بند چهارم:
کلمات قافیه: آن، روان، جان و …
حروف اصلی قافیه: ان
حرف روی: ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: کنید امروز
۴۱ - خــاصــگان، جـــهد آن کنیــد امـــروز
کــآب عشـــرت روان کنیـــد امــــروز
معنی و مفهوم: ای خاصگیان بزم، بکوشید که امروز به شادی و عشرت رونق و رواج بدهید.
آرایههای ادبی: آب عشرت اضافهی استعاری و استعاره از شراب است. آب روان کردن کنایه از رونق بخشیدن است.
۴۲ - تــا بــه شـب هـم صبـوح، نــوروز اسـت
روز در کـــــار آن کنیـــــد امـــــروز
معنی و مفهوم: باده نوشی صبحگاهی تا شب باید ادامه داشته باشد، پس روز خود را در آن صرف کنید.
آرایههای ادبی: شب و روز با هم تضّاد دارند.
۴۳ - اِنســیان را هـــم از مُصـــحِّف اُنـــــس
روضــهی اِنــس و جـــان کنیــد امــروز
واژگان: مُصحِّف: لفظی که به تغییر نقطه، لفظ دیگر خوانده شود (فرهنگ لغات) مُصحِّف اُنس: مقصود آتش است که مُصحِّف کلمهی «اُنس» است. (فرهنگ لغات) روضه: باغ، گلزار. (معین) جان: جن، مقابل اِنس، پریان. (معین)
معنی و مفهوم : از آتش برای آدمیان و جنیان باغ و بوستانی مهیّا کنید.
آرایههای ادبی: اِنس و اُنس جناس محرّف دارند. مُصحِّف اُنس کنایه از آتش است.
۴۴ - ز آن گـلی کـه از حَجَــر، نـه از شَجر اسـت
حُـجره چــون گلسـتان کنیـــد امــــروز
واژگان: حجر: سنگ. (دهخدا) شجر: درخت. (معین)
معنی و مفهوم: امروز از آتش که همچون گُلی میباشد، که به جای درخت از سنگ رسته است، خانهی خود را به گلستان تبدیل کنید.
آرایههای ادبی: گل استعاره از آتش است. حجر و شجر جناس مضارع دارند. شاعر به این که اصل آتش در دل سنگ است، نظر دارد.
۴۵ - هســـت روی هـــوا کبــوتــر فـــــام
زآتـــش، ارزن فشـــان کنیــد امــــروز
واژگان: ارزن: نباتی است که در نواحی سردسیر که گندم عمل نمیآید، یعنی در قسمتهای کوهستانی برای مصرف اهالی یا دانهی مرغ کاشته میشود. (دهخدا)
معنی و مفهوم: امروزکه آسمان از ابرهای تیرهی چون کبوتر پوشیده شده است، آتش بیفروزید تا جرقههای آن همچون دانههای ارزن به هوا بپرد. (و غذای کبوتران را تأمین کند)
آرایههای ادبی: روی هوا اضافهی استعاری است. هوا درتیرگی ابرها به رنگ کبوتر مانند شده است. ارزن استعاره از جرقههای آتش است.
۴۶ - ز آتشــی کـــه آفــتاب ذرّهی اوســـت
آســــمان را نــــهان کنیـــد امــــروز
معنی و مفهوم: چنان آتشی بیفروزید که آفتاب در مقابل عظمت آن، ذرّهای بیش نباشد و این آتش انبوه، آسمان را بپوشاند.
۴۷ - وز مــیای کــه آسـمان پیـالـهی اوســت
آفتــابــــی عیـــان کنیــــد امــــروز
معنی و مفهوم: امروز از شرابی که آسمان به منزلهی جام و پیالهی آن است، در این هوای ابری، آفتابی دیگر نمایان کنید.
آرایههای ادبی: می به آفتاب تشبیه شده و پیاله با تشبیه مضمر به آسمان مانند شده است. بیت دارای آرایهی غلو است.
۴۸ - بیــد را چـــون زکــال کـــرد آتـــش
بــــاده، راوُق بــــدان کنـــید امـــروز
واژگان: زکال: زغال، انگِشت. (ناظم) راوق کردن: صاف کردن، پالودن. (دهخدا)
معنی و مفهوم: امروز که آتش، هیزم بید را به زغال تبدیل کرده است، با زغال آن شراب را صافی کنید.
۴۹ - از پــــی آن تــــذرو زرّیــــن پــــر
آهنیـــن آشــــیان کنیـــد امـــــروز
واژگان: تذرو: مرغ صحرایی شبیه به خروس باشد. (برهان)
معنی و مفهوم: امروز برای آن آتش سرخ که شرارههای زرد دارد و به تذروی با بالهای زرّین شبیه است، آتشدانی آهنین بسازید.
آرایههای ادبی: تذرو زرّین پر استعاره از آتش است. آتش سرخ با شرارههای زرد به قرقاولی با بالهای طلایی مانند شده است. آهنین آشیان استعاره از آتشدان است.
منابع پایان نامه درباره شرح مشکلات دیوان خاقانی( هفت ترکیب بند بلند شرح نشده ...