د)مرحله ارسال: ضعف در حمل و نقل، هماهنگی ضعیف لجستیک خارجی انبارداری چند باره از جمله مشکلات می توانند باشند.
۲-۶- انتخاب تامین کننده
۲-۶-۱- تاریخچه
تصمیمات ارزیابی و انتخاب تامین کننده یک بخش مهم از مدیریت زنجیره تامین می باشد این مساله هم برای شرکت های تولیدی و هم خدماتی و برای کسب انواع محصولات و خدمات شامل مواد و تجهیزات صادق است. در رقابت شدید کنونی،تولید با هزینه پایین و محصولات با کیفیت بالا بدون تامین کنندگان رضایت بخش ممکن نیست.
تا سالهای پایانی ۱۹۶۰ تامین مواد، تجهیزات، خدمات و….یک وظیفه اداری تلقی می شد و موضوع انتخاب تامین کننده در افق کوتاه مدت مورد بررسی قرار می گرفت. اگرچه پژوهشگرانی چون لویس(۱۹۴۳) به اهمیت انتخاب تامین کنندگان در کل فرایند خرید سالها قبل اشاره کرده بودند. از این رو تامین کنندگان را صرفا بر مبنای قیمت پیشنهادیشان ارزیابی می کردند و وقتی قیمت یکی از دیگری بیشتر بود او را به راحتی از فهرست تامین کنندگان حذف می کردند. تامین کنندگان دشمن تلقی می شدند تا شریک، و رابطه بین خریداران و تامین کنندگان اغلب کوتاه مدت بود. ویژگی های مدل رابطه خریدار-تامین کننده در این سال ها عبارتند از(ساندرز[۵۸] ،۱۹۹۷):
-
- معاملات آزاد، ارتباطات رسمی
-
- نگرشهای خصمانه و بی اعتمادی
-
- تهاجم، رویکرد برد- باخت در مذاکرات و تمرکز بر قیمت
-
- تاکید بر تبادلات فردی و قرارداد های کوتاه مدت
-
- تماس مستقیم اندک و عدم همکاری در فعالیت های طراحی
-
- اتکا به بازرسی درونی کالا و یکسو نگری در کشف عیوب
با مطرح شدن برنامه های بهبود کیفیت، خریداران پی بردند که برای انتخاب تامین کننده باید عوامل دیگری هم علاوه بر قیمت در نظر بگیرند. به طور سنتی خریداران بر مبنای مفهوم تعداد سفارش اقتصادی عمل می کردند. این مدل خریداران را تشویق می کند تا برای تخفیف، بیشتر خرید کنند. پس از دریافت سفارش و بازرسی کالا آن را در انبار نگه می داشتند تا بعدا به هنگام نیاز آن را به کارگاه بفرستند. در این سیستم سفارشات بسیار استاندارد بود و تاخیر در تحویل کالا باعث ایجاد مشکل نمی شد زیرا همواره مقدار کافی کالا در انبار وجود داشت. اما شرکت ها دریافتند که هزینه کل این روش بسیار زیاد است و برنامه های بهبود مانند تحویل به موقع[۵۹] و مدیریت کیفیت جامع[۶۰] را به اجرا در آورند. از این رو لازم بود تامین کنندگان را بر مبنای ویژگی های جدیدی ارزیابی کنند و از این رو معیارهایی مانند تحویل به موقع، پذیرش تعداد کمتر سفارش، زمانبندی تحویل، ویژگی های بسته بندی، انعطاف پذیری، کیفیت و … مورد توجه قرار گرفت.
به دلیل پیشرفت هایی که در برنامه های بهبود کیفیت و تولید مبتنی بر تحویل به موقع انجام شد، ارزیابی تامین کنندگان به شکل امروزین خود توسعه یافت و از این رو نیاز به ارزیابی بر مبنای ویژگی های جدید (نه فقط قیمت) به وجود آمد. ایده تسهیم اطلاعات تامین کنندگان با خریداران به یک عنصر کلیدی در بهبود کیفیت، کمیت، تحویل، قیمت تبدیل گشت و عملکرد خدماتی و رابطه بین خریدار- تامین کننده از حالت خصمانه به رابطه مبتنی بر همکاری درآمد. مدل خصمانه یا تبادلی با تعداد زیادی خریدار سروکار داشت و زمان کافی برای تمرکز بر بهبود عملکرد تامین کننده در اختیار نمی گذاشت. علاوه بر اینکه افزایش روزافزون تامین کنندگان نیازمند هزینه های یادگیری، فرصت و پول بود (ساندرز، ۱۹۹۷). همچنین انتخاب تامین کننده صرفا بر مبنای قیمت می توانست برنامه های بهبود کیفیت را با مشکل روبه رو سازد. به فراموشی سپردن موضوعاتی مانند زمان تحویل و کیفیت برای خریدار مخاطره آمیز بود، زیرا باعث بروز کمبود مواد یا وجود کالای معیوب می شد. کاستی های دیگر ناشی از در نظر گرفتن قیمت به عنوان تنها معیار ارزیابی عبارتند از عدم دریافت به هنگام کالا مطابق با نیاز به خصوص با تعداد سفارش کم ولی مکرر، فقدان توانایی های فنی و … (شر[۶۱]، ۱۹۹۸). از این رو در سالهای اخیر تلاش شرکت ها بر کاهش تعداد تامین کنندگانشان بوده است. عوامل مشوق این جابه جایی پارادایم عبارتند از (شین و همکاران[۶۲]، ۲۰۰۰):
-
- برون سپاری چند گانه مانع از صرفه جویی مقیاس ناشی از سفارش بیشتر می شود.
-
- برون سپاری چند گانه گرانتر است. مثلا اداره تعداد زیادی تامین کننده برای یک مورد خاص مستقیما هزینه های نیروی کار، پردازش سفارش و انبارداری را افزایش می دهد. علاوه بر این که سطح کیفیت را به علت ورود کالاهای معیوب با کیفیت مختلف از تامین کنندگان متعدد کاهش می دهد.
-
- افزایش تعداد تامین کنندگان بی اعتمادی بین خریدار و تامین کننده را به علت فقدان ارتباطات موثر افزایش می دهد.
تصمیمات انتخاب تامین کننده به چند دلیل پیچیده می باشند:
-
- انتخاب اولیه معمولا بر اساس چندین معیار صورت می گیرد. در یک بازنگری که توسط وبر در سال ۱۹۹۱ بر روی معیارها و روش های انتخاب تامین کننده انجام گرفته، ۴۷ مقاله از ۷۶ مقاله مورد بررسی بیش از یک معیار را لحاظ کرده بودند.
-
- پیچیدگی دوم تصمیمات انتخاب تامین کننده این واقعیت است که تامین کننده ممکن است برای معیارهای مختلف، خصوصیت عملکردی متفاوت داشته باشد برای مثال تامین کننده ای که می تواند یک قطعه را به کمترین قیمت واحد تامین کند، ممکن است بهترین عملکردتحویل یا کیفی تامین کنندگان رقیب را نداشته باشد.
-
- پیچیدگی سوم از این امر ناشی می شود که معیارهای مورد استفاده ممکن است در موقعیت های مختلف، متفاوت باشند. ممکن است در بین معیارهای مختلف، مبادله وجود داشته باشد و این مبادلات ممکن است به آسانی قابل مشاهده نباشد.
-
- پیچیدگی چهارم از محدودیت های سیاسی داخلی و محدودیت هایی که سیستم خارجی بر روی فرایند های خرید اعمال می کند، ناشی می شود. محدودیت های سیاسی داخلی به طور ضمنی یا صریح در فرایند های خرید برای مواردی از قبیل تعداد و نوع تامین کنندگانی که باید استخدام شوند، حداقل و حداکثر میزان سفارش و … اعمال می شود و بطور مشابه تامین کنندگان، محدودیت هایی را بر روی فرایندهای خرید همچون مینیمم و ماکسیمم مقدار سفارش بر اساس ظرفیت تولیدشان یا تمایلشان برای انجام داد و ستد با یک شرکت خاص اعمال می کنند.
-
- پیچیدگی دیگر ممکن است ناشی از عدم دسترسی به داده باشد و یا اینکه اعتبار داده مورد تردید باشد.
این محدودیت ها سرانجام تعداد تامین کنندگان مورد نیاز برای استخدام، اینکه کدامیک انتخاب شوند و مقدار سفارششان در هر موقعیت خرید را تحت تاثیر قرار می دهد (وبر و همکاران، ۲۰۰۰).
۲-۶-۲- معیارهای موثر در انتخاب تامین کننده
چنین به نظر می رسد که تحمیل یک سری معیار به تصمیم گیرنده رویه صحیحی نباشد بلکه بایستی با معرفی ساختار انجام، دست وی را در انتخاب مورد نظر باز گذاشت. شاید به همین علت است که دبوئر تعداد تجارب علمی به کارگیری مدل های ارائه شده را اندک و محدوده اجرای آنها را عمدتا برای مثال های فرضی دانسته است (دبوئر و همکاران، ۲۰۰۱). لذا در ساختار پیشنهادی، انتخاب معیارها را آزاد گذاشته و آنچه مورد تاکید قرار می گیرد، وزن ترکیبی نرمال شده معیارها می باشد. از طرف دیگر مواجه کردن تصمیم گیرنده با یک مسئله مبهم نیز کار صحیحی نمی باشد لذا منطقی است که معیارهای مطرح شده از صاحب نظران را به وی معرفی نماییم و اجازه دهیم از بین آنها معیارهای مورد نظر خویش را برگزیند و در صورت لزوم معیارهای دیگری را به آنها بیفزاید.
در این پژوهش، معیارهاى مهم انتخاب تامین کننده مرور شده اند و به چگونگى تقسیم بندى آنها اشاره شده است. هدف از این پژوهش ارائه مدلهای مفید و کاربردی در این زمینه است. علاوه بر شناسایی شاخصها، معیارهای پیشنهادی نویسندگان را مرور می کنیم تا بتوان درک درستی از این مرحله، پیدا کرد و بتوانیم شاخصهای مناسب را انتخاب کنیم.
انتخاب معیارهای ارزیابی تامین کننده، یکی از مراحل ابتدایی فرایند انتخاب تامین کننده می باشد. بنابراین مرحله بسیار مهمی است. در مقاله های گوناگون، با توجه به نوع موضوع، شاخصها تعریف شده اند. معمولا این معیارها توسط کارشناسان خبره تعیین می شوند. این افراد با توجه به استراتژیهای سازمان، در جلسات تشکیل شده، شاخصها را تعیین می کنند می توان شاخصها را به صورت سلسله مراتبی هم تعریف کرد. در این حالت معیارها و زیر معیارها تعریف می شوند. روش دیگر، استفاده از گروه بندی سود، هزینه، ریسک و فرصت می باشد. با این روش، می توان معیارها را با دقت بیشتری تعیین کرد. همچنین می توان اهمیت آنها را با بهره گرفتن از تخصیص وزن به هر یک از این چهار گروه، تغییر داد.
مطالعات متعددی در خصوص طراحی و تعیین شاخصهای ارزیابی تأمین کنندگان صورت پذیرفته است. مهمترین بحث در رابطه با شاخصهای ارزیابی تأمین کنندگان متناسب بودن شاخصها با اهداف سازمانی، هم سویی با راهبردهای سازمان، اعتبار در طول زمان و امکان بازخورد سریع و دقیق می باشد. شناسایی معیارها برای انتخاب و اندازه گیری کارایی تأمین کنندگان از دهه ۱۹۶۰ به بعد مورد توجه بسیاری از مراکز دانشگاهی و صنعتی بوده است. فرض اصلی این مطالعات این است که بسیاری از سازمانها زمان زیادی را به خاطر اهمیت راهبردی گزینش تأمین کنندگان صرف ارزیابی اعضای زنجیره تأمین خود می کنند.
در مطالعات اولیه ای که در این ارتباط، توسط دیکسون[۶۳] انجام گرفته است، نزدیک به ۲۳ معیار مجزا برای تصمیم گیری در ارتباط با انتخاب تامین کنندگان، شناسایى شده اند. این فاکتورها مستقل از نوع محصول می باشند و در جدول ۲-۶ نشان داده شده اند (دیکسون، ۱۹۶۶).
جدول۲-۶- معیارهای ارائه شده توسط دیکسون (دیکسون، ۱۹۶۶)
ردیف | فاکتورهای تاثیر گذار در ارزیابی تامین کنندگان |
۱ | قیمت خالص (شامل تخفیفات و هزینه های حمل) که توسط هر تامین کننده، پیشنهاد می شود |
۲ | توانایی اینکه هر تامین کننده، به ویژگیهای کیفی دست یابد |