ی-استخراج روغن به روش مکانیکی امواج فرا صوت (اولتراسونیک ) :امروزه استفاده از امواج فراصوت با توجه به اثرات مؤثر آن در نگهداری و فرایند مواد غذایی رو به گسترش می باشد. اثرات مکانیکی امواج فراصوت و پدیده کاویتاسیون ایجاد شده در اثر این امواج، سبب افزایش نفوذپذیری حلال به داخل سلولهای گیاهی، افزایش انتقال جرم و بهدنبال آن افزایش بازدهی استخراج در دماهای پایین تر می شود. همچنین روش اولتراسونیک سبب می شود که استخراج روغن در دمای پایینتر و زمان کوتاهتر صورت گیرد بنابراین منجر به کاهش تخریب روغن استخراجی میگردد. (ویکیپدیا).
۱-۳۰-۱۰دستگاه سانتریفیوژ و دکانتر :
در روشهای نوین استحصال روغن ، جداسازی کلیه فازها توسط دستگاههای صنعتی سانترفیوژ و دکانتر صورت میگیرد.در این روش میوه آنقدر له و خرد میشود تا به صورت خمیری نرم در آید، این عملیات توسط آسیاب چکشی، صفحهای، ماشینهای هسته گیر و یا آسیاب تیغهای انجام میشود سپس این خمیر به مدت ۳۰-۶۰ دقیقه مخلوط میشود تا قطعات ریز میوه به صورت توده در آید.بوای روغن میوه هم در این دو مرحله توسط عملکرد آنزیمهای میوه بدست میآید. سپس این خمیرها به درون دکانترهای صنعتی یعنی جایی که فازها از هم جدا میشوند پمپ میشود در این مرحله آب به عنوان تسریع کننده عملیات به خمیر اضافه میشود.دکانتر دستگاه سانتریفیوژ افقی با ظرفیت بسیار بالایی است که به طور متوسط ۳۰۰۰ دور در دقیقه میچرخد. این نیروی عظیم گریز از مرکز ایجاد شده باعث میشود که قسمتهای مختلف میوه بسته به چگالیشان جامد> آب روغن > روغن جداسازی شوند.درون این صافی مخروطی لولهای مارپیچی قرار دارد که با سرعتی کمتر از سرعت دستگاه اصلی میچرخد و این چرخش باعث انتقال مواد جامد به بیرون میشود.روغن جدا شده و مخلوط آب و میوه دوباره به درون دستگاه گریز از مرکز عمودی باز میگردد. این دستگاه با سرعت (۶۰۰۰ RPM) میتواند مقادیر کوچک آب و میوه مانده در روغن را جدا کند.
دکانترهای ۲ و ۲/۵ و ۳ مرحلهای :
با دکانتر روغنی ۳ مرحلهای بخشی از پلی فنول روغنی شسته میشود به خاطر اینکه مقدار بالای آب افزودنی (در مقایسه با روش سنتی)، مقدار بیشتری از آب گیاهی را تولید میکند که نیازمند تصفیه است. دکانتر روغنی ۲ مرحلهای به عنوان تلاشی برای راه حل مسئله ایجاد میشود. بخش خطر آفرین استخراج، قابلیت افزودن مقدار کمتر آب است که منجر به کاهش شستن فنول میشود.
خمیر میوه در ۲ فاز جدا میشود: روغن و تفاله مرطوب. این نوع دکانتر به جای اینکه ۳ خروجی داشته باشد (روغن، آب و مواد جامد) فقط ۲ خروجی دارد. آب به وسیله دکانتر مارپیچی به همراه تفاله تخلیه میشود که منتهج به تفاله مرطوب میشود که نسبت به پروسه صنعتی خیلی سخت تر است. بخش عمدهای از تسهیلات در نظر گرفته شده برای تفاله استخراج شده روغن را نمیتوان استفاده کرد زیرا که هزینههای انرژی خشک کردن تفاله برای استخراج روغن هگزان اغلب منجر به این میشود که پروسه استخراج مقرون به صرفه نباشد. بنابراین در عمل، دو مرحله دکانتر مسئله شکستن فنول را حل میکند ولی بر مدیریت پسماند مشکل ایجاد میکند. با این وجود، این مشکل مدیریت پسماند از طریق گردآوری این تفالههای مرطوب و حمل آن به ظروف مخصوص که معروف به استخراج کننده است نگهداری میشود و این تفالهها را در دمای ۴۵ و ۵۰ درجه سانتی گراد گرم نگه میدارند و میتوانند با تنظیم دکانترهای ۲ مرحلهای بیش از ۲ لیتر روغن از ۱۰۰ کیلو تفاله استخراج کنند.دکانتر روغنی ۲/۵ مرحلهای عبارتست از یک پروسه تطبیقی از ترکیب ۲ دکانتر قبلی. این دکانتر ۲/۵ مرحلهای خمیر میوه را به ۳ مرحله استاندارد تفکیک میکند اما یک نیاز کمی به افزودن آب دارد و خارج کردن آب سبزی کمتر از آن. بنابراین حجم آب بدست آمده از تفاله به استاندارد دکانتر ۳ مرحلهای خیلی نزدیک است و خروجی آب گیاهی نسبتا کم است و مسئله مدریت پسماند را به حداقل میرساند.(ویکیپدیا).
مزایا و معایب :
مزایا :
۱- ماشین آلات و تجهیزات فشرده: تنها یک دکانتر مورد نیاز میباشد.
۲- به طور خودکار و مداوم
۳- نیروی کار کمتری نیاز است
۴- بالاترین درصد استخراج روغن
معایب :
۱- گرانقیمت
۲- به تکنیکهای آزمایشگاهی بیشتری نیاز است
۳- مصرف بالای انرژی
۴- تفاله ممکن است به صورت مرطوب بماند
۵- به خاطر آب افزوده شده، آنتی اکسیدان کاهش مییابد
۶- فرسوده شدن دستگاه از سنگ و شن ریزهها
در روش دیگر برای روغن کشی از میوه های روغنی روش به نام سینولا وجود دارد که برای روغن کشی از میوه های روغنی مانند میوه زیتون کاربرد دارد. که ما به شرح مختصر از این روش می پردازیم :
۱-۳۰-۱۱روش سینولا :
برای استخراج روغن از زیتونها روش سینولا درسال ۱۹۷۲ معرفی شد. در این فرایند ردیفهایی از دیسکها یا بشقابهایی فلزی در خمیر آغشته شد. روغن ترجیحا مرطوب در یک فرایند مداوم به تیغههای فلزی چسبیده و همراه با تراش دادن ماده روغن گرفته میشود. این پایه براساس اختلاف کشش سطحی آب سبزی و روغن به وجود میآید. این رفتارهای فیزیکی متفاوت به روغن زیتون اجازه می دهدتا به پلاک فلزی بچسبد، در حالی که ۲ فاز دیگر پشت سرشان باقی مانده است (یعنی روغن خارج میشود).در روش سینولا چند صد تا پلاک استیلی به طور مداوم در خمیر کار میکند بنابراین روغن زیتون استخراج میشود. در نتیجه این پروسه کاملا موثر نیست و مقدار زیادی از روغنهایی که در خمیر میباشد را باقی میگذارد، در نتیجه خمیر باقیمانده باید در پروسه معین و به روش مدرن، فرآیندگیری شود (دکانتر صنعتی).(ویکیپدیا).
در حال حاضر در صنایع غذایی کشور جداسازی روغن از دانه های روغنی به طو معمول بر اساس استفاده از حلال های نفتی نظیر هگزان به انجام می رسد. از اشکالات بارز این روش باقی ماندن مقدار زیادی مواد فسفری، رنگ و اسید های چرب ازاد می باشد که ضرورت پالایش روغن با روش های دیگر، باعث افزایش هزینه عملیلت در واحد استخراج می شود.هزینه اولیه بالای هگزان و ضایعات ان در طی فرایند و همچنین سمی و آتشگیر بودن آن از دیگر مشکلات اقتصادی و زیستمحیطی است. با توجه به مشکلات پالایش روغن با حلال مایع،نیاز به تحقیق در خصوص روش موثر برای جداسازی در صنایع غذایی کشور احساس می شود.که میتوان مروری گذرا به نحوه استخراج روغن به صورت مکانیکی و استخراج روغن با بهره گرفتن از حلال،و نحوه پالایش روغن ها داشته باشیم.
۱-۳۰-۱۲توضیح نحوه استخراج روغن :
۱-۳۰-۱۲-۱استخراجروغن از دانه های آماده شده روغنی به سه طریق :
۱-پرس هیدرولیک ، ۲-پرس اکسپلر(پرس حلزونی)و ۳- استخراج مستقیم با حلال انجام می شود. امروزه معمولترین روش، استخراج با حلال با بهره گرفتن از حلالn – هگزان است.در مراحل آماده سازی، دانه های روغنی تمیز و تا رطوبت ۱۰ درصد خشک و ترجیحا به مدت ۱۰ روز نگهداری می شوند تا شرایط مناسب برای پوست گیری آسان را به دست آورند. رطوبت۱۰ -۵ /۹ درصد، رطوبت بسیار مناسب برای استخراج روغن با حلال بوده و پرک کردن(فلیک کردن) دانه ها در دمای ۷۹ – ۷۴ درجه سانتیگراد بهتر انجام می گیرد. غلتکهایی که دانه را به صورت پرک در می آورند یک جفت غلتک با سطح صاف و یکنواخت بوده و طوری تنظیم شدهاند کهضخامت پرکها در یک بار عبور دانه ها از بین غلتک ها درحدود۲۵۴ / ۰ میلیمتر (۱ ۰/۰ اینچ) باشد دسگاههای استخراج کننده بزرگ قادر به استفاده از پرکهایی با ضخامت بیشتر هستند، زمان لازم برای استخراج روغن از پرکهای ضخیمتر، بیشتر هستند. پس از پرک کردن، دانه های آماده شده بر روی نقاله های از نوع بسته بهقسمت استخراج روغن منتقل می شوند. به این ترتیب شکستن دانه های پرک شده، حداقل می باشد .(سیدحسین میرنظامی ضیابری ،۱۳۸۸).
۱-۳۰-۱۲-۲استخراج روغن با حلال :
برای استخراج روغن از هسته میوه به دو روش استخراج با حلال ، با بهره گرفتن از سه نوع حلال که عبارتند از : هگزان نرمال ، هپتان نرمال و اتر نفت و روش فرایند مرطوب روغن استحصال شد. بعد از جدا کردن هسته از میوه با تمیز کردن ، جداسازی گوشت میوه از هسته ، شستشوی هسته ، خشک کردن هسته و سپس با خرد کردن هسته به کمک آسیاب ، هسته جهت عملیات استخراج آماده می شود .جهت استخراج روغن از هسته از حلال هایی همچون آب ، الکل ، تتراکلرید کربن ، هگزان ،هپتان ، پترولیوم اتر و ترکیبی از هگزان و هپتان به نسبت یک به یک استفاده می شود ، با مخلوط کردن حلال با هسته پودر شده به نسبت معین ، عملیات استخراج انجام می شود .(سیدحسین میرنظامی ضیابری ،۱۳۸۸).
با تغییر متغیر های قابل کنترل استخراج ، شرایط استخراج تعیین می شود.
۱-۳۰-۱۲-۳متغیرهای قابل کنترل در استخراج عبارتند از :
درجه حرارت ، زمان ، مقدار پودر هسته میوه ، مقدار ونوع حلال مورد استفاده.
۱-۳۰-۱۲-۴روش های استحصال روغن توسط حلال بشرح ذیل می باشد :
۱ – غیر مداوم ۲ – نیمه مداوم ( باطری) ۳ – مداوم ۴ – روش X-M
۱ –روش غیر مداوم :
ساختار اکستراکتور غیر مداوم ، بدین صورت است که از دانه های روغنی به روش غوطه وری روغن استخراج می شود. در چنین حالتی برای تسریع راندمان استخراچ روغن ، احتیاج به همزن بوده و در هرمرحله باید اکستراکتور ازحلال تازه پر شود. پس از خروج میسلا و کنجاله مجددا مراحل استخراج روغن انجام میگیرد.
۲ – روش نیمه مداوم :
در این روش حلال از متداولترین ظروف روغن کشی ، معروف به باطری عبور میکند . تعداد باطری ها اغلب ۶ تا ۱۲عدد می باشد. ساختار هریک از این روغن گیرها شبیه اکستراکتور غیر مداوم می باشد. در مرحله اول اکستراکتور با دانه روغنی پر می شود . برای تسریع مرحله استخراج از مخازنی که در بالای اکستراکتورها قرار دارند استفاده میگردد. پس از بارگیری اکستراکتور ، راه ورود دانه روغنی بسته می شود. سپس حلال از بالا بداخل اکستراکتور پمپاژ شده ، پس از اینکه اکستراکتور از حلال پرشد ، با همز دن مقدار کمی روغن استخراج می شود. سپس میسلا وارد اکستراکتور دوم شده ، در آخرین اکستراکتور که حلال سرشار از روغن است میسلا را از اکستراکتور خارج می کنند. میسلا باید حاوی ۳۵ درصد روغن باشد.
۳ - روش مداوم :
در اکستراکتورهای مداوم ، استخراج روغن از دانه های روغن به روش پرکولاسیون بوده یعنی حلال برخلاف جهت پولک روغنی حرکت میکند.اصول ساخت اکستراکتورهای مداوم عبارتند از :
اکستراکتور بولمن - اکستراکتورروتوسل - اکستراکتور مداوم ایمرسون - اکستراکتورهای مرکب
۴ – روش X.M :
دراین روش برخلاف ۳روش قبلی که از سبوس استفاده می شد از کل دانه بعنوان ماده اولیه استفاده می شود. در این روش جدا سازی تحت شرایط خاصی انجام و پس از این مرحله با بهره گرفتن از اسپری، روغن دانه روغنی پس از چند ساعت در این حالت نگهداری می نمایند. مرحله ی بعدی عملیات آسیاب یا تبدیل می باشد. روغن حاصله از این سیستم دارای کیفیتی بسیار مطلوب ومیوه روغن کشی شده دارای رنگی روشن ، طعمی ملایم و عطری مطبوع بوده و نیازی به پایدار کردن ندارد . این روش دارای ضایعات کم ، اما راندمان استحصال روغن پائین و هزینه سنگین از مزایا و معایب این روش است .(سیدحسین میرنظامی ضیابری ،۱۳۸۸).
که میزان استخراج روغن با حلال نسبت به فرایند مرطوب به طور معنی داری بیشتر و مناسبترین حلال هپتان نرمال است. که طبق نتایج آزمایشات گذشته این نکته اثبات شده است.
۱-۳۰-۱۳ در روش دیگر برای روغن کشی از میوه ها شیوه زیر گزارش شده است :
در عمل استخراج با حلال، ماده حاوی روغن در هگزان خیسانده شده و به این ترتیب روغن در حلال حل و پس از تبخیر حلال روغن خام حاصل برای فرآوری آماده است. انواع اصلی دستگاه های استخراج روغن با حلال تجارتی که مصرف گسترده دارند از نوع نفوذی یا غوطه وری هستند و برای استخراج روغن دانه های روغنی همچون سویا نوع اول کفایت بیشتری دارد.استخراج کننده های نوع نفوذی که در سرتاسر جهان مصرف گسترده دارند، برای کارخانجاتی با ظرفیت زیاد که فضای موجود محدود است بسیار مناسب اند. در این تجهیزات حلال توسط پمپ بر روی بستری از دانه ها ی فلیک شده ریخته، در بین بستر نفوذ کرده و از بین یک صفحهسوراخدار یا صافی در ته دستگاه خارج می شود.انواع سبدی این دستگاه که دارای حرکت دورانی یا ثابت هستند شامل یک بدنه استوانه ای عمودی که در داخل آن سبدها یا سلولهای در حال چرخش یا ثابت، در حول یک شفت مرکزی قرار دارند.انواع سبدی زنجیره ای مشابه استخراج کننده های نفوذی بوده و سبد های مجزا که ته آنها ثابت و سوراخدار است برای حمل فلیک های دانه و استخراج روغن به کار می رود. در این تجهیزات از هر دو جریان هم سو یا مخالف جهت حلال با ماده روغن کشی، استفاده می شود و نوع افقی بیشتر از نوع عمودی معمول است. استخراج کننده های نواری مشبک نیز ساخته و مورد استفاده قرار گرفته اند(ساخت شرکت دو اسمت، لورژی غیره). استخراج کننده های ساخت کراون بر اساس ترکیبی از نوع نفوذی و غوطه وری می باشد. استفاده از سیستم صافی خلا سبب تسریع در عمل صاف کردن در استخراج کننده های نوع نفوذی شده است.باقیمانده روغنکشی پس از خارج شدن از دستگاه استخراج در حدود ۳۵ درصد هگزان ۸ – ۷ درصد آب و ۱ – ۵ /۰ درصد روغن داشته و برای تبخیر حلال و خشک کردن به دستگاه حلال زدایی- خشک کن-T )ِِِِِ (Dانتقال می یابد.مخلوط حلال و روغن، صاف شده و سپس برای تبخیر حلال به قسمت حلال زدایی تغذیه می شود. تبخیر حلال از روغن در حرارت بالا انجام می شود که می تواند برای کیفیت روغن خام مخرب باشد. عمل حلال زدایی باید به طریقی انجام شود که مانع از اکسیداسیون روغن و خارج شدن توکوفرولها (مواد ضد اکسیداسیون طبیعی روغن) شده و همچنین از تشکیل یا ثابت شدن رنگ جلوگیری نماید. معمولا دستگاه های تبخیر کننده حلال از نوع دو مرحله ای بوده و از بخار بهمزن کم فشار استفاده می شود. در تبخیر کننده مرحله اول مخلوط حلال – روغن (۳۰ -۲۰ درصد روغن) در فشار معمولی هوا تبخیر و غلظت روغن به حدود ۷۰ – ۶۵ درصد می رسد.(رضافرهمند،۱۳۹۱).
درتبخیرکنندهمرحلهدومتوسطبخاربافشار۲۰ – ۱۰Psigتحتفشارمعمولیهواروغنتاغلظت ۹۵ – ۹۰ درصدتغلیظوسپسدرتبخیرکنندهنهاییتحتخلا،غلظتروغنبهحدود ۹۸ درصدمیرسد.برایجلوگیریازاکسیداسیون،بخاربایدعاریازاکسیژنباشد. نهایتاروغنباغلظتیدرحدود ۸ / ۹۹ درصدیابیشترازقسمتحلالزداییبهتانکذخیرهانتقالمییابد. روغناستخراجشدهدردستگاههایجدیداستخراجباحلال،دارایمقدارکمیرطوبتوموادفرار(برابر ۱۵ /۰ درصدیاکمتر) بودهوافتهگزانبهطورمتوسطدرحدود ۲۸۰ گرمبهازایهرتندانهروغنیفرایندشدهاست.چوننحوهحلالزداییتاثیرزیادیبرکیفیتروغنخامدارد،تبخیر مخلوطحلال،روغنبایددرپایینتریندرجهحرارتممکنوکوتاهترینزماننگهداریانجامشود.درجهحرارتدرهنگامتبخیرحلالنبایداز ۱۱۰ درجهسانتیگرادتجاوزنماید. دستگاههایاستخراجباحلالبایدمجهزبهقسمتخنککنروغنبودهوروغنخامکهدمایآندرهنگامغروبازتبخیرکنندهدرحدود ۴ /۱۰۴ – ۳ / ۹۳ درجهسانتیگراداستدرقسمتخشککن- خنککندستگاهبهدمایحداکثر ۶ /۶۵ درجهسانتیگرادرساندهمیشود .(ویکیپدیا).
۱-۳۰-۱۳-۱روغن کشی به روش پرس سرد-استخراج سرد :
باد ما را با خود خواهد برد
«تولدی دیگر _ باد ما را با خود خواهد برد»
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
«تولدی دیگر _ هدیه»
«که گویی «واو» مصراع سوم، «واو» ی است خاصّ «فروغ» که میتوان آن را به «واو» تأکید تعبیر کرد؛ به معنای باور کنید: (باور کنید که از نهایت شب حرف میزنم) و آیا این همان «واو» حافظ بزرگ نیست :
دفتر دانش ما جمله بشوئید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
«واو» قطعیت یا تأکید یا… به این معنی که : به راستی فلک را دیدم… باور کنید که جهان را تجربه کردم … از من جهاندیده این حقیقت را بشنوید و… ؟ » (حقوقی، ۱۳۸۷ : ۵۲).
امتیاز شعر فروغ در واقعگرائی زنده و یا روح اوست. شعار نمیدهد، کلیگوئی نمیکند و به جای تفسیر، میگذارد تا خود شعر پیامش را برساند. (م. آزاد، ۱۳۷۶ : ۲۸۲)
۲-۲-۲- نگرشی بر شعر نو :
اکنون زمان آن رسیده است که به مطالعه و دقت در شعری که امروز تحت عنوان «شعر نو» مطرح است، و در واقع تنها شکل اصیل و صادق در زمان ما میباشد، بپردازیم و توانائیها و شایستگیهایش را پرورش دهیم و بر ضعفهایش انگشت بگذاریم.
تنها در هم شکستن و یا کنار گذاشتن اوزان عروضی کافی نیست. آنچه که در مرحلۀ اول در یک اثر هنری به چشم میخورد، محتوی و مضمون آن است. شاعر تنها آموخته است که از درد سخن بگوید، گویی آنچه که از درد تهی باشد شعر نیست. محتوای شعر امروز، از یک عمق هوشیارانه تهی است. شعر ما به مقداری کلمات تازه احتیاج دارد و باید جسارت گنجانیدن آنها را در خود پیدا کند. کما اینکه فروغ، جرأت گفتنش را داشت.
همانگونه که فروغ در مصاحبهای[۱] گفت: «به نظر من یک شاعر امروزی باید این شجاعت را داشته باشد که هر چقدر میتواند، هر چقدر که لازم دارد، احتیاج دارد، کلمۀ تازه وارد شعرش کند. البته این کار را میکنند، من دیدهام توی شعرهایی که بعضی جوانها میگویند، راستی رفتهاند طرف بعضی مسائل تازه، اما این کلمات هنوز آنقدر توی شعرشان جا نگرفته، علتش هم این است که آنها واقعاً در برابر این مسائل که خواستهاند مطرح کنند، آنقدر باز نبودهاند،…
۲– ۳- فروغ و رابطۀ او با شعر نیما و دیگر شاعران :
فروغ در مصاحبهای با محمود آزاد در مورد آشناییاش با نیما میگوید : «من نیما را خیلی دیر شناختم و شاید به معنی دیگر، خیلی به موقع. یعنی بعد از همۀ تجربهها و… با شعرای بعد از نیما خیلی زودترآشنا شدم. مثلاً با شاملو و اخوان و نمیدانم… در چهارده سالگی مهدی حمیدی و در بیست سالگی، سایه و مشیری شعرای ایدهآل من بودند. در همین دوره بود که لاهوتی و گلچین گیلانی را هم کشف کردم و این کشف مرا متوجه تفاوتی کرد؛ متوجه مسائلی تازه که بعداً شاملو در ذهن من به آنها شکل داد و بعدها، نیما عقیده و سلیقۀ تقریباً قطعی مرا راجع به شعر ساخت و یک جور قطعیتی به آن داد. نیما برای من آغازی بود. نیما شاعری بود که من در شعرش برای اولین بار یک فضای فکری دیدم و یک جور کمال انسانی، مثل حافظ… ولی بیشترین اثری که نیما در من گذاشت، در جهت زبان و فرمهای شعریاش بود. من نمیتوانم بگویم چطور و در چه زمینهای تحت تأثیر نیما هستم، و یا نیستم. دقت در این مورد کار دیگران است. ولی میتوانم بگویم که مطمئناً از لحاظ فرمهای شعری و زبان، از دریافتهای اوست که دارم استفاده میکنم؛ ولی از جهت دیگر – یعنی داشتن فضای فکری خاص و آنچه که در واقع جان شعر است – میتوانم بگویم از او یاد گرفتم که چطور نگاه کنم، یعنی او وسعت یک نگاه را برای من ترسیم کرد. ریشه یک چیز است فقط آنچه که میروید متفاوت است، چون آدمها متفاوت هستند. من به علت خصوصیات روحی و اخلاقی خودم – و مثلاً خصوصیت زن بودنم – طبیعتاً مسائل را به شکل دیگری میبینیم. من میخواهم نگاه او را داشته باشم، اما در پنجرۀ خودم نشسته باشم؛ و فکر میکنم تفاوت از همین جا به وجود میآید. من هیچ وقت مقلّد نبودهام.
به هر حال نیما برای من مرحلهای بود از زندگی شعری. اگر شعر من تغییری کرده – تغییر که نه – نیما چشم مرا باز کرد و گفت ببین، اما دیدن را خودم یاد گرفتم.»
فروغ میگوید :«کلمهها را وارد کردم. به من چه که این کلمه هنوز شاعرانه نشده است، جان که دارد، شاعرانهاش میکنیم ! کلمهها که وارد شدند. در نتیجه احتیاج به تغییر و دستکاری در وزنها پیش آمد. اگر این احتیاج طبیعتاً پیش نمیآمد، تأثیر نیما نمیتوانست کاری بکند. او راهنمای من بود، اما من سازندۀ خودم بودم.»
«چرا نگاه نکردم» و عبارات و جملات استفهامی حسرتآمیزی نظیر آن، ناظر به دوره اول شاعری «فروغ» و پیش از «تولدی دیگر» اوست و در حقیقت وقتی به ذهن و زبان اومی آید که از مرز دوران نوجوانی، از ۱۴ تا ۲۰ سالگی خود با شعر شاعران رمانتیک آن زمان گذشتهاست.
و در آستان مقطعی است که مرز آشنایی با شعر شاملو و نیماست. آن که ذهن شاعر را رفته رفته شکل میدهد و اینکه عقیده و سلیقه نهایی او را اندک اندک قطعیت میبخشد و بهتدریج، شاعر را به اصل انتخاب راهبر میشود و بدیهی است که لازمه هر انتخاب، دیدی و پنجرهای است که بی این هر دو فضایی برای تماشا وجود نخواهد داشت. فضایی ویژه، که تنها در مقابل استعداد و آمادگی نیروی حرکت شاعر به طرف شعر اوست که عینیّت مییابد و این امر از نظر «فروغ» جز حاصل عبور از راه های تجربی «شاملو» و نگاه های ویژه «نیما» نیست. نیمائی که شعرش چراغ راه او میشود و او با همین چراغ است که به راه میافتد و از کوچه پس کوچههایی تجربی شاعرانه خود میگذرد تا سرانجام پنجره ویژه خود را کشف میکند.
پنجرهای که دورنمای آن، زادگاه تولد دیگر اوست و در همین فضاست که شاعر میروید و میبالد و «فروغ» ی دیگر میشود و در کنار همین پنجره است که احساس میکند به روئیدن و بالیدن و ریشه دواندنی دیگر احتیاج دارد. و اینگونه است که مضطرب و شتابناک از میدانهای حواس خود با بالهای استعداد فطری خود در فضای مصور و مقصور آن دورنما فرو میرود و فرا میخیزد.
و به تدریج یا ریشههای سست امّا جاذب ذهنیت گذشته خود را از بن میکَنَد یا احساسات غریزی و فردی خویش را تازیانه تفکّر و تخیّل خویش راهبری میکند و خودش اینچنین میگوید: «… من احتیاج داشتم که در خودم رشد کنم و این رشد زمینه میخواست و میخواهد. با قرصهای ویتامین نمیشود یک مرتبه قد کشید… من هنوز ساخته نشدهبودم. زبان و شکل خودم را و دنیای فکر خودم را پیدا نکردهبودم. توی محیط کوچک و تنگی بودم که اسمش را میگذاریم زندگی خانوادگی… «دیوار» و «عصیان» در واقع دست و پا زدنی است مأیوسانه در دو مرحله زندگی.آخرین نفس زدنهای پیش از یک نوع رهایی است. آدم به مرحله تفکر میرسد. درجوانی احساسات، ریشههای سستی دارند. فقط جذبهشان بیشتر است. اگر بعداً بهوسیله فکر رهبری نشوند یا نتیجه تفکر نباشد خشک میشوند و تمام میشوند» (مجله آرش، ش ۱، گفت و شنود با فروغ :۴۷)
و سرانجام به مرحلهای میرسد که مرحلۀ آگاهی از کار هنری است. آگاهی به اینکه صرف بیان احساسات غریزی یک کار هنری نمیتواند بود. هنرمند وقتی هنرمند است که نسبت به خود و جهان خود صاحبنظر شود و به تدریج چهرۀ متفکر خود را در آئینۀ آثار خویش به نمایش گذارد. چنانکه او به نمایش گذاشت. آینهای که در آن حسها و دریافتهای او در گذر از شیوههای بیانی وی، نیمرخ اول چهرۀ او را به تدریج بیرنگ و به شکل نیمرخ دوم چهرۀ او در میآورد و سرانجام در زبان و ساخت «ایمان بیاوریم» چهرۀ تمام رخ و کامل او را نشان میدهد.
«فروغ» در مورد الگو گرفتن از «نیما» این چنین بیان میکند که: «… نیما شاعری بود که من در شعرش برای اولین بار یک فضای فکری دیدم و یک جور کمال انسانی مثل حافظ. من که خواننده بودم حس کردم که با یک آدم طرف هستم نه یک مشت احساسات سطحی و حرفهای مبتذل روزانه… من از نیما یاد گرفتم که چطور نگاه کنم. یعنی او وسعت یک نگاه را برای من ترسیم کرد…ریشه یک چیز است. فقط آنچه میروید متفاوت است. چون آدمها متفاوت هستند. من به علت خصوصیات روحی و اخلاقی خودم – و مثلاً خصوصیت زن بودنم – طبیعتاً مسائل را به شکل دیگر میبینم. من میخواهم نگاه او را داشته باشم اما در پنجرۀ خودم نشسته باشم…» (مجله آرش، ش ۱، گفت و شنود با فروغ : ۴۶ – ۴۵)
نگاه فروغ همچون آهن ربائی است که وقتی در انبوه مصالح پراکندۀ کلام فرو رفت، همۀ کلمات دال واشیاء مدلول، اعم از شاعرانه یا غیرشاعرانه، بیگانه یا آشنا، زشت یا زیبا را با نیروی خیال خود به خود میگیرد و در مدار شعر خود به چرخش میآورد. همین چرخش کلمات در خطوط شعر اوست که وزنهای تند و شتابناک شاعری را که خود شتابنده ترین و عجول ترین حرکتهای ذهنی را دارد و در لحظات این شتاب به چیزی که نمیاندیشد، همان کنترل و رعایت دقیق اوزان عروضی نیمائی است، در بستر خود میکشد و به پیش میبرد. و به این ترتیب «فروغ»ی که در سه کتاب اول، از استفادۀ انواع بحور گوناگون غافل نشده است. حتی از بکار گرفتن وزن «افسانه» (= فاعلاتن فعولن فعولن) در شعرهای «رؤیا» و «خانۀ متروک» و وزن کم استعمال «فاعلات و فاعلاتُ فاعلات» در شعر «نغمۀ درد» یا وزن «مفاعلن مفاعلن مفعالن» در شعر «قهر» و حتی بحر متقارب شاهنامه در شعر «موج» و…
فروغ در دو کتاب دورۀ دوم شاعری خود از میان «تولدی دیگر» تا پایان «ایمان بیاوریم» بخصوص در درخشانترین اشعار این دو مجموعه، این تنها سه بحر تند «رمل مجنون» و «مجتث» و «مضارع» است که به اعتبار حرکت سریع ذهن و حالت شدید نگران و مضطرب و شتابناک و در گذر از زبان گفتار و تخاطب او، مجموع کلمات و ترکیبات گوناگون شعر او را در ریسمان کشیدۀ کشوار خود به بند میکشد. کلمات و ترکیباتی که گاه در خط مستقیم وزن «نیمایی» حرکت میکنند و گاه از خط خارج میشوند و گاه نیز در دو یا سه وزن آمیخته جریان مییابند و در عین حال همین چرخش پیشروندۀ واژهها در زبان خاص تخاطب و گفتاری اوست که زبان شعر او را از مدار از پیش معلوم زبان ادب خارج میکند و با حرکت سریع زنجیری واژههای طبیعی خود، قوالب افاعیل عروضی را میشکند و به ناگزیر کلماتی را که در این مسیر نمیگنجد و جا نمیافتند، به خود میگیرد و در خود میآویزد و همچون گرههایی چند از ریسمان اوزان شعر خود میگذارند و سرانجام از مجموع زبان گفتار و وزن آزاد نیمائی در شیوههای بیانی خاص، چهرۀ زبان مختص و مشخص خود را نشان میدهد. فروغ، جمله را به سادهترین شکلی که در مغزش ساخته میشود به روی کاغذ میآورد. (حقوقی، ۱۳۸۷ : ۴۳ – ۳۰)
وزن متوسع نیمائی به شاعر امکان میدهد که موضوعی داستانوار را به شکل روایی بیان کند و در بیان موضوع، دست به فضاسازی بزند-تجربهای که م.امید به کمال رساند- اثر زبان و بیان اخوان بر شعر «رؤیا» آشکار است. تکرارها و برگشتهای مناسب برای به هم پیوستن صحنه از شگردهای شعر روائی نیمائی است؛ و همین شگردهاست که خواننده را جذب میکند.
«رؤیا» گواه تجربه کاری فروغ در قلمروهای تازه شعر امروز است، اما پیداست که تا دستیابی به زبانی و بیانی مستقل، راهی دراز در پیش دارد. زبان این شعر، زبانی است فاخر، با ترکیبهای وصفی تازه:
بیگمان روزی ز راهی دور
میرسد شهزادهای مغرور
میخورد بر سنگفرش کوچههای شهر
ضربه سمّ ستور بادپیمایش
میدرخشد شعله خورشید
برفراز تاج زیبایش
« دیوار- رؤیا»
(م.آزاد، ۱۳۷۶ :۱۱۴)
فروغ فرخزاد توانست کلماتی نظیر « اضطراب»، «عبث» ، «حریق» و «انبساط»- که کلمات نیمایی بود و داشت فراموش میشد- به سادگی و زیبایی و حتی روانی به کارشان برد.
۲–۳–۱- تأثیر پذیری فروغ از ادیت سیتول :
«شعر «فروغ» شعری است کمتر تأثیر پذیر و بیشتر تأثیرگذار. تأثیر پذیری که بیشتر از نظر محتواست و از دو طریق توجیه میشود. یکی تأثیر اکتسابی به اعتبار مطالعۀ تورات و دیگر تأثیر تجربی به علت توجه به سینما. بویژه پس از تجربه در جذامخانههای تبریز و مشهد که زمینۀ ذهنی مساعد ناشی از مطالعۀ تورات موجب میشود که با تمام وجود، حقیقت جاری در جذامخانه را احساس کند و هم این احساس، بیش از پیش، مفاهیم نگرانی و اضطراب و وحشت و مسخ و زوال را در اعماق وجود او تعیّن بخشد و در نهایت، او را به سرایش شعرهای پیامبرانهای همچون «آیههای زمینی» وا دارد. قطعهای که هر چند با توجه به ارزشهای مختلف یک شعر از اشعار ساختمند او نمیتواند بود، ولی شعری است که چه از نظر محتوا و چه از لحاظ شیوۀ بیان، به بیان مفاهیم توراتی بسیار نزدیک میشود. همچنانکه شعرهای «تسبیح خوانی گل سرخ» و «سه شعر عصر اتم» «ادیت سیتول» هم. چرا که وقتی خاستگاه دو شعر از دو شاعره از یک منبع بود، دیگر نمیتوان از تأثیر یکی بر دیگری سخن گفت. ولو اینکه در بندهایی نیز شباهتهایی دیده شود» (حقوقی، ۱۳۸۷ : ۴۴).
گل سرخ که زخمهای مسیح بود سرخ است
و به سوی نور فریاد میزند
ببین چگونه بر ریشۀ خویشتنم ایستادهام…
«ادیت سیتول – تسبیح خوانی گل سرخ»
آه ای صدای زندانی
آیا شکوه یأس تو هرگز
از هیچ سوی این شب منفور
نقبی بسوی نور نخواهد زد؟
«تولدی دیگر – آیههای زمینی»
افزایش آگاهی سیاست گذاران آموزشی از عوامل رفتارقلدری، جهت اتخاذ روش های مقابله با رفتار قلدری در مدارس.
۱-۴-اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی
مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود و عزت نفس در دانش آموزان دختر و پسر قلدر و عادی
۱-۴-۲- اهداف جزئی
مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود در دانش آموزان پسر قلدر و عادی
مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود در دانش آموزان دختر قلدر و عادی
مقایسه طرازهای تحولی ادراک خود در دانش آموزان دختر و پسر قلدر
مقایسه عزت نفس در دانش آموزان پسر قلدر و عادی
مقایسه عزت نفس در دانش آموزان دختر قلدر و عادی
مقایسه عزت نفس در دانش آموزان دختر و پسر قلدر
۱-۵- فرضیه های پژوهش
بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان قلدر و عادی تفاوت وجود دارد.
بین عزت نفس دانش آموزان قلدر و عادی تفاوت وجود دارد.
۱-۶- سوالات پژوهشی
آیا بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان پسر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان دختر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین طرازهای تحولی ادراک خود دانش آموزان دختر و پسر قلدر تفاوت وجود دارد؟
آیا بین عزت نفس دانش آموزان پسر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین عزت نفس دانش آموزان دختر قلدر و عادی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر قلدر تفاوت وجود دارد؟
۱-۷- متغیرهای پژوهش
۱-۷-۱- متغییر مستقل:
سطوح تحولی ادراک خود ۲) عزت نفس
۱-۷-۲- متغییر وابسته:
شاخصهای رفتار قلدری دانش آموزان
۱-۷-۳- متغییر کنترل:
در این پژوهش مقطع تحصیلی وسن به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شده است تا بدین صورت تاثیر این عوامل در متغیر مستقل کنترل شود.
نمونه از بین دانش آموزان مقطع تحصیلی راهنمایی و بین سنین ۱۲-۱۵ سال انتخاب شدند.
۱-۸- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغییرهای پژوهش
۱-۸-۱- تعریف مفهومی ادراک خود: افکار و نگرش های هر فرد نسبت به خود یک نظام مفهومی را تشکیل می هد که « ادراک خود » نامیده می شود (محسنی، ۱۳۷۵).
۱-۸-۲- تعریف عملیاتی ادراک خود: نمرات بدست آمده از مصاحبه بالینی ادراک خود دیمون و هارت[۱۶] می باشد. این مصاحبه شامل هفت بخش اصلی است که چهار بخش آن به بررسی جنبه های «خود به گونه موضوع» و سه بخش آن به مطالعه ابعاد «خود به گونه فاعل » اختصاص دارد.
۱-۸-۳- تعریف مفهومی عزت نفس: عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسات، عواطف و تجربیات مان در طول زندگی ناشی می شود. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه ای که از خویش داریم باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، و یا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم(کلمز، کلارک و رینولدوبین، ۱۳۷۳).
۱-۸-۴- تعریف عملیاتی عزت نفس: در پژوهش حاضر عزت نفس مفهومی است که بوسیله آزمون ۵۸ ماده ای کوپر اسمیت سنجیده می شود. که ۵۰ ماده آن ۴ خرده مقیاس عزت نفس (فردی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی) را اندازه گیری می کند.
۱-۸-۵- تعریف مفهومی قلدری: قلدری عبارت است از یک فعالیت منفی و اغلب همراه با پرخاشگری و یا فعالیت هایی که توسط یک فرد یا گروهی از افراد بر علیه فرد یا افراد دیگر در یک دورهی زمانی صورت می گیرد.این امر تعدی و سوء استفاده می باشد و با توجه به یک عدم تعادل قدرت صورت می گیرد (راس و موندا[۱۷]، ۲۰۱۱).
۱-۸-۶- تعریف عملیاتی قلدری: عبارت است از نمراتی است که دانش آموزان در پرسشنامه قلدری الویوس[۱۸] بدست می آورند. علاوه برآن، قلدری در این تحقیق بر اساس نظر معلمان در خصوص میزان شاخص های قلدری دانشآموزان موررد سنجش قرار میگیرد.
۱-۸-۶-۱- شاخصهای رفتار قلدری
قلدری کلامی : مسخره کردن، صدا کردن افراد با نام و القاب زشت و نامناسب و آزار دهنده، متلک گفتن
قلدری روانی : به طور کامل نادیده گرفتن یا بیرون انداختن از گروه دوستان، محروم کردن از گروه دوستان و یا محروم کردن از اهداف، طعنه زدن به افراد از منظر جنسی و نژادی، علاقه به متمرکز کردن توجه اطرافیان به خود، شایعهپراکنی و سعی در متنفر کردن دیگران از شخص
قلدری جسمانی: ضربه زدن، لگد زدن و هل دادن ، حبس کردن در مکانهای بسته، آسیب زدن به دارایی و گرفتن پول اشخاص و مجبور کردن کسی برای انجام دادن کاری در برابر خود
در صورتی موارد ذکر شده به عنوان رفتار قلدری شناخته میشود که:
به قصد مزاحمت و آسیب رسانی ایجاد شود.
بارها و بارها تکرار شود.
در میان افرادی صورت میگیرد که درمیانشان عدم تعادل قدرت وجود دارد.
همانطور که قبلا گفته شد سه مورد بالا است که رفتار قلدری را از رفتار پرخاشگری جدا میکند.
فصـل دوم:
ادبیـات و پیشـینه پژوهش
۲-۱- پیش درآمد
قلدری سوء استفاده از قدرت است، پدیده ای است تکراری که در آن قوی ترها به ضعیف ترها غلبه می کنند. قلدران مدرسه بچه هایی را که نمی توانند از خود دفاع کنند مکررا مورد طعنه، ناسزا، آزار، تهدید و تمسخر قرار می دهند. قلدری یک رویداد منفرد مانند مسخره کردن نمی باشد، بلکه استفاده از قدرت و نیرو روی فرد دیگر است (آلن، ۲۰۰۶).
رفتارهای قلدری با توجه به تاثیرات منفی که بر روی قربانیان و حتی ناظران آن می گذارد یک مشکل حادی در مدارس بشمار می آید که نیاز به بررسی و توجه بیشتری دارد. در این پژوهش تمرکز بیشتر بر روی علل فردی بویژه ادراک خود و عزت نفس افراد درگیر در قلدری بوده است.
در این فصل ابتدا به مباحثی در رابطه با قلدری پرداخته ایم. سپس مبانی نظری در زمینه قلدری مطرح شده و با توجه به اینکه قلدری در واقع زیرمجموعه پرخاشگری می باشد به مبانی نظری پرخاشگری نیز اشاره ای شده است. بخش دیگری از این بخش به مبانی نظری ادراک خود و عزت نفس اختصاص یافته است.در انتهای فصل نیز پیشینه تجربی پژوهش مطرح گردیده و در آن مطالعات انجام گرفته درباره ادراک خود و عزت نفس افراد درگیر در قلدری معرفی شده اند.
۲-۲- مفهوم قلدری:
قلدری شکل مفرط پرخاشگری بین همسالان است که در آن یک یا چند دانش آموز تعمدا و بطور مکرر، یک یا چند همسال آسیب پذیر خود را تهدید می کنند یا به آنها آسیب می رسانند و با انجام این کار احساس قدرت می نمایند (الویوس، ۱۹۹۳).
در تعریفی که به طور گسترده از قلدری شده است سه ویژگی برجسته در رفتار قلدری شناسایی شده است: اقدامات منفی، تکرار، و عدم توازن قدرت. در واقع قلدری یک عمل یک جانبه است. درتحقیقی که از معلمان در مورد تعاریف قلدری به عمل آمده بود، اکثر معلمان اظهار داشتند که قلدری شامل اذیت و آزار های جسمی، کلامی و طرد اجتماعی است که این از ویژگی های آسیب عمدی و عدم تعادل قدرت است (چنگ و چن و هو[۱۹]، ۲۰۱۱).
آمارهای جهانی حاکی از آن است که اولین شرط جذب درآمد حاصل از گردشگری در اقتصاد یک کشور، امنیت آن کشور است. این امنیت را نمی توان در دو بعد سیاسی و اجتماعی پیجویی کرد. جنگ، درگیری با همسایگان، ناآرامیهای خشن حاصل از رقابتهای سیاسی و آدمکشی، ناآرامیهای سیاسی حاصل از برخوردهای فردی، اغتشاشهای ناشی از اعتصاب نیروی کار، هرج و مرج حاصل از بیالتزامی شهروندان به رعایت قوانین و مقررات، بینظمی دستگاههای خدماتی، دولتی و … طیف گسترده فقدان امنیت کافی برای توسعه گردشگری را تشکیل می دهند .
عدم وجود استانداردهای کیفی، علاوه بر عدم وجود کارگزارانی که قادر به تکلم به یک زبان بین المللی دیگر سوای زبان ملی باشند، موانع بزرگ توفیق کشور در رقابت، محسوب میشوند. بایستی اذعان نمود که اهمیت کیفیت و لزوم توجه به کارکردهای آن نزد مسئولان امور گردشگری ایران و سایر سازمانهای گردشگری شبهدولتی/ خصوصی شناخته شده نیست و توجه کافی به این مهم نمی شود .
از دیگر عوامل مهم در عدم کیفیت خدمات ارائه شده در ایران، عدم آشنایی عمیق با مفاهیم خدماتی، پایین بودن سطح دانش و مهارت های فردی در مراکز ارادهدهنده خدمات به گردشگری میباشد .
منظور از تأسیسات گردشگری، مجموعه امکاناتی هستند که از هنگام ورود یک گردشگر تا زمان خروج وی از کشور توسط بخش خصوصی، دولتی و عمومی به ارائه خدمات اقامتی و پذیرایی به وی میپردازند. تأسیسات گردشگری شامل هتلها، مهمانسراهای گردشگری، متلها، مسافرخانهها، مهمانپذیرها، زائرسراها، دهکدههای ساحلی و… میباشد و منظور از تسهیلات گردشگری، مجموعه فعالیتها و اقداماتی است که از هنگام ورود یک گردشگر تا زمان خروج وی از کشور توسط کلیه سازمانها، شرکتها و مؤسسات عمومی دولتی و خصوصی جهت سهولت بخشیدن به سفر وی صورت میپذیرد. تسهیلات گردشگری شامل تسهیلات ورزشی، تسهیلات فرهنگی ـ تفریحی، تسهیلات میزبانی، تسهیلات خرید، تسهیلات و خدمات اداری از جمله آژانسها و دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری، نیروی انتظامی، پست، گمرک، بانک، تسهیلات پذیرایی بین راهی، تسهیلات برگزاری سمینارها و همایشها و… میباشند .
نارساییهای موجود در روابط انسانی تأسیسات اقامتی و پذیرایی، عمدتاً ناشی از بیکفایتی مدیران و کارکنان است. عدم کارایی و اثربخشی و در نتیجه بهرهوری پایین مدیران تأسیسات اقامتی و پذیرایی را باید در اغلب موارد ناشی از عدم تمایل سرمایه گذاران ایرانی به استفاده از افراد متخصص و تحصیلکرده جهت اداره هتل نسبت داد. مالکین هتلها ترجیح می دهند که یا خود رأساً به اداره هتل بپردازند و یا یکی از اعضای خانوده خود را به مدیریت هتل بگمارند. این نقیصه با توجه به تفاوت مالکیت و مدیریت برای سرمایه گذاران و اعطای تسهیلات بانکی با شرایط بسیار سهل به هتلداران حرفهای جوان تا حدودی برطرف میگردد. در بعضی موارد نارسایی مدیریت از عدم سودآوری کافی ناشی می شود. این موارد عمدتآً به واسطه کوتاهی فصل رونق تأسیسات اقامتی که نرخ اشغال پایین را به همراه می آورد و یا عدم هماهنگی بین مراجع تأسیسات اقامتی و ظرفیت پذیرش رخ میدهد .
از جهت نیروی انسانی به استناد استانداردهای بین المللی باید بیشترین سهم کارکنان در بخشهای رستوران، آشپزخانه، خانهداری و لباسشویی که به طور مستقیم به ارائه خدمات اقامتی و پذیرایی میهمانان میپردازند، متمرکز شود. لیکن در ایران انباشت نیروی انسانی در بخشهای مدیریتی، مالی و اداری که خدمات مستقیم ارائه نمیدهند، جمع شده است، شایسته تأمل است. ضرورت تغییر سریع، منظم و کارامد در توزیع نسبی کارکنان تأسیسات اقامتی را مطابق با استانداردهای بین المللی مطلوب نمایان میسازد. بیلیاقتی کارکنان و آموزش ناقص و ضعیف پرسنل اقامتی و پذیرایی در همه جا، حتی در هتلهای پنج ستاره، نیز به چشم میخورد. این موضوع به ویژه در هتلهای جدید و درجه متوسط (۲، ۳ و ۴ ستاره) بیشتر مشهود است. با توجه به فاصله زیاد بین سطوح تحصیلی کارکنان تأسیسات اقامتی بر حسب استانداردهای بین المللی و سطوح تحصیلی کارکنان تأسیسات اقامتی ایران ضرورت آموزشهای تخصصی و نیمهتخصصی و تعلیم کارکنان ماهر و نیمهماهر مورد نیاز تأسیسات اقامتی، بیش از پیش نمایان می شود. هتلهای آموزشی یکی از ملزومات اساسی توسعه گردشگری هستند که چگونگی ارائه خدمات مطلوب به گردشگران را به صورت عملی آموزش می دهند. در حالی که در ایران تنها بخشی از هتل اوین (تهران) به آموزش اختصاص داده شده است و هیچ مرکز دیگری برای آموزش عملی خدمات گردشگری وجود ندارد .
به طور کلی، قوانین و مقررات گمرکی به گونه ای است که گردشگران به هنگام ورود و خروج ناگزیرند تا با مأموران گمرک روبرو شده و مراحل و تشریفات گمرکی را انجام دهند. نحوه رفتار مأموران گمرک تأثیر مستقیمی بر جذب یا طرد گردشگران دارد. فراهم نبودن امکانات و تسهیلات سهل و آسان در زمینه ورود و خروج اتباع خارجی در ایران، چالشی جدی به شمار می آید .
برای گردشگران پس از انتخاب مقصد، اولین گام در تمهید سفر، تهیه ویزا است. تا مدتی پیش برای اخذ روادید ورود به ایران، مراحل متعددی در برابر گردشگران قرار داشت که از تسلیم تقاضا به وزارت امور خارجه تا دریافت پاسخ نهایی در حدود یک ماه و در مواردی بیشتر به طول میانجامید. در حالی که، بر طبق قانون ورود اتباع خارجی مصوب ۱۳۱۰، اسامی اشخاص ممنوعالورود باید در دفاتر کنسولی خارج از کشور موجود باشد و در مورد سایرین، تقاضای دریافت روادید باید فوراً پاسخ داده شود .
نقش بانکها و مؤسسات اعتباری علاوه بر نقش غیرمستقیمی که در هتلسازی و ایجاد فضاهای مطلوب گردشگری دارند، ارائه خدمات نوین بانکی است. معمولآً یکی از مهمترین نیازهای گردشگران استفاده از ابزار جدید الکترونیکی نقل و انتقال و تبدیل پول، یعنی کارتهای هوشمند، است. این عامل و فراهمسازی آن در سیستم بانکی می تواند نقش بسیار مهمی در جذب گردشگر داشته باشد .
سفر به چین، دبی، هند، ترکیه، انگلستان و… سفر دریایی به مالزی و تایلند نشان میدهد که چرخه گردشگری در کشور ما یکطرفه شده است. اما از دلایل آن میتوان به این موضوع اشاره نمود که، در حالی که در کشور ما بستر مناسب برای جذب گردشگر آماده نشده است، کشورهای خارجی در این زمینه آمادگی کافی داشته و هر نوع پیشنهادی را با ارائه ویزیای فوری و تخفیفات مناسب در هتلها و بلیطهای رفت و برگشت و… پاسخ می دهند. آژانسهای مسافرتی فعال در کشور در سالهای اخیر رشد زیادی داشته اند که این رشد از نظر تعداد به دور از توجیه اقتصادی است و در برخی موارد عدم وجود آموزشهای کافی باعث ضربهپذیر شدن این بخش شده است و این مراکز را در آستانه خطر ورشکستگی قرار داده است. لذا اغلب دفاتر تلاش می کنند معضلات مالی خود را از طریق برگزاری تورهای خارجی ارزانقیمت برطرف نمایند .
ایجاد بیش از یک دهه رکود و از میان رفتن بازار گردشگری ایران، باعث شد که بسیاری از افراد مجرب و متخصص در سطوح سیاستگذاری و اجرایی ناگزیر شغل خود را تغییر دهند یا کشور را ترک نمایند .
یکی از مهمترین عوامل اشتیاق گردشگران در انتخاب یک کشور خاص برای سیر و سیاحت، پایین بودن هزینه سفر است. به گفته بعضی از دست اندر کاران صنعت گردشگری در کشور، هزینه سفر به ایران در مقایسه با کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای همسایه، بسیار بالاست .
آن چه بیش از همه مورد توجه است شاید این مسأله باشد که حتی در عواملی که احساس می شود کشور ایران در حد استانداردهای بین المللی است، از نگاه گردشگران کرهای محدودیت وجود دارد. مواردی مانند امنیت لازم در خیابانها و معابر، و رفتار عمومی مردم با گردشگران حتی جزو عواملی هستند که پاسخ دهندگان به پرسشنامه اقبال منفی به آن نشان دادهاند. از آنجایی که همیشه مردم ایران جزو مردنان مهماننواز به حساب میآیند، می شود با این تصور که هنوز فرهنگ و ارتباطات بین المللی در ایران جایگاه خود را به درستی نیافته است، گفت که شاید در این جوامع فرصتها را نیز تبدیل به تهدید کردهایم. درست است که کمک بیدریغ، منشی انسان دوستانه و خیرخواهانه است؛ اما هجوم مردم بر سر یک گردشگر در معابر و… قطعاً کار پسندیدهای نیست؛ حال آن که برای کمک باشد.
عوامل اساسیای که از نگاه گردشگران به عنوان محدودیت شناخته شده اند نشان میدهد که کشور ایران هنوز نتوانسته تصویر واقعی، نه مناسب، از خود به جهانیان ارائه دهد.
منزوی بودن کشور ایران در عرصه بین المللی و تحریمها و مسایل و مشکلات، که به علت سیاستهای ایران از طرف کشورهای جهانی اعمال شده، تصویری نامطلوب ایجاد کرده که نیاز به تغییر اساسی آن دارد. سوای تمامی مسایل مهم بین المللی، صنعت گردشگری ساختارهای داخلی در اغلب موارد نتوانستهاند که به مقابله با این هجمه بپردازند.
عدم هزینهکرد مناسب برای تبلیغات و مقابله با مخدوشسازی چهره ایران در رصه بین المللی و ناگوارتر از آن، اعمال سیاستهایی که باعث داغ شدن تنور تبلیغات منفی علیه ایران می شود. اظهارنظرهای غیرکارشناسانه گاه و بیگاه افراد غیرمتخصص در مجامع عمومی و بین المللی با نام مردم کشور ایران، خود یکی از عوامل مخدوشسازی و سوءاستفاده رسانههای بین المللی است.
نمایندگیها و سفارتها و… کشورمان در اقصی نقاط جهان، به علت نداشتن برنامه خاص نتوانستهاند با تبلیغات صحیح و متناسب افکار عمومی جهان را نسبت به ایران تغییر دهند. فقدان محسوس منابع تبلیغاتی نظیر بروشورها، پوسترها و کتابها و … حتی در داخل ایران که به واسطه آن بتوان بعد از تغییر نگرش گردشگران خارجی از آنان به عنوان نماینده فرهنگی ایران استفاده کرد، از نقصانهای اساسی است. عدم استفاده از رسانههای اجتماعی قوی و جهانی، نظیر فیس بوک، توییتر و … برای تبلیغات این صنعت و ضعف ساختار IT از دیگر عوامل حائز اهمیت میباشد.
برای کشور ما تبلیغات باید دو بعد اساسی را پوشش دهد: یکی این که تبلیغات سوء رسانههای خارجی را خنثی کند و سپس به معرفی جاذبهها و داشتههای خود بپردازد. جلب نظر مساعد ایرانیان خارج از کشور و استفاده از آنان به عنوان سفرای فرهنگی ایران نیز می تواند راهگشا باشد.
ضعف زیرساختها همواره جزو مسایل اساسی در صنعت گردشگری ایران بوده است. مسأله حائز اهمیت شاید این باشد که دولت به عنوان متولی این امر باید در صف اول قرار گیرد؛ زیرا، تنها سازمان متبوع گردشگری، نمیتواند اقدامی در این زمینه انجام دهد. تجربه جهانی در اراتباط با مسدله جذب جهانگرد حاکی از آن است که به مناطق یا کشورهایی که فاقد امکانات رفاهی و زیرساختی هستند، گردشگر کمتری جذب می شود. در این راستا، کیفیت خدمات موجود در هتلهای ایران، در قیاس بین المللی نمیگنجد و بسیار هزینهبر است.
دولت، امکانات و خدمات و تسهیلات مالی مناسب، برای ایجاد تأسیسات گردشگری فراهم نمیکند. قیمت بالای زمین و هزینه های سنگین واردات لوازم اساسی جهت توسعه گردشگری، خود از مسایل مهم دیگر است. ضعف در زیرساختهای مخابراتی و اینترنتی و بخشهای حمل و نقل (چه زمینی، دریایی و یا هوایی)، بخش پایانه ها و فرودگاهها و… همگی جزو عوامل محدودیتزا برای گردشگران خارجی محسوب میشوند.
از آنجایی که کشور ایران رتبه چهل و یکم در میان شصت کشور شاخص میانگین مهارت زبان انگلیسی (EFEPI) قرار دارد (دانشنامه ویکیپدیا، ۲۰۱۴)، میتوان کشور ایران را جزو کشورهای ناآشنا با زبان انگلیسی قلمداد کرد.
از جمله سایر محدودیتهای اساسی پیش روی گردشگران خارجی در ایران، میتوان به موارد زیر اشاره کرد که برداشتن گامهایی جهت برطرف ساختن آنها بسیار مفید خواهد بود:
قوانین گمرکی دست و پا گیر و مشکلات صدور روادید
طرز برخورد نامناسب افراد شاغل در ادارات متبوع
مشکلات اساسی در خدمات بانکی و بیمهای
رفتارهای خارج از عرف بین المللی
کمسوادی یا بیسوادی اعلب کارگران شاغل در بخشهای مختلف گردشگری
عدم وجود زندگی شبانه، جداسازی جنسیتی و وجود مراکز تفریحی.
بر این اساس میتوان پیشنهادهای اجرایی زیر را در راستای برطرف نمودن محدودیتهای پیش روی گردشگران خارجی ارائه داد:
بهینهسازی عملکرد سیستم حمل و نقل زمینی، هوایی و دریایی
اعطای تسهیلات و حمایتهای لازم دولت از بخش خصوصی
تدوین و اجرای قوانین شفاف، جامع و معقول
تسهیل و تسریع در صدور روادید
تأمین خدمات بانکی و بیمهای در حد استانداردهای بین المللی
تشویق و حمایت از دفاتر خدمات مسافرتی
تربیت راهنمایان تور آشنا به زبانهای خارجی و فرهنگ ملل
استفاده از افراد دارای صلاحیت علمی، اخلاقی و فرهنگی جهت تصمیم گیری در مورد گردشگری و استفاده از کارشناسان مجرب چه در امور هنری و تبلیغی و چه در خصوص آشنایی با فرهنگها و اقوام و سلایق مختلف
اصلاح دید جامعه نسبت به گردشگران و آشناسازی آنان با جاذبههای جهانگردی ایران از طریق رسانههای گروهی
انجام تبلیغات گسترده در داخل و خارج از کشور
اصلاح تصویر مخدوش از امنیت کشور
ارتقای کیفیت خدمات و محصولات گردشگری
جلب همکاری و همسویی کلیه سازمانها
اطلاعرسانی کافی، مناسب و فراگیر از طریق وسایل ارتباط جمعی
۶-۵ محدودیتهای پژوهش
هر پژوهش علمی با محدودیتهایی روبرو است که در قسمت های مختلف فرایند پژوهش نمود پیدا می کنند. این پژوهش نیز مانند هر پژوهش علمی دیگر با محدودیت هایی رو به رو بوده است که در زیر به مهمترین آنها اشاره می شود:
تعدد شاخص های مرتبط با محدودیتهای مقصد، که به دلیل جلوگیری از طولانی شدن پرسشنامه برخی از شاخص ها با هم ادغام شدند.
واژهی نیاز ابتدا در مباحث روانشناسی در اوایل دههی ۱۹۳۰ به کار گرفته شده و منظور از آن متغیر انگیزاننده بود که باعث رفتار خاصی در فرد میشد، به عبارت دیگر نیاز عبارت است از یک خواست که باعث رها شدن انرژی میگردد نیرویی ایجاد میکند که برای نیل به هدف خاصی رفتار ویژهای را موجب میشود (داودی، ۱۳۹۱).
از آنجا که نیازهای بشر همه روزه با توجه به تحولات منطقهای و حتی جهانی، دچار تغیر میشود و پاسخگویی به همهی نیازهای در حال تغیر و متنوع، با توجه منابع محدود میسر نیست، شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویت در بین پروژه های مختلف تحقیقاتی ضرورت مییابد (کانل[۲۷]، ۲۰۰۴).
انسان موجودی است که دارای نیازهای گوناگون و متعددی میباشد. نیاز است که انسان را به فعالیت برمیانگیزد. نیاز انگیزه را که نوعی متحرک درونی است به وجود میآورد و انگیزه نیز به نوبه خود انسان را وادار به فعالیت و بروز رفتاری مینماید. بنابراین انگیزه بدین سبب در انسان ایجاد میشود که انسان را در جهت کاهش و نهایتاً در نیاز به فعالیت وامیدارد. پس نیاز علیت ظهور انگیزه است و انگیزه هم علیت بروز رفتار
کامیابی
نیاز
رفتار
انگیزه
خواست
ناکامی
شکل (۲-۴) تقدم و تأخر نیاز (الوانی، ۱۳۴۵).
خواست و انگیزه در بعضی از تعاریف با کمی اغماض و نیاز و انگیزه را از جهت نتیجهای که از هر دو حاصل میشود یکی دانستهاند، ولی دقیقاٌ نمیتوان نیاز را یکی دانست بلکه اساس انگیزش نیاز است. و انگیزه حاصلی از نیاز میباشد. نیاز در فرد ایجاد تنش مینماید و شخص برانگیخته میشود و اعمال برای کاهش تنش انجام میشود (الوانی، ۱۳۴۵).
در تعریف دیگری، نیازها را تمایلات نسبتاً ثابتی در افراد دانستهاند که میتواند رفتار آنها را در جهتی خاص موجب گردد. کودک با نیازهای نسبتاً ثابتی پا به عرصه وجود میگذارد که بیشتر نهفته در تغییرات داخلی بدن اوست و هر چه بزرگتر میشود تحت تأثیر محرکهای خارجی، احتیاجات و نیازهای او گستردهتر میشود (لی[۲۸]، ۱۹۵۴).
هنری الکساندر موری[۲۹] تعریف کاملی از نیاز کرده است. وی نیاز را این چنین تعریف میکند:«نیاز عبارت است از نیروی که از ذهنیات و ادراک آدمی سرچشمه میگیرد و اندیشه و عمل را چنان تنظیم میکند که فرد به انجام رفتاری میپردازد تا وضع نامطلوبی را در جهتی معیین تغییر دهد و حالت ناارضایی را به ارضا تبدیل کند» (رحیمی نیک، ۱۳۷۴).
۲-۱۱. نیازسنجی
سابقهی نیازسنجی به زمان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۶) برمیگردد. زمانی که جامعهشناسان و پژوهشگران علوم سیاسی در آمریکا بهطور رسمی به استفاده از نیازسنجی روی آوردند. آنان به خوبی آگاه بودند که این ابزار میتواند مشارکت مردم را در ادارهی دموکراتیک جامعه موجب شود (داودی، ۱۳۹۱). نیاز سنجی از دیرباز به عنوان یکی از محورهای اصلی در حوزه هایی که با برنامه ریزی و پیشبینی اهداف سروکار دارند، مورد توجه بوده است. آگاهی از نیاز به عنوان ملاک اصلی برای ارائه خدمات گوناگون و اجرای برنامههای متنوع در جهت رفاه و آسایش عمومی سبب شده است که تحقیقات و مطالعات گسترد های درخصوص جایگاه، اهمیت و روش های مشخص کردن نیازها صورت پذیرد و برخی از صاحب نظران معتقدند که نیازها عامل اساسی جهت تعیین اهداف خدمات اجتماعی به شمار میروند (اتقیاء، ۱۳۸۷).
از نتایج حاصل از نیازسنجی میتوان به عنوان یک اهرم کنترل اجتماعی و هدایت جامعه به سمت و سوی مورد نظر بهرهبرداری نمود. از سال ۱۹۵۰ با گسترش فعالیتهای تولیدی صنایع و بنگاههای تولیدی و اقتصادی کشورهای صنعتی، لزوم توسعهی فعالیتهای بازاریابی در کشورهای دیگر و درک و ذائقهی مصرفکنندگان، مطالعات نیازسنجی نیز ابعاد نیازسنجی یکی از بحثانگیزترین مفاهیم مطرح در حوزه خدمات اجتماعی، تعلیم و تربیت و برنامه ریزی است. چالشیزا بودن مفهوم نیازسنجی تاحد زیادی به علت ابهام در تعریف نیاز است. نیازسنجی عبارت است از رویکرد نظامدار برای شناسایی مسائل سازمانی، تعیین گرههایی که باید خدمات را دریافت دارند و نیز مشخص کردن نوع ماهیت خدمات مورد نیاز گروه ذیربط (رسی، ۱۹۹۸؛ به نقل از فتحی واجارگاه، ۱۳۸۵).
از دههی ۱۹۷۰ محافل علمی توجه بیشتری به نیازسنجی نشان دادهاند. این توجه عمدتاً از سه انگیزه سرچشمه میگیرد: ۱- انگیزههای انسانی و بشر دوستانه ۲- انگیزههای سیاسی ۳- انگیزههای اقتصادی (رفیع پور، ۱۳۶۴).
شناسایی نیازها تحلیلی است که دو وضعیت قطبی را مورد شناسایی قرا میدهد، در کجا هستیم (وضعیت موجود)، در کجا باید باشیم (وضعیت مطلوب). نیازسنجی واقعی متناسب با فعالیتهای مختلفی است که کارکنان برای تحقق اهداف و سودآوری سازمان بایستی انجام دهد (سلطانی، ۱۳۸۵).
اولین و اساسیترین گام در برنامه ریزی هر سیستم، نیازسنجی است. نیازسنجی با شناسایی مهم ترین نیازها، مبنایی برای تعیین اهداف و بستر مناسبی برای ساماندهی سایر عناصر فراهم می سازد. کلیه تصمیمات در خصوص تدارک اهداف خاص، محتوای آموزشی مناسب و استفاده مؤثر از سایر منابع و امکانات انسانی، مالی و مادی، تابعی از مطالعات نیازسنجی است (زارعیان جهرمی و همکاران، ۱۳۸۴).
در تعریفی دیگر نیازسنجی عبارت است از کاربرد فنونی که بتواند به کمک آنها اطلاعات مناسب را دربارهی نیازها گردآوری و به الگوی نیازها و خواسته های فرد، گروه و جامعه دست یافت (سامرز[۳۰]، ۱۹۸۷). براساس آنچه یوآ منتشر کرده است، نیازسنجی فرایند نظام گردآوری و تحلیل اطلاعات برای تصمیمگیری دربارهی تخصیص منابع برای تعیین خدمات و کالاهایی است که براساس استانداردها و توافق همگانی، وجود آنها ضروری است (بابایی، ۱۳۸۶).
از آنجا که نیازهای بشر همه روزه با توجه به تحولات منطقهای و حتی جهانی، دچار تغییر میشود و پاسخگویی به همه نیازهای در حال تغییر و متنوع، با توجه به منابع محدود میسر نیست، شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویت در بین پژوهشهای مختلف تحقیقاتی ضرورت مییابد (کانل[۳۱]، ۲۰۰۴).
۲-۱۲. ضرورت و انگیزههای نیازسنجی
نیازسنجی یکی از ابزارهای مهم تصمیمگیری است. همهی انسانها در زندگی روزمره، و افراد فرهیخته و مسئول در زندگی علمی و اجرایی خویش، برای تصمیمگیریهای مهم، به اطلاعات نیاز دارند. اطلاع از نیازها امروزه در جهان بسیار ارزشمند است، چرا که بدون در نظرگرفتن اطلاعات و نیازها، انجام هرگونه فعالیت اجرایی بیثمر خواهد بود (فتحی واجارگاه، ۲۰۰۵). نیازسنجی نیز به عنوان یک ابزار توسعه در جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است؛ اما از نظر اجرا پرهزینه است. نیازسنجی اگر به نحوی شایسته اجرا گردد میتواند هم فرایند باشد و هم روش. به عنوان فرایند، میتواند رهبری و پیوستگی گروهی و حس مشارکت در جامعه ایجاد کند. به عنوان روش ابزاری است که به برنامه و اجرای استراتژیهای آتی در حوزه های مورد نظر کمک میکند (داودی، ۱۳۹۱).
جلب مساعدت و مشارکت افراد از طریق مکانیسم نیازسنجی عوارض و الزامهای زیر را در برخواهد داشت:
۱- درگیر شدن جامعه یا افراد مورد نظر در هر مرحله از فرایند نیازسنجی: تعریف مسئله، هدفگذاری، آموزشی، تحلیل، گزارش و توزیع و ترکیب یافته های نیازسنجی و مانند آن.
۲- وجود افرادی به عنوان سیاستگذار: آنان هدایت برنامهها را بر عهده دارند و همیشه از جریان امور مطلع باشند.
۳- کنترل استفادهکنندگان محلی: این کنترل باید روی امکانات و توانایی استفادهکنندگان انجام گیرد.
۴- رویکرد تیمی: باید یک تیم منتخب برای نیازسنجی تعیین کرد.
۵- مشارکت مسئولان: مشارکت باید تمام عیار و با پذیرش مسئولیتهای قانونی و معقولی برای شرکت کنندگان پیشبینی شود (داودی، ۱۳۹۱).
از حیث ضرورت نیازسنجی ممکن است به هر یک از دلایل زیر تا مجموعهای از آنها اجرایی گردد:
۱- نیاز به بهبود عملکرد ۲- نیاز به بهبود یا کنترل اطلاعات داده ها ۳- نیاز به صرفهجویی بیشتر یا کنترل هزینه ها ۴- نیاز به بهبود کارایی ۵- نیاز به بهبود خدمات ارائه شده به مشتریان، شرکا و نظایر آنها (ذاکری، ۱۳۸۵).
۲-۱۳. کاربرد نیازسنجی
کاربردهای نیازسنجی انحصاری و مختص حوزهی خاص نیست. از این رو باید گفت در هر زمان و موقعیتی که اطلاعات موجود برای تصمیمگیری؛ برنامه ریزی و عملیات موفقیتآمیز کفایت نکند، اجرای نیازسنجی ضرورت مییابد. موارد کاربرد نیازسنجی عمدتاٌ در سه مورد باید دانست: ۱- زمینه های سیاسی ۲- در جهت ترقی، رفاه و سعادت بیشتر، توسعهی علوم و فنون دانش ۳- زمینه های اقتصادی و بازرگانی (داودی، ۱۳۹۱). ولی کاربرد اصلی نیازسنجی میتواند متمرکز بر شناسایی نیازهای دانشجویان، نیازهای آموزش ضمن خدمت و تعیین نیازهای آتی نظام آموزش محلی، منطقهای و ملی باشد (گیبسون[۳۲]، ۱۹۹۸).
۲-۱۴. نیازسنجی ورزشی
نیازسنجی از اقشار مختلف جامعه در خصوص ارائه خدمات ورزشی از قدمت طولانی برخوردار نیست، اما در کشورهایی که از پیشرفتهای شگرفی در زمینه اشاعه ورزش چه بصورت قهرمانی و چه بصورت همگانی برخوردارند، قطعاً ارائه خدمات ورزشی به عموم مردم، براساس خواستهها و نیازهای اعلام شده همچنین با توجه به شرایط و امکانات موجود آن کشورها صورت میگیرد (عظیمی، ۱۳۸۸). نیازسنجی ورزشی به عنوان فرایند جمعآوری و تحلیل اطلاعات حاصل از نیازهای ورزشی ابراز شده از سوی افراد، گروه ها و جوامع و به عنوان اولین گام جهت برآورده شدن نیازهای افراد در پروژه های ورزشی تعریف شده است. با انجام یک نیازسنجی ورزشی مناسب احتمال بیشتری وجود دارد که این پروژه ها بیشتر مورد توجه قرار گیرد و به گروه های مورد نظر سود رسانی بیشتری داشته باشد. هدف تربیت بدنی به عنوان شاخهای از علوم آموزشی، ارائه خدمات آموزشی و پرورشی مختلف به افراد است که اولین مرحله در برنامه ریزی ورزشی برای ارائه رشته های ورزشی و شناسایی نیازهای یک جامعه است (جانستون[۳۳]، ۲۰۰۸). نیازسنجی ورزشی باید راههایی را مشخص کند که توسط آن ورزش بتواند به مواردی چون سلامتی، مهارت وپیشرفت آموزشی، پیوستگی اجتماعی و بازاریابی اقتصادی بپردازد. پرداختن به این موارد ارزیابی را جامعتر کرده و به جذب شرکای غیر ورزشی کمک میکند. نیازسنجی ورزشی بینشهایی را بوجود میآورد که چه ورزشها و فعالیتهای فیزیکی ممکن است بیشتر مناسب باشد و یا چه امکاناتی برای استفاده بهترین خواهد بود و یا مشکلات دسترسی به ورزشها و امکانات ورزشی چیست؟ ویا چه گروه های خاص خواهان ورزش و فعالیت بدنیاند و از کی و کجا باید واقع شوند، چگونه سازماندهی شود و چه فعالیتهای دیگری باید به آن اضافه گردد. به طور کلی نیازسنجی ورزشی را میتوان یک نوع نیازسنجی برشمرد که در حیطه ورزش صورت میگیرد (داودی، ۱۳۹۱).
۲-۱۵. تعریف نگرش:
نگرش عبارت است از آمادگی ذهنی فرد برای ابراز واکنشهای مساعد و نامساعد نسبت به شخصی یا شیئی (رحمتی، ۱۳۷۱). آلپورت[۳۴] نگرش را عبارت از آمادگی ذهنی و عصبی که با تجربه سازمان مییابد و بر واکنشهای فرد نسبت به تمامی موضوع و موقعیتهای وابسته به نگرش تأثیر مستقیم میگذارد. بهطور کلی نگرشها عبارتند از دوست داشتن یا دوست نداشتن موقعیتها، اشیاء، اشخاص، گروه ها و هر جنبه مشخصی از محیط از جمله اندیشه انتزاعی و خط مشیهای اجتماعی، در واقع ما نگرشهای خود را غالبأُ به صورت اظهار نظر بیان میکنیم (ستوده، ۱۳۸۳). نظر به اینکه نگرش بر رفتار اثر میگذارد و به عبارتی نگرش با رفتار یک رابطه علت و معلولی دارد، مطالعه نگرش به فعالیتهای حرکتی و ورزشی به عنوان خواستگاه رفتار آگاهانه در جهت نیل به اهداف تندرستی از اهمیت خاصی برخوردار است. در سالهای اخیر بهنظر میرسد گرایش به ورزش و نگرش مثبت به آن در میان نوجوانان و جوانان فزونی یافته است که میتوان عوامل بسیاری را در رابطه با علل افزایش این گرایش و افزایش انگیزه حضور ذکر نمود که بیان این عوامل خارج از حوزهی این تحقیق میباشد.
۲-۱۶. تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
- تحقیقی که سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۶۱ تحت عنوان «بررسی نظرات مردم در مورد گزارشات گروه ورزش شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران» انجام داد نتیجه گرفت که حدود نیمی از پاسخگویان با هدف سرگرمی به تماشای گزارشات ورزشی برنامه “ورزش و مردم” مینشینند.
- تحقیقی که بختیار (۱۳۷۴) برای جویا شدن از نظر ورزشکاران عشایر در مورد برنامههای صدا و سیما تحقیقی را انجام داد و به این نتایج دست یافت:
۱- برنامههای ورزشی با ۶۴ درصد پربینندهترین برنامه تلویزیون در بین ورزشکاران عشایر است.
۲- ۶۱ درصد پاسخگویان از برنامههای تلویزیون در حد زیاد رضایت داشتند.
۳- ۶۵ درصد از پاسخگویان میزان رضایت خود را از برنامههای ورزشی تلویزیون در حد «خیلی زیاد» و «زیاد» بیان کردند.
- تحقیقی که میرانی(۱۳۷۶) تحت عنوان «بررسی رضایتمندی دانشآموزان سال آخر دبیرستان شهرستان مراغه از رسانههای جمعی (مطبوعات، رادیو، تلویزیون)» انجام داد به این نتایج دست یافت:
۱- برای اکثریت پاسخگویان، تلویزیون مهمترین رسانه تامینکننده خواستهها و نظرات آنان است.
۲- اکثریت پاسخگویان تلویزیون را با هدف سرگرمی تماشا میکنند.
۳- تمامی پاسخگویان به صورت هدفمند از رسانههای جمعی مورد بررسی استفاده میکنند.
۴- قالب مخاطبان مورد بررسی عقیده دارند که برنامههای رادیو و تلویزیون باید بیشتر جنبه سرگرمی و نمایش و بعد جنبههای آموزشی و علمی و خبری داشته و در خصوص مطلب روزنامهها، بخش رویدادهای اجتماعی و ورزشی و خبری را مقدم بر بخش داستان و سرگرمی شناختهاند.