پژوهشی با عنوان سرمایهی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در بین دانشآموزان نروژی نشان دادند که سرمایهی اجتماعی دانشآموزان (روابط اجتماعی با والدین، معلمان و همسالان) ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد.
نری و وایل[۲۴] (۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی در بین دانشآموزان استرالیا نشان دادند که سرمایه اجتماعی، لزومأ تأثیری بر پیشرفت تحصیلی ندارد اما بر بهزیستی افراد مؤثر است.
سرمایه اقتصادی عبارت است از همهی کالاهای مادی که در دسترس فرد قرار دارد؛ این کالاها میتوانند از خانه و نوع و اندازهی آن، تا اتومبیل و کالاهای استفاده شده در درون خانه مانند یخچال، تلویزیون و … تا وسایل شخصی دانشآموز مانند نوع لوازم تحریر، اتاق شخصی و … را دربرگیرد (نوغانی، ۱۳۸۵). آنچه در این میان نقش این سرمایه را برجستهتر میکند، ارتباط مستقیم آن با وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده ها، به عنوان خاستگاه نخستین رضایت از زندگی و خودکارآمدی است. مسلم است که بسیاری از خانواده ها به دلیل محدودیت در سرمایۀ اقتصادی، در حوزۀ تربیت فرزندان و ایجاد حس کارآمدی در آنان و همچنین در ایجاد رضایتمندی - حداقل مادی - در فرزندانشان، به مشکلاتی دچار میشوند (دهقانی، اکبرزاده، خوش فر و ربانی، ۱۳۸۹). از این رو بررسی این متغیر نیز در کنار سرمایههای پیشگفته، در دستور کار این پژوهش قرار گرفته است.
۱-۲- بیان مسئله
خودکارآمدی به توان فرد در رویارویی با مسائل برای رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد. بندورا معتقد است افراد با خودکارآمدی بالا از فرایندهای فکری سطح بالاتر (از قبیل تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی از طبقه سوم بلوم) برای حل مسائل پیچیده استفاده میکنند. این افراد خود را در تکالیف چالش انگیز موفق تصور میکنند؛ در حالی که افراد با خودکارآمدی پایین از فرایندهای فکری سطح پایینتر استفاده میکنند و در انجام تکالیف، خود را بدشانس میدانند. این تفاوت نگرش و عملکرد منجر به ایجاد تفاوت در انگیزش آنها میشود (بندورا، ۱۹۸۶). همچنین باورهای خودکارآمدی نقش مهمی در رشد انگیزش درونی دارد. این نیروی درونی وقتی رشد مییابد که تمایل برای دستیابی به این معیار در فرد ایجاد شود و در صورت کسب نتیجه، فرد به خودسنجی مثبتی دست پیدا میکند. این علاقهی درونی موجب تلاشهای فرد در طولانی مدت و بدون حضور پاداشهای محیطی میشود (کدیور، ۱۳۸۲). خودکارآمدی، یکی از صفات مثبت است که انسانها تمایل دارند به آن دست پیدا کنند زیرا برخوردار بودن از آن تا حد زیادی تضمین کننده موفقیت افراد در جوانب مختلف زندگی است. تقویت این سازه مهم در فرد بسته به عوامل متعددی است که در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و نقش این عوامل خاطرنشان شده است. فرد برای تقویت هر ویژگی در خود نیاز به قابلیت و ظرفیت متناسب با آن ویژگی دارد و سپس نیاز به سرمایهای که به وی در جهت تقویت آن ویژگی کمک کند. از آنجا که هرچه توانایی فرد در انجام فعالیتهایش بیشتر باشد، فرد قضاوت بهتری از خود به عنوان یک فرد توانمند خواهد داشت و دارای خودکارآمدی بالاتری خواهد بود، به نظر میرسد با توجه به اینکه سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، داراییهای فرد محسوب میشوند و نقش مهمی در زندگی فرد ایفا میکنند (مثلأ فرد که دارای سرمایه فرهنگی بالاتری است، مدارک علمی بیشتری دارد، از لحاظ فرهنگ مطالعه در سطح بالاتری قرار دارد و کالاهای فرهنگی بیشتری از قبیل کتاب در دسترس دارد، و شخصی که دارای سرمایه اجتماعی بالاتری است، از مهارتهای اجتماعی بالاتری برخوردار است) و مسلمأ این داراییهای فرهنگی و اجتماعی وی را نسبت به تواناییهایش خوشبینتر خواهد کرد. با بررسی تحقیقات مختلف به نظر میرسدکه تأثیر سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر خودکارآمدی نادیده گرفته شده است.
سازه دیگری که مورد بررسی قرار گرفته است، رضایت از زندگی است. رضایت از زندگی یک مفهوم ذهنی و منحصر به فرد برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی را تشکیل میدهد و عمومأ به ارزیابیهای شناختی یک فرد از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم شامل یک ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرایندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسهای بین ملاکهای فرضی شخص با زندگی واقعیاش صورت گرفته و هر چه واقعیت زندگی با این ملاکهای فرضی نزدیک به هم باشند، فرد احساس رضایت بیشتری از زندگی میکند (دلاهایج و همکاران،۲۰۱۰).
تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار میرود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده میشوند (آناس[۲۵]، ۱۹۹۳، به نقل از بیانی، ۱۳۸۶). رضایتمندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینهساز گسترش رضایت آنان به حوضههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پژوهشهای انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشانگر آن است که رضایت از زندگی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی دانشآموزان کاملأ متفاوت از بزرگسالان است و مستلزم مؤلفههای ویژه این گروه سنی است (زکی، ۱۳۸۶).
از طرفی در خصوص رضایت از زندگی باید خاطرنشان ساخت که انسان موجودی هدفمند است و همیشه در پی ارزیابی از وضعیت زندگی میباشد و تا زمانی که به آنچه که میخواهد دست نیابد و یا حرکت موفقی به سوی هدفش نداشته باشد، احساس رضایت نمیکند. با توجه به تحقیقات انجام شده تا حدودی به نقش سرمایه اجتماعی در میزان رضایتمندی اشاره شده است اما نقش سرمایه فرهنگی و اقتصادی بر این متغیر چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با این تفاسیر، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله میباشد که آیا میزان برخورداری فرد از این سرمایه ها میتواند میزان خودکارآمدی و رضایت از زندگی را پیشبینی کند؟
سؤالات اساسی پژوهش حاضر این است که، آیا بین این سرمایهها (سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی)، و خودکارآمدی و همچنین بین این سرمایهها و رضایت از زندگی، رابطه معنیداری وجود دارد؟ الگوی مفهومی از رابطه بین متغیرهای پژوهش در شکل ۱-۱ نشان داده شده است.
شکل ۱-۱- الگوی مفهومی از رابطه بین متغیرهای پژوهش
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
زیربنای توسعه و پیشرفت هر جامعهای آموزش و پرورش است (شارع پور، ۱۳۸۶؛ علاقه بند، ۱۳۸۲؛ گلشن فومنی، ۱۳۸۰). این نظام در صورتی میتواند زمینهساز توسعه و پیشرفت جامعه گردد که دارای دانش آموزانی خلاق، مستقل و موفق باشد (سیف، ۱۳۸۶). تحقق این امر تا حدود زیادی مستلزم خودکارآمدی است. چنانکه بندورا (۲۰۰۱) معتقد است که خودکارآمدی اساس عاملیت انسانی است. وی خودکارآمدی را مهمترین عامل تعیینکنندهی فعالیتهایی میداند که بر میگزینیم. همین خودکارآمدی است که موجب میشود تا پس از سرخوردگی یا رویارویی با تجربهی ناکامیزا هنوز هم به فعالیت ادامه دهیم.
از آنجا که در عصر انفجار اطلاعات، پرورش افراد خودکارآمد با عزتنفس بالا که بتوانند به صورت مستقل به یادگیری بپردازند، بسیار مهمتر از انتقال حجم عظیمی از دانش و اطلاعات است، بررسی خودکارآمدی و عوامل مؤثر بر آن بسیار حایز اهمیت است.
بندورا (۱۹۹۱) از میان مهمترین عوامل در تبیین رفتارها، فعالیتها و کنترل کارکرد انسانی، هیچ کدام را مؤثرتر از خودکارآمدی نمیداند. افراد با احساس خودکارآمدی بالا، مسائل و اهداف چالشانگیز را به عنوان تکالیفی که میتوانند آنها را با مهارت انجام دهند، انتخاب میکنند و تعهد عمیقی نسبت به آنها دارند. از سوی دیگر رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکند و در واقع همان احساس خشنودی است که در پی دستیابی به آن زمانی نه چندان کوتاه را سپری می کند. رضایت از زندگی در واقع، فلسفهای است که شخص آگاهانه برای زندگی خویش انتخاب کرده و ناخودآگاه آن را در ذهن دارد (خوارزمی، ۱۳۸۶).
نظام آموزش و پرورش در راستای زمینهسازی برای توسعه و پیشرفت جامعه، علاوه بر دانشآموزان خودکارآمد، نیازمند دانشآموزانی است که رضایت از زندگی داشته باشند. با این تفاصیل، بررسی خودکارآمدی و رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آنها از دو جهت حایز اهمیت و ضرورت میباشد. اول، بررسی رابطه سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با خودکارآمدی و رضایت از زندگی باعث میشود ابعاد بیشتری از خودکارآمدی و رضایت از زندگی به عنوان پیشنیازهای اساسی آموزش و پرورش در عصر انفجار اطلاعات، شناسایی شوند. این امر به متولیان آموزش و پرورش امکان میدهد زمینههای بیشتری برای رشد و تربیت دانشآموزانی با خودکارآمدی بیشتر که رضایتمندی بیشتری نیز از زندگی دارند، در اختیار داشته باشند. دوم، علیرغم اینکه تأثیر سرمایهها (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بر جنبههای مختلف پدیدههای روانی و تربیتی در کشورهای توسعه یافته به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است، انجام چنین تحقیقاتی به ویژه با تأکید بر سرمایههای فرهنگی و اجتماعی در ایران چندان مرسوم نبوده است. بنابراین، فقر مطالعات و بررسیهای علمی در این حوزه کاملأ محسوس است. بر این اساس، پژوهشهایی از نوع تحقیق حاضر ضمن اینکه پاسخی به خلاءهای علمی و پژوهشی در این حوزه خواهد بود، مقدمهای بر جلب توجه محققین و پژوهشگران به این حوزه علمی و در راستای شناسایی ابعاد و جهات دیگر موضوع نیز خواهد بود.
۱-۴- اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش، بررسی رابطهی بین سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با خودکارآمدی و رضایت از زندگی در بین دانشآموزان دبیرستانی شهر شیراز و بررسی امکان پیشبینی خودکارآمدی و رضایت از زندگی از طریق سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود.
۱-۵- سؤالات پژوهش
با توجه به هدف پژوهش، سوالات پژوهش عبارتند از:
۱- آیا بین میزان سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با خودکارآمدی و رضایت از زندگی در دانشآموزان دبیرستانی رابطه معنادار وجود دارد؟
۲- آیا میزان سرمایههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی پیشبینی کنندهی معنادار خودکارآمدی و ابعاد آن خواهد بود؟
۳- آیا میزان سرمایههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی پیشبینی کنندهی معنادار رضایت از زندگی و ابعاد آن خواهد بود؟
۱-۶- تعریف مفهومی متغیرها
۱-۶-۱- خودکارآمدی
باورهای خودکارآمدی عبارت است از، مجموعه قضاوتها و باورها نسبت به تواناییهای خود در انجام تکالیف خاص در موقعیتهای خاص (بندورا، ۱۹۷۳،۱۹۷۷).
۱-۶-۲- رضایت از زندگی
رضایت از زندگی، نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود، یا برخی از جنبههای زندگی همچون زندگی خانوادگی، و تجربهی آموزشی است (دینر و همکاران، ۱۹۹۹).
۱-۶-۳- سرمایه فرهنگی
از نظر بوردیو (۱۹۷۷) سرمایهی فرهنگی، گرایشها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعهپذیری حاصل میشوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیتهای تحصیلی و فرهیختگی را شامل میشود (آنهیر، یورگن و فرانک[۲۶] ، ۱۹۹۳).
۱-۶-۴- سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه پایداری از پیوندهای نهادی شده در میان افراد است که در یک گروه گرد آمدهاند (بوردیو، ۱۹۸۳).
۱-۶-۵- سرمایه اقتصادی
همهی کالاهای مادی که در دسترس فرد قرار دارد، سرمایهی اقتصادی او را تشکیل میدهد (دهقانی، اکبرزاده، خوش فر و ربانی، ۱۳۸۹). این کالاها میتوانند از خانه، نوع و اندازهی آن، تا اتومبیل و کالاهای استفاده شدهی درون خانه مثل یخچال، تلویزیون و وسایل شخصی دانشآموز مانند لوازم تحریر، اتاق شخصی و … را دربرگیرند.
۱-۷- تعاریف عملیاتی متغیرها
۱-۷-۱- خودکارآمدی
منظور، نمرهای است که آزمودنی از مقیاس خودکارآمدی موریس[۲۷] (۲۰۰۱) کسب کرده است. این مقیاس دارای سه زیر مقیاس خودکارآمدی اجتماعی، خودکارآمدی هیجانی- عاطفی و خودکارآمدی تحصیلی است.
۱-۷-۲- رضایت از زندگی
منظور نمرهای است که فرد از طریق پاسخگویی به مقیاس کوتاه شده چندگانه رضایت از زندگی دانشآموزان (BMSLSS)[28] ، بهدست میآورد. این مقیاس دارای ۵ ماده بوده و به ارزیابی افراد در ۵ زمینه خانوادگی، دوستان، تجربهآموزشی، خود و محیط زندگی و قضاوت افراد در پنج زمینه مورد نظر میپردازد (هیوبنر، سولدو و والویس[۲۹]، ۲۰۰۳).
۱-۷-۳- سرمایه فرهنگی
منظور، نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه محققساخته بر گرفته از پرسشنامه نوغانی (۱۳۸۶) و نظریات بوردیو، با دو بعد کالاهای فرهنگی و رفتارها و رویههای فرهنگی بهدست میآورد. علاوه بر این، از شاخصهای زیر نیز برای سنجش رفتارها و رویههای فرهنگی استفاده شد:
- میزان مطالعه والدین در منزل بر حسب ساعت در شبانه روز
- بازدید اعضای خانواده از نمایشگاههای کتاب، موزهها و نمایشگاههای فرهنگی هنری در طول سال
- میزان آگاهی و اطلاع والدین در مورد مسائل مربوط به کنکور، انتخاب رشته و …
- میزان اهمیت تحصیلات و امور تحصیلی فرزندان در نزد والدین
۱-۷-۴- سرمایه اجتماعی
در پژوهش حاضر نمرهای که آزمودنی از پاسخ دادن به پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی کسب کرد به عنوان شاخص سرمایه اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پرسشنامه با معرفهای مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سنجیده شد.
۱-۷-۵- سرمایه اقتصادی
جهت سنجش متغیر سرمایه اقتصادی، میزان دسترسی فرد به برخی امکانات مادی مورد نظر قرار گرفته و در قالب یک مقیاس پژوهشگر ساخته با سطح سنجش اسمی (دسترسی-عدم دسترسی) اندازهگیری شده است. بر این اساس سرمایه هر یک از افراد مورد بررسی نمره مشخصی بر روی مقیاس فوق کسب کرده است،که معرف میزان سرمایه اقتصادی او بوده است.
فصل دوم
مبانی نظری و تحقیقات پیشین
۲-۱- مبانی نظری
در این بخش، بهمنظور مطالعه و بررسی تاریخچه و مبانی نظری، در ابتدا به بررسی مفهوم خودکارآمدی و رضایت از زندگی پرداخته میشود. در ادامه نیز مفاهیم سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند.
۲-۱-۱- مفهوم خودکارآمدی
مفهوم خودکارآمدی در مرکز نظریه شناختی– اجتماعی آلبرت بندورا، قرار دارد که به باورها یا قضاوتهای فرد در مورد تواناییهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. بندورا (۱۹۸۶ و ۱۹۹۷)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهمترین عوامل تنظیم کننده رفتار انسان است. قضاوتهای ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیشتر از کیفیت و ویژگیهای خود موقعیت فشارها را به وجود میآورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بدبینانه دربارهی تواناییهای خود دارند، بنابراین، این افراد از هر موقعیتی که بر اساس نظر آنها از تواناییهایشان فراتر باشد، دوری میکنند در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالشهایی که میتوانند بر آنها مسلط شوند در نظر میگیرند (کارادیماس و کالانتزی ، ۲۰۰۴). در واقع منظور بندورا (۱۹۹۷) از باورهای خودکارآمدی، قضاوتهایی است که درباره توانایی در زمینه سازماندهی و انجام تکالیف خاص صورت میگیرد و میزان خودکارآمدی بیانگر آن است که یک شخص تا چه اندازه به توانایی خود برای دستیابی به یک هدف مشخص اطمینان دارد. باورهای خودکارآمدی بر الگوهای تفکر و واکنشهای هیجانی انسان اثر میگذارند و در حقیقت، این باورها تعیین کنندهها و پیشبینیکنندههای قوی میزان دستیابی به هدف نهایی هستند. برخی صاحبنظران مانند پاجارس (۱۹۹۶) و شانک[۳۰] (۱۹۸۹) با انجام پژوهش خود دلایلی مبنی بر صحت یافتههای حاصل از پژوهش باندورا ارائه دادهاند. براساس یافتههای آنها، افراد دارای خودکارآمدی بالا معمولاً در چهار حوزه مشخص، عملکرد بهتری نشان خواهند داد؛ اولین حوزه، انتخاب اهداف است.
طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره پیش بینی خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانش آموزان دبیرستانی بر اساس سرمایه ...