-
- تعداد میوفیبریلها(رشتههای باریک تار عضلانی) افزایش مییابد.
-
- تراکم مویرگی هر تار عضلانی افزایش مییابد.
-
- مقدار پروتئین عضله افزایش مییابد.
-
- تعداد کلی تارهای عضله افزایش مییابد.
همه این عاملها باعث افزایش عمومی سطح مقطع عضله میشود(۳۶، ۷۹). «زاتزیورسکی» اظهار میکند که بزرگی قدرت، حاصل عملکرد سه عامل هماهنگی بین عضلانی، هماهنگی درون عضلانی و نیروی واکنش عضله در برابر تحریکهای عصبی است. توانایی ورزشکار برای بهکارگیری نیرو به زاویه مفصل نیز بستگی دارد. تحقیقات در این زمینه نتایج متناقضی را نشان میدهند. بعضی یافتهها نشان میدهند، وقتی مفصلها کاملاً در وضعیت باز یا نزدیک به این وضعیت قرار دارند، ورزشکار به حداکثر قدرت دست مییابد(الکینز، لیدن و ویکیم؛ هانسایکر، زاتزیورسکی)[۲۳]. تحقیق دیگری گزارش داد که وقتی مفصل را ۹۰ تا ۱۰۰ درجه خم کنیم کارایی عضلانی بیشتر میشود(۴). مفاصل بدن در زاویههای مختلفی به حداکثر قدرت خود میرسند، اما حدوداً در زاویه مفصلی ۹۰ درجه، عضلات به بیشترین بازده مکانیکی خود میرسند(۶۵). استفاده از ظرفیت عضله به توانایی استفاده هم زمان از تعداد زیاد هر دو تارهای مرکزی و محیطی عضله اشاره میکند(۴).
قدرت در مردان تا ۲۵ سالگی و در زنان تا ۱۸ سالگی رشد فزایندهای دارد و از این سنین به بعد افزایش قدرت متوقف شده و سپس با یک افت ملایم کاهش مییابد. بعد از ۲۵ سالگی شخص به طور متوسط در هر سال ۱ درصد از بیشینه قدرت باقی مانده از قدرت ۲۵ سالگی خود را از دست خواهد داد(۱۰).
ورزشکار میتواند با غلبه بر مقاومت خارجی یا داخلی(سعی میکند دست را خم کند در صورتی که با دست دیگر مقاومت میکند) قدرت را بهبود بخشد. منابع مهم مقاومت خارجی برای بهبود قدرت عبارتند از:
-
- وزن بدن فرد(برای مثال شنای روی زمین)،
-
- توپ مدیسین(بلند کردن، پرتاب کردن و غیره)،
-
- باندها و طنابهای قابل ارتجاع(چه به شیئی محکم بسته شده باشد چه یار کمکی آن را نگه دارد، وقتی باند کشیده شود مقاومت آن نیز افزایش مییابد)،
-
- دمبل،
-
- هالتر،
-
- مقاومت ثابت(مقاومت ایزومتریک).
۲-۲-۷- سرعت
ظرفیت حرکت یا انتقال سریع، یکی از قابلیتهای مهم زیست حرکتی لازم در بیشتر ورزشها است. سرعت از نظر مکانیکی، نسبت بین مکان و زمان، بیان شده است. واژه سرعت در اصطلاح سه عامل را دربر میگیرد: زمان واکنش، فراوانی حرکت در واحد زمان و سرعت انتقال در طول مسافت معین(۴). سرعت، توانایی اجرای یک حرکت، مهارت یا فعالیت ویژه با حداکثر تندی ممکن است. مسافت جابجا شده و زمان دو عاملی هستند که سرعت را تعیین میکنند، این تعریف کلی است و انواع سرعت، شامل سرعت دویدن، سرعت دست و پا زدن و سرعت کنترل شده است. در تعریف دیگری میزان مسافت طی شده توسط یکی از اعضای بدن یا کل بدن را به ترتیب سرعت عضوی و عمومی میگویند.
عوامل مؤثر بر سرعت عبارتند از:
۱- برانگیختگی و انقباضپذیری دستگاه عصبی عضلانی: که به تأثیر این دستگاه در تحریک واحدهای حرکتی تند انقباض و کند انقباض مربوط میشود.
۲- درصد تارهای عضلانی تند انقباض: از آنجایی که درصد تارهای عضلانی تند انقباض به طور عمده از طریق وراثت تعیین میشود، بنابراین افزایش سرعت ورزشکار بسیار مشکل اما قابل توسعه است. داشتن تارهای تند انقباض یکی از عوامل مهم موفقیت در سرعت است. پس میتوان گفت وراثت نقش مهمی در توانایی های سرعتی دارد.
۳- تمرین: تمرین تا حدودی باعث بهبود سرعت میشود.
-
- سن: مشخص شده است که زمان عکسالعمل در کودکان نسبت به بزرگسالان کندتر است. و به تدریج با افزایش سن زمان عکسالعمل سریعتر میشود؛ بطوری که افراد در سنین ۱۸ تا ۲۰ سالگی به سریعترین زمان عکسالعمل خود میرسند(۸).
افزایش سرعت شامل بهبود کارایى و فراخوانى واحدهای حرکتى مناسبى است که به نوبهی خود افزایش نیرو در عضلات را ارتقاء مىبخشد. فراخوانى این الگوها و به کارگیرى هماهنگ عضلات، مستلزم یک فرایند یادگیرى حرکتى است که باید در سرعتهاى بالا کسب شود تا الگوهاى حرکتى مناسب را جایگزین کند. هر عضله از صدها واحد حرکتى تشکیل شده است که بسته به نوع، شدت و مدت کار مورد نظر، در فعال کردن فرایند انقباض عضلانى نقش دارند. با فعال شدن واحدهاى حرکتى نیروى بیشترى تولید شده و در نتیجه سرعت بالاترى حاصل مىشود. ایجاد یک ساختار قوى از طریق آموزش منظم و طولانى مدت همراه با تمرینات خاص برای کسب مهارت، فراخوانى واحدهاى حرکتى مذکور را تسریع نموده و نیروى فرد را افزایش مىدهد.
آموزش فرد با فراگیرى مسائل خیلى ساده شروع شده و به تدریج پیچیدهتر مىشود. این توانایى در طبقهبندی هر تمرین متناسب با سطح ورزشکار از اهمیت بسزایى برخوردار است. تمرینات مورد استفاده برای افزایش سرعت در ورزش شامل موارد ذیل می باشد، البته فقط به این تمرینات محدود نمیشود:
-
- تکنیک دویدن،
-
- تمرینات سرعت پا،
-
- مکانیک حرکت پا،
-
- دوهای مارپیچ یا داخل و خارج،
-
- دوی سرعت در مسافتهاى کوتاه،
-
- طناب مقاومتى سرعت یا جلیقه و… .
۲-۲-۸- شاخص توده بدن
یکی از روشهای ساده برای تعیین اضافه وزن، محاسبه BMI است. شاخص توده بدن، نسبت وزن برحسب کیلوگرم به مجذور قد(بر حسب متر) است. به هر حال باید توجه کرد که شاخص توده بدن، تنها یک شاخص خام برای اضافه وزن است و نباید ازآن برای برآورد میزان چربی بدن استفاده کرد(۸). اغلب پزشکان و محققان، BMI را که از جرم بدن و قد مشتق شده است، برای بهنجار کردن وزن بدن مورد استفاده قرار دادهاند. BMI نسبت به تخمینهای ساده مبتنی بر قد و وزن ارتباط تقریباً بیشتری با چربی بدن دارد(۲۶).
نتایج یک پژوهش نشان داده که والیبالیست های موفق لازم است ویژگی های زیر را دارا باشند: درصد چربی بدنی پائین، BMI پائین، توان انفجاری بالا و آمادگی هوازی بالا در طول بازی(۲). احتمالاً برای رشته تکواندو که از نظر سیستم انرژی و اجرای تکنیک ها خیلی نزدیک به والیبال است این مشخصات مهم هستند.
۲-۳- پیشینه تحقیق
«جاکوبسن» و «ساندرس»[۲۴](۲۰۰۸)، اثر یک تمرین مقاومتی الاستیکی(ERT) و تبدیل ضربه سرعتی خاص را بررسی کردند. در این تحقیق۲۰ تکواندوکار نوجوان به صورت تصادفی به مدت ۸ هفته به تمرینات مقاومتی الاستیکی(۱۰نفر) و گروه دیگر به تمرینات معمولی تکواندو(۱۰نفر) پرداختند. در این مقاله چنین نتیجهگیری شد که گروهی که در تمرینات الاستیک مقاومتی شرکت کرده بودند در مقایسه با کسانی که تمرینات معمولی انجام می دادند ۷ درصد بیشتر بهبود عملکرد داشتند(۵۴).
«دیپاک کومار ساین»[۲۵](۲۰۱۲)، درمطالعهای اثر یک برنامهی ترکیبی(تمرین با وزنه و پلایومتریک) در توسعه توان انفجاری تکواندو کاران نوجوان را مورد بررسی قرار داد. در تحقیق مذکور ۳۰ تکواندوکار(۱۵ نفر کنترل و ۱۵ نفر تجربی) ۱۴ تا ۱۵ ساله به طور داوطلبانه شرکت نمودند. گروه تجربی سه روز در هفته به مدت ۶ هفته تحت برنامهی تمرینی مقاومتی و پلایومتریک قرار گرفتند. قبل و پس از ۶ هفته تمرینات برای اندام فوقانی و تحتانی، توان انفجاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله از این تحقیق استفاده از تمرینات پیچیده به منظور بهبود سطح توان انفجاری بالاتنه و پایین تنه نوجوانان را نشان داد(۷۴).
«ساندرا وبر»[۲۶] و همکاران(۲۰۰۹)، تأثیر تمرینات مقاومتی در زمان حرکت پای زنان مسن را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق۵۰ نفر زن که دارای اختلال حرکتی بودند به مدت ۱۲ هفته در سه گروه تمرینی(مقاومتی با وزن بدن، باند الاستیکی و گروه کنترل) فعالیت نمودند. تمرینات مقاومتی مچ پا توسط وزن و باند کشی به همان سرعتی که در ورزش ممکن است انجام شد. انعطاف پذیری بدن، کنترل واکنش پا، زمان رفت و برگشت مچ پا با حداکثر گشتاور نیرو و اوج قدرت قبل و بعد از تمرین اندازه گیری شد. شرکتکنندگان که با باندهای الاستیکی تمرین کرده بودند در زمان حرکت بهبود معنیداری(۰۵/۰≥p) داشتند. البته در همهی گروهها بهبود دیده شد(۹۲).
طبق تحقیق «کریستوفر جی. مک دونالد»[۲۷] و همکاران(۲۰۱۳)، اثر تمرینات مقاومتی، پلایومتریک و ترکیبی قدرت به مدت ۶ هفته بر روی ۳۴ نفر از افراد یک کالج بررسی شد. در آن تحقیق ۱۳ نفر تمرینات مقاومتی، ۱۱ نفر تمرینات پلایومتریک و ۱۰نفر تمرینات ترکیبی انجام دادند. تمرینات ۲ بار در هفته انجام گرفت. قبل و پس از انجام تمرینات، اوج قدرت، توده بدون چربی و درصد چربی اندازهگیری شد. نتایج به این صورت بیان شد که افزایش قابل توجهی در اوج نیروی عکسالعمل و اوج قدرت در کسانی که تمرینات پلایومتریک و تمرینات ترکیبی انجام دادند، ملاحظه شد. تولید قدرت در توده عضلانی اندام تحتانی این افراد نیز افزایش قابل توجهی داشت. همچنین درصد چربی طبق مطالعه انجام شده کاهش معنیداری(۰۵/۰≥p) داشت(۶۲).
در تحقیقی، ۴۴ نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه گیلان با میانگین سنی ۸۰/۱ ±۳۹/۲۱ سال، قد۴۶/۵±۱۶۲ سانتیمتر و وزن ۳۷/۷±۱۸/۵۷ کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی و با شرط نداشتن برنامه تمرینی منظم پلایومتریک و مقاومتی با وزنه در ۶ ماه گذشته به صورت داوطلبانه شرکت کردند و به صورت تصادفی به چهار گروه پلایومتریک(۱۰= n)، مقاومتی با وزنه(۱۱= n)، ترکیبی پلایومتریک- با وزنه(۱۱=n) و کنترل(۱۲=n) تقسیم شدند. توان انفجاری پا با بهره گرفتن از تست سارجنت، قدرت عضلانی با بهره گرفتن از ۱RM پرس پا و چابکی با آزمون ۹×۴ متر، پیش و پس از دوره تمرینی اندازهگیری شد. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت ۶ هفته، ۲ روز در هفته به انجام تمرینات منتخب پرداختند؛ در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل تنها در کلاسهای عملی مربوط به دروس خود شرکت میکردند. بعد از پایان دوره تمرینی، از آزمودنیها پس آزمون به عمل آمد. اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که هر سه گروه تمرینی منتخب پلایومتریک، مقاومتی با وزنه و ترکیبی پلایومتریک- با وزنه بر توان انفجاری پا، قدرت عضلانی و چابکی دختران تمرین کرده تأثیر معناداری دارد(۰۵/۰≥p)؛ با این وجود بین سه شیوه تمرینی اختلاف معنیداری مشاهده نشد(۱).