امام صادق (ع) موجود است که می فرمایند :« ان رجلا قطع فی قطع الطریق فشهد عند علی (ع) شهاده فسال عند قومه فقالوا فیه خیرا فاجاز علی (ع) شهادته حین تاب و علمت من التوبه » ( نوری طبرسی میرزا حسین، مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل ، ج۱۷، چاپ دوم ،موسسسه آل البیت، احیاء التراث، ۱۴۰۸ ق ، ص۴۳۸ )و همچنین روایتی از امام علی بن موسی الرضا (ع) موجود است :« لا تجوز شهاده المفتری حتی یتوب من الفریه و توبته ان یقف فی وضع الذی قال فیه قال یکذب نفسه » (نوری طبرسی میرزا حسین، پیشین، ج۱۷، ص۴۳۶ )

        ‌به این معنا که امام رضا (ع) فرمودند که شهادت فرد مفتری تا زمانی که اقرار به توبه نکرده قبول نیست و شرط قبول توبه این است که در مکانی که قذف کرده از عملش تبری جوید .

         

        این دو روایت هم تصدیقی بر حمایت اسلام از بزهکار و کمک به او را برای بازگشت به آن اجتماع را از سرگیری یک زندگی عادی می‌باشد ↑

 

    1. ـ در دوره ۱۵ قانونگذاری در مورخه ۶/۶/۱۳۱۸ از طرف وزارت عدلیه لایحه ای به شماره ۳۸۳۱/ ۱۳۹۴تهیه وبه مجلس تقدیم شد که در ماده ۱۶۳ لایحه مذبور چنین مقرر شده بود :« نسبت به محکومینی که مجازات اصلی درباره آن ها اجرا شده است و یا به یکی از علل قانونی اسقاط شده باشد و پنج سال از روز تمام شدن مجازات اصلی و یا اسقاط آن گذشته و مستمرا رفتار پسندیده از آن ها به ظهور رسیده باشد به تقاضای محکوم علیه ، حکم اعاده حیثیت داده می شود ، مگر نسبت به محکومین به مجازات جنایی که تکرار کننده جرم شناخته شده اند که پس از گذشتن ده سال با رعایت شرایط دیگر مذکور حکم به اعاده حیثیت داده می شود» که ‌به این ترتیب معلوم می شود که وزارت دادگستری در تاریخ مذکور ‌به این فکر افتاده که اعاده حیثیت قانونی را به قضایی تبدیل نماید .حتی در لایحه آیین دادرسی که در تاریخ ۲۶/۳/۱۳۱۹ به مجلس شورای ملی وقت تقدیم شد ولی به علت اوضاع سیاسی شهریور ۱۳۲۰ تصویب نشد در مواد ۵۵۸-۵۷۱ به موضوع اعاده حیثیت اختصاص یافته بود و ضمن مواد مذکور لزوم تقدیم دادخواست ، مرجع صلاحیتدار ـ مدارک لازم برای ثبوت اعاده حیثیت ، موارد الغای قهری آن و صدور حکم ثبت و در سجل کیفری و آثار مترتب به آن پیش‌بینی شده بود . به نقل از : ( حسین معینی ، اعاده حیثیت ،مجموعه حقوقی، شماره ۴، سال دهم، ،۱۳۲۵ ص ۷۳۲ و ۷۳۱). ↑

 

    1. ـ متن ماده مرقوم ‌به این شرح است : ماده-۲ ۱۶۶ «کسانی که به موجب حکم قطعی دادگاه به صورت مستقل یا تبعی یا تکمیلی از تمام یا برخی از حقوق اجتماعی محروم می‌شوند . یا از اقامت در نقطه یا نقاط معینی ممنوع و یا به اقامت در نقطه یا نقاط معینی مجبور می‌شوند . یا از اقامت در نقطه یا نقاط معینی محروم می‌شوند پس از انقضای حداقل ۱/۳مدت مقرر در صورتی که مرتکب بزه عمدی جدیدی نشده ، و مستمراً از خود حسن اخلاق نشان داده باشند . دادگاه صادرکننده حکم قطعی می‌تواند با درخواست محکوم علیه و پیشنهاد دادستانی که حکم زیر نظر وی اجرا شده یا می شود ، حکم به زوال محرومیت وی از تمام یا برخی از حقوق اجتماعی به استنای بند یک ماده ۴-۱۳۳ این قانون و یا توقف اجرای اقدامات تأمینی و تربیتی مذبور صادر نماید . حکم دادگاه در این موارد قطعی است .تبصره ـ دادستان پس از درخواست محکوم برای اعمال مفاد این ماده سوابق کیفری وی را بررسی و راجع به اخلاق و رفتار وی در طول اجرای حکم و پس از آن ، از مراجع مربوط و اشخاص مطلع استعلام نموده و چنانچه درخواست وی را موجه تشخیص دهد ، پیشنهاد خود را به دادگاه اعلام می‌کند و نظر خود را به طور کتبی به متقاضی اعلام می کند . نظر دادستان در این مورد مانند قرار های نهایی قابل اعتراض می‌باشد . ↑

 

“

نظر دهید »
" تحقیق-پروژه و پایان نامه | بند۵) نظارت بر رهبر: – 5 "
ارسال شده در 20 آذر 1401 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

“

 

بر مبناى نظریه ولایت‏فقیه چون نصب فقها براى ولایت، «عام» بوده و ناظر به فردخاصى نمى‏باشد، لذا با بهره گرفتن از شیوه انتخاب مردمى، باید فردى را که داراى صفات لازم براى رهبرى است، تعیین نمود.

 

پس از این انتخاب و با تعیین «ولىّ منتخب»، فقهاى دیگر، مسئولیّتى در اداره حکومت نداشته و این تکلیف، از آنان ساقط مى‏شود و چون دخالت ایشان در حیطه رهبرى نظام، به تزاحم با ولىّ‏امر مى‏انجامد، نمى‏تواند مشروع باشد.

 

انتخاب رهبرى در ایران، مانند بسیارى از کشورها به صورت‏ دو مرحله‏اى است؛ مردم در مرحله اول، به خبرگان مورد اعتماد خود رأى مى‏دهند و در مرحله دوم، نمایندگان مردم، از فقهاى واجد شرایط، بهترین آنان را براى رهبرى انتخاب مى‏نمایند.

 

بسیارى از صاحب نظران، انتخابات دو مرحله‏اى را براى تعیین رهبر، مناسب‏تر مى‏دانند، زیرا معتقدند علاوه بر این‏که نمایندگان مردم، در فضایى به دور از هیجانات و تبلیغات، به بررسى و تصمیم‏گیرى مى‏پردازند، تجربه نیز نشان داده که وقتى فردى با رأى مستقیمِ اکثریت مردم به ریاست مى‏رسد، بیشتر در معرض سوء استفاده از قدرت قرار دارد و کشور را به سوى دیکتاتورى پیش مى‏برد.

 

این شیوه، معقول‏ترین راه براى تعیین رهبر است، زیرا در بسیارى از نظام‏هاى مبتنى بر انتخابات، براى دست‏یابى به بالاترین مقام اجرایى کشور، اگر داوطلبان از نظر: «سنّ»، «تابعیتِ» آن کشور و «اقامتِ» در آن، واجد شرایط باشند، مى‏توانند خود را کاندیداى ریاست کنند. و این شرایط به سهولت، براى مجریان انتخابات قابل تشخیص است، ولى در نظام اسلامى، رهبرى نظام باید از صلاحیت بالاى علمى و شایستگی اخلاقى و قدرتِ مدیریّت برخوردار باشد. همان‏گونه که براى گزینشِ مهندسِ ‌متبحر یا پزشک حاذق، نمى‏توان به رأى عمومى اکتفا نمود و باید به متخصصین آن امر رجوع شود، در گزینشِ «فقیه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر» نیز باید با مراجعه به خبرگان، برترین فرد از واجدین شرایط را شناسایى نمود.حتى در مواردى که مى‏توان با انتخاب مستقیم مردم ‌به این گزینش دست یافت، ولى باز براى تصمیم‏گیرى در باره «کناره‏گیرى» رهبر و «نظارت» بر او، به گروه خاصّى نیاز است.

 

خبرگان به دلیل آن که نمایندگان برگزیده مردم اند، لذا «رأى آنان»، نقش «بیعت مردم» را ایفا مى‏کند و بر مبناى نظریه جعل ولایت از سوى خدا، هر چند بیعت مردم، «مبدأ ولایت» نیست، ولى «تولّى امور مسلمین»، بدان بستگى دارد و بدون آراى اکثریت، نمى‏توان قدرت را در دست گرفت:

 

“فقیه جامع الشرایط ولایت در جمیع صور دارد، لکن تولّى امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگى دارد به «آراى اکثریت مسلمین» که در قانون‏اساسى هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر مى‏شده به «بیعت» با ولىّ مسلمین”[۱۴].

 

در این تحلیل، انتخاب خبرگان ملّت، از جهت «گزینش رهبر» و «پذیرش رهبر»، نقش اساسى دارد: جنبه اوّل، «اظهار نظر» گروهى خبره به حساب آمده و در تشخیص فرد واجد صلاحیّت رهبرى ماهیّت «اِخبارى» دارد و جنبه دوم، «تعهّد و پیمان» نمایندگان ملّت با رهبر بوده و به منزله بیعت، ماهیّت «انشایى» دارد.

 

_________________________________________

 

۱۴-سیستم های حقوقی کشورهای اسلامی-محمدرضا ظفری و فخرالدین اصغری-تبلیغات حوزه علمیه قم-ج۱-۱۳۷۴-

 

در قانون‏اساسى، تعیین رهبرى، را وظیفه مجلس‏خبرگان دانسته است. اصل یک‏صدوهفتم مى‏گوید:

 

“پس از مرجع عالى‏قدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانى اسلام و بنیان‏گذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت آیه الله العظمى امام خمینى‏ که از طرف اکثریت قاطع مردم، به مرجعیت و رهبرى شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است.”[۱۵]

 

هم‏چنین معیارهاى انتخابِ رهبر توسط مجلس‏خبرگان در اصل یک‏صدوهفتم آمده است:

 

خبرگان رهبرى در باره همه فقهاى واجد شرایط مذکور در اصول پنجم ویک‏صدونهم، بررسى و مشورت مى‏کنند، هرگاه یکى از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهى یا مسائل سیاسى و اجتماعى یا داراى مقبولیت عامه یا واجد برجستگى خاص در یکى از صفات مذکور در اصل یک‏صدونهم تشخیص دهند، اورا به رهبرى انتخاب مى‏کنند و در غیر این صورت، یکى از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفى مى‏نمایند.

 

در جهت اجراى این اصل و شناختِ شرایط مذکور در اصل پنجم و یک‏صدونهم قانون‏اساسى، کمیسیونى مرکّب از یازده نفر عضو اصلى و چهار نفر عضو على‏البدل در مجلس‏خبرگان تشکیل مى‏گردد. وظیفه اصلى این کمیسیون، تحقیق در باره همه موارد مربوط به شرایط رهبر، موضوع اصول یاد شده، کسانى که در مظانّ رهبرى قرار دارند و ارائه نتایج حاصله به هیئت‏رئیسه براى بررسى مجلس خبرگان است.

 

بند۴) عزل رهبر:

 

«تداوم رهبرى» ولىِّ امر، به «استمرار صلاحیت و شایستگى» وى بستگى دارد و با فقدانِ هر یک از شرایطِ لازم براى رهبرى، مشروعیّت آن از بین مى‏رود. البته برخى از شاخه های اسلامى عقیده دارند که این شرایط در آغاز مورد نیاز است و پس از تحقق ولایت، هیچ عاملى از قبیل فسق و ظلم، خللى در مشروعیت حاکم پدید نمى‏آورد و نمى‏توان بدین وسیله عقد خلافت و امامت را بر هم زده و حاکم را عزل کرد.

 

ولى شیعه اصرار دارد که با کمترین انحراف، رهبرى منصب خود را از دست داده و باید او را برکنار نمود:

 

فقیه، اگر یک کلمه دروغ بگوید، یک قدم بر خلاف بگذارد، ولایت ندارد.

 

با هر گونه انحراف فکرى یا عملى، شخص به صورت قهرى معزول است و پیش از آن‏که مردم به عدم صلاحیّت وى رأى دهند، خود به‏خود ساقط مى‏شود.

 

در قانون‏اساسى در سه مورد برکنارى رهبرى پیش‏بینى شده است:

 

۱٫ ناتوانى از انجام وظایف رهبرى؛

 

۲٫ از دست دادن یکى از شرایط رهبرى؛

 

۳٫ کشف فقدان یکى از شرایط از آغاز.

 

در هر یک از این موارد، قانون‏اساسى، تشخیص و تصمیم را بر عهده مجلس‏خبرگان نهاده است. اصل یک‏صدویازدهم مى‏گوید:

 

“هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونى خود ناتوان شود، یا فاقد یکى از شرایط مذکور در اصول پنجم ویک‏صدونهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضى از شرایط بوده است، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر، به عهده خبرگان مذکور در اصل یک‏صدوهشتم مى‏باشد.”[۱۶]

 

مجلس‏خبرگان براى اجراى این اصل، داراى کمیسیونى مرکب از یازده نفر عضو اصلى و چهار نفر على‏البدل است. بستگانِ نزدیک سببى و نسبى رهبر نمى‏توانند در این کمیسیون عضو باشند. کمیسیون موظف است اطلاعات لازم در باره این اصل را به دست آورده و نسبت به صحت و سُقم گزارشات واصله، بررسى نماید. اگر دوسوم اعضاء کمیسیون و هیئت‏رئیسه، به تشکیل اجلاس خبرگان براى رسیدگى و عمل به اصل یکصدویازدهم، رأى دهند، اجلاس خبرگان در اولین فرصت تشکیل مى‏شود و پس از بررسى‏هاى لازم رأى‏گیرى انجام مى‏گیرد.

 

بند۵) نظارت بر رهبر:

“

نظر دهید »
دانلود پایان نامه های آماده – قسمت 3 – 3
ارسال شده در 20 آذر 1401 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ماده ۱قانون تجارت‌: تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد. در این ماده منظور از«کس» همه اشخاص عم از حقیقی یا حقوقی است.به نظر بعض حقوق ‌دانان«معاملات تجاری به عملیاتی گفته می‌شود که برای تجاری تلقی شدن نیاز به تکرار ندارند، یعنی تجاری است – حتی اگر یک بار هم انجام شود(مثل صدور برات) – و فعالیت‌های تجاری عملیاتی است که شرط حتمی وجود آن استمرار است(مثل تصدی به حمل و نقل).[۱۹]

 

اگر چه عبارت قانون‌گذار در ماده ۲ ق.ت. تحت عنوان معاملات تجاری مصادیقی را عنوان می‌کند که مصداق عملی فعالیت تجاری هستند[۲۰]

 

واز طرف دیگر وبه تبعیت از تعریف مفهوم شخصی، شخص تاجر را معرفی می‌کند وهراقدامی که این شخص انجام دهد راتجاری می‌داند، قاعده ای که در مواد ۳قانون تجارت و ۲ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب۲۴ اسفند ۱۳۴۷ به دست داده می شود.[۲۱]

 

ملاحظه می‌گردد که قانونگذاربابه دست دادن دومعیاردرصد شناسایی تاجر می‌باشد، و در واقع باعنوان کردن اعمال تجاری ذاتی وپیش بینی اعمال تجاری تبعی (تجاری دانستن اعمال به تبع تاجربودن عامل) از سیستم موضوعی اتخاذ شده درماده ۲ ق.ت در ماده سوم همان قانون عدول کرده وسستم مختلط (شخصی-موضوعی)را پذیرفته است.

 

اگرچه حسب ظاهر بندهای ماده ۳ق.ت معاملات بین تجار حتی اگر برای امور غیر تجاری باشد، تجاری محسوب می‌‌شود لکن همچنان که برخی از حقوق دانان متذکر شده اند، باید قائل ‌به این بو.د که معاملات بین تجاروتنها در صورتی تجاری محسوب می‌شود که برای امور (حوائج)تجاری انجام گرفته باشند.

 

نظریه به متابعت قانون‌گذار از سیستم مختلط (شخصی-موضوعی)رویه قضائی نیز از این روش متابعت نموده است، چنان که در حکم شماره ۲۷۷۴-۱۹/۱۲/۱۶، صادره از شعبه چهارم دیوان در مقام به دست دادن ملاک تاجر بودن آمده است که:

 

نظر به اینکه مطابق ماده ۱ قانون تجارت، تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد ‌بنابرین‏ مجرد بستن قرارداد وشرکت تجارتی کسی با دیگری برای امری (در صورتی که شغل معمولی خود را تجارت قرار نداده باشد) موجب نمی شود که آن شخص تاجر شناخته شود ‌و نتواند دادخواست اعسار بدهد.[۲۲]

 

به نظر می‌رسد در تعریف تاجر باید گفت تاجر کسی است که به قصد انتفاع معاملات موضوع ماده ۲ق.ت. را شغل معمولی خود قراردهدواینکه قاتنونگذار در ماده ۳ق.ت پاره‌ای اقدامات را به اعتبارتاجر بودن متعاملین تجارتی قلمداد نموده است ارتباطی به تعریف تاجر ندارد چرا که نخست تاجر بر اساس ماده ۲ق.ت وانجام فعالیت‌های موضوع آن راشناسائی وتعریف می‌شود سپس اقدامات تبعی او تجاری قلمداد می‌کردد لذا قانون‌گذار از همان سیستم موضوعی تبعیت نموده است نه مختلط.

 

ه- رویه قضائی

 

در فرهنگ حقوقی رویه قضائی اینگونه شناسنانده شده: «آرای صادرشده در هیئت عمومی تمیزراخواه به صورت اصراری باشدخواه به صورت لازم الاتباع رویه قضائی ورویه تمیزی گویند.»[۲۳]

 

ولی عمده این است که بدانیم رویه قضائی در هرشکل ‌و نوعی که باشد ساخته فکروعمل قضات است وهیمن امر نیزوجه تمیزآن از قانون است چرا که قانون ساخته وپرداخته قانون‌گذار است ‌و عموماًً جایگاه عرض اندام کردن رویه قضائی به ‌عنوان یک منبع صدور حکم در کنار قانون وعرف، مواردی همچون تفسیرتناقض یا تعارض قانون، تزاحم دوقانون، نقص قانون ویا احمال قانون است.

 

‌بنابرین‏ در تعریف رویه قضائی گفته شده: «شکل کلی تصمیم مکرر قضائی که در موارد مشابه به لحاظ الزام معنوی ویا الزام قانونی مبنای حکم مرجع قضائی قرار گیرد رویه قضائی است.[۲۴] با این تعریف می‌توان عناصر ذیل را در رویه قضائی شناسائی نمود:

 

۱- رویه قضائی شکل کلی تصمیم قضائی است. یعنی با رأی قضائی تفاوت دارد قاضی در هر پرونده اعم از حقوقی یا جزائی تصمیمات مختلفی می‌گیرد، دستور اداری می‌دهد، انواع قرارها را صادر می‌کند وبالاخره با رأی‌ نهایی خود پرونده را در آن مرحله از رسیدگی مختومه می‌سازد. همه این تصمیمات مربوط به یک پرونده است اما هیچ یک از این اقدامات عنوان رویه قضائی را ندارد. همه نظریات ‌و دستورات قاضی پرونده جزئی است وخاص همان پرونده، رویه قضائی شکل کلی دارد، نظیر قاعده حقوقی وقانون که مربوط به یک پرونده نمی باشد رویه قضائی هم تنها به یک پرونده ارتباط ندارد.[۲۵]

 

۲-رویه قضائی شکل کلی تصمیم مکرر قضائی است، رویه قضائی فقط با حالت کلی پیدا نمی شود، مربوط به یک رأی‌ وتصمیم قضائی نیست. رأی‌ قاضی باید ‌در مورد مشابه تکرار شود. ریشه رویه قضائی، رأی‌ ونظر ‌و دستور متکی به قانون دارس است، ولی نه یک رأی‌. ‌بنابرین‏ اگر قاضی در یک پرونده را به به شکلی کلی دربیاوریم و در موارد مشابه از آن استفاده کنیم به رویه قضائی می‌رسیم.[۲۶]

 

۳ – وجود حالت الزام در رویه قضائی حالت الزام وجود دارد یعنی رویه قضائی باید دارای آنچنان ارزش علمی ویا عدالت جویی باشد که در موارد مشابه قاضی به آن رغبت وتمایل ‌و الزام معنوی پیدا کندوآن را به کارگیرد یا قانون استفاده از آن را اجباری استفاده ساخته باشد. با این ترتیب حالت الزام به یکی از دوصورت در رویه قضائی تجلی پیدا می‌کند. الزام معنوی ‌به این معنا که قضات دیگری آن را مبنای استنباط خود قرار می‌دهند ‌و الزام قانونی مثل آرای وحدت رویه دیون عالی ‌کشور که همچون قوانین لازم الاتباع هستند.»[۲۷]

 

در یک تعریف دیگر گفته شده‌: «رویه قضائی وسیله جذب داده های نو ورفع نهادهای کهنه وزیان بار است وباید آن را به جهازتنفس نظام حقوق مانند کرد وانگهی برای رفع اجمال وتضادهای موجود در متون قوانین تنها راه رسمی وموثر دخالت رویه قضائی است که باید قانون را تفسیر کند وبه وازه های مکتوب جان بخشد وبنابراین بی اعتنایی به جمع‌ آوری ونقد قضائی گناهی است نابخشودنی که هر چه بر ‌عمر آن می‌گذرد سنگین تر می‌شود».[۲۸]

 

واز این تعاریف که بگذریم عمده دلیل بر اهمیت رویه قضائی این است که احد از حقوق ‌دانان معتقدند که: «رویه قضائی چکیده حقوق زنده وپالایشگاه قوانین است واز این دریچه است که اراده دولت آمیخته وتعدیل شده با معجون جادوئی پنهان عدالت به زندگی اجتماعی تزریق می‌شود وسلامت ونظم حقوق را تامین می‌کند پس بی اعتنایی به آنچه در دادگاه ها می‌گذرد پشت کردن به واقعیت است. همان گونه که در همه کشورهای پیشرفته مرسوم است باید آرای بدیع وجالب تمام محاکم با دقت تمام جمع‌ آوری شود وهر رأی‌ از طرف یکی از بزرگان ومحققان مورد انتقاد قرار گیرد و در مجموعه های دوره‌ای منتشر شود تا با مراجعه ‌به این گونه مجموعه ها دادرسان بتوانند به آسانی فواید وزیان های آرای گذشته را دریابند وبرای ایجا یک رویه ثابت واستوار از آن الهام بگیرند.»[۲۹]

در نتیجه رویه قضایی را می‌توان به رویه قضایی با منشأ الزام قانونی ورویه قضایی با منشأ الزام معنوی تقسیم کرد که عموماً رویه قضایی با منشأ الزام قانونی شامل آرای وحدت رویه می‌شود ورویه قضائی با مشنأ الزام معنوی متکی به دلایل موجب قناعت وجدان دادرس است، گرچه راجع به آن موضوع رأی وحدت رویه‌ای صادر نشده است لذا نظریات مشورتی می‌تواند مصداقی از آن باشد یا با اینکه اماره رشد با این تحلیل که اگرچه قانون رشد متعاملین نسخ ضمنی شده است وقانون سن خاصی برای رشد ندارد اما محاکم ۱۸سال را سن رشد می‌دانند.

 

گفتار دوم: اعسا وانواع آن و اعطاء مهلت

 

الف-اعسار

“

نظر دهید »
دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | قسمت 6 – 9
ارسال شده در 20 آذر 1401 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

بند سوم- محاربه از دیدگاه حقوق ‌دانان و حقوق موضوعه

 

در پیش نویش قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰، ابتدا محارب چنین تعریف شده بود: «محارب هر فرد یا گروهی است که با دست بردن به سلاح و به قصد فساد موجب ترس و سلب آزادی و امنیت مردم شود»، اما شورای نگهبان با عبارت «به قصد فساد» در این تعریف مخالفت کرد و عبارت مذکور را از تعریف ارائه شده حذف نمود[۵۹] و در ماده ۱۹۶ همان قانون چنین مقرر نمود: «هر کسی که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب است» اما نهایتاًً با تصویب قانون مجازات در سال ۱۳۷۰، باب هفتم قانون مذکور به جرم محاربه و افساد فی الارض اختصاص یافت که در ماده ۱۸۳ آن آمده بود: «هر کس برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض است».البته قانون‌گذار علاوه بر این ماده در مواد ۱۸۴ تا ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی سایر شرایط تحقق محاربه و چگونگی اثبات آن و مجازات و چگونگی اجرای آن را بیان نموده بود لازم به ذکر است در بعضی از مقررات دیگر نظیر تبصره ماده ۶۷۵ و ۶۸۷ و مواد ۴۹۸، ۵۰۸ و ۵۱۵ و برخی از مجازات های نیروهای مسلح و حتی تعمیم آن در قوانین مبارزه با احتکار عنوان محاربه را به کار برده است. این عمل قانون‌گذار موجب می شود اعمالی که در حکم محاربه آورده شده اند را ‌به این ترتیب دسته بندی نمود:

 

الف- جرایمی که از نظر حکم مجازات به محاربه و افساد فی الارض ملحق شده اند. در واقع قانون‌گذار ‌در مورد این جرایم حکم جرم محاربه و مفسد را تعمیم داده است. از این مورد با عنوان الحاق حکمی یا تعمیم حکمی یاد می شود.

 

ب- جرایمی که از نظر موضوع به جرم محاربه و افساد فی الارض ملحق می شود؛ در این مورد از جرایم مقنن دایره مصادیق محارب را توسعه داده و جرایم دیگری را مصداق آن دانسته است، هر چند ‌در مورد برخی از موارد تعریف محارب و مفسد فی الارض مصداق پیدا نمی کند؛ از این جرایم که در واقع موضوع محاربه نیست و به آن تعمیم داده شده با عنوان الحاق موضوعی یا تعمیم موضوعی یاد می شود، مانند قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی، طرح براندازی حکومت اسلامی، کودتاو نامزدی مؤثر در تحقق کودتا، تحریک مؤثر به عصیان، فرار و یا تسلیم نیروهای مسلح با قصد براندازی حکومت اسلامی، همکاری با دشمن و غیره[۶۰].

 

اشکالی که تعریف قانون سال ۱۳۷۰- که برای سال ۱۳۷۵ نیز تا ۱۳۹۲- وارد بود این است که قانون‌گذار محاربه و افساد را یکسان و یک جرم تلقی نموده بود؛ اما اشکالی که بر قانون‌گذار وارد است بر می‌گردد ‌به این که گاه ضمن بیان یک جرم افزوده است اگر عملی، مصداق محاربه نباشد، مجازات مرتکب فلان میزان حبس است، مانند تشکیل جمعیت یا شعبه جمعیتی که هدف آن برهم زدن امنیت کشور باشد، همکاری با دول خارجی متخاصم با نظام، جعل اسکناس یا اسناد تعهددار بانکی یا وارد نمودن آن به کشور یا استفاده از آن‌ ها.[۶۱] که این روش قانون‌گذار هیچ ملاک و معیاری به قاضی در انطباق حکم بر مصداق ارائه نمی کند و باعث به وجود آمدن آرای مختلف می‌شود و با اصل قانونی بودن جرم و مجازات مغایرت دارد و نوعی اعمال تبعیض در قانون است. با توجه ‌به این مسأله در پیش نویس لایحه جدید قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ با در نظر گرفتن دیدگاه فقها دامنه شمول آن را به عنوان اقدامی علیه امنیت و آسایش عمومی انجام می‌گیرد به سلاح کشیدن به قصد جان و مال و ناموس و ناامن کردن محیط تسری داده و در نهایت این ماده به تصویب رسید: «محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب ان ها است. به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. هر گاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمی شود»؛[۶۲] از سوی دیگر در ادامه فصل هشتم آمده است: «راهزنان، سارقان و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند و موجب سلب امنیت مردم و راه ها شوند محاربند».[۶۳]

 

گفتار دوم- بغی

 

از جمله جرایمی که در آغاز اسلام در فقه مطرح گردیده است، بغی می‌باشد که معمولاً در معنای عام شورش علیه امام مطرح می شود وبه نحوی مطرح شده است که امنیت حکومت اسلامی را بر هم می زند. در این گفتار سعی می‌گردد مفهوم لغوی و اصطلاحی آن را از دیدگاه فقها و حقوق ‌دانان با تأکید بر حقوق موضوعه مورد مداقه و بررسی قرار گیرد.

 

بند نخست- مفهوم لغوی «بغی»

 

لغت شناسان برای بغی معانی متعددی ذکر نموده اند؛ از جمله ظلم و تجاوز از حد و هم چنین به معنای طلب کردن چیزی که حق طلب کردن را نداشته باشد، آمده است.[۶۴] این اصطلاح در چند جای قرآن کریم هم به معنای ظلم و تعدیات بر مردم و استیلای غیر مشروع و برتربینی به کار برده شده است. [۶۵]

 

هم چنین در آیه ۲۰ سوره مریم به معنای زنا هم به کار برده شده است:

 

«قالَتْ انّیّ یَکُونُ لی غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسسْنی بَشَرٌ وَ لَمْ أکُ بَغیِاً»

 

«مریم گفت چگونه پسری خواهم داشت در حالی که انسان (از راه حلال) با من نزدیکی نکرده است و زنا کار هم نبوده ام».

 

یا در آیه زیر به صورت فعل مضارع و به معنای طلب کردن امده است:

 

«قال ذلک ما کنّا نبغ فارتداً علی آثار هما قصصاً»

 

«موسی گفت این چیزی است که ما می خواستیم (چرا که نشانه های پیدا کردن گمشده ما است) پس پی جویانه و از راه طی شده خود برگشتند».

 

و در آیه ۹ سوره حجرات که مستند اصلی بغی است به معنای مقاتله و پیکار آمده است.

 

«وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (سوره حجرات / آیه ۹ )

 

و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفه‏اى] که تعدى مى‏کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آن ها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

 

اما در نهایت باید گفت آن چه مد نظر در مباحث حقوقی است و با توجه به ماهیت این جرم، معنای از حد گذشتن و تجاوز از حق مدنظر است.

 

بند دوم- مفهوم اصطلاحی بغی از دیدگاه فقها

 

بیشتر فقها مقابله با حکومت و اقدام علیه آن را مبنای تحقق این جرم قرار داده‌اند، اما در تعیین فعل مادی این جرم بعضی شروط و قیدهایی را لحاظ کرده اندکه موجب اختلاف در تعاریف و شرایط تحقق آن شده است ذیلاً برخی از این تعاریف ذکر می‌گردد.

“

نظر دهید »
فایل های مقالات و پروژه ها – ۲-۱۲-۲- پژوهش های داخلی – 2
ارسال شده در 20 آذر 1401 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اثمن[۲۱](۲۰۰۶) اثرات توسعه مدل علّی استراتژی در اجرای ارزیابی متوازن را مورد بررسی قرار داد. مطالعات انجام شده ‌در مورد پذیرش ارزیابی متوازن، نشان می‌دهد، بسیاری از سازمان هائی که ارزیابی متوازن را پذیرفته اند، یک مدل علّی برای استراتژی خودشان ایجاد نکرده اند. اثمن در این مقاله تفاوت های بین شرکت هائی که هنگام اجرای ارزیابی متوازن، یک مدل علّی برای استراتژی خودشان ایجاد کرده‌اند و شرکت هائی که از یک مدل علّی استفاده نکرده اند را، مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می‌دهد، که اجرای موفقیت آمیز ارزیابی متوازن، نیازمند توسعه و تفصیل یک مدل علّی استراتژی در هر سازمان است.

 

بهاگوات و شارما[۲۲] (۲۰۰۷) ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره عرضه در شرکت های کوچک و متوسط هند را، با بهره گرفتن از ارزیابی متوازن، مورد بررسی قرار دادند. آن ها معیارهائی را در کارت امتیازدهی متوازن برای ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره عرضه و یک سیستم ارزیابی عملکرد متوازن برای طراحی و تجزیه و تحلیل زنجیره های عرضه پیشنهاد کردند. ارزیابی عملکرد، یک عامل ضروری برنامه ریزی و کنترل مؤثر برای تصمیم گیری است. نتایج ارزیابی زنجیره عرضه، اثرات استراتژی ها و فرصت های بالقوه در مدیریت زنجیره عرضه را آشکار می‌کند. برخی از معیارهای مناسب ارزیابی عملکرد زنجیره عرضه عبارتند از:

 

۱- معیارها برای ارزیابی عملکرد روش های سفارش برنامه ریزی شده:

 

      1. روش ثبت سفارش

     

      1. زمان انجام سفارش

     

    1. روش سفارش مشتری

 

    1. مشارکت در زنجیره عرضه و مقیاس های مرتبط

 

    1. ارزیابی خدمات و رضایت مشتری:

        1. انعطاف پذیری

       

      1. زمان جستجوی مشتری

 

    1. معیارها و مقیاس های سطوح تولید:

        1. محدوده ارائه خدمات و تولید محصولات

       

        1. ظرفیت عملی مورد استفاده

       

      1. کارائی تکنیک های زمان بندی

 

    1. معیارهائی برای ارزیابی عملکرد تحویل

 

  1. تامین مالی زنجیره عرضه و هزینه اقدامات مربوط به تهیه و توزیع:

      1. هزینه مربوط به دارایی ها و بازده سرمایه گذاری

     

    1. هزینه مجموعه موجودی کالا

در ارزیابی زنجیره عرضه، تلاش در جهت حداقل کردن انحراف از بودجه است.

 

ارزیابی عملکرد هم یک چارچوب عملکرد و هم یک روش مدیریتی است، که به وسیله کپلن و نورتون پس از تحقیق بر روی پروژه ای گسترده که در سال ۱۹۹۰ انجام شد، گسترش یافت. این پروژه بر روی ۱۲ شرکت ‌در مورد مرز هدایت ارزیابی عملکرد صورت گرفت. محققین بر این باورند، که سیستم های ارزیابی عملکرد سنتی، که تنها بر ارزیابی مالی متمرکز می‌شوند، در حقیقت مانع موفقیت و رشد سازمان می شود(Voelker et al,2001:p.13). عقیده ی تصویری ارزیابی متوازن از عملکرد شرکت، عقیده ای نو نیست. در سال‌های متعدد بسیاری از شرکت‌ها، چندین شاخص از عملکرد سازمان را با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات اجرایی، گزارش و پیگیری می نمودند. با این حال آنچه کپلن و نورتون به عنوان ارزیابی متوازن، ارائه دادند، سهم مهمی را ایفا نمود، فراتر از آنچه بیشتر شرکت ها و کشورها با تمرکز بر روی ارزیابی عملکرد انجام می‌دادند و آن را به استراتژی مرتبط می نمودند(Atkinson,2000:p.232). با وجود دامنه گسترده استفاده از ارزیابی متوازن در سازمان‌ها، پایان نامه ها و پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است. بر اساس تعدادی از نظرسنجی ها، مدیران اجرائی کانادایی که ارزیابی متوازن را به کار می‌برند، ادعا می‌کنند که پس از اجرای ارزیابی متوازن در طی ۵ سال، سازمان هایشان به طور قابل توجهی تغییر ‌کرده‌است(Meliones and Kershaw,2001:p.16).

 

چو و همکارانش در سال ۱۹۹۸ ادعا می‌کنند، که مدیران ارشد مهمترین مؤسسات کالیفرنیا، از پذیرش ارزیابی متوازن رضایت کامل دارند.

 

کورترایتس و همکارانش(۲۰۰۰:p.87) تشریح می‌کنند که چگونه موسساتی که ارزیابی متوازن را اجرا کرده بودند، توانستند دامنه اطلاعات مورد نیاز برای مدیران خود را افزایش دهند.

 

چن و هو(۲۰۰۰:p.121) بر اساس نظرسنجی از مدیران ارشد ۱۲۱ مؤسسه‌ کانادایی توانستند موارد زیر را به خوبی تعیین کنند:

 

    • تعیین میزان تقاضا برای ارزیابی متوازن

 

    • آگاهی مدیران اجرایی از ارزیابی متوازن

 

  • نواقص و کمبودها در اجرای ارزیابی متوازن

گامبوس و همکارانش(۲۰۰۳:p.46) نیز پیاده سازی موفقیت آمیز سه سالانه ارزیابی متوازن در مؤسسات غیرانتفاعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند، که مطالعه آن ها نتایج و کاربردهای ارزیابی متوازن را، که در سال ۲۰۰۰ مطرح کرده بودند، برجسته تر کرد. بر اساس تحقیقات دیلا و استرین بارت ابتدا مدل ارزیابی متوازن جهت ارزیابی عملیات واحدهای تجاری مطرح گردیده بود، اما اخیراً به عنوان ابزاری جهت پیاده سازی استراتژی مورد استفاده قرار می‌گیرد(Dilla and strinbart,2005:p.2).در عین حال تحقیقات اخیر نشان می‌دهد مدیران شرکت‌ها، استراتژی واحد تجاری را، در حین ارزیابی عملکرد مورد توجه قرار نمی دهند(Wong and Guo,2007:p.5).ایجاد ارزیابی متوازن و چارچوب مدیریت عملیاتی یکی از موفق ترین اقدامات انجام شده می‌باشد. برای اداره عملیات یک سازمان باید دانست که آن سازمان در چه مرحله ای از پیشرفت قرار دارد و جهت رسیدن به اهداف خود در آینده به چه ابزاری نیاز مند است. بدون وجود یک رویکرد مدیریت عملیات استراتژیک، سازمان موفق نخواهد بود(Bernard,2009:p.3).

 

۲-۱۲-۲- پژوهش های داخلی

 

متاسفانه اکثر سازمان‌های انتفاعی و غیرانتفاعی ایرانی، تصور می‌کنند، می توان سازمان را با بودجه بندی و سایر روش های سنتی ارزیابی نمود، غافل از آنکه بدون روش های نوین برای اداره و بازبینی، سازمان با ریسک عقب افتادن و از دست دادن فرصت های رقابتی در مقایسه با سایر رقبا مواجه می شود(کمالی شهری، ۱۳۸۴: ۶).ارزیابی متوازن یکی از تکنیک های نوین حسابداری مدیریت است که هنوز در کشور ایران به مرحله عمل در نیامده و به غیر از تعداد معدودی کار تحقیقی در این رابطه، تنها می‌توانیم آن را به صورت مقالات علمی در مجلات علمی پژوهشی بیابیم. علاوه بر این علی‌رغم کارهای پژوهشی و مقالات متعددی که در زمینه اجرای ارزیابی متوازن در صنایع مختلف در خارج از کشور انجام شده، اقدامی پژوهشی برای امکان سنجی اجرای ارزیابی متوازن در صنعت سیمان، صورت نگرفته و از آنجایی که این صنعت دارای ویژگی‌ها و معیارهای غیرمالی متعددی است، این کمبود همواره احساس می شود.

“

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 102
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آخرین مطالب

  • ⛔ هشدار!  خسارت برای رعایت نکردن این موارد درباره آرایش
  • ✅ راهنمای جامع و کامل درباره میکاپ
  • ☑️ راهکارهای طلایی درباره آرایش
  • ☑️ تکنیک های اساسی درباره آرایش برای دختران
  • هشدار! نکته هایی که درباره آرایش دخترانه باید به آنها توجه کرد
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه | گفتار سوم:تحلیلی از ماده ۱۰ قانون مدنی – 3 "
  • " فایل های دانشگاهی- طرح پژوهش – 9 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی | قسمت 2 – 8 "
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – گفتار چهارم:اقسام تسلیم – 8 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی – مبحث چهارم: تخلفات گمرکی – 8 "

مجله علمی و آموزشی نواندیش

 جذب پسران نوجوان
 خروج از رابطه مخرب
 اتصال گوگل آنالیتیکس
 سگ سنت برنارد کامل
 طراحی سایت درآمدزا
 درآمد از عکاسی استوک
 اشتباهات مشاوره آنلاین
 خطرات تدریس آنلاین زبان
 بیماریهای تنفسی سگ
 بازاریابی افیلیت درآمدزا
 مدت عاشق شدن دختران
 مشکلات گوارشی گربه
 انتخاب اسم مناسب سگ
 طراحی گرافیک برندها
 برندمنشن افزایش آگاهی
 معیارهای همسر ایده‌آل
 استراتژی قیمت‌گذاری
 طراحی گرافیک هوشمند
 محتوا صوتی روانشناسی
 طراحی گرافیک شرکتی
 بازاریابی محتوای درآمدزا
 نوشتن رپورتاژ پولساز
 بیان نیازهای عاطفی
 بازاریابی آفلاین موثر؟
 درآمد از طراحی هوشمند
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان