۳ – ۱۹ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« یوم الحساب » یعنی روز حساب از ملائمات مستعارٌله « یثبت » یعنی ثبت شدن است به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۴۱ از سوره ی ابراهیم استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، عامیّه ، عنادیّه و مجرّده وجود دارد.
۳-۲۰- سوره حجر آیه ۸۸ الی ۹۴
لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ( ۸۸ ) وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ( ۸۹ ) کَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِینَ ( ۹۰ ) الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ( ۹۱ ) فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ ( ۹۲ ) عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ( ۹۳ ) فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ( ۹۴ )
و به آنچه ما دستههایى از آنان [=کافران] را بدان برخوردار ساختهایم چشم مدوز، و بر ایشان اندوه مخور، و بال خویش براى مؤمنان فرو گستر، و بگو: «من همان هشداردهنده آشکارم». همان گونه که [عذاب را] بر تقسیمکنندگان نازل کردیم. همانان که قرآن را جزء جزء کردند [به برخى از آن عمل کردند و بعضى را رها نمودند] سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید از آنچه انجام مىدادند. پس آنچه را بدان مامورى آشکار کن و از مشرکان روى برتاب.
در کلام خدا که فرموده وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ بالهایت را برای مؤمنین به روی زمین پهن کن استعاره مکنیه میباشد و درصفحات آینده کلام طولانی پیرامون آن خواهد آمد.
در کلام خداوند که فرموده فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ (پس آن چه را به آن دستور مییابی آشکار کن) استعاره مکنیه مطرح است مستعارٌ منه شیشه است و مستعار صدع یعنی شکستن و مستعارٌ له عبارتست از مخالفت و عصیان مکلفین و این استعاره محسوس برای معقول است که قبلاً اقسام استعاره گذشت و معنی این میشود که تصریح کن و صراحتاً تمام چیزهایی که به تو وحی شده است را به آنها برسان و تمام چیزهایی که مأمور به بیانش شدهای را بیان کن اگر چه این کار بعضی از قلوب را متلاشی کند و پاره کند. و مشابهت بین مستعار و مستعارٌ منه در این است که تصدیع در قلوب اثر خود را میگذارد و اثرش در چهرهها ظاهر میشود از گرفتگی و انبساط چهرهها و علامتهای انکار و بشارت هم بر همین دلالت میکند. کما این که بر ظاهر شیشهای که شکسته میشود همین ظاهر میشود.
پس نگاه کن به این استعاره چقدر نیکوست و با طراوت و چقدر دلالت و مقصودش بلند است و چقدر موجر و مختصر است چون در سه کلمه واقع شده که صفحاتی را در هم میپیچد عبدالله ابن عبیده گفته است همیشه پیامبر(ص) مخفیانه تبلیغ میکرد تا این که این آیه نازل شد پس او و اصحابش خروج کردند.
و روایت شده که بعضی از عربها همین که این شد ، کلمه را شنیدند ، سجده کردند پس بــه آنها گفته شد چــرا سجده میکنید؟ گفتند ما برای فصاحت این کلام سجده نمودیم به خاطر این که ابتداءً بدون تأمل تمام چیزهائی که بعد از دقت و تأمل درک میکنیم از آن درک میشود.
و از همین معلوم میشودکه عرب یقین پیدا کرده از ابتدایی که قرآن نازل شد و قرآن را شنید که این قرآن مقدور بشر نیست پس خودت را به معارضه با آن مشغول نکن و خودشان را مشغول صحبت پیرامون آن نکردند. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۲۱۴- ۲۱۵)
در این آیات شریفه دواستعاره ی مکنیّه در لفظ « وجود دارد.
استعاره ی در لفظ « جناح »
استعاره ی در لفظ « فاصدع »
استعاره ی اول درآیات۸۸ الی ۹۴ از سوره ی حجر :
- استعاره مکنیّه در « جناح » .
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « جناح ».
- مستعارٌله : « جناح » به معنی بال .
- مستعارٌمنه : « تواضع » به معنی فروتنی .
- جامع یا وجه شبه : خشوع کردن .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ -۲۰ – ۱-۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه « تواضع» به معنی فروتنی ، به « جناح » به معنی بال تشبیه شده که مستعارٌمنه « تواضع » در آیه به صراحت به معنی ذکرنشده اما مستعارٌله « جناح » به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مکنیّه یا بالکنایه گویند .
۳ – ۲۰ – ۲- ۱ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌمنه به صراحت ذکر نشده بلکه از لوازم آن « جناح » به معنی بال به طور کنایی ذکر شده . در حقیقت بدین معنی نیست که « جناح » بال باشد بلکه آن را درخیال مانند بال تشبیه شده که است به همین خاطر بدان استعاره ی تخییلیّه گویند.
۳ – ۲۰ - ۳- ۱ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « جناح » اسم جامد است و به اعتبار این که اسم جامد است به همین خاطر بدان استعاره ی اصلیّه گویند.
۳ - ۲۰ – ۴ – ۱ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرّشحه ، مجرّده ) :
در آین آیه ملائم مستعارٌله و مستعارٌمنه یافت نشد به همین خاطر بدان استعاره ی مطلقه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۸۸ از سوره ی حجر استعاره ی مکنیّه ، تخییلیّه ، اصلیّه و مطلقه وجود دارد.
استعاره ی دوم درآیات۸۸ الی ۹۴ ازسوره ی حجر :
- استعاره مکنیّه در لفظ « فاصدع ».
ارکان استعاره در این آیه ی شریفه ی عبارتند از:
- مستعار : لفظ « فاصدع » به معنی شکستن.
- مستعارٌله : « التبلیغ » به معنی تبلیغ کردن[۸۴] .
- مستعارٌمنه : « کسرالزجاجه » به معنی شکستن شیشه[۸۵] .
- جامع یا وجه شبه : تاثیر بقا اثر .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۲۰ – ۱ – ۲ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه « فاصدع » به معنی شکستن به « کسرالزجاجه » به معنی شکستن شیشه تشبیه شده که مستعارٌمنه « الزجاجه » در آیه به صراحت ذکرنشده اما لوازم مستعارٌله « التبلیغ » به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مکنیّه یا بالکنایه گویند .
۳ – ۲۰ – ۲ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌمنه به صراحت ذکر نشده بلکه از لوازم آن « فاصدع » به معنی شکستن به طور کنایی ذکر شده . در حقیقت بدین معنی نیست که « فاصدع » شکستن باشد بلکه آشکار کردن تبیلغ را درخیال مانند شکستن شیشه تشبیه شده که است به همین خاطر بدان استعاره ی تخییلیّه گویند.
۳ – ۲۰ – ۳ – ۲ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « فاصدع » است و به اعتبار این که « فاصدع » فعل است به همین خاطر بدان استعاره ی تبعییّه گویند.
۳ – ۲۰ – ۴- ۲ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرّشحه ، مجرّده ) :
« بماتؤمر» ، از ملائمات مستعارٌله می باشد به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۹۴ از سوره ی حجر استعاره ی مکنیّه ، تخییلیّه ، تبعیییّه و مجرّده وجود دارد.
سوره نحل آیه ۲۶
قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْیَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ
پیش از آنان کسانى بودند که مکر کردند و[لى] خدا از پایه بر بنیانشان زد، درنتیجه از بالاى سرشان سقف بر آنان فرو ریخت، و از آنجا که حدس نمىزدند عذاب به سراغشان آمد.
نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره : قرآن کریم چگونه از دلالات استعاری برای بیان در مفاهیم دینی ...