<p>فرض کنید فردی سهام ده هزار سهامدار یک شرکت را یک جا خریداری کند و تنها مالک شرکت شود. آیا این تغییر مالکیت سود شرکت را افزایش و کارایی آن را بهبود می بخشد؟ براساس قضیه رونالد کواسه<sup>[۲۲]</sup> ساختار مالکیت بر کارایی بنگاه تأثیر ندارد. با هر توزیعی از مالکیت حتی آنجا که آثار خارجی وجود دارد مبادله آزاد به نقطه بهینه تولید می انجامد به عبارت دیگر، کارایی ارتباطی با توزیع مالکیت ندارد. در اقتصاد خرد نشان داده می شود که با هر میزان تمرکز از سرمایه می توان به نقطه بهینه تولید دست یافت مشروط به آن که مبادله در بازار رقابت کامل صورت گیرد؛ به عبارت دیگر، تا زمانی که بازار سرمایه رقابتی است تمرکز سرمایه بر کارایی تولید تأثیر نمی گذارد. اگر تمرکز سرمایه<sup>[۲۳]</sup> بازار رقابتی را تبدیل به بازار غیر رقابتی کند تمرکز سرمایه، کارایی را کاهش می دهد (استیگلیتز، ۱۹۹۴، ۱)<sup>[۲۴]</sup>.<br />این آموزه تا اواسط دهه (۱۹۸۰) امری بدیهی تلقی می شد و هیچ آزمونی برای تأیید یا ابطال آن صورت نگرفته بود در سال (۱۹۸۵)، دمستز و لن<sup>[۲۵]</sup> برای اولین بار رابطه تمرکز مالکیت و کارایی در شرکتهای بورسی آمری
افزایش توانائی رقابت گیاه زراعی با علفهای هرز بخش مهمی از سیستمهای تلفیقی مدیریت علفهای هرز است (مرادی تلاوت و وهمکاران، ۱۳۸۹). از آنجا که افزایش تراکم گیاهی فراهمی منابع را برای علفهای هرز کاهش میدهد فواید افزایش توانائی رقابت گیاه زراعی از طریق افزایش تراکم گیاهی به صورت گسترده مطالعه شده است. به طور کلی کاربرد مناسب میزان بذر در مزارع آلوده به علفهای هرز از طریق کاهش میزان بیوماس و کم شدن تولید بذر علفهای هرز، می تواند در استراتژیهای مدیریت علفهای هرز در دراز مدت نقش مهمی را ایفا کند.
افزایش تراکم گیاهی می تواند باعث غلبه آن بر علفهای هرز شود. هر چند این امر ممکن است نتیجه معکوس هم بدهد، زیرا شدت رقابت بین گونه ای با علفهای هرز، اغلب کمتر از شدت رقابت درون گونه ای است (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۰). در این ارتباط مانتی و همکاران (۱۹۹۶) گزارش کردند که با افزایش تراکم گیاهی، کاهش عملکرد گیاهان زراعی ناشی از حضور علفهای هرز بهبود مییابد. زیرا تراکم گیاهی و آرایش کاشت دو عاملی هستند که با تحت تاثیر قرار دادن ساختار کانوپی از طریق تغییر شکل اجزاء اندامهای هوایی همچون اندازه برگها، جهت گیری برگها و نحوه اتصال آنها به ساقه و پیری برگهای پایین تر کانوپی قادر به کاهش پتانسیل تداخل علفهای هرز از طریق افزایش جذب نور کانوپی هستند (گاردنر، ۱۳۸۲). افزایش تراکم گیاه زراعی، با افزایش فشار رقابتی روی علفهای هرز، رشد و تکامل آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. بدین ترتیب باعث افزایش سهم گیاه زراعی از کل موجودی منبع می شود (هریس و وایت، ۲۰۰۷ و احمدوند و همکاران، ۲۰۰۹). گیاهان زراعی که قادر به تشکیل کانوپی متراکم میباشند، عمدتاً از طریق سرکوب فیزیکی بر زیست توده علفهای هرز تأثیر میگذارند (گراندی و همکاران ،۱۹۹۹ ) .بنابراین، میتوان با افزایش تراکم گیاه زراعی سبب کاهش تولید بذر علفهای هرز و کاهش تراکم این گونه ها شد (کاسلنی، ۱۹۹۱).
کاسلنی و همکاران بیان کردند که عملکرد گندم زمستانه آلوده با بروموس۱ با افزایش میزان بذر از ۹۰ کیلوگرم در هکتار به ۱۸۰ کیلوگرم در هکتار باعث ۱۵درصد افزایش عملکرد دانه گندم و ۲۵ درصد کاهش بذور بروموس گردید. همچنین افزایش میزان بذر از ۶۷ کیلوگرم در هکتار به ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار باعث کاهش آلودگی مزارع گندم به بروموس گردید .خسارت یولاف وحشی در تراکمهای ۱۰ تا ۲۰۰ بوته در متر مربع گندم در ایران، به ترتیب ۱۲ تا ۳۵ درصد ( موسوی، ۲۰۰۱، نقل از مقاله تأثیر تراکم و تاریخ کاشت گندم پاییزه بر تراکم و زیست توده علف های هرز در شرایط آب و هوایی شیروان، قربانی و همکاران، ۱۳۹۱) و در اسپانیا با تراکم ۲۹۸ سنبله در متر مربع گندم (سلیمی، ۱۹۹۴) ۳۱ درصد گزارش شده است.
تراکم کاشت میبایست به نحوی انتخاب شود که حداقل رقابت بین بوته های گیاه زراعی به وجود آید و از طرف دیگر فضای خالی در اختیار علف های هرز قرار نگیرد( احمدی و همکاران، ۲۰۰۷). برخی اعتقاد دارند که گندم به دلیل داشتن خاصیت پنجه زنی ، دارای انعطاف پذیری بالایی از نظر تراکم بوته می باشد، به طوری که در دامنه وسیعی از تراکم بوته، تعداد سنبله قابل برداشت و نهایتا عملکرد دانه مشابه خواهد بود. ولی گزارش شده است که اگر عملکرد دانه مورد نظر باشد تراکم بوته مناسبی وجود دارد که در آن تراکم ،عملکرد دانه حداکثراست و چنانچه تراکم کم باشد از پتانسیل تولید به نحو بهینه استفاده نمی گردد و در فراتر از تراکم مطلوب نیز مواد فتوسنتزی به جای اینکه صرف تولید دانه بیشتر شوند صرف رشد رویشی یا تنفس گیاه می گردند . ( کوچکی و خلقانی، ۱۳۷۴، سرمدنیا و کوچکی، ۱۳۷۲). سنجری و پیرایوانلو ( ۱۳۷۵ ) در آزمایشی به عنوان بررسی تعیین تراکم مناسب در ارقام گندم درشرایط دیم که در آن پنج تراکم ( ۱۵۰، ۲۰۰ ، ۲۵۰، ۳۰۰ و ۳۵۰ بوته در مترمربع ) بود، نتیجه گرفتند که اختلاف بین ارقام و تراکم های مختلف بوته از نظر عملکرد دانه و نیز اثر متقابل تراکم و رقم بر روی عملکرد دانه ، معنی دار نبود . هاکل و بیکر (۱۹۸۹) که سه رقم گندم
-
- Bromus secalinus L.
بهاره را در شرایط آب و هوایی نیمه خشک و در تراکم های بوته ، ۴۰ ، ۸۰ ، ۱۶۰ و ۳۲۰و ۶۴۰ بوته در مترمربع مورد آزمایش قرار دادند به این نتیجه رسیدند که عملکرد دانه تاسطح ۶۴۰ بوته در متر مربع در سال ۱۹۸۴ و تا ۳۲۰ بوته در سال ۱۹۸۵ افزایش یافت (نقل از مقاله تاثیر تراکم بوته روی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی چهار رقم گندم دوروم تحت شرایط دیم، مظفری و همکاران، ۱۳۷۷). شیرانی فر ( ۱۳۷۴ ) در آزمایشی به این نتیجه رسید که اثر رقم و تراکم بوته بر روی عملکردهای کل، دانه، کاه و شاخص برداشت معنی دار بود و حداکثر عملکرد دانه در تراکم بوته از ۳۰۰ به ۶۰۰ بوته در مترمربع ، عملکرد دانه افزایش یافت ولی بین سطوح مختلف تراکم ، اختلاف معنی داری مشاهده نشد . قبادی و همکاران (۱۳۷۹) در مورد گندم گزارش کردند که بین اجزاء عملکرد ، حالت جبران کنندگی نسبی وجود دارد . به عنوان مثال در ارقامی که دارای پنجه های بیشتری هستند تعداد سنبله در واحد سطح افزایش می یابد ولی تعداد دانه در سنبله و وزن دانه ها کمتر خواهد بود و افزایش وزن دانه فقط تا حدی کاهش تعداد دانه را جبران می کند .اگر چه با افزایش تراکم بوته ، تعداد سنبله در مترمربع افزایش می یابد اما تعداد دانه درسنبله و وزن هزار دانه و نهایتاً میزان تولید کاهش خواهد یافت ( بدون نام، ۱۹۸۶). اسمید و جینکینسون (۱۹۷۹)، دریافتند که تراکم های بوته بالاتر از حد اپتیمم (مطلوب) ممکن است باعث افزایش تعداد سنبله در واحد سطح شود ولی درعوض می تواند باعث کاهش تعداد سنبله های بارور و وزن دانه در سنبله شود (نقل از مقاله تاثیر تراکم بوته روی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی چهار رقم گندم دوروم تحت شرایط دیم، مظفری و همکاران، ۱۳۷۷). مواد فتوسنتزی که در دانه ذخیره می شوند از سه منبع (Source )عمده، فتوسنتز جاری برگ ، فتوسنتز جاری قسمت های سبزغیر از برگ و انتقال مواد فتوسنتزی ذخیره شده در سایر اندام های گیاه (منابع ثانویه) تامین می شود ( سرمدنیا و کوچکی ، ۱۳۷۲) غلاف برگ پرچم و میانگره برگ پرچم در شرایط خشکی می تواند به عنوان منابع ثانویه عمل نموده و نقش موثری در انتقال مواد فتوسنتزی به دانه داشته باشد (هاشمی دزفولی ، ۱۳۷۷)
آسانا و سینگ (۱۹۶۷)، عملا تمام ماده خشک دانه ، توسط قسمتی از ساقه که در بالای گره برگ پرچم قرار دارد تولید می شود از این مقدار ، سنبله در حدود ۵۰ درصد وزن خشک دانه را تامین می کند. سایمونس (۱۹۸۳) ، بین وزن هزار دانه و سطوح فتوسنتزی واقع در بالای گره برگ پرچم در هر پنجه و کل گیاه همبستگی مثبتی را مشاهده نمود (نقل از مقاله تاثیر تراکم بوته روی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی چهار رقم گندم دوروم تحت شرایط دیم، مظفری و همکاران، ۱۳۷۷).
اﻓــﺰاﻳﺶ ﺗــﻮان رﻗﺎﺑــﺖ ﮔﻴــﺎه زراﻋــﻲ ﺑﺨــﺶ ﻣﻬﻤــﻲ از ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺎی ﺗﻠﻔﻴﻘﻲ ﻋﻠﻒ ﻫﺎی ﻫﺮز اﺳـﺖ . ﻛــﻮددﻫﻲ ﮔﻴﺎﻫــﺎن زراﻋــﻲ ﺑــﺎ دﺳﺘﺮﺳــﻲ ﮔﻴﺎﻫــﺎن ﻫــﺮز ﺑﻪ ﻣﻮاد ﻏﺬاﻳﻲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ . از آﻧﺠﺎ ﻛـﻪ ﮔﻴﺎﻫـﺎن زراﻋـﻲ و ﻫﺮز ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪی ﻫﺎی ﭘﺎﻳﻪ ﻧﺴﺒﺘﺎ ً ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ دارﻧـﺪ، ﺣﺎﺻـﻠﺨﻴﺰی ﺧﺎک ﺑﺮ رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻴـﺎن آﻧﻬـﺎ اﺛـﺮ ﻣـیگذارد ( بلک شاو ،۲۰۰۴).
۳–۳–۲: کود دهی
همانطور که میدانیم تمامی کودی که به خاک اضافه می شود جذب گیاه نمیگردد، بلکه قسمت قابل توجهی از آن به طرق مختلف از دسترس گیاه خارج می شود . بخشی از کود داده شده از خاک شسته می شود
و بخشی دیگری از کود توسط خاک ، مواد آلی و میکروبها تثبیت و یا مصرف می شود . در نتیجه رشد مطلوب گیاه و حصول حداکثر کیفیت و کمیت محصول مستلزم وجود مقدار کافی و متعادلی از عناصر پر مصرف و کم مصرف در خاک است . و در صورتی که کمبود عنصر یا عناصر غذایی در خاک وجود داشته باشد، بایستی بصورت کود به خاک اضافه گردد.
شایان ذکر است که عناصر پر مصرف و عناصر کم مصرف در ساختمان سلولی و فعالیتهای فیزیولوژیکی گیاه شرکت دارند. برخی از وظایف عناصر کم مصرف در گیاه به شرح ذیل میباشد:
عنصر آهن : شرکت در ساختمان کلروفیل ، سیتوکروم ها و آنزیم نیتروژناز.
عنصر منگنز : مقاومت در مقابل عوامل نامساعد زنده و غیر زنده ، فعال سازی و یا جزیی از بعضی از آنزیم ها ، انسجام غشاء کلروپلاست و آزاد سازی اکسیژن در فرایند فتوسنتز و تنظیم مراحل نموی گیاه.
عنصر بر : جزیی از دیواره سلولی ، مؤثر در مصرف کلسیم ، سنتز اسید نوکلئیک و انسجام غشاء ها و تنظیم مراحل نموی گیاه.
عنصر روی : مقاومت در مقابل عوامل نامساعد زنده و غیر زنده ، فعال سازی و یا جزیی از بسیاری آنزیم ها و غشاء ها و تنظیم مراحل نموی گیاه.
عنصر مس : فعال سازنده و یا جزیی از بعضی از آنزیم های فعال در اکسیداسیون و احیاء ، شرکت درفعالیتهای فتوسنتزی و تنظیم مراحل نموی گیاه.
عنصرمولیبدن : مقاومت در مقابل عوامل نامساعد زنده و غیر زنده مورد نیاز در فرایند تثبیت نیتروژن و احیاء نیترات.
عناصر فسفر و پتاسیم نیز جزو عناصر پر مصرف میباشند. ازجمله نقشهای عنصر فسفر تسریع در رشد و رسیدگی محصول گشته و کیفیت مصرفی بافتهای سبزینه ای را افزایش میدهد. پتاسیم نیز کیفیت محصول را بالا میبرد و راندمان فتوسنتز را افزایش میدهد. پتاسیم برای تشکیل دانه حجیم و ساقه مقاوم در غلات ضروری میباشد.
اﻓﺰاﯾﺶ روز اﻓﺰون ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻮدﻫﺎیﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺟﻬﺎن، ﺿﺮورت اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻮدن ﺗﻮﻟﯿﺪ، آﻟﻮدﮔﯽ آبﻫـﺎی زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ و ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺳﺎﺧﺘﺎرﺧﺎک در اﺛﺮ ﻣﺼﺮف ﺑﯽروﯾﻪ و ﻧﺎآﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﮐﻮدﻫﺎی ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ، ﻣﺸﮑﻼﺗﯽﻫﺴــﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ روشﻫــﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ آن ﻫــﺎ را ﺣﻞ ﮐﺮد. ﺗﻐﺬﯾﻪ ﺑﺮﮔﯽ روش ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺟﻬﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف ﮐﻮدﻫﺎی ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﺧﻄﺮات ﻣﺤﯿﻄﯽ آنﻫـﺎ، ﺑهﺧﺼـــــﻮص در ﺷﺮاﯾﻂ اﺧﯿـﺮ ﮐﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف ﺳﻢ و ﺑﻬﯿﻨﻪﺳﺎزی ﻣﺼﺮف ﮐﻮد در دﻧﯿﺎ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ (ملکوتی و لطف الهی، ۱۹۹۹). ﻣﺤﺘﻮای ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ ﺧﺎک ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮای ﺗﺎﻣﯿﻦﻧﯿﺎز ﮔﯿﺎه ﮐﺎﻓﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻌﺪﻧﯽ ﺑﻪ ﮔﯿﺎﻫﺎن در ﺣﺎل رﺷﺪ روش ﻣﻨﺎﺳــﺒﯽﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد ﮔﯿﺎﻫﺎن زراﻋـــﯽ اﺳﺖ. اﮐﺜﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ رﯾﺰﻣﻐـــﺬی در ﺧــﺎکﻫــﺎی ﻗﻠﯿــﺎﯾﯽ ﺗﺜﺒﯿــﺖ ﺷــﺪه و رﯾﺸﻪﻫﺎی ﮔﯿﺎه ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺟﺬب ﮐﺎﻓﯽآنﻫﺎ از ﺧﺎک ﻧﻤﯽﺑﺎﺷﻨﺪ (ﻛﺎکمک، ۲۰۰۸). ﺑﺮﺧـــﯽ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺷـﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺧﺎکﻫﺎ از ﺟﻤﻠـﻪ ﻗﻠﯿﺎﺋﯿـﺖ، ﮐﻤﺒـﻮد ﻣـﻮاد آﻟـﯽ، ﻓﺮاﻫﻤﯽ ﻋﻨﺎﺻﺮ رﯾﺰ ﻣﻐﺬی و دﺳﺘﺮﺳﯽ ﮔﯿﺎﻫﺎن ﺑﻪ آنﻫـﺎ را ﮐـﺎﻫﺶ ﻣـــﯽدﻫﻨـــﺪ (رونقی و همکاران، ۲۰۰۲). ﯾـــﮏ راﻫﮑﺎرﻣﻬﻢ ﺑﺮای اﻓﺰاﯾﺶ ﻏﻠﻈﺖ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﮐﻢ ﻣﺼـﺮف در داﻧــــﻪ، ﮐــــﻮددﻫﯽ و ﯾــــﺎ ﻣﺤﻠــــﻮل ﭘﺎﺷــــﯽ ﮔﯿﺎﻫــــﺎن اﺳـــﺖﻛﺎکمک، (۲۰۰۸). ﺳـــﺎراﻧﺪون و ﺟﯿـــﺎﻧﯿﺒﻠﯽ، (۱۹۹۰) ﮔﺰارش ﮐﺮدﻧـﺪ ﮐـﻪ ﻣﺼﺮف ﺑﺮﮔﯽ ﻧﯿﺘﺮوژن ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ ﮔﻨﺪم (۴۳درﺻــﺪ) و ﻋﻤﻠﮑــﺮد ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾــﮏ (۶۵ درﺻــﺪ) ﮔﺮدﯾـﺪ، وﻟـﯽ ﺗﻮﻟﯿـﺪ ﭘﻨﺠـﻪ ﺑﯿﺸـﺘﺮ و درﻧﺘﯿﺠـﻪ ﻣﺼـﺮف ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﯿﺘﺮوژن درﻣﺮاﺣﻞ اوﻟﯿﻪ رﺷـﺪ ﺑﺎﻋـﺚ ﺷـﺪ ﺗـﺎ ﮔﯿـﺎه در اواﺧـﺮ دوره رﺷـﺪ ﺑـﺎ ﮐﻤﺒـﻮد ﻧﯿﺘـﺮوژن ﻣﻮاﺟـﻪ ﺷـﺪه ودرﻧﺘﯿﺠـﻪ وزن ﺳـﻨﺒﻠﻪ، ﺷـﺎﺧﺺ ﺑﺮداﺷـﺖ و ﻣﯿـﺰان ﻧﯿﺘــﺮوژن داﻧــﻪ ﮐــﺎﻫﺶ ﯾﺎﻓــﺖ. ﻋﺒﺪاﻟﺴــﻼم و ﻫﻤﮑــﺎران (۱۹۹۴)، در ارزﯾــﺎﺑﯽ روشﻫــﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪ ﮔﯿـﺎﻫﯽ ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﮐـﻢ ﻣﺼـﺮف روی، ﻣﻨﮕﻨﺰ و ﻣﺲ اﻇﻬﺎر ﮐﺮدﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺼﺮف ﺑﺮﮔﯽ اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻـﺮ، ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﻣﺼﺮف ﺧـﺎﮐﯽ و ﯾـﺎ ﺗﯿﻤـﺎر ﻧﻤـﻮدن ﺑـﺬر ﺑﺎﻋـﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد و اﺟﺰای ﻋﻤﻠﮑﺮد ذرت ﻣﯽﺷﻮد. ﺗـﺄﻣﯿﻦ ﻋﻨﺼﺮ روی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻮرد ﻧﯿـﺎز ﮔﯿـﺎه، ﺗﻌـﺪاد ﺳﻨﺒﻠﻪ در ﺑﻮﺗﻪ، ﺗﻌﺪاد داﻧﻪ در ﺳـﻨﺒﻠﻪ و در ﻧﺘﯿﺠـﻪ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧﻪ ﮔﻨﺪم را اﻓﺰاﯾﺶ داده و ﮐﻤﺒﻮد روی ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﻨﺠﻪﻫﺎی ﻧﺎﺑﺎرور ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮد ﮐـﻪ در ﻃـﻮل دوره رﺷـﺪ روﯾﺸﯽ و زاﯾﺸﯽ اﯾـﻦ ﭘﻨﺠـﻪﻫـﺎ از ﻣـﻮاد ﻓﺘﻮﺳـﻨﺘﺰی ﺳـﺎﻗﻪ اﺻﻠﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤـﻮده و ﻃـﻮ ل دوره رﺷـﺪ روﯾﺸـﯽ ﺑﯿﺸـﺘﺮ ﺷﺪه و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧـﻪ در واﺣـﺪ ﺳـﻄﺢ ﮐـﺎﻫﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ (رانگل و گراهام، ۱۹۹۵). ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ و ﻏﯿﺒـﯽ (۱۹۹۹)، ﮔــﺰارش ﻧﻤﻮدﻧــﺪ ﮐــﻪ ﻣﺤﻠــﻮل ﭘﺎﺷــﯽ ﺑﺮﮔــﯽ ﻋﻨﺼــﺮ روی ﻫﻤــﺮاه ﺑــﺎ ﻧﯿﺘــﺮوژن، ﻓﺴﻔﺮ و ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧـﻪ و اﻓـﺰاﯾﺶ ﻣﯿــﺰان روی در داﻧــﻪ ﮔﻨــﺪم ﺷــﺪ. ﯾﻠﻤــﺎز و ﻫﻤﮑــﺎران (۱۹۹۷)، ﺑﯿــﺎن ﮐﺮدﻧــﺪ ﮐــﻪ اﺳــﺘﻔﺎده از روشﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺼﺮف ﺳﻮﻟﻔﺎت روی ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ ﮔﻨﺪم را ﺑـﻪ ﻣﯿـﺰان ﻗﺎﺑـﻞ ﻣﻼﺣﻈـﻪای اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽدﻫـﺪ، ﺑﻠﮑـﻪ ﻏﻠﻈـﺖ اﯾـﻦ ﻋﻨﺼـﺮ در داﻧـﻪ ﻧﯿـﺰ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘـﺎت ﻫﻤﺎﻧﺘﺮاﻧﺠـﺎن و ﮔـﺮگ (۱۹۸۸)، ﻧﺸـــﺎن داد ﮐـــﻪ ﻣﺼــﺮف آﻫــﻦ و روی ﻣﻮﺟــﺐ اﻓــﺰاﯾﺶ ﻣﻌﻨــﯽدار ﺗﻌــﺪاد سنبله درﻣﺘﺮ ﻣﺮﺑﻊ، ﻃﻮل سنبله و وزن ﻫﺰار داﻧـﻪ ﮔﻨـﺪم ﺷﺪ. اﯾﻦ ﻣﺤﻘﻘﺎن اﻋﻼم ﻧﻤﻮدﻧﺪ ﮐـﻪ در اﺛـﺮ ﻣﺼـﺮف اﯾـﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻘﺪار ﮐﻞ ﮐﺮﺑﻮﻫﯿﺪراتﻫﺎ، ﻧﺸﺎﺳﺘﻪ و ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ داﻧﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﮐﺮﺑﻮﻫﯿـﺪراتﻫـﺎ وزن ﻫـﺰار داﻧﻪ و ﺗﻌﺪاد داﻧﻪ در سنبله ﻧﯿـﺰ اﻓـﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘـﻪ و ﻣﻮﺟـﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ ﻣﯽﺷﻮد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺤﻘﯿﻘـﺎت ﻧﯿـﺰ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﺮف روی ﻣﯿﺰان ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ داﻧـﻪ، وزن ﻫﺰارداﻧﻪ، ﺗﻌﺪاد داﻧﻪ در سنبله اﻓـﺰاﯾﺶ ﻣﻌﻨـﯽ داری ﻣــﯽﯾﺎﺑﻨــﺪ. (ایوانز و واردلاو، ۱۹۷۶). زاﺟﻮنگ و ﺑﻮرﺧﻤﻦ (۱۹۸۷)، در ﯾﮏ آزﻣﺎﯾﺶ ﮔﻠﺪاﻧﯽ اﺛﺮﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻨﮕﻨﺰ را از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ (ﯾﻮﻧﯽ و ﮐﻼت) روی ﮔﻨﺪم و ﯾـﻮﻻف ﺑﺮرﺳـﯽ ﮐﺮدﻧﺪ .
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻮل ﭘﺎﺷﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮد د اﻧـــﻪ را ﺑﯿﻦ ۴۰ تا ۸۰ درﺻـــﺪ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽدﻫﺪ. اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﯾﻮﻻف در اﯾــــﻦ آزﻣــﺎﯾﺶ ﮐﻤﺘﺮ از ﮔﻨﺪم و ﺑﯿﻦ ۷ تا ۳۸ درﺻــــﺪ ﺑﻮد. ﺟــــﻼل - ﮐﻤــــﺎﻟﯽ و دووﯾﻠــــﺮ (۲۰۰۸)، ﮐــﺎﻫﺶ ۵ تا ۴۰ درﺻــﺪی ﻋﻤﻠﮑــﺮد داﻧــﻪ ﮔﻨــﺪم را در ﻣﻨــﺎﻃﻖ ﺟﻨــﻮﺑﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮزﺳﺘﺎن ﺑـﻪ دﻟﯿـﻞ وﻗـﻮع ﮔﺮﻣـﺎی زود رس ﺑﻬـﺎره اﻋﻼم ﮐﺮدﻧﺪ. ﮔﺮﻣﺎ درﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﺮﺷﺪن داﻧﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﮐﻮﺗـﺎه ﺷﺪن اﯾﻦ دوره و ﮐﺎﻫﺶ وزن داﻧﻪ ﻣﯽﺷﻮد. ﮐـﺎﻫﺶ وزن داﻧـﻪ درﺷـﺮاﯾﻂ ﺗـﻨﺶ ﮔﺮﻣـﺎی ﭘﺎﯾـﺎن ﻓﺼـﻞ ﺑـﺎ ﮐـﺎﻫﺶ ﻃـﻮل ﻣـﺪت ﭘـﺮ ﺷـﺪن داﻧـﻪ ﻣـﺮﺗﺒﻂ اﺳـﺖ. ﮐﺎﺳـﺘﺮو و ﻫﻤﮑـﺎران (۲۰۰۷)، ﻧﯿـﺰ ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﻣﺸـﺎﺑﻬﯽ را ﮔﺰارش ﻧﻤﻮدﻧﺪ. در اﮐﺜﺮ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮐﺸﻮر ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺑﺎﻻ ﺑﻮدن ﻣﯿﺰان آﻫـﮏ ﺧــﺎک، ﻣﻌﻤــﻮﻻً ﺟــﺬب ﻋﻨﺎﺻــﺮ رﯾــﺰ ﻣﻐــﺬی دﭼــﺎر اﺧــﺘﻼل ﻣﯽﺷـــﻮد. ﺧـﺎکﻫﺎی اﯾـــﻦ ﻣﻨـــﺎﻃﻖ دارای ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از اﯾﻦ ﻧـﻮع ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻫﺴـﺘﻨﺪ، اﻣـﺎ ﺑـﻪ دﻟﯿـﻞ ﻗﻠﯿﺎﯾﯽ ﺑﻮدن ﺧﺎک، ﺟﺬب آنﻫﺎ دﭼﺎر اﺧـﺘﻼل ﻣـﯽ ﺷـﻮد (صدری و ملکوتی، ۱۹۹۹). واﮐﻨﺶ ﺧﺎک در PH ﺑـﯿﺶ از۸ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ و رﯾﺰ ﻣﻐـﺬی ﻫـﺎ ا ﺧـﺘﻼل اﯾﺠـﺎد ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑـﺎ ﻣﺼـﺮف ﺑﺮﮔـﯽ اﯾـﻦ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻣـﯽﺗـﻮان وﺿﻌﯿﺖ رﺷﺪ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﮔﻨﺪم را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸـﯿﺪ. ﺑﻬﺘـﺮﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ و ﺑﺴـﯿﺎری از ﻋﻨﺎﺻـﺮ رﯾـﺰ ﻣﻐـﺬی در ﻣﺤﺪوده PH اﺳﯿﺪﯾﺘﻪ ۵/۶ تا ۷ ﻣﯽﺑﺎﺷـﺪ و در واﮐـﻨﺶ ﻫـﺎی ﻗﻠﯿﺎﯾﯽ ﺑﺎﻻ، ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ و رﯾﺰ ﻣﻐﺬیﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﺪت ﻣﺤـﺪود ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺎوﺟـﻮد ﻣﻘـﺎدﯾﺮ زﯾـﺎد ﻓﺴـﻔﺮ درﺧﺎکﻫﺎی ﺧﻮزﺳﺘﺎن، ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺟـﺬب آن ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ و ﻣﺤﻠﻮل ﭘﺎﺷﯽﺑﺮﮔﯽ اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺑﺎﻋﺚ رﻓﻊ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﺟﺬب آﻧﻬﺎ از ﺧـﺎک ﺧﻮاﻫـﺪ ﺷـﺪ.
ﻣﺼﺮف ﺧﺎﮐﯽ ﻋﻨﺎﺻـﺮ رﯾﺰﻣﻐـﺬی، ﻋـﻼوه ﺑـﺮ ﭘـﺎﯾﯿﻦ ﺑـﻮدن ﮐــﺎراﯾﯽ ﺟــﺬب آنﻫــﺎ ﺗﻮﺳــﻂ ﮔﯿـﺎه، از ﻟﺤــﺎظ اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﯿﺰ ﺑﺴﯿﺎر ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ اﺳﺖ واز اﯾﻦرو ﻣﯽﺗـﻮان از روشﻫﺎی ﺟـﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﻣﺤﻠـﻮل ﭘﺎﺷـﯽ ﺑﻬـﺮه ﺟﺴـﺖ. ﺟﺬب ﻋﻨﺼﺮ روی ﺗﻮﺳـﻂ ﮔﯿـﺎه ﺑـﺎ دو ﺳـﺎزوﮐﺎر ﻓﻌـﺎل و ﻏﯿﺮ ﻓﻌﺎل ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد .ﺟﺬب ﻏﯿﺮ ﻓﻌﺎل آن از ﻃﺮﯾـﻖ ﺟـﺬب اﻟﮑﺘﺮوﺳـﺘﺎﺗﯿﮑﯽ ﯾـﻮنﻫـﺎی روی دﯾـﻮاره ﺳـﻠﻮﻟﯽ، ﺳﻠﻮلﻫﺎی رﯾﺸـﻪ ﺻـﻮرت ﻣـﯽﮔﯿـﺮد. ﺟـﺬب ﻓﻌـﺎل روی، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ دﻣﺎ و ﺗﻬﻮﯾﻪ ﻣﺤﯿﻂ رﯾﺸﻪ ﻣـﯽ ﺑﺎﺷـﺪ و ﺑـﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﺳﺎزوﮐﺎر ﺟﺬب ﻓﻌﺎل روی ﺗﺄﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨـﺪه ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه روی ﻣﻮرد اﺣﺘﯿﺎج ﮔﯿـﺎه ﺑﺎﺷـﺪ، ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺟﺬب ﮐﻨﺪ ﻋﻨﺼﺮ روی و ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺗﻮﺳﻂ رﯾﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ از ﻃﺮﯾﻖ اﻧﺪامﻫﺎی ﻫﻮاﯾﯽ در اﺧﺘﯿﺎر ﮔﯿﺎه ﻗﺮارداده ﺷﻮﻧﺪ (سیاوشی و همکاران، ۲۰۰۴). روی، ﯾﮏ ﻋﻨﺼﺮ ﺿﺮوریﮐﻢ ﻣﺼﺮف ﺑـﺮای اﻧﺴـﺎن، دام وﮔﯿﺎه اﺳﺖ و در ﺑﺴﯿﺎری از ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎی آﻧﺰﯾﻤﯽ ﮔﯿﺎه ﻧﻘﺶﮐﺎﺗﺎﻟﯿﺰوری ﻓﻌﺎلﮐﻨﻨﺪه و ﯾﺎ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ دارد. ﺑﺮ اﺛﺮ ﮐﻤﺒﻮد روی ﮔﯿﺎﻫﺎن ازﻧﻈﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻨﻈﯿﻢﮐﻨﻨﺪه رﺷـﺪ از ﺟﻤﻠﻪ ﻫﻮرﻣﻮن اﮐﺴﯿﻦ دﭼﺎر اﺧﺘﻼل ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﮔﯿﺎﻫﺎن در ﻣﻮاﻗﻊ ﮐﻤﺒﻮد روی ﻓﯿﺘﻮﺳﯿﺪروﻓﻮر ﺗﻮﻟﯿـﺪ ﮐـﺮده و آن را، ازﻃﺮﯾﻖ رﯾﺸـﻪ دﻓـﻊ ﻣـﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨـﺪ و ﻋﻨﺼـﺮ روی ﻏﯿﺮﻗﺎﺑـﻞ ﺟﺬب راﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺬب ﺗﺒـﺪﯾﻞ ﻣـﯽ ﮐﻨﻨـﺪ. اﯾـﻦ ﻣﻮاد اﺛﺮ ﮐﻼﺗﯽ دارﻧﺪ، ﮔﯿﺎﻫـﺎن درﺷـﺮاﯾﻂ ﮐﻤﺒـﻮد روی درﺧﺎک، از روی ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺟﺬب ﻧﯿـﺰ اﺳـﺘﻔﺎده ﻣـﯽﮐﻨﻨـﺪ. ﮔﯿﺎﻫـﺎن ﻣﺨﺘﻠـﻒ و ﻧﯿـﺰ ارﻗـﺎم ﻣﺨﺘﻠـﻒ از ﻧﻈـﺮ ﺷـﺪت ﺗﻮﻟﯿـﺪ و ﻣﯿـﺰان ﺗﺮﺷـﺢ ﻓﯿﺘﻮﺳـﯿﺪروﻓﻮر ﻣﺘﻔـﺎوت ﻫﺴـﺘﻨﺪ(سواغبی فیروزآبادی و همکاران، ۲۰۰۳). روی ﻋﻨﺼﺮی ﻣﻬﻢ درﻓﻌﺎﻟﯿﺖآﻧﺰﯾﻢﻫﺎی دﻫﯿﺪرژﻧﺎز، ﭘﺮوﺗﺌﯿﻨﺎز، ﺗﺸـﮑﯿﻞ RNA و ﺗﻨﻈـﯿﻢ ﮐﻨﻨـﺪهﻫـﺎی رﺷـﺪ اﺳـﺖ. ﻋﻘـﯿﻢ ﺑـﻮدن داﻧــﻪﻫــﺎی ﮔــﺮده، ﮐــﻮﭼﮑﯽ اﻧــﺪازه ﺑــﺮگ، وﺟــﻮد ﻧﻮارﻫـﺎی روﺷـﻦ در اﻣﺘـﺪاد رﮔﺒـﺮگ اﺻـﻠﯽ ﺑـﺮگ و ﮐﻮﺗـﻮﻟﮕﯽ ﮔﯿـﺎه از ﻋﻼﺋـ ﻢ ﮐﻤﺒـﻮد اﯾـﻦ ﻋﻨﺼـﺮ اﺳـﺖ (خلیلی محله و رشیدی، ۲۰۰۸). نتایج ﺗﺤﻘﯿﻘـﺎت ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ ﻣﺼـﺮف ﻋﻨﺼـﺮ روی در ﻣﺮاﺣــﻞ ﻣﺨﺘﻠــﻒ رﺷــﺪ ﮔﯿــﺎه ﺳــﻮﯾﺎ ﻧﺸــﺎن داده اﺳــﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻮل ﭘﺎﺷﯽ روی آن را در اﺳـﺮع وﻗـﺖ در
در اﺧﺘﯿـﺎر ﮔﯿــﺎه ﻗــﺮار داده و ﺑﺎﻋــﺚ ﺑﻬﺒــﻮد ﻋﻤﻠﮑــﺮد آن ﻣــﯽﺷــﻮد (جامسوم و همکاران، ۲۰۰۹). ﻣﺤﻠﻮلﭘﺎﺷﯽ ﻋﻨﺎﺻﺮ آﻫﻦ، روی و ﻣﻨﮕﻨـﺰ ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﯾﺶ ﻣﻌﻨـﯽ دار ﻋﻤﻠﮑـﺮد و اﺟـﺰای ﻋﻤﻠﮑﺮد ذرت ﺳﯿﻠﻮﯾﯽ ﻫﯿﺒﺮﯾﺪ ۷۰۴درﻣﻨﻄﻘﻪﺧـﻮی ﺷـﺪه و ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻋﻠﻮﻓـﻪ ﺗـﺮ، ﻋﻠﻮﻓـﻪ ﺧﺸـﮏ و اﺟـﺰای ﻋﻤﻠﮑـﺮد در واﺣـﺪ ﺳـﻄﺢ ﮔﺮدﯾـﺪه ﺑـﻪ ﻋـﻼوه ﻣﺸـﺨﺺ ﺷـﺪ ﮐـﻪ روی ﻣﻬـﻢ ﺗـﺮﯾﻦ ﻋﻨﺼـﺮ و ﻣﻨﮕﻨـﺰ ﮐـﻢ اﺛﺮﺗﺮﯾﻦ ﻋﻨﺼﺮﺑﻮدﻧـﺪ (خلیلی محله و رشیدی، ۲۰۰۸). اﺛـــﺮ ﻣﺜﺒـــﺖ ﻣﺤﻠـــﻮل ﭘﺎﺷـــﯽ ﻋﻨﺼـــﺮ روی در ﮔﯿﺎﻫﺎن ﮔﻠﺮﻧـﮓ (لویس و مک فرلان، ۱۹۸۶)، ﺳـﻮﯾﺎ (هیثولت و همکاران، ۲۰۰۲)، آﻓﺘــــــــﺎﺑﮕﺮدان (میرزا پور و خوشگفتار،۲۰۰۶) و ﺧــــﺮدل (چاترجی و خوراناو، ۲۰۰۷) ﮔﺰارش ﺷـﺪه اﺳـﺖ . رﯾﻠﯽ و ﻫﻤﮑﺎران، (۲۰۰۰) ﻧﯿﺰ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﺸـﺎﺑﻬﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان روﻏﻦ و ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ داﻧﻪ ﮔﻨﺪم و ﮐﻠﺰا در اﺛﺮ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﻮﻟﻔﺎت روی راﮔﺰارش دادﻧﺪ. ﺑﺮﮔﻠﻨﺪ (۲۰۰۲)، ﮔﺰارش نمود ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻮلﭘﺎﺷﯽ روی، ﺧﺼﻮﺻﺎً درﻣﺮاﺣﻞ رﺷـﺪ روﯾﺸـﯽ ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧــﻪ ﺳــﻮﯾﺎ ﻣــﯽﮔــﺮدد. ﺑـﺎﯾﺒﻮردی و ﻣﻠﮑــﻮﺗﯽ، (۲۰۰۷) ﻧﯿـﺰ ﻧﺸـﺎن دادﻧـﺪ ﮐـﻪ ﻣﺤﻠــﻮلﭘﺎﺷــﯽ ﻋﻨﺼــﺮ روی دارای ﺗــﺎﺛﯿﺮ ﻣﻌﻨــﯽ داری ﺑــﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ (۲/ ۲۶۰۶ ﮐﯿﻠﻮﮔﺮم در ﻫﮑﺘـﺎر)، وزن ﻫـﺰار داﻧﻪ (۴/۴ ﮔﺮم) و ﻣﯿﺰان روﻏـﻦ (۷/ ۴۳درﺻـﺪ) در ﮔﯿـﺎه ﮐﻠﺰا ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
۴-۲: مشخصات گیاهشناسی علفهای هرز موجود در مزرعه آزمایشی
علفهای هرز موجود در مزرعه آزمایشی شامل دم عقربی، پنیرک، وایه گل سفید، چچم، خردل وحشی و یولاف وحشی میباشند.
۱-۴-۲: دم عقربی
دم عقربی۱ گیاهی علف یکساله، بالا رونده یا خیزان، اغلب گسترده روی زمین، با ساقه ای کوتاه یا بلند، ارتفاع تا ۴۰سانتیمتر با کرکهای فشرده ی پراکنده، گوشواره ها مشخص، به طول ۱۵–۲۵ میلیمتر، سر نیزه ای – درفشی، غشائی کم رنگ با رگه ی میانی سبز رنگ، برگها کامل (بدون تقسیم) با دمبرگی بلند، به طول ۴–۱۵ به عرض ۱–۲ سانتیمتر واژ سر نیزه ای، نوک تیز، به طرف دمبرگ باریک شونده، با ۳–۵ رگبرگ اصلی و مشخص، در ابتدا (در جوانی) در لبهها و کوچک، سر بریده ی غشائی. کاسه ی گل به طول ۴ میلیمتر با دندانههای سه گوشه باریک، با لبههای کم رنگ، تقریباً هم اندازه ی طول لوله. درفش به طول ۵–۱۰ به عرض ۴–۵ میلیمتر، با ناخنکی به طول ۲–۴ میلیمتر، بالها به طول ۴–۶ میلیمتر، نوک کند، با ناخنکی کوتاه، گوشکی پهن، ناو از بالها کمی بلندتر، مستطیلی باریک، با نوکی باریک و مورب، ناخنکی به طول ۵/۱–۲ میلیمتر. نیام بطرق گوناگون در بین دانهها بهم آمده، بطرق نامنظم دم عقربی و پیچیده، با رگه های طولی آشکار و مشخص، رگه های پشتی غالباً خارک دار یا سنگ پائی، بندرت صاف. دانهها به طول ۳–۴ به عرض ۲میلیمتر، متنوع، کلیوی تا داسی شکل، گاهی با شیار جانبی، قهوهای تیره یا سیاهرنگ، با چروکهای کوچک کمی برجسته. این گیاه در استان خوزستان در میان اراضی زراعی گندم، اراضی آیش رها شده، در اطراف شهرهای اهواز، حمیدیه، سوسنگرد، اندیمشک، شوش، شوشتر، هفت تپه، بهبهان و رامهرمز میروید (فلور خوزستان، ص:۲۱۶-۲۱۵).
-
- Scorpiurus muricatus L.
۲-۴-۲: پنیرک (توله)
پنیرک۱ گیاهی یکساله است با برگ ها تقریباً گرد ، بندرت قلبی شکل ، گل ها بنفش متمایل به آبی کمرنگ ، قد تا ۷۰ سانتی متر، ساقه منشعب ، ایستاده یا گسترده ، پرزدار ، برگ ها پرزدار ، در حاشیه با دندانه های نوک تیز ، دارای براکته های سه گانه تخم مرغی کشیده در قاعده کاسه گل . گل ها کوچک ، گلبرگ ها ۱۰-۱۲ میلی متر ، حداکثر دو برابر طول کاسه گل بدون خطوط تیره میباشند.
پنیرک در مزارع گندم بعضی مناطق بخصوص در جنوب کشور حائز اهمیت می باشد . مهمترین مناطق کشور از نظر آلودگی به این علف های هرز عبارتند از استان های خوزستان، هرمزگان، بوشهر، جیرفت ، هرمزگان، ایلام، سمنان و زنجان (اینترنت).
۳-۴-۲: وایه گل سفید
وایه گل سفید۲ گیاهی یکساله است با رویش پائیزه، بلند، ایستاده، ریشه سفید و دوکی شکل، قد تا ۱۰۰ سانتی متر. ساقه منفرد، باریک و بلند، شیاردار، در قاعده منشعب، شامل شاخه های طویل، سبز مات، با شاخکهای باریک نخی. برگ ها در پائین تقریباً سبز مات، پهن دراز، با تقسیمات شانهای یا دو شانهای عمیق، حاشیه دندانه های اره ای شکل ، در شاخه های میانی و بالائی کمی کرکدار ، دارای دو بار تقسیم شانه ای سر نیزه ای خطی و دارای دندانههای ارهای شکل. گلها سفید کوچک ، مجتمع در گل آذین های چتری مرکب ، بزرگتر به قطر تا ۱۰ سانتی متر. میوه ۲-۵/۲ میلی متر ، شبیه زیره، بیضی باریک، با پرههای باریک ، مشخص، نازک و نخی. برگ های بذری کشیده ، دوکی ، در وسط عریض تر . اولین برگ فقط با چند فرورفتگی در انتهای مدور.
وایه گل سفید در استانهای فارس، کرمان، هرمزگان و کرمانشاه پراکنده بوده ولی در مزارع گندم خوزستان به عنوان یکی از علف های هرز غالب مطرح می باشد (اینترنت).
-
- Malva parriflora
-
- Ammi majusL.
شکل ۱–۲: علف هرز وایه گل سفید در کرت آزمایشی
۴-۴-۲: چچم
چچم۱ گیاه یکساله ای ازتیره گندمیان است که به وسیله بذرتکثیرمی شود. گل آذین این گیاه سنبله ای است وحدود ۲۰سانتی متر طول دارد. گل آذین راست این گیاه دارای سنبلچه ای است که هرسنبلچه فرعی آن ۵تا۹ گل دارد. گلوم یا پوشینه خارجی این گیاه بزرگترین سنبلچه است وگلومل یا پوشینه وسطی آن دارای ریشک است (علی بابایی، پاورپوینت اطلس شناسی علفهای هرز ۵).
۵-۴-۲: خردل وحشی
خردل۲ وحشی گیاه یکساله ای ازتیره شب بو است که به وسیله بذر تکثیرمی شود. ساقه های راست ومنشعب دارد برگهای آن تخم مرغی کشیده ودندانه داراست. گلها درشت زرد طلایی ودارای ناخنک باریک و بلندند. کاسبرگها افقی اند. میوه نیام است وحدود۳سانتی مترطول دارد ودارای ۱۲تا۲۰ عدد بذر است. دانه خردل وحشی تند است وکاربرد دارویی دارد (علی بابایی، پاورپوینت اطلس شناسی علفهای هرز ۶).
-
- Lolium rigidum L.
- Sinapis arvensis L.
کا را آزمون کردند، آنها با برآورد رابطه زیر نشان دادند که میان تمرکز و کارایی هیچ رابطه ای وجود ندارد و به عبارت دیگر با هر ساختاری از تمرکز مالکیت می توان به کارایی دست یافت. دمستز و لن رابطه تمرکز سرمایه و سودآوری در ۵۳۶ شرکت آمریکایی را بررسی کردند.<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-69″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-3.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="321″ height="108″ /></a><br />میانگین سود پس از کسر مالیات به ارزش دفتری در دوره (۱۹۸۰ – ۱۹۷۶) به عنوان شاخص کارایی انتخاب و سه شاخص برای تمرکز سرمایه محاسبه شد:<br />میزان مالکیت ۵ سهامدار بزرگ (LA<sup>5</sup>).<br />میزان مالکیت ۲۰ سهامدار بزرگ (LA<sup>20</sup>).<br />شاخص هرفیندال (LAH) که از طریق جمع توان دوم سهم هر یک از سهامداران محاسبه می شود.<br />علاوه بر این سه شاخص چند متغیر دیگر نیز به عنوان متغیر توضیحی در معادله استفاده شد؛ این متغیرهای توضیحی عبارت بودند از:<br />۱- UYIL: بنگاه های عمومی که مشمول مقررات دولتی هستند، به عنوان متغیر مجازی.<br />۲- FIN: متغیر مجازی برای نهادهای مالی و بانک ها.<br />۳- CAP: نسبت مخارج به فروش در دوره (۱۹۸۰ – ۱۹۷۶).<br />۴- ADV: نسبت مخارج تبلیغات به کل مخارج.<br />۵- RD: نسبت تحقیق و توسعه به فروش کل.<br />۶- ASSET: متوسط ارزش کل دارایی.<br />۷- SE: خطای برآورد در مدل برازش متوسط ماهانه نرخ بازدهی شرکتهای بورسی بر متوسط وزنی سبد دارایی آن ها در دوره (۱۹۸۰ – ۱۹۷۶).<br />متوسط متغیرهای فوق در دوره (۱۹۸۰ – ۱۹۷۶) به عنوان متغیر توضیحی لحاظ شد. برازش شاخص سودآوری بر هر سه شاخص تمرکز نشان می دهد که رابطه ای میان میزان تمرکز سرمایه و سودآوری شرکت وجود ندارد. ضرایب متغیرهای L<sup>5</sup> سهم ۵ سهامدار بزرگ و L<sup>20</sup> سهم ۲۰ سهامدارا بزرگ و LAH شاخص هرفیندال، تأثیر تمرکز مالکیت بر سودآوری شرکت را نشان می دهد. ضریب هر سه شاخص منفی بوده و معنادار نیستند.<br />پژوهش دمستز و لن، آموزه اصلی اقتصاد دانان را تأیید کرد که میزان تمرکز سرمایه، بر سودآوری شرکت تأثیر نمی گذارد و بنابراین کارایی، مستقل از توزیع مالکیت سرمایه است.<br /><strong>۵-۲-۲ سهامدار عمده در نگاه نظام حاکمیت شرکتی</strong><br />طراحی نظام راهبری شرکتی به عنوان راهکاری است که موجب ترغیب شرکتها در استفاده کارآمد از منابع می شود. پیچیدگی روابط اقتصادی و اجتماعی در بنگاه های اقتصادی و بروز تضاد منافع میان گروه های مختلف ذی نفعان، نیاز به استقرار نظام حاکمیتی را برای حمایت از منافع ذی نفعان دو چندان می سازد. این فرض در ادبیات وجود دارد که سهامداران بزرگ، قدرت بیشتر و انگیزه های قوی تر برای حداکثر کردن ارزش سهامداران دارند (فرضیه هم راستایی انگیزه ها). با این حال با گسترش دامنه مالکیت و تعداد سهامداران، کنترل و اداره شرکتها در اختیار گروه خاصی از سهامداران قرار گرفته است و باعث می شود تا از نفوذ سهامداران جزء در انتخاب هیئت مدیره شرکت و نظارت بر عملکرد آنها کاسته شود و کنترل وهدایت شرکتها در اختیار سهامداران خاص متمرکز شود (احمدوند، ۱۳۸۵، ۳۴). رابطه نظری میان سهامداران بزرگ و ارزش موسسه مبهم است؛ مالکیت عمده بالاتر از سطح مشخص ممکن است منجر به حفاظت مدیران مالک و در نتیجه سلب مالکیت از سهامداران خرد شود (شریعت پناهی، ۱۳۸۵، ۴۴). به طوری که تامسون و همکاران<sup>[۲۶]</sup> (۲۰۰۶) بیان کردند که حقوق سهامداران اقلیت هنگاهی بیشتر تقویت می شود که منافع شخصی ناشی از کنترل کاهش و مالکیت متنوع تر شود، مالکیت متمرکزتر نتیجه شرکتی بهبود یافته می باشد. (جانکو و کلاسنس، ۱۹۹۹، ۵۸)<sup>[۲۷]</sup> در حقیقت ضعف حمایت سرمایه گذاران و فقدان بازارهای توسعه یافته برای کنترل شرکت باعث شده تا سرمایه گذاران در کشورهای در حال توسعه بر ساختارهای حاکمیتی که مالکیت متمرکز دارند تکیه کنند. با این وجود در ادبیات حاکمیت شرکتی هیچ اتفاقی نظری وجود ندارد که آیا تمرکز مالکیت باید عملکرد شرکت را افزایش دهد؟ (بلبل و فاتهلدین، ۲۰۰۸، ۹۰)<sup>[۲۸]</sup>.<br />لذا مسأله کلیدی در حاکمیت شرکتی این است که آیا سهامداران بزرگ (عمده) به حل مشکلات نمایندگی کمک می کند یا آن را شدت می دهند؟ اگر چه بخش بزرگی از تحقیقات اثر مالکیت سهامداران عمده یا تمرکز مالکیت را بر ارزش موسسه و دیگر معیارهای عملکرد تحلیل کرده اند، این سؤال باقی مانده که آیا حضور سهامداران عمده، عملکرد شرکت را بهبود می بخشد؟ در نوشته های حاکمیت شرکتی از تمرکز مالکیت به عنوان سازوکارهای مهم یاد می شود که مشکلات کارگزاری را کنترل می کند و مشکل جدایی مالکیت و کنترل را برطرف می کند، و از طرفی دیگر حمایت از منافع سهامداران را بهبود می بخشد زیرا سهامداران هم بر مدیریت شرکت نفوذی چشم گیر دارند و هم می توانند منافع مدیریت را با منافع سهامداران همسو کنند (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۰۷).<br />مشکلات نمایندگی زمانی به وجود می آید که مدیران فعالیت های مثل حداکثر کردن فروش با رشد دارایی را دنبال می کنند که بر خلاف ارزش سهامدار است و باعث منفعت آنان می شود در حالی که به ضرر سهامداران خارجی است. راه های زیادی برای کاهش این مسأله وجود دارد. حق مالکیت به وسیله مدیران و نظارت به وسیله سهامداران عمده بزرگ، دو راهی است که به شکل بالقوه می تواند مشکلات نمایندگی را کاهش و ارزش مؤسسه را افزایش دهد. وجود سهامداران عمده (بزرگ) موسسات می تواند میزان نظارت را افزایش دهد و بنابراین به عملکرد بهتر مؤسسه منجر می شود (شریعت پناهی، ۱۳۸۵، ۴۶).<br />بنابراین تمرکز در سهام، نظارت بیشتر بر رفتار مدیر و کاهش فرصت طلبی را به همراه خواهد داشت. البته تمرکز در سهام تنها راه کاهش عدم تقارن اطلاعات و نزدیک شدن به اطلاعات کامل نیست، چه بسا وجود چنین تمرکزی می تواند اثرات منفی هم داشته باشد (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۰۶).<br />در کشورهایی که نظام مالی شرکتها از شفاقیت برخوردار است و بازار مالی آنها کارآمد باشد، نهادهای مالی جدید مانند شرکتهای سرمایه گذاری، بازار سازها و شرکتهای رتبه بندی، ساختار بازار را آن گونه متحول می سازند که سهامداران جزء نیز با علائم ارسال شده از بازار بر عملکرد مدیران نظارت می کنند. بنابراین امکان دارد که در کشوری، رابطه معناداری میان تمرکز سهام و کارایی وجود نداشته باشد و در کشور دیگر، رابطه معناداری میان تمرکز و کارایی دیده شود.<br /><strong>۳-۲ حاکمیت شرکتی</strong><br />این مفهوم ناظر به نحوه حاکمیتی است که به یک شرکت سهامی عام اعمال می شود و مطابق با آن چگونگی پاسخگویی شرکت به سهامداران و همچنین سایر ذی نفع های سازمانی اش شکل می گیرد. بدین سبب از نظر کارکرد شرکتها و همچنین کل جامعه حائز اهمیت شمرده شده و در سالیان اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این امر موجب شده است که گروه های مختلف بر حسب علایق و قالب های ذهنی خود تعاریف متفاوتی از آن را ارائه کنند (ایمام و مالیک، ۲۰۰۷، ۹۰)<sup>[۲۹]</sup>.<br />از جمله دیدگاه ها، پرداختن به موضوع حاکمیت شرکتی به منظور یافتن ساختاری است که قدرت تشخیص و تصمیم گیری مدیران یک شرکت را به بهترین نحو در خدمت سهامداران قرار دهد. این زاویه دید در واقع معطوف به کنترل هزینه های نمایندگی ناشی از تقابل مالکین و مدیران توسط ساختار حاکمیت شرکتی است. در این چارچوب شلیفر و ویشنی، مبحث حاکمیت شرکتی را متوجه روش هایی می دانند که به تأمین کنندگان مالی شرکت اطمینان می دهد که سرمایه شان از برگشت کافی برخوردار خواهد بود (شلیفر و ویشنی، ۱۹۹۷، ۷۳۷)<sup>[۳۰]</sup>.<br />برخی دیگر، موضوع را از حوزه اقتصاد دیده و وظیفه آن را کارآمدتر کردن شرکتها با بهره گرفتن از زیر ساخت هایی همچون قراردادها، طراحی سازمان و مقررات فرض می کنند. در این قالب نظرات معطوف به مفهوم ارزش (ثروت) متعلق به سهامداران<sup>[۳۱]</sup> است یعنی مالکین شرکت چگونه می توانند مدیران را به کسب یک نرخ بازده رقابتی ترغیب کرده و از این امر اطمینان حاصل کند (ماتیسن، ۱۹۹۹، ۵)<sup>[۳۲]</sup>. سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی<sup>[۳۳]</sup> (۱۹۹۸) حاکمیت شرکتی را ساختار روابط ما بین سهامداران، اعضاء هیئت مدیره و مدیران و مسئولیت های مرتبط بر آن می داند. از نظر این سازمان چنین ساختاری زمینه عملکرد رقابت آمیزی را که مستلزم دست یافتن به اهداف اولیه شرکت است، فراهم می آورد.<br />بدین ترتیب حاکمیت شرکتی نظام هدایت و کنترل شرکتها شناخته می شود و ساختار آن حقوق و دامنه مسئولیت های یک سازمان از جمله هیئت مدیره، مدیران، سهامداران و سایر ذی نفعان را تعیین می کند. در حقیقت حاکمیت شرکتی<sup>[۳۴]</sup> مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران و حسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی از حقوق سهامداران حمایت می کند این مبحث بر پایه تئوری نمایندگی و نیز توجه به مسئولیت اجتماعی و سهامداران عمده استوار است. حاکمیت شرکتی براساس خطوط تصمیم گیری، حوزه و تناسب اختیارات و وظایف سطوح مدیریت عالی سازمان را به نیل به دو هدف اساسی بررسی می کند (ایمام و مالیک، ۲۰۰۷، ۹۱)<sup>[۳۵]</sup>:<br />کاهش ریسک بنگاه اقتصادی از طریق بهبود و ارتقای شفافیت و پاسخ دهی.<br />بهبود کارایی دراز مدت سازمان از طریق جلوگیری از خودکامگی و عدم مسئولیت مدیریت اجرایی.<br />حاکمیت شرکتی بیش از هر چیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در درازمدت هدف قرار می دهد و به این خاطر درصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان ها حفاظت به عمل آورد.<br />در سالیان اخیر مطالعات متعددی پیرامون حاکمیت شرکتی به عمل آمده است و جملگی سعی داشته اند که روشی بهینه را برای حکم راندن بر شرکتها بیابند. بررسی های صورت پذیرفته توسط پرووز<sup>[۳۶]</sup> (۱۹۹۴) و آئوکی و کیم<sup>[۳۷]</sup> (۱۹۹۵) در این میان بیش از دیگران مورد استفاده قرار گرفته اند.<br />نویسندگان مزبور الگوهای حاکمیت شرکتی را به دو الگوی انگلیسی – آمریکایی (انگلوساکسون) و مدل آلمانی - ژاپنی تقسیم می کنند. توجه الگوی نخست معطوف به شبیه سازی منافع سهامداران است. بر این مبنا رابطه ای حقیقی ما بین بانکها و شرکتها برقرار است، سودآوری مورد تأکید قرار می گیرد، قبضه مالکیت امر عادی است و بازار اوراق بهادار منبع مهم تأمین مالی شرکتها به شمار می آید. مدل آلمانی در نقطه مقابل قرار گرفته و از ذی نفع های سازمان به عنوان وزنه تعادل در مقابل سهامداران استفاده می کند.<br />در یک نگاه کلی حاکمیت شرکتی، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی می شود که سمت و سوی حرکت و عملکرد شرکتها را تعیین می کنند. عناصری که در این صحنه حضور دارند عبارتند از: سهامداران و ساختار مالکیت ایشان، اعضای هیئت مدیره و ترکیباتشان، مدیریت شرکت که توسط مدیر عامل یا مدیر ارشد اجرایی هدایت می شود و سایر ذی نفع ها که امکان اثر گذاری بر حرکت شرکت را دارند. در این میان آنچه که بیشتر جلب توجه می کند حضور روز افزون سرمایه گذاران نهادی و حقوقی در دایره مالکین شرکتهای سهامی عام و تأثیری است که حضور فعال این گروه به نحوه حکمرانی و تولیت بر سازمان ها و همچنین عملکرد آن ها می تواند داشته باشد.<br /><strong>۱-۳-۲ مبانی نظری حاکمیت شرکتی</strong><br />چند چارچوب نظری متفاوت برای توضیح و تحلیل حاکمیت شرکتی مطرح شده است. هر یک از آنها با بهره گرفتن از واژههای مختلف به صورتی متفاوت به موضوع حاکمیت شرکتی پرداخته اند که ناشی از زمینه علمی خاص است که به موضوع حاکمیت شرکتی می نگرند. به عنوان مثال تئوری نمایندگی ناشی از زمینه مالی و اقتصادی است، در صورتی که تئوری هزینه معاملات<sup>[۳۸]</sup> ناشی از اقتصاد و تئوری سازمانی است و تئوری ذی نفعان ناشی از یک دیدگاه اجتماعی در مورد حاکمیت شرکتی می باشد، و گرچه تفاوت های چشمگیری بین چارچوب های نظری مختلف وجود دارد؛ بنابراین هر یک از موضوعات را از دیدگاه متفاوتی در نظر می گیرند اما دارای وجوه مشترک مشخصی هستند. همچنین باید دانست که زمینه های فرهنگی و قانونی بر حاکمیت شرکتی تأثیر بسزایی دارند (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۰۴).<br /><strong>۲-۳-۲ تئوری نمایندگی</strong><br />تا سالیان متمادی، اقتصاد دانان فرض می کردند که تمامی گروه های مربوط به یک شرکت سهامی، برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند اما در ۳۰ سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی رویارویی شرکت با این گونه تضادها توسط اقتصاد دانان مطرح شده است این موارد بطور کلی تحت عنوان تئوری نمایندگی<sup>[۳۹]</sup> در حسابداری بیان می شود (نمازی و کرمانی، ۱۳۸۷، ۸۴).<br />برل و مینز<sup>[۴۰]</sup> (۱۹۳۲)، راس<sup>[۴۱]</sup> (۱۹۷۳) و پرایس<sup>[۴۲]</sup> (۱۹۷۶) از زوایای مختلف به این موضوع پرداخته اند و در نهایت جنسن و مک لینگ (۱۹۷۶)<sup>[۴۳]</sup> مبانی تئوری نمایندگی را مطرح نمودند. آنها مدیران شرکتها را به عنوان کارگزاران و سهامداران را به عنوان کارگمار تعریف کردند. به عبارت دیگر، تصمیم گیری روزمره شرکت به مدیران که کارگزاران و سهامداران هستند، واگذار می شود. مشکلی که در اینجا پیش می آید این است که کارگزاران لزوماً به نفع کارگمار تصمیم گیری نمی کنند. یکی از فرضیات اصلی تئوری نمایندگی این است که کارگمار و کارگزاران تضاد منافع دارند. در تئوری های مالی یک فرض اساس این است که هدف اولیه شرکتها افزایش ثروت سهامداران است؛ در عمل این گونه نیست. این احتمال وجود دارد که مدیران ترجیح می دهند منافع خود، مثل کسب بیشترین پاداش ممکن را تعقیب کنند. مدیران احتمالا به افزایش منفعت شخصی تمایل دارند و این امر منجر به تمرکز و سرمایه گذاری آنها بر طرح هایی می شود که منافع کوتاه مدت دارند، به ویژه در مواردی که حقوق، مزایا و پاداش مدیران باسود مرتبط است و توجهی به منافع بلند مدت سهامداران ندارند. در شرکتهای بزرگ که به طور مستقیم توسط مدیران و به شیوه غیر مستقیم با کمک سرمایه گذاران نهادی کنترل می شوند، مدیران در مورد منافع کوتاه مدت تحت فشارند که ممکن است به نفع سایر سهامداران نباشد. در این شرایط مدیران برای دستیابی به عایدی های متفرقه تحریک می شوند که باز هم منجر به کاهش ارزش منافع و رفاه سهامداران می شود. در واژگان تئوری نمایندگی، کاهش رفاه سهامداران زیان باقی مانده نامیده می شود. این مشکل نمایندگی، ضرورت کنترل مدیریت شرکتها توسط سهامداران را نشان می دهد (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۰). یک سوال مهم این است که: سهامداران چگونه می توانند مدیریت شرکت را کنترل کنند؟ یک فرض اساسی و مهم دیگر تئوری نمایندگی این است که تأیید کارهای کارگزاران برای کارگمار بسیار مشکل و پرهزینه است. به چند روش می توان منافع سهامداران و مدیران را هماهنگ نمود. تجربه نشان داده است که یکی از با اهمیت ترین و در عین حال مؤثرترین روش حسابرسی مستقل است.<br />هزینه های نمایندگی، ناشی از تلاش های سهامداران برای کنترل مدیران است که اغلب هزینه سنگینی است. طرح ها و قراردادها از روش های کنترل است. این قراردادها (صریح و یا ضمنی) که بین مدیران و سهامداران منعقد می شود، منافع دو گروه را هماهنگ می کند. افزون بر سهامداران، مدیران نیز مایلند ثابت کنند که آنها نسبت به سهامداران مسئول بوده و به دنبال افزایش ثروت سهامداران هستند، بنابراین انگیزه هایی برای شفافیت مالی و گزارش ریسک شرکت و … خواهند داشت که هزینه های مربوطه بخشی از هزینه های نمایندگی است. مجموع هزینه های نمایندگی را می توان به شرح زیر خلاصه نمود: مجموع هزینه های کنترل کارگزار، هزینه های الزام کارگزار و هر گونه زیان مازاد باقی مانده (هیل و جونز، ۱۹۹۲، ۱۰)<sup>[۴۴]</sup>.<br />به طور مختصر برخی از روش های مستقیم که از طریق آنها سهامداران می توانند مدیران را کنترل و به حل و فصل تضادها کمک کنند به شرح ذیل است:<br />حق رأی سهامداران در مجامع عمومی بر نحوه اداره شرکت تأثیر می گذارد. حق رأی یاد شده، بخشی با اهمیت از دارایی مالی سهامدار است. یکی از موارد استفاده از این حق رأی تغییر مدیران است. این موضوع یک ابزار انضباطی برای مدیران است.<br />قراردادهای بین سهامداران و مدیران نیز یکی از راه کارها است، گرچه با اصلاح و بهبود حاکمیت شرکتی، مطلوبیت خود را از دست می دهند.<br />یک راه کار نهایی، راه حل خروج است. واضح است که خروج سهامدار اصلی موجب نگرانی بازیگران بازار سرمایه می شود و در پی آن سهامداران بیشتری نگران افت شدید قیمت شده و با فروش سهام خود، کاهش شدید قیمت سهام را موجب خواهند شد، در نتیجه منافع مدیران را متأثر خواهد نمود (هیل و جونز، ۱۹۹۲، ۱۱).<br />بنابراین اگر مکانیزم بازار و توانایی سهامداران برای کنترل و مراقبت از رفتار مدیران کافی نباشد، نیاز به نوعی نظارت یا راهنمایی رسمی خواهد بود. در واقع اگر بازارها کاملا کارا باشد و شرکتها بتوانند در این نوع بازار به تأمین مالی اقدام کنند اقدامات سطحی با هدف اصلاح حاکمیت شرکتی، اقدامات زایدی است. ولی شواهد موجود نشان می دهد که بازارهای سرمایه کاملاً کارا نیستند. بنابراین، به منظور ارتقاء حاکمیت شرکتی و افزایش پاسخگویی مدیران نسبت به سهامداران و سایر ذی نفعان، دخالت لازم است. مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران در سراسر جهان وجود دارد و دولت با تهیه اسناد سیاسی و قوانین حاکمیت شرکتی برای بهترین عملکرد، سرعتی شگفت آور در این کار دخالت می کند (هیل و جونز، ۱۹۹۲، ۱۱)<sup>[۴۵]</sup>.<br /><strong>۳-۳-۲ تئوری هزینه معاملات</strong><br />تئوری هزینه معاملات، ترکیبی میان رشته ای بین اقتصاد، حقوق و سازمان می باشد (ویلیامسون، ۱۹۹۶، ۱)<sup>[۴۶]</sup>. این تئوری که اولین بار توسط سیرت و مارچ<sup>[۴۷]</sup> (۱۹۶۳) به نام تئوری رفتاری شرکت مطرح شده، یکی از مبانی اقتصاد صنعتی و تئوری مالی گردیده است. در این تئوری شرکت نه تنها به عنوان یک واحد اقتصادی عمومی بلکه به عنوان یک سازمان، متشکل از افراد با دیدگاه ها و اهداف مختلف است. تئوری هزینه معاملات براساس این واقعیت است که شرکتها آن قدر بزرگ شده اند که در تخصیص منابع جانشین بازار می شوند. در واقع شرکتها آن قدر بزرگ و پیچیده اند که نوسانات قیمت در بازار، تولید را هدایت کرده و بازار معاملات را متعادل می کنند. در درون شرکتها برخی معاملات حذف می شوند و مدیر، تولید را هماهنگ می کند. به نظر می رسد سازماندهی شرکت محدوده هایی را تعیین می کنند که فراسوی آنها شرکت می تواند قیمت و تولید را برای معاملات داخلی معین نماید (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۰۷).<br />واضح است داخلی کردن معاملات، به نفع مدیریت شرکتها می باشد دلیل اصلی این است که داخلی کردن معاملات ریسک ها و عدم اطمینان ها در مورد قیمت و کیفیت آینده محصول را حذف می کند. این کار به شرکت اجازه می دهد ریسک های معامله با عرضه کنندگان را تا حدودی از بین ببرد. هر روشی که برای حذف این عدم تقارن های اطلاعاتی اتخاذ شود، برای مدیریت شرکت سودمند است و منجر به کاهش ریسک تجاری شرکت می شود. در انجام معاملات بازار، هزینه های غیر جزئی و بازدارنده ای وجود دارند، بنابراین برای شرکتها مقرون به صرفه تر است که از طریق ادغام عمودی، آن را برای خودشان انجام دهند (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۰۸).<br />تئوری های سنتی اقتصادی، تمام کارگزاران اقتصادی را منطقی و افزایش سود را هدف اولیه تجارت می دانند. بر عکس تئوری اقتصادی هزینه معاملات، رفتار انسان را به نحوی واقع بینانه تری در نظر می گیرد. در این الگو مدیران و دیگر کارگزاران اقتصادی منطق محدود به کار می برند. سیمون<sup>[۴۸]</sup> منطق محدود را به صورت رفتاری تعریف می کند که منطق است. اما مدیران به طور محدود این رفتار را انجام می دهند.<br />اقتصاد هزینه معاملات همچنین فرض اساسی فرصت طلبی را می سازد. این تئوری فرض می کند که مدیران همچون افراد دیگر در برخی از مواقع فرصت طلب هستند. فرصت طلبی به صورت تمایل کارگزاران در بکارگیری تمام روش های موجود برای افزایش منفعت شخصی تعریف شده است. با فرض مشکلات منطق محدود و فرصت طلبی، مدیران معاملات را برای حداکثر کردن منفعت شخصی خود سازماندهی می کنند. چنین رفتار فرصت طلبانه ای می تواند نتایج نامطلوبی برای شرکت و سهامداران به بار آورد در نتیجه این عملکرد نیاز به کنترل دارد (حساس یگانه، ۱۳۸۴، ۱۳).<br /><strong>۴-۳-۲ تئوری ذی نفعان</strong></p>