مجله علمی و آموزشی نواندیش

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی مقایسه ای پروفایل پروتئینی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس- فایل ۲۴
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
 

Amount
Material

 

۲g
chloride potassium0.05%

 

۸.۷g
chloride sodium 0.05%

 

۲.۴g
potassium di-hydrogen phosphate

 

۱۴.۴g
Disodium phosphate

 

Up to 1000ml Double distilled water

 

 

کیسه دیالیز: کیسه دیالیز به منظور فعال شدن، ۲۰ دقیقه در آب مقطر جوشانده ­شد و در الکل ۲۵% نگهداری گردید.
۳-۸-۲-۱-۲. روش کار ترسیب پروتئین­های غشایی
نمونه­ها و محلول اشباع در ظرف یخ قرار گرفته و قطره قطره سولفات آمونیم به آنها اضافه گردید.
نمونه­ها over night داخل یخ و در یخچال قرار گرفت.
پس از سپری شدن زمان، نمونه­ها به مدت یک ساعت و در دمای ۳- درجه سانتیگراد با rpm 14000سانتریفیوژ گردیدند. بعد از انجام سانتریفیوژ رسوب حاصله که شامل پروتئین می­بود با دقت جمع­آوری گردید.
رسوب­ها با محلول PBS x1 حل ­گردید.
برای استفاده از کیسه دیالیز با آب مقطر دو بار تقطیر شستشو داده ­شد.
مقاله - پروژه
یک سمت کیسه به خوبی با نخ بسته شد، نمونه داخل آن ریخته شد و سمت دیگر نیز بسته گشت.
کیسه­ دیالیز به همراه مگنت متصل به آن درون بشر حاوی محلول PBS x1 روی دستگاه گذاشته شد و بعد از انکوباسیون مورد نظر، بافر تعویض گردید (به مدت ۲۴ ساعت).
۳-۸-۲-۱-۳. ترسیب پروتئین­های ترشحی
برای رسوب دادن از روش الکل استفاده گردید، به نحوی که:
نمونه­ها و الکل در ظرف یخ گذاشته ­شد و قطره قطره الکل ۶۰% به آنها اضافه گردید.
سپس نمونه­ها به مدت ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه در فریزر قرار گرفت.
پس از زمان مذکور نمونه­ها به مدت یک ساعت و در دمای ۳- درجه سانتی ­گراد با rpm 14000سانتریفیوژ شدند. بعد از انجام سانتریفیوژ رسوب حاصله که شامل پروتئین می­بود با دقت جمع­آوری گردید.
رسوب­ها با محلول PBS x1 حل ­گردید.
به نحوی که توضیح داده شد دیالیز گردید (Dennison C., 2002).
تصویر۳-۱: مرحله دیالیز
۳-۸-۲-۲. تعیین غلظت پروتئین­ها
پس از جداسازی پروتئین­ها، جهت تعیین غلظت آنها از روش برادفورد(Bradford) توسط اسپکتروفوتومتر در محدوده ی UV-Visible استفاده شد. برای تعیین غلظت پروتئین یک نمونه، رسم منحنی استاندارد به کمک غلظت­های معینی از یک پروتئین استاندارد ضروری می­باشد. پروتئین استاندارد مورد استفاده جهت این تست آلبومین سرم گاوی (BSA) بوده که رقت­های مختلف از آن تهیه شد، جذب نوری (OD) رقت­ها در طول موج ۵۹۵ نانومتر برای هر رقت اندازه ­گیری شد و نمودار منحنی استاندارد رسم گردید.
۳-۸-۲-۲-۱. مواد مورد نیاز
محلول برادفورد، NaOH 1 مولار و آب­مقطر
۳-۸-۲-۲-۲. آماده ­سازی محلول­ برادفورد
مطابق جدول زیر مواد وزن گردیده و با آب­مقطر به حجم یک لیتر رسانده شد.
جدول ۳-۴: مواد تشکیل­دهنده محلول برادفورد

 

Ml

نظر دهید »
طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره پیش بینی خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانش ‌آموزان دبیرستانی بر اساس سرمایه ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

پژوهشی با عنوان سرمایهی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در بین دانش‌آموزان نروژی نشان دادند که سرمایهی اجتماعی دانش‌آموزان (روابط اجتماعی با والدین، معلمان و همسالان) ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد.
نری و وایل[۲۴] (۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی در بین دانش‌آموزان استرالیا نشان دادند که سرمایه اجتماعی، لزومأ تأثیری بر پیشرفت تحصیلی ندارد اما بر بهزیستی افراد مؤثر است.
سرمایه اقتصادی عبارت است از همه‌ی کالاهای مادی که در دسترس فرد قرار دارد؛ این کالاها می‌توانند از خانه و نوع و اندازه‌ی آن،‌ تا اتومبیل و کالاهای استفاده ‌شده در درون خانه مانند یخچال، تلویزیون و … تا وسایل شخصی دانش‌آموز مانند نوع لوازم تحریر، اتاق شخصی و … را دربرگیرد (نوغانی، ۱۳۸۵). آنچه در این میان نقش این سرمایه را برجستهتر میکند، ارتباط مستقیم آن با وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده ها، به عنوان خاستگاه نخستین رضایت از زندگی و خودکارآمدی است. مسلم است که بسیاری از خانواده ها به دلیل محدودیت در سرمایۀ اقتصادی، در حوزۀ تربیت فرزندان و ایجاد حس کارآمدی در آنان و همچنین در ایجاد رضایتمندی - حداقل مادی - در فرزندانشان، به مشکلاتی دچار میشوند (دهقانی، اکبرزاده، خوش فر و ربانی، ۱۳۸۹). از این رو بررسی این متغیر نیز در کنار سرمایه‌های پیشگفته، در دستور کار این پژوهش قرار گرفته است.
۱-۲- بیان مسئله
خودکارآمدی به توان فرد در رویارویی با مسائل برای رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد. بندورا معتقد است افراد با خودکارآمدی بالا از فرایندهای فکری سطح بالاتر (از قبیل تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی از طبقه سوم بلوم) برای حل مسائل پیچیده استفاده می‌کنند. این افراد خود را در تکالیف چالش انگیز موفق تصور می‌کنند؛ در حالی که افراد با خودکارآمدی پایین از فرایندهای فکری سطح پایین‌تر استفاده می‌کنند و در انجام تکالیف، خود را بدشانس می‌دانند. این تفاوت نگرش و عملکرد منجر به ایجاد تفاوت در انگیزش آن‌ها می‌شود (بندورا، ۱۹۸۶). همچنین باورهای خودکارآمدی نقش مهمی در رشد انگیزش درونی دارد. این نیروی درونی وقتی رشد می‌یابد که تمایل برای دست‌یابی به این معیار در فرد ایجاد شود و در صورت کسب نتیجه، فرد به خودسنجی مثبتی دست پیدا می‌کند. این علاقه‌ی درونی موجب تلاش‌های فرد در طولانی مدت و بدون حضور پاداش‌های محیطی می‌شود (کدیور، ۱۳۸۲). خودکارآمدی، یکی از صفات مثبت است که انسان‌ها تمایل دارند به آن دست پیدا کنند زیرا برخوردار بودن از آن تا حد زیادی تضمین کننده موفقیت افراد در جوانب مختلف زندگی است. تقویت این سازه مهم در فرد بسته به عوامل متعددی است که در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و نقش این عوامل خاطرنشان شده است. فرد برای تقویت هر ویژگی در خود نیاز به قابلیت و ظرفیت متناسب با آن ویژگی دارد و سپس نیاز به سرمایهای که به وی در جهت تقویت آن ویژگی کمک کند. از آنجا که هرچه توانایی فرد در انجام فعالیت‌هایش بیشتر باشد، فرد قضاوت بهتری از خود به عنوان یک فرد توانمند خواهد داشت و دارای خودکارآمدی بالاتری خواهد بود، به نظر می‌رسد با توجه به اینکه سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، داراییهای فرد محسوب میشوند و نقش مهمی در زندگی فرد ایفا می‌کنند (مثلأ فرد که دارای سرمایه فرهنگی بالاتری است، مدارک علمی بیشتری دارد، از لحاظ فرهنگ مطالعه در سطح بالاتری قرار دارد و کالاهای فرهنگی بیشتری از قبیل کتاب در دسترس دارد، و شخصی که دارای سرمایه اجتماعی بالاتری است، از مهارت‌های اجتماعی بالاتری برخوردار است) و مسلمأ این دارایی‌های فرهنگی و اجتماعی وی را نسبت به توانایی‌هایش خوش‌بین‌تر خواهد کرد. با بررسی تحقیقات مختلف به نظر میرسدکه تأثیر سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر خودکارآمدی نادیده گرفته شده است.
پایان نامه
سازه دیگری که مورد بررسی قرار گرفته است، رضایت از زندگی است. رضایت از زندگی یک مفهوم ذهنی و منحصر به فرد برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی را تشکیل می‌دهد و عمومأ به ارزیابی‌های شناختی یک فرد از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم شامل یک ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرایندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسه‌ای بین ملاک‌های فرضی شخص با زندگی واقعی‌اش صورت گرفته و هر چه واقعیت زندگی با این ملاک‌های فرضی نزدیک به هم باشند، فرد احساس رضایت بیشتری از زندگی می‌کند (دلاهایج و همکاران،۲۰۱۰).
تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار می‌رود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده می‌شوند (آناس[۲۵]، ۱۹۹۳، به نقل از بیانی، ۱۳۸۶). رضایتمندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینه‌ساز گسترش رضایت آنان به حوضه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پژوهش‌های انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشانگر آن است که رضایت از زندگی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی دانش‌آموزان کاملأ متفاوت از بزرگسالان است و مستلزم مؤلفه‌های ویژه این گروه سنی است (زکی، ۱۳۸۶).
از طرفی در خصوص رضایت از زندگی باید خاطرنشان ساخت که انسان موجودی هدفمند است و همیشه در پی ارزیابی از وضعیت زندگی می‌باشد و تا زمانی که به آنچه که می‌خواهد دست نیابد و یا حرکت موفقی به سوی هدفش نداشته باشد، احساس رضایت نمی‌کند. با توجه به تحقیقات انجام شده تا حدودی به نقش سرمایه اجتماعی در میزان رضایتمندی اشاره شده است اما نقش سرمایه فرهنگی و اقتصادی بر این متغیر چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با این تفاسیر، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله میباشد که آیا میزان برخورداری فرد از این سرمایه ها میتواند میزان خودکارآمدی و رضایت از زندگی را پیشبینی کند؟
سؤالات اساسی پژوهش حاضر این است که، آیا بین این سرمایه‌ها (سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی)، و خودکارآمدی و همچنین بین این سرمایه‌ها و رضایت از زندگی، رابطه معنی‌داری وجود دارد؟ الگوی مفهومی از رابطه بین متغیرهای پژوهش در شکل ۱-۱ نشان داده شده است.
شکل ۱-۱- الگوی مفهومی از رابطه بین متغیرهای پژوهش
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
زیربنای توسعه و پیشرفت هر جامعه‌ای آموزش و پرورش است (شارع پور، ۱۳۸۶؛ علاقه بند، ۱۳۸۲؛ گلشن فومنی، ۱۳۸۰). این نظام در صورتی می‌تواند زمینه‌ساز توسعه و پیشرفت جامعه گردد که دارای دانش آموزانی خلاق، مستقل و موفق باشد (سیف، ۱۳۸۶). تحقق این امر تا حدود زیادی مستلزم خودکارآمدی است. چنان‌که بندورا (۲۰۰۱) معتقد است که خودکارآمدی اساس عاملیت انسانی است. وی خودکارآمدی را مهمترین عامل تعیینکنندهی فعالیتهایی میداند که بر میگزینیم. همین خودکارآمدی است که موجب میشود تا پس از سرخوردگی یا رویارویی با تجربهی ناکامیزا هنوز هم به فعالیت ادامه دهیم.
از آنجا که در عصر انفجار اطلاعات، پرورش افراد خودکارآمد با عزت‌نفس بالا که بتوانند به صورت مستقل به یادگیری بپردازند، بسیار مهم‌تر از انتقال حجم عظیمی از دانش و اطلاعات است، بررسی خودکارآمدی و عوامل مؤثر بر آن بسیار حایز اهمیت است.
بندورا (۱۹۹۱) از میان مهمترین عوامل در تبیین رفتارها، فعالیتها و کنترل کارکرد انسانی، هیچ کدام را مؤثرتر از خودکارآمدی نمیداند. افراد با احساس خودکارآمدی بالا، مسائل و اهداف چالشانگیز را به عنوان تکالیفی که میتوانند آن‌ها را با مهارت انجام دهند، انتخاب میکنند و تعهد عمیقی نسبت به آن‌ها دارند. از سوی دیگر رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می‌کند و در واقع همان احساس خشنودی است که در پی دستیابی به آن زمانی نه ‌چندان کوتاه را سپری می کند. رضایت از زندگی در واقع، فلسفه‌ای است که شخص آگاهانه برای زندگی خویش انتخاب کرده و نا‌خودآگاه آن را در ذهن دارد (خوارزمی، ۱۳۸۶).
نظام آموزش و پرورش در راستای زمینه‌سازی برای توسعه و پیشرفت جامعه، علاوه بر دانش‌آموزان خودکارآمد، نیازمند دانش‌آموزانی است که رضایت از زندگی داشته باشند. با این تفاصیل، بررسی خودکارآمدی و رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آنها از دو جهت حایز اهمیت و ضرورت می‌باشد. اول، بررسی رابطه سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با خود‌‌کارآمدی و رضایت از زندگی باعث می‌شود ابعاد بیشتری از خودکارآمدی و رضایت از زندگی به عنوان پیش‌نیازهای اساسی آموزش و پرورش در عصر انفجار اطلاعات، شناسایی شوند. این امر به متولیان آموزش و پرورش امکان می‌دهد زمینه‌های بیشتری برای رشد و تربیت دانش‌آموزانی با خودکارآمدی بیشتر که رضایتمندی بیشتری نیز از زندگی دارند، در اختیار داشته باشند. دوم، علی‌رغم اینکه تأثیر سرمایه‌ها (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بر جنبه‌های مختلف پدیده‌های روانی و تربیتی در کشورهای توسعه یافته به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است، انجام چنین تحقیقاتی به ویژه با تأکید بر سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی در ایران چندان مرسوم نبوده است. بنابراین، فقر مطالعات و بررسی‌های علمی در این حوزه کاملأ محسوس است. بر این اساس، پژوهش‌هایی از نوع تحقیق حاضر ضمن این‌که پاسخی به خلاء‌‌های علمی و پژوهشی در این حوزه خواهد بود، مقدمه‌ای بر جلب توجه محققین و پژوهشگران به این حوزه علمی و در راستای شناسایی ابعاد و جهات دیگر موضوع نیز خواهد بود.
۱-۴- اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش، بررسی رابطه‌ی بین سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با خودکارآمدی و رضایت از زندگی در بین دانش‌آموزان دبیرستانی شهر شیراز و بررسی امکان پیش‌بینی خودکارآمدی و رضایت از زندگی از طریق سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود.
۱-۵- سؤالات پژوهش
با توجه به هدف پژوهش، سوالات پژوهش عبارتند از:
۱- آیا بین میزان سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با خودکارآمدی و رضایت از زندگی در دانش‌آموزان دبیرستانی رابطه معنا‌دار وجود دارد؟
۲- آیا‌ میزان سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی پیشبینی کننده‌ی معنادار خودکارآمدی و ابعاد آن خواهد بود؟
۳- آیا‌ میزان سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی پیشبینی کننده‌ی معنادار رضایت از زندگی و ابعاد آن خواهد بود؟
۱-۶- تعریف مفهومی متغیرها
۱-۶-۱- خودکارآمدی
باورهای خودکارآمدی عبارت است از، مجموعه قضاوت‌ها و باورها نسبت به توانایی‌های خود در انجام تکالیف خاص در موقعیت‌های خاص (بندورا، ۱۹۷۳،۱۹۷۷).
۱-۶-۲- رضایت از زندگی
رضایت از زندگی، ‌نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود،‌ یا برخی از جنبه‌های زندگی هم‌چون زندگی خانوادگی،‌ و تجربه‌ی آموزشی است (دینر و همکاران،‌ ۱۹۹۹).
۱-۶-۳- سرمایه فرهنگی
از نظر بوردیو (۱۹۷۷) سرمایه‌ی فرهنگی، گرایش‌ها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعه‌پذیری حاصل می‌شوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیت‌های تحصیلی و فرهیختگی را شامل می‌شود (آنهیر، یورگن و فرانک[۲۶] ، ۱۹۹۳).
۱-۶-۴- سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه پایداری از پیوندهای نهادی شده در میان افراد است که در یک گروه گرد آمده‌اند (بوردیو، ۱۹۸۳).
۱-۶-۵- سرمایه اقتصادی
همه‌ی کالاهای مادی که در دسترس فرد قرار دارد، سرمایه‌ی اقتصادی او را تشکیل می‌دهد (دهقانی، اکبرزاده، خوش فر و ربانی، ۱۳۸۹). این کالاها می‌توانند از خانه، نوع و اندازه‌ی آن،‌ تا اتومبیل و کالاهای استفاده شده‌ی درون خانه مثل یخچال، تلویزیون و وسایل شخصی دانش‌آموز مانند لوازم تحریر، ‌اتاق شخصی و … را دربرگیرند.
۱-۷- تعاریف عملیاتی متغیرها
۱-۷-۱- خودکارآمدی
منظور، نمره‌ای است که آزمودنی از مقیاس خودکارآمدی موریس[۲۷] (۲۰۰۱) کسب کرده است. این مقیاس دارای سه زیر مقیاس خودکارآمدی اجتماعی، خودکارآمدی هیجانی- عاطفی و خودکارآمدی تحصیلی است.
۱-۷-۲- رضایت از زندگی
منظور نمره‌ای است که فرد از طریق پاسخ‌گویی به مقیاس کوتاه شده چندگانه رضایت از زندگی دانش‌آموزان (BMSLSS)[28] ، به‌دست می‌آورد. این مقیاس دارای ۵ ماده بوده و به ارزیابی افراد در ۵ زمینه خانوادگی، دوستان، تجربه‌آموزشی، خود و محیط زندگی و قضاوت افراد در پنج زمینه مورد نظر می‌پردازد (هیوبنر، سولدو و والویس[۲۹]، ۲۰۰۳).
۱-۷-۳- سرمایه فرهنگی
منظور، نمره‌ای است که آزمودنی از پرسشنامه محقق‌ساخته بر گرفته از پرسشنامه نوغانی (۱۳۸۶) و نظریات بوردیو، با دو بعد کالاهای فرهنگی و رفتارها و رویه‌های فرهنگی به‌دست می‌آورد. علاوه بر این، از شاخص‌های زیر نیز برای سنجش رفتارها و رویه‌های فرهنگی استفاده شد:
- میزان مطالعه والدین در منزل بر حسب ساعت در شبانه روز
- بازدید اعضای خانواده از نمایشگاه‌های کتاب، موزه‌ها و نمایشگاه‌های فرهنگی هنری در طول سال
- میزان آگاهی و اطلاع والدین در مورد مسائل مربوط به کنکور، انتخاب رشته و …
- میزان اهمیت تحصیلات و امور تحصیلی فرزندان در نزد والدین
۱-۷-۴- سرمایه اجتماعی
در پژوهش حاضر نمرهای که آزمودنی از پاسخ دادن به پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی کسب کرد به عنوان شاخص سرمایه اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پرسشنامه با معرفهای مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سنجیده شد.
۱-۷-۵- سرمایه اقتصادی
جهت سنجش متغیر سرمایه اقتصادی، میزان دسترسی فرد به برخی امکانات مادی مورد نظر قرار گرفته و در قالب یک مقیاس پژوهشگر ساخته با سطح سنجش اسمی (دسترسی-عدم دسترسی) اندازه‌گیری شده است. بر این اساس سرمایه هر یک از افراد مورد بررسی نمره مشخصی بر روی مقیاس فوق کسب کرده‌ است،که معرف میزان سرمایه اقتصادی او بوده است.
فصل دوم
مبانی نظری و تحقیقات پیشین
۲-۱- مبانی نظری
در این بخش، بهمنظور مطالعه و بررسی تاریخچه و مبانی نظری، در ابتدا به بررسی مفهوم خودکارآمدی و رضایت از زندگی پرداخته میشود. در ادامه نیز مفاهیم سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند.
۲-۱-۱- مفهوم خودکارآمدی
مفهوم خودکارآمدی در مرکز نظریه شناختی– اجتماعی آلبرت بندورا، قرار دارد که به باورها یا قضاوت‌های فرد در مورد توانایی‌های خود در انجام وظایف و مسئولیت‌ها اشاره دارد. بندورا (۱۹۸۶ و ۱۹۹۷)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهم‌ترین عوامل تنظیم کننده رفتار انسان است. قضاوت‌های ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیش‌تر از کیفیت و ویژگی‌های خود موقعیت فشارها را به وجود می‌آورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بدبینانه درباره‌ی توانایی‌های خود دارند، بنابراین، این افراد از هر موقعیتی که بر اساس نظر آن‌ها از توانایی‌هایشان فراتر باشد، دوری می‌کنند در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالش‌هایی که می‌توانند بر آن‌ها مسلط شوند در نظر می‌گیرند (کارادیماس و کالانتزی ، ۲۰۰۴). در واقع منظور بندورا (۱۹۹۷) از باورهای خودکارآمدی، قضاوت‌هایی است که درباره توانایی در زمینه سازمان‌دهی و انجام تکالیف خاص صورت می‌گیرد و میزان خودکارآمدی بیانگر آن است که یک شخص تا چه اندازه به توانایی خود برای دستیابی به یک هدف مشخص اطمینان دارد. باورهای خودکارآمدی بر الگوهای تفکر و واکنش‌های هیجانی انسان اثر می‌گذارند و در حقیقت، این باورها تعیین کننده‌ها و پیش‌بینی‌کننده‌های قوی میزان دستیابی به هدف نهایی هستند. برخی صاحب‌نظران مانند پاجارس (۱۹۹۶) و شانک[۳۰] (۱۹۸۹) با انجام پژوهش خود دلایلی مبنی ‌بر صحت یافته‌های حاصل از پژوهش باندورا ارائه داده‌اند. براساس یافته‌های آن‌ها، افراد دارای خودکارآمدی بالا معمولاً در چهار حوزه مشخص، عملکرد بهتری نشان خواهند داد؛ اولین حوزه، انتخاب اهداف است.

نظر دهید »
فایل های پایان نامه درباره بطلان رأی داوری در حقوق ایران با تأکید بر رویه ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

 

    1. رأی داوری کاملاً درباره موضوعی غیر از موضوع داوری یا اشخاصی غیر از طرفین داوری صادر شده است؛ یعنی موضوعی مورد رسیدگی به آن، به وجود آمده است. این گونه رأی داوری به لحاظ فقدان موافقت‌نامه داوری مربوط به موضوع رأی، مخالف با قوانین موجد حق است و اساساً‌ باطل است.[۱۳۲]

 

    1. رأی داوری متضمن موضوعی، خارج از حدود اختیار داور است یعنی هم موضوع مرجوعه به داوری، هم موضوع غیرمرجوعه به داوری، مورد رأی واقع شده‌اند. در این صورت هرگاه موضوع مرجوعه به داوری از موضوع غیرمرجوعه به داوری، قابل تفکیک باشد حکم به ابطال رأی داوری، در جزء خارج از حدود اختیار داوری، صادر می‌شود. مثل اینکه داور، علاوه بر رأی به تحویل عین مال که موضوع مرجوعه به داوری، بوده است، رأی به پرداخت مبلغی بابت خسارت بدهد حال آنکه خسارت جز موضوع مرجوعه به داوری نبوده است. تحویل عین مال از پرداخت مبلغی پول بابت خسارت قابل تفکیک است و قسمت اخیر رأی ابطال می‌شود.

 

    1. موضوع رأی داوری همان موضوع مرجوعه به داوری است اما میزان آن بیشتر از موضوع مورد ادعا می‌باشد.

 

این زیادی می‌تواند مبتنی بر همان سبب ادعای مورد رجوع به داوری باشد یا بر سببی غیر از آن مبتنی باشد. در این صورت نیز هرگاه موضوع مرجوعه به داوری از موضوع خارج از حدود اختیار داوری، قابل تفکیک باشد رأی در قسمت مازاد ابطال می‌شود.

 

    1. هرگاه موضوع مرجوعه به داوری، از موضوع غیرمرجوعه، قابل تفکیک نباشد کل رأی داوری ابطال می‌گردد.

 

    1. در صورتی که رأی خارج از مدت داوری صادر شده باشد کلاً قابل ابطال است.

 

گفتار دوم - در قانون داوری تجاری بین‌المللی
بند نخست - تفاوت موضع دو نظام در این مورد
قانون داوری تجاری بین‌المللی ایران، به اقتباس از قانون نمونه داوری آنسیترال، مانند قانون آیین دادرسی مدنی، صدور رأی خارج از حدود اختیار داور را از موارد ابطال رأی داور تعیین کرده است. به موجب ماده (ه) (۱) ۳۳ این قانون ازجمله موارد ابطال رأی داوری، موردی است که داور خارج از حدود اختیار خود رأی داده باشد، چنانچه موضوعات مرجوعه به داوری، قابل تفکیک باشد فقط آن قسمتی از رأی که خارج از حدود اختیارات داور بوده قابل ابطال است.
در این قانون به این امر که رأی داور پس از انقضاء مدت داوری صادر شده باشد اشار‌ه‌ای نشده است. هرگاه در موافقت‌نامه داوری، مدتی برای رجوع به داوری تعیین شده باشد،‌ انقضای این مدت و عدم رجوع به داوری در این مدت، موجب عدم اعتبار موافقت‌نامه داوری می‌شود. همین طور اگر برای صدور رأی از سوی داوران، در موافقت‌نامه داوری، مدتی تعیین شده باشد، انقضای این مدت، و عدم صدور رأی در ظرف آن، حداقل صلاحیت داوران را منتفی می‌سازد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این قانون برای ابطال رأی داوری داور به علت صدور رأی خارج از حدود اختیار داور، شرایطی تعیین شده است که در قانون آیین دادرسی مدنی، نسبت به مورد مشابه چنین شرطی مقرر نشده است.
بند دوم - ملاک حدود صلاحیت داور برای صدور رأی
در موافقت‌نامه داوری اختلاف موجود، ملاک تعیین حدود اختیار داور، ‌همان موافقت‌نامه داوری و توافق‌های صریح و ضمنی بعدی می‌باشد. در خصوص موافقت‌نامه داوری اختلاف آینده، ملاک تعیین حدود اختیار داور، درخواست داوری واقع در چهارچوب شرط داوری و توافق‌های بعدی طرفین است.
آنچه در درخواست داوری به عنوان بیان ادعا و خواسته آن وفق ماده (۳) ۳ قانون داوری تجاری بین‌المللی ذکر می‌شود می‌تواند عیناً همان موضوع مذکور در موافقت‌نامه داوری یا یکی از موضوعات مذکور در آن باشد. البته قابل تصور است که در درخواست داوری، موضوعی غیر از موضوعات مذکور در موافقت‌نامه داوری یا مازاد بر آن عنوان بشود. در هر حال، هرگاه ادعا و خواسته مذکور و درخواست داوری، عیناً‌ همان موضوعی تعیین شده در موافقت‌نامه داوری، ‌یا یکی از موضوعات آن باشد در این صورت ملاک اصلی تعیین اختیار مرجع داوری، همین درخواست داوری، خواهد بود؛ زیرا میزان خواسته در درخواست داوری، تعیین می‌شود. هرگاه در درخواست داوری، بدون تعیین ادعا به ذکر بروز اختلاف در اجرای معامله اکتفا شده باشد ملاک اصلی تعیین حدود اختیار مرجع داروی، موافقت‌نامه داوری خواهد بود.
هرگاه آنچه در درخواست داوری به عنوان ادعا مطرح شده است چیزی خارج از موضوع اختلاف مذکور در موافقت‌نامه داوری باشد مورد از موارد فقدان موافقت‌نامه داوری و عدم صلاحیت مرجع داوری، به سبب مزبور، خواهد بود.
بند سوم - توسعه اختیار مرجع داوری در جریان داوری
طرفین داوری می‌توانند در جریان داوری به طور صریح و کتبی، یا به طور ضمنی حدود اختیارات مرجع داوری را توسعه بدهند.
توافق ضمنی برای توسعه حدود اختیارات داوری به اشکال مختلف قابل تصور است:

 

    1. هرگاه مرجع داوری در بدو داوری یا در جریان داوری از حدود صلاحیت خود، خارج شود و طرف، با علم به خروج مرجع داوری از حدود صلاحیت خود، داوری را ادامه دهد و ایراد خود را فوراً اقامه نکند؛ چنین تلقی خواهد شد که از حق ایراد صرف‌نظر کرده است و اختیار داور، برای رسیدگی به موضوع خارج از صلاحیت اولیه‌اش را تأیید نموده است (ماده ۵ و ماده (۲) ۱۶قانون داوری تجاری بین‏المللی). این‏گونه تلقی از ترک فعل آگاهانه طرف داوری، به منزله موافقت‌ ضمنی با توسعه حدود اختیارات مرجع داوری و موضوع داوری است.

 

    1. امکان دارد در جریان داوری یک طرف ادعای دیگری غیر از ادعای مذکور، در درخواست داوری را مطرح بکند و طرف مقابل به علم به خارج بودن آن ادعا از حدود اختیارات اولیه مرجع داوری، در مقام دفاع ماهوی نسبت به آن ادعا برآید و به این ترتیب به طور ضمنی و با فعل خود، با توسعه اختیارات داور موافقت نماید.

 

پس در خصوص هر دو قسم موافقت‌نامه داوری، برای تعیین حدود اختیارات مرجع داوری باید علاوه بر موافقت‌نامه داوری و درخواست داوری، به توافق‌های صریح و ضمنی طرفین راجع به توسعه، موضوع داوری در جریان رسیدگی نیز توجه شود.
گفتار سوم - شرط لازم برای ابطال رأی داوری به جهت خارج بودن آن از حدود اختیار مرجع داوری
بند نخست - مبتنی نبودن رأی به موافقت محکوم‌علیه
لازمه ابطال رأی داوری به علت خارج بودن بخش یا کل آن از حدود اختیار داور این است که پس از شروع داوری، اختیار مرجع داوری نسبت به اختلاف مورد رجوع به داوری، صریح یا ضمنی یا با سکوت پس از علم به خروج از حدود صلاحیت، ‌از سوی طرفین توسعه داده نشده باشد صدور رأی داوری خارج از حدود اختیار، ممکن است مسبوق به رسیدگی مرجع داوری باشد یا نباشد.
الف) حالت مسبوق به رسیدگی

 

    1. رسیدگی خارج از حدود اختیار از بدو داوری

 

اگر مرجع داوری، از همان شروع به رسیدگی، از حدود اختیار خود، خارج شود ذی‌نفع باید به محض علم به آن، ‌نسبت به آن ایراد کند. در این صورت مرجع داوری، باید به عنوان یک امر مقدماتی، قبل از ورود به ماهیت دعوا، نسبت به ایراد، اتخاذ تصمیم کند. چنانچه مرجع داوری، به صلاحیت خود رأی بدهد هر یک از طرفین می‌توان ظرف (۳۰) روز پس از وصول ابلاغیه آن، از دادگاه ماده ۶ قانون داوری تجاری بین‏المللی درخواست کند که نسبت به موضوع رسیدگی کند و اتخاد تصمیم نماید. مادام که درخواست مزبور، در دادگاه تحت رسیدگی است مرجع داوری می‌تواند به رسیدگی ادامه دهد.
هرگاه پیش از صدور رأی داوری، دادگاه اعتراض معترض را بپذیرد، مرجع داوری ملزم به تبعیت از رأی دادگاه است. ولی اگر رأی دادگاه پس از صدور رأی داوری، ابلاغ گردد محکوم‌علیه می‌تواند عنداللزوم، به استناد رأی دادگاه ابطال رأی داوری را درخواست کند.

 

    1. خروج از حدود اختیار در جریان رسیدگی

 

اگر خروج از حدود صلاحیت، در جریان رسیدگی پیش بیاید؛ هر یک از طرفین، می‌تواند به محض علم به آن، اقدام به ایراد بکند. هرگاه مرجع داوری، ایراد را بپذیرد ذی‌نفع می‌تواند به ترتیب مذکور در فوق، نسبت به آن اعتراض و اقدام نماید.
چنانچه مرجع داوری، ‌نسبت به ایراد، در ضمن رأی ماهوی تصمیم بگیرد و ایراد را نپذیرد؛ محکوم‌علیه می‌تواند عنداللزوم با توجه به اینکه قبلاً اقدام به ایراد نموده است درخواست ابطال بکند.
به طوری که ملاحظه می‌شود عدم اقامه ایراد فوری، به خروج داور از حدود صلاحیت خود با علم به این امر، ‌به معنی سقوط حق ایراد و اعتراض به تجاوز از حدود اختیار است. لذا در صورتی که خروج از حدود صلاحیت چه از بدو و چه در جریان رسیدگی، ‌واقع شود و محکوم‌علیه علم به آن پیدا نکرده باشد محکوم‌علیه می‌تواند ابطال رأی را درخواست نماید.
ب) حالت غیرمسبوق به رسیدگی
در صورتی که مرجع داوری، بدون سابقه رسیدگی، اقدام به صدور رأی خارج از حدود اختیار خود بکند محکوم‌علیه می‌تواند ابطال رأی را درخواست نماید.
بند دوم - ابطال کل یا جزء رأی داوری
در مورد اشکال مختلف صدور رأی خارج از حدود اختیار داوری در قسمت مربوط به قانون آیین دادرسی مدنی ایران توضیح داده شد نحوه ابطال رأی داوری در قانون داوری تجاری بین‌المللی عیناً‌ همانند قانون آیین دادرسی مدنی است یعنی اگر تصمیمات متخذه در مورد موضوعات مرجوعه، از تصمیمات مربوط به موضوعات غیرمرجوعه قابل تفکیک باشد فقط آن قسمت از رأی که حاوی تصمیم درباره موضوعات ارجاع نشده به داوری است ابطال می‌شود و بقیه به قوت خود باقی می‌ماند. اما اگر تصمیمات متخذه درباره موضوعات مرجوعه از تصمیمات مربوط به موضوعات ارجاع نشده قابل تفکیک نباشد کل رأی داوری ابطال می‌شود.
بند سوم - اشکال عبارتی قانون ایران در این مورد
عبارت ماده (هـ) (۱) ۳۳ قانون داوری تجاری بین‏المللی در آن قسمت که گفته است موضوعات مرجوعه به داوری قابل تفکیک باشد مبهم است به نظر عبارت از موضوعات غیرمرجوعه از قلم افتاده است؛ زیرا مبنع اصلی ماده (II)(2) 34 قانون نمونه داوری تجاری بین‌المللی آنسیترال است که در آن نوشته شده است: «اگر تصمیم متخذه نسبت به موضوعات مرجوعه به داوری از موضوعات غیرمرجوعه قابل تفکیک باشد فقط آن قسمت از رأی که حاوی تصمیماتی درباره موضوعات غیرمرجوعه به داوری است قابل ابطال خواهد بود». وانگهی قابل تفکیک بودن موضوعات مرجوعه به داوری، ‌در قابل ابطال بودن آن قسمتی از رأی که خارج از حدود اختیارات داور بوده است ندارد، بلکه قابل ابطال بودن بخشی از رأی، موکول به این است که بخش صحیح رأی از بخش آن قابل تفکیک باشد.
گفتار چهارم - ابطال رأی داوری از راه اعاده دادرسی
گاه پیش می‌آید محکوم‌علیه یک رأی قطعی، علی‏رغم رسیدگی‌های دقیق در پرونده و رعایت تمام جوانب موضوعی و حکمی، خود را مستحق محکومیت نمی‌داند؛ مدعی صدور رأی از روی اشتباه است؛ علت محکومیت خود را مفقود شدن سند خود، یا نادرست بودن سند طرف می‌داند؛ معتقد است رأی با به کار بردن حیله و تقلب به دست آمده است و او نتوانسته است در جریان رسیدگی، از عهد اثبات این ناراستی‌ها برآید. چنین شخصی، باید اجازه داشته باشد هرگاه توانست این حیله و تقلب را اثبات نماید یا حکم به مجعولیت سند مسند رأی صادر شد، یا سند مکتوم خود را که فقدان آن اساس محکوم او بوده است به دست آورد احقاق حق بکند.
«این احقاق حق همیشه با تعقیب و کیفر شخص غار کامل نمی‌شود لازم می‌آید موضوع دعوا بار دیگر مورد رسیدگی واقع گردد و با توجه به دلایل جدید، رأی قطعی مبتنی بر حیله و تقلب، و اسناد مجعول‌ و مکتوم، نقش گردد تا آثار حقوقی مترتب بر آن رأی، زایل گردد. این‏گونه اعتراض به آراء قطعی دادگاه‌ها، اعاده دادرسی نامیده می‌شود».[۱۳۳]
در کشور فرانسه در اواخر قرون وسطی، یک طریق جدید استثنایی برای شکایت از احکام پارلمان‌ها[۱۳۴] ظهور کرد که آن را پیشنهاد اشتباه می‌خواندند. فرمان پادشاهی ۱۶۶۷ آن طریقه را نسخ کرد و به جای آن اعاده دادرسی را برقرار نمود.
«برای استفاده از این طریق شکایت، ابتدا تحصیل پروانه مخصوصی از دفتر پارلمان لازم بود و برای تحصیل این اجازه، علاوه بر پرداخت رسوم، تقدیم درخواستی ضرورت داشت که می‌بایستی با لحن مؤدبانه و بدون استعمال عباراتی که نسبت به رأی مورد شکایت موهن و زننده باشد تنظیم گردد. وجه تسمیه requite civile که در زبان حقوقی فرانسه برای اعاده دادرسی مصطلح شده همین است. کلمه civile در اینجا به معنی مؤدبانه است نه به معنای مدنی. در صدر انقلاب فرانسه، پروانه اعاده دادرسی که منافی آزادی تظلم و دادخواهی به نظر می‌رسد نسخ شد».[۱۳۵]
اجازه اعتراض به رأی قطعی از راه درخواست رسیدگی مجدد به موضوع دعوا بر مبنای دلایل جدید، با اعتبار قضیه محکوم‌بها و با امنیت قضایی منافات دارد: طرفین حقی را به جهت تردید در اعتبار سند آن، انکار می‌کند.

نظر دهید »
پژوهش های پیشین درباره بررسی تطبیقی مبانی پست مدرنیسم با نظریات هنری جان دیویی- فایل ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

«هنر ائتلاف تجربه سختی ها و مصائب در موقعیت های ضروری با فردیت خود بخودی و ناگهانی و نوظهور است.» (Dewey, 1934,293)
ما خودمان را تبدیل به هنرمند می کنیم زمانی که یکپارچگی و اتحاد عناصر مختلف را تقبل می کنیم و به وسیله، رساندن آن برای گذشتن، تجربه ما مجدداً به جهت معینی راهنمایی می شود. موانع حل می شوند، تعصب ها محدود شده و از بین می روند.»(Dewey, 1934,348) «با این نتایج می رسیم زمانی که خودمان را در طرق و اسلوب دریافت و درک طبیعی که ابتدا برای ما عجیب است قرار دهیم.» (Dewey, 1934,348)
دانلود پایان نامه
«صورت های جدید فقط اضافات دکوری نیستند، اما با داخل شدن به ساختار کار هنری باعث تجربه گسترده تر و عمیق تر می شوند، تأثیر آنها برای کسانی که آنها را می فهمند و لذت می برند گسترش و بسط همدردی و دلسوزی، تخیل، حس آنها خواهد بود.» (Dewey, 1934,348)
«امکان ارتباط خالص مشکل بزرگی است که یک نفر با آن روبرو است و این واقعیت دارد که این موضوع رخ می دهد اما ماهیت ارتباط یک تجربه یکی از مشکلات جدی ارتباط است به اندازه ای جدی است که بعضی از متفکران واقعیت را انکار می کنند به علت وجود ارتباط های بسیار مختلف و غیر متجانس برای جدایی جسمانی ما از هم و برای زندگی های روانی و داخلی شخص تعجب آور نیست که زبان به نیروی ماوراء طبیعی نسبت داده شده است و به ارتباط ارزش مذهبی داده اند.» (Dewey, 1934,348) «اینکه چگونه ارتباط بسیار به ما نزدیک است این است که ما حداقل علاقه به بازتاب داریم و ما آنها را می گیریم برای واگذاری و اعطا کردن.» (Dewey, 1934,348)«ارتباط به وسیله سخن گفتن، شفاهی و کتبی، آشناترین و صورت پایدار زندگی اجتماعی است. ما تمایل به احترام گذاشتن به این مسئله به عنوان یک پدیده در بین بقیه چیزهایی که ما باید در هر مقوله ای بدون سوال بپذیریم داریم. ما از واقعیت عبور می کنیم که پایه و منبع همه فعالیت ها و ارتباطات است که تمایز اتحاد داخلی بشر با همدیگر است.» (Dewey, 1934,348)«مشکل در تحقیق بیشباهت به اینکه ما هر روز متحمل تلاش هایی برای فهم شخص دیگری که در ارتباط همیشگی با او هستیم داریم نیست. دوستی و علاقه صمیمی نتیجه اطلاعات در مورد شخص دیگر نیست حتی ممکن است ما اطلاعات بسیار ناقصی داشته باشیم. اما این مسئله زمانی که به صورت بخش کامل همدردی در تصورات تبدیل می شودانجام می شود. این زمانی است که آرزوها، اهداف علاقه و طرق پاسخگویی به همدیگر گسترش می یابد که تبدیل می شود به اینکه ما او را می فهمیم، ما میآموزیم که با چشماهایش ببینیم، با گوش هایش بشنویم، در نتیجه او راهنمایی درست می دهد برای اینکه آنها به وسیله ساختار ما ساخته می شدند… فعل متمدن شدن «به صورت آموختن هنرهای زندگی و پیشرفت در مقیاس تمدن» تعریف و شناخته می شود. آموختن هنرهای زندگی مسئلهای است که بقیه به ما اطلاعات درباره آنها را می رسانند. بنابراین این اهمیت ارتباط و مشارکت در ارزش های زندگی به وسیله معانی تصور است و کارهای هنری بیشترین معانی انرژی دار و صمیمی یاوری و کمک کردن برای سهیم شدن در هنرهای زندگی هستند.» (Dewey, 1934,359)

فصل چهارم: جان‌دیویی و
تاثیر زمینه فرهنگی بر دریافت مخاطب هنر

 

    • جان‌دیویی و زمینه فرهنگی

 

    • جان‌دیویی و دریافت مخاطب هنر

 

 

۴-۱) جان دیویی و زمینه فرهنگی

همانطور که در بخش های پیشین درباره زمینه فرهنگی هر جامعه گفته شد هر فرهنگ دارای شایستگی های خاص خودش است که باید از منظر همان فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد و این فرهنگ ها برای هنرمند پس زمینه ای را ایجاد می کنند که این پس زمینه در کار هنرمند و بر دریافت مخاطب اثر هنری تأثیر می گذارد همانگونه که هردر در کتاب تاریخ فلسفه غرب خودش می نویسد که ما باید هر فرهنگ و مرحله از مراحل فرهنگ را از نظر شایستگی های خاص خودش مورد مطالعه قرار دهیم و باید سعی کنیم آن را از درون داوری درباره خوب و بد و خوش و ناخوش آن دریابیم و در جایی دیگر از اندیشه های خود این طور می گوید که هر ملت صاحب تجربه زیست خاص خود است و تجربه ای که سازنده جهان آنها است و هر قومی در دوران خاص خود صاحب تجربه خاص جهان خویش است.
حال با بررسی نظریات جان دیویی که در فصل های قبل به آن اشاره کردیم در مورد زمینه فرهنگی به بیان دیدگاه وی در باب این مقوله می پردازیم.
دیویی هنر یک زمانه را جدا از فرهنگ آن زمانه نمی داند و تأکید به این موضوع دارد که همان گونه که حیات مادی به واسطه پشتوانه فیزیکی آن صورت می گیرد و حیات اخلاقی نیز بدون پشتوانه محیط اخلاقی جریان نخواهد داشت یک اثر هنری نیز به پشتوانه فرهنگ زمانه اش ایجاد می شود. به همان نسبت که یک اثر هنری خاص بر جامعه تأثیر می گذارد، که این تأثیر را نیز باید در بافت فرهنگی بررسی کرد، جامعه و فرهنگ آن نیز بر هنر تأثیر می گذارد.
مسائل و مضامین مهم و پر مناقشه ای در زمینه نسبت هنر و هنرمند از یک سو و جامعه از سوی دیگر مطرحند.از جمله این مضامین بحث القا در هنر است. این بحث از دو دید قابل بحث است. اول آنکه هنر و هنرمند از چه مجرایی تحت تأثیر قرار می گیرند و دوم اینکه هنرمند چگونه و با چه مکانیسمی می تواند ارزش هایی را به جامعه القا نماید. در هر دو این بحث ها حرف و حدیث های زیادی در جامعه شناسی هنر وجود دارد. البته، بحث القا در ذیل مفهوم دیگری به نام تأثیرپذیری هنر و هنرمند از جامعه و فرهنگ قابل طرح است. همین نکته بحث مهم رابطه هنر و هنرمند با فرهنگ و جامعه را مطرح می کند.بحث مهم دیگر جامعه شناسی هنر، بحث «نسبت هنرمند و سیاست» است که این موضوع سیاست های کلان فرهنگی را در نظر دارد و سعی می کند این سیاست ها را با مکانیسم های مختلف چون برگزاری جشنواره ها و همچنین اعطای جوایز گوناگون، هدایت کند.ارتباط طیف هنرمندان با نخبگان عرصه های دیگر هم در جامعه شناسی هنر مورد توجه قرار می گیرد. در این میان، هنرمندان بیشتر به عنوان مصرف کنندگان دستاوردهای علوم و معارف دیگر مطرحند، هرچند خود زمینه و بستری فراهم می کنند که دیگران در باب آنها سخن بگویند.
درباره تأثیر هنر بر جامعه، دیویی معتقد است که حتی هنرهای تکنولوژیک نیز با توجه به شکل دهی سرگرمی های دسته جمعی در سمت و سوی دادن به علایق و توجهات دخالت دارند و از این جهت می توانند خواسته ها و اهداف را تحت تأثیر قرار دهند. در مورد تأثیر محیط و فرهنگ بر فرد مثال می آورد که نجیب زاده ترین فرد هم اگر در یک بیابان زندگی کند، بخشی از خشونت آن را لمس می کند و دلتنگی انسان کوه پرورده که از محیط زندگی خودش دور می شود نشان می دهد که چطور محیط اطرافش بخشی از وجود او شده است و معتقد است که هویت انسان بر ساخته از فرهنگی است که وی در آن شرکت دارد. وی معتقد است که کیفیت یک فرهنگ به وسیله هنرهایی که در آن نشو و نمو پیدا می کنند سنجیده می شود.(Dewey,1934)
دیویی معتقد است که هنر و تراوشات هنرمند در پاسخ به انرژی هایی است که از محیط خودش دریافت می کند و هنرمند صرفاً به این انرژی ها شکل می دهد برای اینکه راضی کننده بشوند و همانطور که پیش از این نیز ذکر شد به نظر دیویی تخیل هنرمند در حقیقت توانایی او در انتقال ارزش ها از یک تجربه به تجربه دیگر است و بعد از آن انتقال این ارزش به زندگی عادی ما و تبدیل آنها به چیزی های مهم. دیویی معتقد است که انسان ها در طی تأثیر متقابل خودشان با محیط ذخایر تجربی آنها را جذب می کنند و بازتاب می دهند و یک کار هنری به تنهایی نمی تواند داستان کاملی باشد بلکه در یک وابستگی به تاریخ است که کامل می شود.
دیویی در بخشی از کتاب «هنر همچون تجربه» خود که قبل از این به بخش هایی از آن اشاره شد به بحث در مورد پس زمینه ذهن هنرمند می پردازد و شکل گیری این پس زمینه را جدا از محیط و فرهنگ او نمی داند. دیویی در شکل گیری پس زمینه، کاری که روی شخص انجام می شود و شخص متحمل آن کار می شود و تغییر و تبدیلی که صورت می پذیرد و معانی که ته نشین شده است را موثر می داند وی معتقد است که هر سنتی، عادت سازمان یافته ای از دستورها و مفاهیم است و زمانی که این عادت به سرشت و طبیعت بومی داخل شود به صورت بخشی از ذهن هنرمند و پس زمینه در می آید. فرهنگ و محیط در شکل دهی پس زمینه ذهنی هنرمند و مخاطب اثر هنری موثرند و این پس زمینه در شکل دهی اثر هنری و دریافت مخاطب اثر هنری موثر هستند. این پس زمینه در ذهن مخاطب اثر هنری و معانی سازمان یافته آن می توانند یک وضعیت جدید را از حالت مبهم آن به وضعیت درخشان و شفاف تبدیل کنند و مخاطب اثر با توجه به پس زمینه ذهنی خودش که شامل یک سری از معانی و مفاهیم است درکی از اثر هنری خواهد داشت.با توجه به تعریف کلی از زمینه فرهنگی که در فصل قبل به آن اشاره شد دیویی معتقد است که زمینه فرهنگی و محیط در ایجاد پس زمینه ذهن موثرند و این پس زمینه در شکل دهی اثر و دریافت اثر تأثیرگذار است و در ضمن زمینه فرهنگی و محیط به طور مستقیم با هنرمند در ارتباط است و هنرمند در حال جذب از آن و بازتاب مجدد ذخایر تجربی جاری در آن است.

۴-۲)جان دیویی و دریافت مخاطب

در فصل گذشته درباره دریافت مخاطب و نظریاتی که در مورد دریافت مخاطب وجود دارد مطلب گفته شد. و اینکه اکثر نظریه پردازان در زمینه فلسفه هنر و زیبایی شناسی چه نظری درباره دریافت مخاطب هنر دارند. به خصوص درباره هرمنوتیک و مسئله تأویل متن مفصل صحبت شد. در این بخش به طور خاص در مورد نظریات جان دیویی درباره دریافت مخاطب صحبت می کنیم.
روان شناسی هنر در باب ادراک، فهم و مشخصات هنر و تولید آن سخن می گوید. به صورت خاص، روانشناسی هنر به روانشناسی ساختاری و محیطی تقسیم می شود. روانشناسی ساختاری بیشتر به ویژگیهای ذهن هنگام تولید یا ارتباط با کار هنری اشاره می کنند، در حالی که روانشناسی محیطی به شرایط محیطی می اندیشد که بر روان هنرمند اثر می گذارند یا هنرمند بر این شرایط تأثیر میگذارد. کارهای «تئودور لیپز» نقشی موثر در اوایل گسترش مفهوم روانشناسی هنر یعنی در اوایل قرن بیستم ایفا کردند. او تلاش کرد مفهوم «همدلی» را تحلیل مفهومی کند و همین مفهوم، بعدها یکی از مفاهم مهم روانشناسی هنر شد.
آموزه هایی کلی که بیشتر کارهای روانشناسی هنر را هدایت می کنند بدین قرارند:
الف) هنر امری ادراکی است، بنابراین با توجه به مضمون ادراکات قابل بررسی است.
ب) هنر یک پیوستگی فرهنگی را نشان می دهد که با فهم هنر می توان این پیوستگی فرهنگی را درک کرد.
ج) تولید هنری فعالیتی معنادار است و با آن می توان خلاقیت انسانی را درک نمود. روانشناسی هنر بر خلاف جریانی گسترش یافت که در قرن نوزدهم قصد داشت به صورت فیلسوفانه ماهیت زیبایی و مابعدالطبیعه آن را فهم کند. برای بیشتر روانشناسان، زیبایی از جهت فرهنگی و اجتماعی فهم میشد.این روانشناسی همچنین علیه پدیدارشناسی هوسرلی قد علم کرد که حکمی هنجاری در باب معنا صادر نمی کرد. بیشتر شاخه های روانشناسی هنر بر اولویت آگاهی دست می گذاشتند. اما عده ای هم بر ضمیر ناخودآگاه تأکید می کردند. کلاً آنها که به روانشناسی هنر علاقه مند بودند، دیدی مثبت نسبت به هنر و معنای آن داشتند و این موضوع، آنها را از تلقی «فروید» از هنر جدا می کرد.
یکی از اولین افرادی که در تاریخ روانشناسی هنر ظهور کرد «هنریس و لفلین» بود که تقریباً از نیمه قرن نوزدهم تا نیمه قرن بیستم می زیست و منتقد و مورخ هنری بود که کتابی در باب «روانشناسی هنر معماری» نگاشت و تلاش کرد نشان دهد معماری می تواند با توجه به یک روانشناسی صرف فهم شود و این بر خلاف دیدگاهی تاریخی نسبت به معماری بود.
چهره مهم دیگر در تاریخ روانشناسی هنر «ویلهلم ورنیگر» بود که یکی از اولیه ترین نظریه ها در باب توجیه هنر اکسپرسیونیستی را ارائه کرد. «ریچارد مولر فرینفلد» نظریه پرداز مهم دیگر در این زمینه بود.هنرمندان زیاد دیگری این شاخه را به پیش بردند که «نوام گابو»، «پائول کلی» و «وایسلی کاندنسیکی»، «جوزف آلبرتس» و «گئورکی کپس» جزو این افراد به شمار می آیند. نظریه پرداز فیلم معروف فرانسوی «انداره مالراکس» هم به این موضوع علاقه مند بود و کتاب «روانشناسی هنر» را به رشته تحریر در آورد.گرچه این شاخه در آلمان شروع شد، افرادی چون کلیوبل و هربرت رید در انگلستان و فرانسه و آمریکا به این فعالیت ادامه دادند.
رشد روانشناسی هنر در دهه های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰، با رشد تاریخ هنر همراه بود. در این زمینه «روانشناسی گشتالت» هم که دیدگاهی کل گرایانه را در روانشناسی پیگیری می کرد، به کمک روانشناسی هنر آمد. کارهای «رودلف ارنهیم» به خصوص کتاب مهمش «به سوی روانشناسی هنر» در این زمینه تأثیرهای بسزایی گذاشتند. در این منظومه، «هنر درمانی» نیز مطرح شد. بحث فروش آثار هنری روانشناسی هنر را بجد مطرح کرد و به این موضوع پرداخت که مخاطبان هنری واجد چه ذائقه هایی هستند.
روانشناسی هنر همان طور که گفتیم با روانشناسی فرویدی با چالشی جدی روبرو شد. با این همه، کارهای «یونگ» نقشی مثبت برای هنر قایل بود. او باور داشت که محتویات ضمیر ناخودآگاه و ضمیر جمعی می توانند از راه هنر و دیگر بیان ها به ظهور برسند.
در دهه ۱۹۷۰ میلادی بحث روانشناسی هنر در دانشگاه ها رواج یافت و هنرمندان به بحث های روانشناسی هنر علاقه مند شدند. «کارهای هوسرل»، «وتیگنشتاین» و «دریدا» هم در این شاخه با جدیت به فعالیت ادامه می دادند. در آمریکا، بیشترین تأثیر را در این زمینه «جان دیویی» گذاشت. وی کتاب «هنر همچون تجربه» را در سال ۱۹۳۴ منتشر کرد و مبنای تجدیدنظر در زمینه آموزش همه مقاطع تحصیلی شد. «مانوئل بارکان» هم که از دیویی متأثر بود، کتابی با عنوان «مبانی آموزش هنر» نگاشت و راه دیویی را ادامه داد. به نظر بارکان، آموزش هنری کودکان، آنها را آماده زندگی در یک جامعه دموکراتیک می کند.
دیویی معتقد است که موضوعات معمولی در زندگی مانند غم و شادی در هنر نشان داده می شوند و البته تشخیص این هنرها نیاز به یک جامعه جهانی دارد و هرگز در غرنطینه دیده نمی شوند و در ارتباط با زمان و مکان است که معنی آنها مشخص میشود و مانند باقی مقوله ها که در مباحث دیویی همواره با تجربه پیوند می خورند دیویی می گوید که تاریخ تجربه انسانی، تاریخ پیدایش هنر است و تماشای این هنر را با تکیه بر درک مستقیم می داند و در ضمن دانستن آن را بر پایه تحلیل و تفسیر می داند و معتقد است که اگر کسی بخواهددر باب هنر نظریه پردازی کند می بایست با تجربیات مردمان زمان یک اثر هنری همراه شود برای مثال اگر کسی قصد داشته باشد در مورد پارتنون نظر بدهد می بایست با احساسات شهروندان آتنی یکی شود و این مسئله را که یونانیان معبد را نه به عنوان یک اثر هنری بلکه به عنوان یادبودی مدنی و ساختمانی که برای احساس رضایت درون آن احتیاج داشتند، در نظر بگیرد.
دیویی درباره درک مخاطب اثر هنری معتقد است که مخاطب در مواجهه با یک اثر هنری و در ترجمه آن آزاد است دیویی می نویسد «هنر، زندگی در تجربه برای ساختن و درک است» و معتقد است که هنر، هنر است چه با تجربه زیباشناسانه و با تفکری بیتعصب صورت بگیرد و چه هنری با هدف دنیوی و سودمندگرایی، بر عهده مخاطب است که در مواجهه با آن چه ترجمه ای از آن بکند.
دیویی مطرح می کند که هنر در صورتی که بتواند با مردمان آینده نیز به اندازه زمان خودش ارتباط برقرار کند جاودانه است و رمز جاودانگی اثر از ایجاد تجربه خوشایند است. به نظر دیویی عملکرد هنر، تجربه است به طور مثال او می نویسد پارتنون برای اینکه جدا از تعصبات فرهنگی به عنوان یک تجربه خوشایند برای بشر درآمده است جاودان مانده است و انتقال تجربه زمانی صورت می گیرد که مردم مفاهیم جدید را درک کنند و هنر انتقال دهنده پیغام ها است.
فصل پنجـم:
بررسی تطبیقی
مبانی پست مـدرنیسم
با نظریات هنری جـان‌دیویی

۵-۱) بررسی تطبیقی مبانی پست مدرنیسم با نظریات هنری جان دیویی

در این بخش به مباحثی می پردازیم که هم در تعاریف و خصوصیات پست مدرنیسم وجود دارد و هم می توان در نظریات جان دیویی آنها را یافت. خصوصیات مشترک که گاهی می توان ریشه این خصوصیات پست مدرنیسم را در نظریات جان دیویی جستجو کرد و یا پی برد که جان دیویی پیش از این که پست مدرنیسم به این نتایج برسد دارای دیدگاه مشابهی بوده است.بررسی تشابهات بنیادی در تفکرات نظریه پردازان پست مدرنیسم و جان دیویی وتعاریف متشابه پست مدرنیسم با نظریات هنری جان دیویی مانند پلورالیسم،التقاط گرایی،پرداختن به سنتوتاریخومحتوا،ضدیت با نخبه گرایی وفرم گرایی محض اعتقاد به عدم قطعیت ونفی استقلال زیباشناسی،حذف مرزهاوتمایزها،نزدیک کردن هنر به زندگی روزمره،پرداختن به هویت،نفی فراروایت ها،جهانی شدن،گرایش به خرده فرهنگ ها،پرداختن به تخیل ومطرح کردن تجربه و….
همان طور که قبل از این اشاره کردیم علمی که می توان آن را قلب پست مدرنیسم دانست بر خلاف علم زدگی که معتقد بود علم جواب همه چیز است و امید به هم مرز شدن دامنه نادانسته ها و دانسته ها داشت، ایده عدم قطعیت را بیان می کند و مسئله ایجاد نظم از درون بی نظمی را مطرح می کند و اندیشمند پست مدرن چارلز جنکز معتقد است که همه علوم اصلی پست مدرن ریشه در این شناخت دارند و همه این علوم با معادلات غیرخطی و پدیده هایی سروکار دارند که ناگهان خود را سازماندهی می کنند. طبق یک تعریف از چارلز جنکز او این گونه می نویسد که داستان جهان روایتی از قدرت، تصادف، آشوب و همین طور سازمان یافتگی روزافزون است و در آخر به هیچ اطمینانی نمی توان رسید که وضعیتی خوب و ثابت حاکم باقی می ماند.(Jencks,1989)
بنابراین تئوری عدم قطعیت افق های تازه ای را در پژوهش های علمی گشود و علم نوین با این تغییر نگرش در شکل گیری پست مدرن سهیم بوده است. همان طور که می دانید و در فصل های قبل به آن اشاره شد عدم قطعیت به عنوان یکی از باورهای پست مدرنیسم مطرح می شود و اندیشمندان پست مدرنیسم در تئوری پردازی های خود به آن اشاره و استناد می کنند. در نگاهی به نظریات جان دیویی می بینیم که دیویی نیز به این اصل معتقد بوده است و بارها به این عدم قطعیت و بوجود آمدن نظم از درون بی نظمی اشاره کرده است.دیویی در کتابهای خود به نام های «دوباره سازی فلسفه» و «جستجو برای قطعیت» به بررسی انگیزه های رویکردهای تعصبی در فلسفه برای امنیت در جهان بدون قطعیت می پردازد. همانگونه که قبل از این نیز مفصل به آن پرداختیم و مطلع هستید جان دیویی را پدر پراگماتیسم می دانند و او نظریات خود را با توجه به این باور خود میپردازد، در نظر این مکتب، افکار و عقاید همچون ابزارهایی هستند برای حل مسائل و مشکلات بشر، و تا زمانی که اثر مفیدی دارند صحیح و حقیقی اند و در غیر این صورت غلط می شوند، پس عقیده ای می تواند مدتی به کار آید و موثر باشد و تا آن زمان حقیقی است و از زمانی که دیگر نتایج رضایت بخش ندارد باطل محسوب میشود. بنابراین حقیقت تغییر ناپذیر نیست، و با گذشت زمان توسعه و تحول می یابد. احتمال دارد در آینده نظریات دیگری بر حسب اوضاع جدید حقیقی بشوند و آنچه در حال حاضر درست است، در آینده دیگر صادق نباشد. در پراگماتیسم همه امور تابع نتایج هستند بنابراین حق امری نسبی است و این حقیقت وابسته به زمان و مکان و مرحله معینی از علم و تاریخ است و در نتیجه ما هیچ زمانی به حقیقت مطلق نخواهیم رسید و این است که علم ما و مسائل ما نیز در حال تغییر است و در هر مرحله حقیقت آن چیزی است که ما را در بررسی مسائل آن زمان یاری برساند. دیویی به نسبی بودن حقیقت و تغییرپذیری آن اشاره می کند و همین طور که در بالا گفته شد متذکر میشود که علم ما در حال تغییر است و این تغییر و تحولات مانع مطلق بودن امری میشود و به مسئله عدم قطعیت می پردازد. دیویی معتقد است که دانش، علم، اخلاق، فلسفه، زیباشناختی بنا به موقعیت های تاریخی و زمان قابل تغییرند و واقعیت یک جریان پیوسته در حال تغییر و تحول محسوب می شود. دیویی معتقد است که نظم تولید شده توسط هنرمند ریشه در زندگی در جهان دارد که به صورت ذاتی بی نظم است. و این نظم به صورت یکی شدن با محیط است که این یکی شدن را در نتیجه کار هنری می داند و به نظر او این تصورات انسانی است که میتواند نظم را بر هرج و مرج تحمیل کند و نظم از درون بی نظمی ذاتی جهان سر بر می آورد.
یکی از عنصرهای محوری در تعاریف پست مدرنیسم را می توان نفی استقلال زیبایی شناسی دانست. در مدرنیسم ارزش هنر دقیقاً بر اساس تعابیر خاص هنری تعیین میشود و این مسئله در واقع پیشنهاد امانوئل کانت را اجرا می کرد. کانت معتقد به جدایی احساسات زیباشناسانه از امیال، علائق و تضادهای زندگی روزمره بود. در واقع هنر به صورت نفی هرگونه امید یا میل و اشتیاق، نفی ارائه دنیای واقعی و انکار هنجارهای اجتماعی تعریف می شد ولی پست مدرنیسم را می توان در تقابل با این نفیها دانست و نوعی بازگشت به پیوندهای ضروری بین هنر و جامعه که مدرنیسم مانع آن می شد. پست مدرنیسم مخالف آرمان استقلال هنری و جدایی هنر از دنیا است که می توان منشاء این استقلال هنری را در کانت جستجو کرد. دیویی برای فهم پتانسیل کامل تجربه زیباشناسانه اجرا سه تغییر بنیادی را ضروری می داندکه یکی از این موارد جدا کردن تجربه زیباشناسانه از تفکر کانتی است. دیویی تفکر کانتی را تفکری ذاتی و به صورت ناظرانه می داند. متذکر می شود که اشتیاق و آرزو در تجربه زیباشنایی ذاتی است.
دانیل بل در کتاب «تناقضات فرهنگی سرمایه داری» خود این گونه می نویسد که هیچ تمایز و جدایی بین هنر و زندگی وجود ندارد و مزاج پست مدرنیستی مستلزم آن است که آنچه سابق بر این تنها در تخیل صورت می گرفت، باید در عرصه زندگی عملی نیز صورت تحقق یابد و هر آنچه که در هنر مجاز و روا است در عرصه زندگی نیز مجاز است.(Bell,1979)
همان طور که در بخش های قبل به آن اشاره شد از جمله ویژگی های پست مدرن حذف مرز بین هنر و زندگی روزمره است اصولاً پست مدرن تمایل به فرو ریختن تمایزات و مرزها دارد مانند تمایز بین فرهنگ نخبگان و فرهنگ عامه و در نتیجه تمایل به التقاط گرایی و آمیختن قاعده ها دارد و یکی از این مرزها، مرز بین هنر و زندگی روزمره است که سعی بر حذف آن دارد. جان دیویی که نمیتوان تلقیات هنری اش را جدا از تفکر پراگماتیستی اش در نظر گرفت مرزی بین هنر و زندگی روزمره متصور نبود، دیویی هنرمند را تکنسینی ماهر قلمداد می نمود که با بهره گرفتن از دانش و مهارتش در عادات مرسوم تغییر ایجاد می کند و در دید جان دیویی نمی توان میان تجربه هنری و اعمال و زندگی روزمره بشری جدایی قائل شد. دیویی معتقد است که باید هنر و هرگونه تجربه زیباشناسانه را در متن زندگی دنبال کرد. بنابراین در کتاب «هنر همچون تجربه» بر این مسئله که خود زندگی است که زندگی را توضیح و توجیه می کند و هیچ مفهوم دیگری لازم نیست تأکید می کند و بخشی از کتاب ذکر می کند که اگر کسی بخواهد درباره تجربه زیباشناسانه ای که در پارتنون متجلی شده نظریه پردازی کند باید در مورد چیزهای عادی و روزمره داخل زندگی یونانیان به عنوان خالقان اثر بیاندیشد و اثر هنری را به عنوان چیزی که آنها را خرسند می کند بنگرد و یونانیان را به مانند مردم عادی که روزانه با آنها بر می خوریم در نظر بگیرد. به عقیده وی اندیشیدن در مورد تجربه زیبایی شناسانه و کار هنری جدا از زندگی روزمره و عادی امکان پذیر نیست.
لیوتار در کتاب معروف خود «وضعیت پست مدرن» پست مدرنیته را به عنوان مجموعهای از نظام ها معرفی می کند که یکی از آنها پراگماتیسم است. همان طور که می دانید پراگماتیسم یا عمل گرایی معتقد است که حقیقت چیزی است که از نظر انسان خوب باشد یعنی درباره هر نظریه و آموزه ای باید بر پایه نتایجی که از آن به دست می آید داوری کرد. هر عقیده ای که به نتیجه خوب و کارآمد برای انسان بیانجامد حقیقی است و حقیقت چیزی مستقل و جدا از انسان نیست و تنها دلیل برای درست و حقیقی بودن یک نظر این است که در عمل به درد انسان بخورد. درست تأکیدپراگماتیسم بر فهم زمینه فرهنگی و فلسفی نظریه هاست و پراگماتیست ها نظریه پردازی را به عنوان بخشی از ارتباط و تعامل فرد با محیط می دانند. پراگماتیست ها با توجه به نسبی بودن حقیقت و وابستگی درست بودن امری تا زمانی که نتیجه مناسب را همراه داشته باشد هیچ قطعیتی را برای آن قائل نیستند و آن را تغییرپذیر می دانند. این دیدگاهی است و مکتبی است که لیوتار پست مدرن را تأثیر گرفته از آن می داند و جان دیویی به عنوان سردمدار این مکتب نظریات خود را با این دید بیان می کند.
لیوتار در بخشی از کتاب خود در مورد اثر هنری می نویسد که هنرمند پست مدرن زیر نفوذ قواعد از پیش تعیین شده اثر هنری را نمی آفریند بنابراین نمی توان با مقوله های شناخته شده آن را داوری کرد او معتقد است که اثر هنری خودش در جستجو قواعد است و هنرمند بدون در نظر گرفتن قواعد کار می کند و در طول کار است که قواعد خودشان شکل می گیرند و مشخص می شوند. (لیوتار، ۱۳۸۰) یکی از ویژگی های مهم پست مدرنیسم انحلال فرم های هنری است. به طوری که دیگر تفاوت مشخص بین نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی وجود ندارد. پست مدرنیسم آزاد است که از تصاویر و پدیده های گذشته بهره بگیرد و با ترکیب آنها مفهوم آنها را نیز تغییر دهد. (جانسون، ۱۳۸۱) بنابراین در تولید اثر هنری پست مدرن قاعده از پیش تعیین شده و چارچوبی وجود ندارد و قواعد در حین ایجاد کار تولید می شوند و در ایجاد یک اثر هنری محدودیتی در بکارگیری از فرمهای دیگر هنری وجود ندارد و می توان سبک ها و مدیوم ها را در هم آمیخت و از تصاویر و سنت های گذشته نیز بهره جست. دیویی نیز به وجود قاعده و قانون از پیش تعیین شده برای ایجاد اثر هنری اعتقاد ندارد و چون اثر هنری را جدا از زندگی روزمره نمی داند تمایزی بین فرم های هنری قائل نیست و برای انجام یک کار هنری و ایجاد اثر هنری، محدودیتی در استفاده از مدیوم های گوناگون قائل نیست. دیویی معتقد است که هنرمندانی که خود را در قید قواعد و تکنیک ها قرار می دهند نمی توانند فراتر از تکنیک های هنرمندان قبل از خود بروند و چیزی فراتر را کشف کنند و برای بیان تجربه های نو نیازمند تکنیک ها و فرم های نو هستیم. دیویی با بیان این مطلب که فرم یک خصیصه برای هر تجربه است و یک گرایش اجتناب ناپذیری به مرتب کردن رویدادها به سوی کامل شدن تجربیات وجود دارد و هنر به صورت عمدی امری است که بر این خصیصه تأثیر می گذارد و چیز تعیین شده محکمی که به عنوان محصول نهایی مطرح است به سوی خارج از تولیدات ماشینی و آکادمی سوق پیدا می کند و به بیان بهتر هنرمند به نتیجه پایانی که تکمیل شده چیزی است که قبلاً بوده اهمیت می دهد نه اینکه با نقشه پیشین همخوانی دارد و به یک کار دقیقاً درست منجر شده است یا خیر می خواهد بار دیگر تأکید بر نبودن قواعد از پیش تعیین شده در داوری اثر هنری بکند. دیویی نبودن احساس در سرهم بندی مواد موجودو تنظیم کردن آگاهی ها به صورت عمدی توسط هنرمندرا دلیل عدم مطلوبیت کارهای جدید هنری می داند. دیویی در کتاب «هنر همچون تجربه» می گوید که یک هنرمند در فرایند کارش به وسیله فهم ارتباط بین چیزی که آن لحظه انجام می دهد و چیزی که بعداً می خواهد انجام دهد کنترل می شود… میتوان آن را در ارتباط با اعتقاد پست مدرنیسم در ایجاد قواعد حین تولید اثر هنری دانست. پست مدرنیسم اهمیت را در اثر هنری به فرم و محتوا هر دو می دهد و پرداختن به فرم را جدا از توجه به محتوا اثر که در مدرنیسم به آن پرداخته می شود را نمی پذیرد و یکی از ویژگی های بارز پست مدرنیسم را می توان اهمیت آن به محتوا دانست. دیویی نیز در کتابش «هنر همچون تجربه» به این موضوع تأکید می کند که تنها زمانی که بخش های سازنده کل تا پایان همکاری دارند به سوی تجربه آگاه میروند و طرح و شکل ایجاد می کنند و معتقد است که کیفیت، مفهوم حمل کننده معانی است مانند مادری است که بچه اش را حمل می کند زمانی که نوزاد بخشی از وجود او است و او فرم را به صورت عملکرد نیروهایی که تجربه رویداد شیء را برای تکمیل اجزاء خودش به صورت کامل حمل می کند، تعریف میکند.(Dewey,1934)
پست مدرنیسم توانست باعث گسترش سبکی در شاخه های مختلف هنری شود که توانایی ارتباط عمیق تر و گسترده تر را به هنر امروز با قشرهای مختلف مردم زمانش بدهد. پست مدرنیسم با ویژگی های کثرت گرایی، التقاط گرایی، چندوجهی بودن، نگاه مجدد به سنت، اهمیت به محتوا، توجه به تفاوت ها توانست به موضوعاتی بپردازد که مدرنیسم پیش از این به آن ها بی تفاوت بود و این بی تفاوتی باعث عدم ارتباط مناسب آن با مخاطب شده بود و پست مدرنیسم با توجه به این مفاهیم توانست با مخاطب نخبه و عام ارتباط برقرار کند. پلورالیسم یا کثرت گرایی که یکی از مهمترین خصیصه های پست مدرنیسم محسوب می شود که باعث گوناگونی تولید آثار هنری، سرزندگی و چندوجهی بودن آفرینش هنری شده است با تأثیرگذاری بر رابطه میان اثر هنری و مخاطب بر شکل نگرش و دریافت هنر نیز تأثیر گذاشته است. پلورالیسم یکی از پایبندی های جدی پست مدنیسم است که از آن در مقابل هرگونه مفهوم مطلق «حقیقت» استفاده می کند و به این استناد همواره مروج تفسیر و تعبیر متون و شرایط است. پست مدرنیسم با پرداختن به مسئله هویت به عنوان یکی از دغدغه های پست مدرنیسم و ارتباط آن با فمنیسم و بیان تفاوت های جنسی در برخورد با مخاطب، جنسیت را در دریافت موثر دانسته و دریافت اثر هنری را بر جنسیت استوار میدانند. پست مدرنیسم معتقد به نسبت تازه ای میان هنرمند و مخاطب است، پست مدرنیسم معتقد است که هیچ اثری فقط یک معنا ندارد و نیروی تأویل مخاطب می تواند متن را به بی نهایت تبدیل کند.پست مدرنیسم با دید پلورالیسم و التقاط گرای خود و با نفی فرا روایت ها و پرداخت به مفاهیمی مانند هویت، سنت و محتوا ارتباط جدیدی را با مخاطب خود برقرار کرد که توانست هم مخاطب عام و هم مخاطب نخبه را نگه دارد. و با نفی مطلق گرایی مخاطب را در برداشت از اثر هنری آزاد می گذارد و تفسیر و تأویل را بر حسب زمان و شرایط می پذیرد و با توجه تفاوت ها از جمله تفاوت جنسی برداشت مخاطب را با توجه به این تفاوت ها در نظر می گیرد. برای پیدا کردن نقاط مشترک بین این تعاریف و نظریات جان دیویی لازم است دوباره به تفکرات پراگماتیستی دیویی رجوع کنیم فلاسفه پراگماتیست کشف حقیقت مطلق را از هر راهی چه از راه تحلیل منطقی و چه از طریق کشف و شهود را باطل می دانند و تأکیدشان بر دانش بدست آمده از طریق انواع تجربه ها است. به دلیل این نوع درک از دانش و معرفت که به وسیله تجربه های گوناگون است پلورالیسم یا تکثرگرایی در این تفکر محوریت می یابد که همان طور که در قبل ذکر شد اساس پست مدرنیسم محسوب می شود. دیویی در مورد تعریف هنر معتقد است که هنر، هنر است تفاوتی که هنر مدرن بین هنر پاپ و زیبا با توجه به تفاوت نیات مولفان آنها قائل می شد این جا معنی ندارد. دیویی معتقد است که هنر زندگی کردن در تجربه است بر ساختن و درک کردن و این که چه برداشتی از یک اثر هنری می شود بر عهده مخاطب اثر است که در مواجهه با آن با توجه وضعیتش چه ترجمه ای از اثر انجام دهد بنابراین دیویی نیز به تفسیر و تأویل اثر بر اساس تفاوت ها (زمانی، مکانی، جنسیتی …) معتقد است و هنری را جاودانه می داند که بتواند به مردمان آینده نیز به اندازه زمان خودش ارتباط برقرار کند. دیویی در کتاب «هنر همچون تجربه» می نویسد که کار هنری به تنهایی داستان کاملی نیست بلکه یک وابستگی قدیمی به تاریخ دارد. دیویی در خلق اثر هنری سنت و تاریخ را دخیل میداند در بخشی از همین کتاب می گوید که کار هنری در طی شکل گیری عکس العمل بیننده ها در سرها، کلمات و عملهایشان ساخته می شود بنابراین دیویی ارتباط اثر با مخاطب را بخشی از کار هنری و اثر می داند و معتقد است که در کار هنر، ارتباطات را جدا از ارتباط آنها از بازتاب های قبلی نمی توان دانست. زمانی که اثر هنری به صورت جدا بوجود بیاید از درجه هنری پایینی برخوردار است.
پست مدرنیسم با دید پلورالیستی خود گرایش به چند فرهنگی دارد. پست مدرنیسم به فرهنگ های محلی احترام می گذاردو برای تفاوت ها ارزش قائل می شود به هویت میپردازد که از مباحث آن هویت های بومی، ملی، قومی و نژادی را می توان نام برد که تفاوت فرهنگی را به دنبال دارند. پست مدرنیسم میل به سرزدن به فرهنگ های متفاوت را دارد و بومی گرایی و پرداخت به خرده فرهنگ ها از اصول پست مدرنیسم دانسته میشود. بر طبق مبانی پست مدرنیسم تمام نتایجی که ما استنباط میکنیم به لحاظ تاریخی وابسته به شرایط معینی هستند، به زمان و مکان خاصی وابسته اند. و شناخت ما از نظر ارزشی و اصولی بیطرف و خنثی نیست. به این معنی که درک ما از فرهنگ ما و زمینه فرهنگی که در آن زندگی می کنیم و رشد کردیم جدا نیست ما در برخورد با یک اثر هنری با توجه به باورهای خودمان برداشت می کنیم بنابراین در پست مدرنیسم تعاریف مذهب، اسطوره و تاریخ نقش مهمی ایفا می کنند. جان دیویی در کتاب «هنر همچون تجربه» می نویسد زمانی می توان کارکرد هنر را مورد بررسی قرار داد که بحث در مورد هنر در بافت فرهنگی صورت بگیرد و در ادامه به این موضوع که محیط پیرامون یک فرد و محیطی که در آن رشد یافته است بخشی از وجود او میشود می پردازد و معتقد است که هویت یک شخص برساخته از فرهنگی است که در آن است و فرهنگی که شخص در آن رشد کرده است بر او تأثیر می گذارد و در مثال خود از پارتنون یونانی در درک بیننده از آن می نویسد که در صورتی می توانیم درک درستی از آن داشته باشیم که احساس شهروندی مردم آتن را در نظر بگیریم به این معنی که زمینه فرهنگی آنان در تولید اثر و درک مخاطبان آتنی آن زمان تأثیر داشته است. دیویی معتقد است که بین شخص و محیطش تأثیر متقابلی وجود دارد که هنر هنرمند پاسخی است به این ارتباط با محیطش. دیویی به بومی گرایی هنرمند اشاره می کند و می نویسد که عادت های سازمان یافته از مفاهیم در نتیجه محیط و فرهنگ هنرمند به وجود می آید که به صورت جزء ترکیبی ضروری ذهن هنرمند در می آیند.
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به علت اهمیت مسئله هویت در پست مدرنیسم پرداختن به تفاوت های جنسی و در نتیجه تفکرات فمنیستی بسیار مشاهده می شود. در پایان دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ در کنار انتشار بیانیه های فمنیستی آثار هنری تازه ای هم تحت این عنوان پدیدار شد. در نیمه دهه ۸۰ نیز گروهی از این زنان به رسانه های سنتی برای آفرینش آثارشان روی آوردند و به طور کلی می توان کارهایی که تحت عنوان فمنیسم انجام می شد را در ضدیت با ناب گرایی مدرنیسم دانست و اکثر آنها نیز با روایتگری ضدیت را نمایان می کردند. می توان نقاط تفاهم پست مدرنیسم و فمنیسم را در نفی فراروایت ها، پلورالیسم و التقاط گرایی، از بین بردن تمایزان و شکاف ها (نظریه و عمل، ذهنیت و عینیت) دانست. بین فمنیسم و پراگماتیسم نیز میتوان نقاط مشترک یافت. فمنیست ها عمل گرایی را کنشی بر تطبیق فعالیت هایشان با محیط اطراف در نظر می گرفتند که به عنوان روش اصلاح فرهنگ می توان از آن استفاده کرد. پراگماتیسم نیز مانند پست مدرنیسم تمایل به از بین بردن شکاف ها (نظریه و عمل) دارد و این چیزی است که مد نظر فمنیسم نیز است. این رویکرد پراگماتیسم به فمنیست ها این اجازه را می داد که با در نظر گرفتن نظریه و عمل با هم سرمشق های فکری خودشان را بیازمایند. فمنیست های امروزی که عملگرا هستند دیدگاه های فمنیستی خود را همراه با کردارهای عمل گرایانه در نظر می گیرند و این فیلسوفان فمنیست تفکرات عمل گرایی را به عنوان پایه ای برای نظریات فمنیستی خود در نظر می گیرند. ترکیب پراگماتیسم و فمنیسم میتواند جامعه را به سوی تکثرگرایی و پلورالیسم پیش ببرد همچنان که جان دیویی و همکارانش که بسیاری از نزدیکان او زنانی مانند جین آدامز، لوسی اسپراگو میتچل بودند برای آن تلاش میکردند.
باید این را گفت که هنر پست مدرن به معیار داوری خاصی تعلق ندارد بلکه به تجربه می انجامد بنابراین التقاط گرایی و آمیختن فرم های هنری استفاده از سبک های گذشته و تکنیک هایی مانند کولاژ در جهت همین امر است. پست مدرنیسم معتقد است که گسترش فرهنگ تجربه ها را به وجود می آورد و به وجود تجربه های متفاوت در دوران خاص و اقوام مختلف اعتقاد دارد و هر قومی را دارای تجربه خاص خودش می داند که جهان آن را می سازد. می توان گفت که اثر هنری به ساختن معنا وابسته است و تأویل اثر هنری امکان این را می دهد که اثر هنری تجربه شود و این تأویل است که رابطه میان مخاطب و اثر هنری را می سازد. هسته مرکزی و مفهوم اساسی فلسفه دیویی را نیز میتوان در اصطلاح تجربه جستجو کرد به نظر او حتی حقیقت مانند خود شناخت، رابطه ای تجربه شده با اشیاء است و خارج از این رابطه هیچ معنایی ندارد. دایره زیبایی شناسی دیویی آنقدر وسیع است که چیزهای غیرقابل اعتنا را نیز به درون عالم هنر وارد می کند و دیدگاه های زیبایی شناسانه وی در قلب تجربه و عمل جای گرفته است. مفهوم تجربه برای دیویی شامل همه فعالیت های داخلی ذاتی و اصلی در هر مشغولیتی از جهان است و در تجربه، ذهن، جسم و جهان از هم فاصله ندارند و در کل، تجربه شامل تفکرات و اعمال ما و پاسخ های دریافتی اعمال ما هستند. به عقیده دیویی تجربه زیباشناسانه قادر است شکاف ها را از بین ببرد و دیویی این نوع از تجربه را تجربه معنی دار می خواند. و یکی از تغییراتی که دیویی آن را برای فهمیدن کامل تجربه زیباشناسانه ضروری می داند این است که تجربه هنری در همه جسم و حس های ما نه فقط ذهن و تصورمان شرکت داشته باشد. تجربه برای دیویی بیان کننده ابتکار در هنر است که آن را از مردن نجات میدهد. دیویی هنر را شدت گرفتن تجربه می داند و هنر زمانی در کمال است که اتحاد احساس و تجربه تجسم پیدا کند وی مینویسد که هنرهای زیبا همه چیزهایی که ما تجربه می کنیم را با انرژی بیشتر و وضوح بیشتر بیان می کنند.(Dewey,1934)

نظر دهید »
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره تاثیر مدیریت هزینه بر عملکرد مالی شرکت- فایل ۷
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

سود عملیاتی

 

= نسبت سود عملیاتی به فروش

 

 

 

فروش خالص

 

 

 

ایجاد و ساماندهی بازارهای خارج از بورس یکی از تکالیف قانون بازار اوراق بهادار است. ورود شرکت ها به بازار سرمایه در کشور مستلزم ایجاد بستر شفافیت سازی عملکرد حسابرسی آن شرکت ها توسط تیم حسابداری آنان و نیز می باشد. این حسابرسی عملکرد خود نشان دهنده یک ارزیابی دقیق و حسابرسی شده از توانمندی مالی و اقتصادی آنها و ضرورت معرفی شان در سطح اقتصاد ملی است. شرکت هایی که سهام آنها در بازارهای مالی مورد داد و ستد قرار می گیرد، از درجه اعتبار بالاتر برخوردارند. مهم ترین وظیفه ملموس در این میان تعیین سبک ها و شیوه های نوین ارزیابی و حسابرسی عملکرد منطبق بر ماهیت کار و فعالیت این شرکت ها در فرا بورس ایران است. به این منظور الگو ها و مدل های مختلفی به منظور حسابرسی عملکرد و عملیاتی در شرکت های فرا بورس ارائه گردیده اند (Bobby Davis 2003).
در این مدل ها، تغییرات در سود و قیمت سهام عناصری تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت شرکتها و مدیران و به تبع آن بر تصمیمات سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه موثر می باشند. همچنین تعیین اولیه قیمت جهت پذیرش شرکت در فرا بورس و برنامه ریزی داخلی و کنترل شرکت عناصر و موضوعاتی هستند که مورد توجه مدیران شرکتهای فرابورس قرار می گیرد. عناصر و گروه های فوق و دلایل و اهداف آنها گواه بر اهمیت پژوهش داشته و ارتباط مستقیم با آن دارد (Baker 2005).
تاکنون پژوهش هایی در زمینه بررسی بررسی مدل های حسابرسی عملکرد و عملیاتی در شرکت های فرا بورس در سراسر دنیا صورت گرفته است. نتایج نشان داده است تاکنون در داخل کشور پژوهش خاصی رد زمینه فوق ملاحظه نشده است. در این بخش به نتایج بخشی از این پژوهشات خارجی اشاره شده است.
۱- Penman در سال ۱۹۹۶ در پژوهشی تحت عنوان"همبستگی بین P/E و P/B و ارزشیابی رشد” که در “مجله پژوهشات حسابداری” به چاپ رسید، اثبات کرد که P/B به RI آتی و رشد مورد انتظار ارزش دفتری مرتبط است. همچنین اثبات کرد که P/E هم به توان سود دهی جاری و هم آتی بستگی دارد.
۲- در سال ۲۰۰۰،Robert F.Halsey[47] از دانشکده ²بابسون² در مقاله ای با عنوان “کاربرد مدل RI در آموزش و یادگیری تجزیه و تحلیل نسبتها” که در “مجله دانش حسابداری” منتشر شد، با هدف بکارگیری مدل RI در تفسیر و توضیح ROE ,P/B ,P/E با اجرای پژوهش Penmanدر Nordstrom.Inc نتایج زیر را استخراج نمود:
شرکتهایی که P/B و P/E بالا دارند، شرکتهایی با RI مورد انتظار مثبت بوده و انتظار میرود که سود خالص آنها از سطح جاری بالاتر رود، اینها شرکتهایی با عملکرد بالا (در حال رشد) می باشند.
شرکتهایی که P/B و P/Eپایین دارند، شرکتهایی با RI مورد انتظار منفی بوده و سود آتی آنها از سطح جاری پایین تراست، این شرکتها با مشکلات جدی مواجه می شوند طوریکه انتظار نمیرود که سرمایه گذاری آنها بازدهی بیشتر از هزینه سرمایه داشته باشد.
شرکتهایی که P/B بالا و P/E پایین دارند، شرکتهایی با RI مورد انتظار مثبت بوده و سود آتی آنها از سطح جاری پایین تراست، این شرکتها هنوز سرمایه گذاری مولد دارند یعنی NPV مثبت دارند اما در حالت نزولی قرار دارند.
شرکتهایی که P/B پایین و P/E بالا دارند، شرکتهایی با RI مورد انتظار منفی بوده و توانایی ایجاد NPV مثبت را برای فرصتهای سرمایه گذاری ندارند اما انتظار میرود که توان سوددهی آتی سود آنها از سطح جاری بالاتر باشد، اینها شرکتهایی هستند که عملیات خود را بهبود می بخشند اما هنوز مشکلات عملیاتی آنها حل نشده است.
دانلود پایان نامه
۳- ²Qiang Cheng² درسال ۲۰۰۵ در دانشگاه British Columbia پژوهشی تحت عنوان “عوامل تعیین کننده RI” را انجام داد که در مجله “بررسیهای حسابداری” منتشرشد. در این مقاله با تحلیل و بررسی تأثیر پروسه های ارزش زایی و ثبت ارزش بر ROE غیر عادی، عوامل سود مازاد (RI) که با BV ارزیابی می شود یعنی همان بازده غیر عادی حقوق صاحبان سهام را مورد بررسی قرار داده و بیان کرد که ROE غیر عادی صنعت با متمرکز کردن صنعت و موانع ورود به صنعت و عوامل حسابداری محافظه کارانه صنعت افزایش می یابد و ترکیب عوامل فوق و سهم بازار شرکت و اندازه شرکت با مدل RI توانایی مدل را در توضیح نسبت P/B افزایش می دهد.
۴- پژوهشی در سال ۱۹۹۸ توسط ²Cooper ,R. and Kaplan² و در کشور انگلیس با عنوان"رابطه تجربی بین RI و ارزش بازار” انجام شد. هدف از انجام این پژوهش را ادعاهای اخیر بیان کرده اند اینکه RI معیار بهتری برای استفاده در برنامه ریزی داخلی و کنترل فعالیتها نسبت به سود می باشد. با انجام این پژوهش به این نتیجه رسیده اند که RI نسبت به سود رابطه بهتری با ارزش بازار در مورد هزینه های پژوهش و توسعه و افتتاح و بستن ارزشهای اسمی دارد. همچنین مدارکی مبنی بر حمایت از استفاده RI در برنامه ریزی و کنترل ارائه شده است.
۵- در سال ۲۰۰۲ در کشور اسپانیا ²Pablo Fernández² در مقاله ای با عنوان “سه روش ارزشیابی مدل سود باقیمانده و مدل جریان نقدی تنزیل شده” نشان داد که سه روش شامل منفعت اقتصادی (EP)، EVA و ارزش افزوده نقدی (CVA) در دو مدل سود باقیمانده و جریان نقدی تنزیل شده بازده یکسان دارند.
پیشینه تحقیق:
پیشینه تحقیقات داخلی:
تاکنون در ایران تحقیقی که از حیث موضوع، اهداف و فرضیه ها مشابه این تحقیق باشد مشاهده نشده است با توجه به جدید بودن مفهوم مدیریت هزینه در ایران تحقیقات اندکی در این مورد انجام شده است خالقی مقدم (۱۳۷۷) دقت پیش بینی سود توسط شرکت ها که توسط مدیریت اعلام می شود را در ۴۵ شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار داده است ارتباط ۴ متغیر قیمت سهام، اندازه، عمر شرکت و درجه اهرم مالی با دقت پیش بینی سود را با بهره گرفتن از رگرسیون های یک و چند متغیره مورد آزمون قرار داده نتایج آزمون فقط ارتباط بین دقت پیش بینی و متغیرهای قیمت سهام و اندازه شرکت را تایید نمود.
²خالقی مقدم² و ²کرمی² ۱۳۹۲ در تحقیقی با عنوان پیش بینی سود با بهره گرفتن از مدل مبتنی بر تغییر پذیری و مدیریت هزینه به بررسی قدرت مدل پیش بینی سود مبتنی بر تغییر پذیری و مدیریت هزینه در مقایسه با مدل های پیش بینی سود می پردازد. در این پژوهش جهت انجام تجزیه و تحلیل ها از داده های ۸۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۲ استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توان مدل پیش بینی سود مبتنی بر تغییر پذیری هزینه و مدیریت هزینه به صورت معناداری بیشتر از دیگر مدل های پیش بینی است.
در تحقیقی دیگر ²نمازی² و ²دوانی پور² در سال ۱۳۹۱ با عنوان بررسی تجربی رفتار مدیریت هزینه ها در بورس اوراق بهادار تهران مدیریت هزینه های اداری، عمومی و فروش را مورد واکاوی قرار داده اند نتایج این پژوهش که بر اساس اطلاعات ۵۰ شرکت فعال در بورش و صنایع مختلف برای یک دوره ۱۰ ساله از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۶ است نشان میدهد در ازای ۱% افزایش در سطح فروش، هزینه های اداری، عمومی و فروش ۶۵% افزایش می یابد؛ در حالی که در ازای ۱% کاهش در سطح فروش هزینه های اداری، عمومی و فروش ۴۱% کاهش می یابد. در این پژوهش همچنین چگونگی تغییر در شدت مدیریت هزینه ها در
دوره های زمانی متفاوت و در میان شرکت های مختلف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد شدت مدیریت هزینه ها در دوره هایی که در دوره قبل از آن کاهش درآمد رخ داده کمتر است. همچنین شدت مدیریت هزینه ها برای شرکت هایی که نسبت جمع دارایی ها به فروش بزرگ تری دارند، بیشتر است.
²آقایی² و ²کردستانی² (۱۳۹۰) در تحقیق خود با عنوان «توانایی سود در پیش بینی جریان های وجوه نقد و سود» فایده مندی سود را تعیین منافع آتی سرمایه گذاری بررسی کرده اند. برای محاسبه متغیرهای تحقیق را سود و جریان های وجوه نقد حاصل از عملیات از داده های شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران برای سالهای ۹۰-۱۳۶۱ استفاده نموده اند. برای بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز تعداد ۴۶ شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. مشاهدات مربوط به سود حسابداری ۴۵۵ شرکت/سال و مشاهدات مربوط به جریان های وجوه نقد با توجه به داده های در دسترس ۳۸۲ شرکت/سال است.
تجزیه و تحلیل نهایی سوی داده های ۲۶ شرکت که حداقل برای مدت ۱۰ سال در دسترس بوده اند صورت گرفته است. از مجموع فرضیات و محاسبه خطاهای پیش بینی مدل های مربوط به سود و
جریان های وجوه نقد حاصل از عملیات که از صورت های مالی شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران استخراج شده بود نتایج زیر حاصل شد:
مدل های رگرسیون سری زمانی برای اکثر شرکت ها قادر نیستند با بهره گرفتن از مشاهدات گذشته سودها، جریان های وجوه نقد و سودهای آتی را پیش بینی کنند که به ارقام واقعی نزدیک باشند.
مشاهدات گذشته سود و جریان های وجوه نقد باهم برای پیش بینی جریان های وجوه نقد اکثر شرکتهای مورد مطالعه مفید نیستند البته افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیش بینی جریان های وجوه نقد باعث می شود به پیش بینی های بهتری دست یابیم. بنابراین سود برای پیش بینی جریان های وجوه نقد دارای بار اطلاعاتی اضافی است.
سود حسابداری در مقایسه با جریان های وجوه نقد، برتری توانایی برای پیش بینی جریان های وجوه نقد دارد این یافته مطابق بیانیه شماره اهمیت تدوین استاندارد های حسابداری مالی است.
(آقایی (۱۳۷۷)) در تحقیق خود با عنوان «رفتار سود حسابداری» با مطرح ساختن این سوال که: آیا رفتار سودهای گزارش شده از یک فرایند به خصوص پیروی می کنند اصلاً یک مدل تا چه اندازه ای می تواند سودهای آتی را به خوبی پبش بینی کند؟ دلیل آن است است که پاسخی برای وجود همبستگی سود
شرکت ها در طی زمان بدست آورد. وی اشاره می کند که به دلیلی عدم در اختیار داشتن اطلاعاتی درباره چگونگی توزیع سری سودهای سالانه شرکت های بورس اوراق بهادار تهران از آزمون فرض ناهمبسته بودن تغییرات سود استفاده کرده است در این تصادفی بودن یا غیر تصادفی بودن تغییرات سود را با بهره گرفتن از آزمون دوره ها را به کار برده است در این تحقیق از طریق آزمون میانگین مجذور تفاوت های متوالی تغییرات واریانس سری های سود بدست آمده و نیز تعیین وابستگی آنها از طریق تحلیل کوواریانس تعیین شده است. لازم به ذکر است که محدوده این تحقیق شامل سود ۲ شرکت منتتخب بورس اوراق بهادار تهران و در طی سال های ۱۳۵۱تا ۱۳۷۰ است آقای محمد علی آقایی در نتایج خود اشاره می کند که در محدوده تحقیق میان ارقام سودهای گزارش شده با فواصضل مساوی، همبستگی معناداری مشخص نشده است.
به بیان دیگر ارقام سودهای سال های گذشته نمی تواند مبنای توانمندی برای پیش بینی ارقام سود سالهای آتی به شمار رود.
در تحقیق دیگری کردستانی (۱۳۸۸) ارتباط سود سال های متوالی را مورد توجه قرار داده است. تحقیق وی با هدف بررسی میزان ارتباط سود با منافع آتی سرمایه گذاری در سهام صورت گرفته است.
این تحقیق از اطلاعات سود و جریان نقد مربوط به ۲۶ شرکت منتخب از شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و برای سال های ۷۳-۱۳۶۱ استفاده شده است.
کردستانی به منظور نیل به هدف تحقیق خود، ارتباط بین سود و جریان نقد سال های گذشته را بر روی سود و جریان نقد سال های آتی و از طریق روابط رگرسیونی بررسی کرده است.
پس از برازش انواع روابط فوق الذکر، قضاوت در خصوص معنی داربودن این روابط از طریق معنی دار بودن ضرایب مدل و نیز تشخیص Rr و در وقفه های رامانی ۲ و ۳ و ۴ سال مورد قضاوت قرار گرفته است.
در نتایج مربوط به ارتباط سودهای سالیانه مشخص شده که تنها ۱۱ درصد از شرکت های نمونه دارای ضریب معنی داری برای سود سال های گذشته اند و R2 برای هیچ کدام از شرکت ها و وقفه ها در سطح قابل قبولی قرار ندارد (کمتر از ۳۵ دردصد) به بیان روشن تر در این تحقیق برازش رگرسیونی، عدم ارتباط بین سود سالیانه شرکت ها در سالهای متوالی مورد تایید قرار گرفته است .
غلامزاده (۱۳۷۳) در تحقیق خود با عنوان بررسی رفتار سود حسابداری با بهره گرفتن از سری های زمانی
²باکس - جنکینز² این موضوع را منظر دیگری مورد بررسی قرار داده است. همان گونه که از عنوان تحقیق مشخص است. ²غلامزاده² از سری های زمانی ²باکس ـ جنکینز² برای بررسی رفتار سود حسابداری استفاده کرده است وی ضمن تعریف مفاهیم مختلف سود ویژگی توانایی پیش بینی آن را مورد تاکید قرار داد حد امکان استفاده از سودهای چندین دوره را برای پیش بینی سود آینده واحد تجاری مورد تاکید قرار داده است. وی در تحقیق خود از سری زمانی سود برای ۱۵ شرکت و سه گروه کانی غیر فلزی ـ مواد غذایی و نساجی به استناد اطلاعات دوره زمانی ۳۰ ساله از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۸۰ استفاده نمده اند. در این راستا سری زمانی سود هر شرکت را از طریق تفاضل گیری حساب نموده است و از طریق نمودار تابع خود همبستگی نمونه ای و خود همبستگی جزئی نمونه ای به شناسایی مدل مناسب که توصیف کنند و رفتار سود باشد اقدام نموده است و مدل نهایی خود را برای هر شرکت برازش نمود. پس از انجام بررسی ها و آزمونهای مختلف که بر روی مدل ها انجام داده است (نظیر آزمون معنی دار بودن ضرایب و آزمون نیکویی برازش) در پایان مدل ها را در هر صفت به صورت عرض مقایسه و تحلیل نمود غلامزاده در نتایج تحقیق خود به این مورد اشاره می کند سود شرکت وابسته به زمان بوده و ساختار سود اکثر شرکت ها از شوکهای تصادفی که در دوره های قبل به وقوع پیوسته تشکیل می شود.
به عبارتی اکثراً به صورت میانگین متحرک هستند البته در عین حال به خاطر پایین بودن کیفیت اطلاعات مربوط به سود شرکت های تحت بررسی اذعان می دارد که سودهای گذشته محتوای اطلاعاتی چندانی برای پیش بینی سودهای آینده ندارد و منبع مطمئنی برای تصمیمات محسوب نمی شود.
پیشینه تحقیقات خارجی:
(²فینگر² ۲۰۱۳)[۴۸] در تحقیق خود با عنوان قدرت سود در پیش بینی جریان های وجوه نقد و سود، فایده مندی سود را در پیش بینی منافع آتی سرمایه گذای، سود و جریان های وجوه نقد حاصل از عملیات، آزمون کرده است. بر اساس یافته های این تحقیق، سود متغیری معنی دار در پیش بنی سود برای ۸۸% شرکتهای مورد مطالعه است. همچنین سود به تنهایی همراه با جریان های وجوه نقد، متغیری (متغیرهایی) معنی دار برای پیش بینی جریان های وجوه نقد در ۹۰% از شرکت های نمونه می باشد
(²فیر فیلد² و دیگران ۲۰۱۳)[۴۹]. در تحقیق خود با عنوان تاثیر گزارش اجزای سود بر افزایش توان پیش بینی سود، تلاش نمودند تا اثر گزارش اجزای سود در امر پیش بینی را مورد بررسی و آزمون قرار دهند.
فرضیه اصلی تحقیق آنها به این شرح بود:
«با تفکیک سود به اجزای تعیین شده، می توان پیش بینی بهتری از سود به عمل آورد»

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 32
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 102
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آخرین مطالب

  • ⛔ هشدار!  خسارت برای رعایت نکردن این موارد درباره آرایش
  • ✅ راهنمای جامع و کامل درباره میکاپ
  • ☑️ راهکارهای طلایی درباره آرایش
  • ☑️ تکنیک های اساسی درباره آرایش برای دختران
  • هشدار! نکته هایی که درباره آرایش دخترانه باید به آنها توجه کرد
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه | گفتار سوم:تحلیلی از ماده ۱۰ قانون مدنی – 3 "
  • " فایل های دانشگاهی- طرح پژوهش – 9 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی | قسمت 2 – 8 "
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – گفتار چهارم:اقسام تسلیم – 8 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی – مبحث چهارم: تخلفات گمرکی – 8 "

مجله علمی و آموزشی نواندیش

 جذب پسران نوجوان
 خروج از رابطه مخرب
 اتصال گوگل آنالیتیکس
 سگ سنت برنارد کامل
 طراحی سایت درآمدزا
 درآمد از عکاسی استوک
 اشتباهات مشاوره آنلاین
 خطرات تدریس آنلاین زبان
 بیماریهای تنفسی سگ
 بازاریابی افیلیت درآمدزا
 مدت عاشق شدن دختران
 مشکلات گوارشی گربه
 انتخاب اسم مناسب سگ
 طراحی گرافیک برندها
 برندمنشن افزایش آگاهی
 معیارهای همسر ایده‌آل
 استراتژی قیمت‌گذاری
 طراحی گرافیک هوشمند
 محتوا صوتی روانشناسی
 طراحی گرافیک شرکتی
 بازاریابی محتوای درآمدزا
 نوشتن رپورتاژ پولساز
 بیان نیازهای عاطفی
 بازاریابی آفلاین موثر؟
 درآمد از طراحی هوشمند
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان