مجله علمی و آموزشی نواندیش

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره رهاوردهای هرمنوتیک فلسفی گادامر برای برنامه فلسفه برای کودکان- فایل ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مواجهه فلسفی با برنامه فلسفه برای کودکان، این امکان را فراهم می‌کند تا با نقد و بررسی عالمانه، نقاط قوت و ضعف این برنامه را بشناسیم و به امکان فراتر‌رفتن از آن توجه کنیم. از این رو، این برنامه همانند سایر برنامه‌های جدید، درگیر آسیب‌های جدی و در خطر گرفتار‌شدن در آسیب‌های جدی‌تر است. با گذشت تقریباً یک دهه از عمر این برنامه در کشورمان، همواره این ضرورت احساس می شود که درباره چالش‌های ذاتی این برنامه بیندیشیم و آسیب‌های ممکن و محتمل را بشناسیم و راهکارهایی برای مقابله با آن تدارک ببینیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
چالش‌های ذاتی این برنامه و مشکلات اجرایی آن در سطح ملی، لزوم توجه اندیشمندان و معلمان و افراد علاقه‌مند به مبناهای نظری و سازوکارهای اجرایی این برنامه را قوت می‌بخشد. ناجی (۱۳۸۸)، از فعالان فلسفه برای کودکان در ایران، معتقد است ما می‌توانیم از دستاوردهای فلاسفه و تعلیم و تربیتِ اندیشمندان خارجی استفاده کنیم و با در نظر گرفتن نتایج کار آن‌ها، فعالیت و تحقیق در این عرصه را پیش ببریم. وی برخی از چالش‌های فلسفه برای کودکان در سطح ملی را با نگاهی آسیب‌شناسانه بیان می‌کند:
۱. بی‌اطلاعی عموم متخصصان فلسفه کشورمان از برنامه فلسفه برای کودکان
۲. بی‌اطلاعی اکثر مردم از کلیت این برنامه و اهداف آن
۳. بی‌اطلاعی یا کم‌اطلاعی متولیان آموزش‌و‌پرورش و نظام آموزشی رسمی کشور
۴. استفاده برخی سودجویان از این برنامه
۵. نقصان کتاب‌های مورد نیاز
۶. وجود منابع اندک
۷. تعارض ساختاری برنامه فلسفه برای کودکان با نظام آموزش‌و‌پرورش رایج
۸. مشکلات پژوهشی و دانشگاهی در زمینه تدوین پایان‌نامه‌های ارشد و دکتری
۹. حاکمیت روح فلسفه تعلیم و تربیت پیاژه در دانشکده‌ها و آموزش و‌پرورش (ناجی، ۱۳۸۸: ۹-۱)
به گمانم با شناخت چالش‌های برنامه فلسفه برای کودکان و اندیشیدن پیرامون مسائل ذاتی و تنگناهای ملی این برنامه، زمینه تحول آن فراهم آید و علاقه‌مندان و دست‌اندر‌کاران بتوانند دریچه‌هایی نو، متناسب با فرهنگ بومی کشورمان در این عرصه بگشایند.

 

    1. ۸. هرمنوتیک

 

هرمنوتیک از جمله اصطلاحاتی است که در ادبیات فلسفی و اجتماعی ما بسیار دیر‌هنگام وارد شد، اما به نحو شگفت‌آوری به سرعت گسترش یافت (مسعودی، ۱۳۸۶: ۱۳). امروزه متفکّرین برجسته فراوانی در این خصوص به تأمّل و پژوهش، اشتغال دارند. افزون بر این، هرمنوتیک در قرن بیستم توانسته است دستاوردهای خود را به دیگر حوزه‌های دانش بشری، همچون فلسفه، الهیات، نقد ادبی، علوم اجتماعی و فلسفه علم سرایت دهد و پرسش‌ها و بحث‌های نوینی را مطرح نمایند (واعظی، ۱۳۸۰: ۲۱).
این واژه در بستر تاریخی خود به حجمی از تفکرات دلالت دارد که از فرط تنوع کمتر انضباط[۷۰] می‌پذیرد و تحقق آن به‌عنوان شاخه‌ای از دانش تا عصر رنسانس یعنی قرن شانزدهم میلادی به تأخیر می‌افتد. معمولاً دان هاور[۷۱] ۱۶۵۴ را نخستین کسی می‌دانند که واژه هرمنوتیک را به این مقصود به کار برده است. بر همین مبنا، می‌توان مفهوم هرمنوتیک را به‌عنوان شاخه‌ای از دانش، پدیده‌ای نوظهور دانست که ریشه در مدرنیته دارد (واعظی،۱۳۸۰: ۲۲).
کاوش در لفظ هرمنوتیک و تلاش برای یافتن اصل و منشأ آن، ما را تا یونان باستان به عقب می‌برد. گفته می‌شود ارستو از این لفظ برای نامیدن رساله‌اش در ارغنون مدد می‌گیرد و آن را باری ارمیناس[۷۲] (در باب تفسیر) می‌نامد. (پالمر، ۱۳۷۷ :۱۹). کاوش در معنای لفظی این واژه حکایت از آن دارد که ریشه این کلمه به فعل یونانی هرمینویین[۷۳] بازمی‌گردد که معمولاً به تفسیر‌کردن یا تأویل‌کردن ترجمه می‌شود. صورت اسمی این فعل هرمینیا[۷۴] است که به معنی تفسیر و تأویل است و با کلمه‌ی هرمس[۷۵]، خدای فهم و ادبیات، ارتباط دارد. (همان: ۲۱).
در باب تعریف هرمنوتیک، واعظی (۱۳۸۰)، به این نکته اشاره می‌کند که تنوع تعاریف، دلالت بر دیدگاه‌های خاص در باب اهداف و وظایف این شاخه معرفتی دارد. بر همین مبنا، وی معتقد است می‌توانیم در زمینه هرمنوتیک به سه مقوله کاملاً متمایز اشاره کنیم:
یک. هرمنوتیک خاص[۷۶] که به نخستین قالب‌های شکل‌گیری هرمنوتیک به منزله شاخه‌ای از دانش اشاره دارد. در این قسم هرمنوتیک، به منظور روشن‌کردن کیفیت تفسیر متون، در هر یک از شاخه‌های علوم و معارف نظیر حقوق، ادبیات، کتب مقدس و فلسفه، مجموعه‌ای از قواعد و روش‌ها فراهم می‌شد و هر شاخه معرفتی، دارای مجموعه قواعد و اصول تفسیری خاص خود بود. از این رو، هرمنوتیکی که روش تفسیر متون مقدس را می‌آموخت، در تفسیر متون ادبی کلاسیک کارآمد نبود و به طور کلی هر هرمنوتیک در ناحیه خاص خود به کار گرفته می‌شد.
دو. هرمنوتیک عام[۷۷] که از مقوله روش شناسی است. این قسم از هرمنوتیک در صدد ارائه روش فهم و تفسیر است، اما اختصاص به زمینه خاصی ندارد و شاخه‌های متعدد علوم تفسیری را پوشش می‌دهد. این گرایش از قرن هجدهم با آرای متکلم آلمانی، فردریک شلایرماخر، آغاز شد و در قالب تلاش‌های ویلهلم دیلتای در پرداختن به مطلق علوم انسانی ادامه یافت و امروزه به‌وسیله کسانی چون املیوبتی و اریک هرش دنبال می‌شود.
سه. هرمنوتیک فلسفی که هدف آن توصیف ماهیت فهم است و برخلاف هرمنوتیک‌های گذشته به مقوله فهمِ متن منحصر نمی‌شود. این نوع هرمنوتیک، خود را در چهارچوب فهم علوم انسانی محدود نمی‌کند، اما درصدد تحلیل واقعه فهم و تبیین شرایط وجودی حصول آن است. البته آنچه امروزه با عنوان هرمنوتیک فلسفی شناخته می‌شود، وام‌دار فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر و شاگردش هانس گادامر و دو فیلسوف فرانسوی متأثر از هایدگر یعنی پل‌ریکور و ژاک دریدا است.
می‌توان فهمید که مدافعان هر کدام از این نحله‌های فکری را نمی‌توان در چارچوب‌های مشخص و مشترک جا داد و تقسیم‌بندی آرا و عقاید در این زمینه، ما را بی‌نیاز از سیر اجمالی در تاریخ هرمنوتیک و پرداختن به نظرات متفکران این حوزه معرفتی نمی‌کند. از این رو، مروری بر تاریخچه این جریان فکری و مهم‌ترین زمینه‌ها و گرایش‌های آن راه‌گشا به نظر می‌رسد.
۲. ۸. ۱. شلایر ماخر (۱۸۳۴-۱۷۶۸)
اگر هرمنوتیک را به دو دوره پیشامدرن و مدرن تقسیم‌بندی کنیم، آن‌گاه باید گفت هرمنوتیک مدرن با شلایر ماخر آغاز می‌شود. در تقسیم‌بندی تاریخی هرمنوتیک، نوع شلایر ‌ماخریِ آن که با دیلتای ادامه می‌یابد، هرمنوتیک رمانتیک نامیده می‌شود (خاتمی، ۱۳۸۵: ۱۴۳). در نگاهی تاریخی به روند هرمنوتیک در‌می‌یابیم که تا زمان شلایرماخر هرمنوتیک اساساً مربوط به تفسیر متون مذهبی است. اما در دوره وی هرمنوتیک این امتیاز را می‌یابد که از قید متون مقدس آزاد شود و هر متنی را شامل گردد؛ بر همین مبنا، هرمنوتیک فلسفی شلایرماخر را متن‌مدار می‌دانند (واینسهایمر[۷۸]، ۱۳۸۱: ۲۱).
علاوه بر این تمایز، خاتمی (۱۳۸۵) به این نکته اشاره دارد که امتیاز دومی که هرمنوتیک در این زمان می‌یابد این است که جنبه‌های سوبژکتیو و روانشناسانه به‌وسیله شلایرماخر برجسته می‌شود؛ بنابراین، هرمنوتیک از نظر شلایرماخر نوعی بازسازی[۷۹] و تجربه مجدد اندیشه مؤلف است که در سایه رویکرد و رهیافت شهودی به متن حاصل می‌شود. در نتیجه، هدف مفسر آن نیست که با نادیده‌گرفتن متن به بررسی جنبه‌های روانی مؤلف بپردازد، بلکه وی می‌کوشد به ذهنیتِ تجلی‌یافته مؤلف در متن دست یابد و با تحلیل شرایط و عوامل روانی به درون اندیشه و ذهن او راهی بیابد (واعظی، احمد، ۱۳۸۰ :۹۷).
به طور کلی، شلایرماخر هرمنوتیک را به مثابه هنر فهمیدن تلقی نمود. او مسأله بد‌فهمی را مدّ نظر قرار داد و معتقد بود تفسیر متن، دائمأ در معرض ابتلا به سوء فهم است؛ بنابراین، به تدوین قواعدی عام، برای تفسیر متون پرداخت تا به کمک آن، مفسر، فهمی صحیح از متن به دست آورد. (چناری و باقری ۱۳۸۷: ۳).
۲. ۸. ۲. ویلهلم دیلتای[۸۰] (۱۹۱۱-۱۸۳۲)
پس از شلایرماخر، دیلتای افقی نو در مباحث هرمنوتیکی گشود. وی هرمنوتیک را دانشی معرفی می‌کند که وظیفه‌اش ارائه روش علوم انسانی است (گروندین ۱۹۹۴ به نقل از سجادی ۱۳۸۷). او این امر را مقدم بر مشخص‌کردن روش‌ها و قواعد تأویل می‌دانست و قصد داشت مبانی علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز کند (واینسهایمر، ۱۳۸۱: ۲۲). دیلتای معتقد است که اگر علوم انسانی بخواهد به صورت علم[۸۱] در آید باید به روش هرمنوتیک متوسل شود؛ بر همین مبنا، هرمنوتیک را به روش[۸۲] تبدیل کرد و یک سیر زمان‌مند برای آن قائل شد (خاتمی، محمود، ۱۳۸۵ :۱۴۴).
دیلتای برای تألیف به دو نوع علم قائل است: ۱. علوم طبیعی ۲. علوم روحی و فرهنگی (علوم انسانی)[۸۳]. وی ایده عالم زندگی را که در ایدئالیسم آلمانی بیان شده بود، برجسته می‌کند. عالم زندگی عالم تجربه است، اما نه صرفاً به سبک پوزیتیویستی، بلکه علوم انسانی و روحی را نیز در‌بر‌می‌گیرد (همان).
پالمر، معنای تاریخ‌مندی در هرمنوتیک دیلتای را این‌گونه بیان می‌کند: «طبع و فطرت انسان، ذاتی ثابت ندارد و از گذر عینیت‌یافتگی‌های زندگی قابل فهمیدن است» (پالمر، ۱۹۶۴: ۱۲۹). با این حال، به نظر می‌رسد که در اندیشه دیلتای، تاریخ مبنایی کافی نیست؛ زیرا او بر این باورست که هرمنوتیک باید در بافت معرفت‌شناسی، منطق و روش‌شناسیِ مطالعات انسانی جذب شود و این جذب، مبنایی عقلانی و نه تاریخی را ضروری می‌سازد (واینسهایمر، ۱۳۸۱: ۲۱).
پس از شلایرماخر و دیلتای، هرمنوتیک با فلسفه هایدگر وارد مرحله و دوره جدیدی می‌شود و با وجود‌شناسی و پدیدارشناسیِ فهم پیوند می‌خورد.
۲. ۸. ۳. هایدگر و هرمنوتیک
هرمنوتیک با مارتین هایدگر وارد مرحله جدیدی شد. این رویکرد متمایز که در قرن بیستم با اقبال غالب پژوهشگران این حوزه مواجه شد، هرمنوتیک فلسفی نام گرفت. هایدگر در عرصه هرمنوتیک افق‌هایی گشود که بر آن اساس نمی‌توان به هرمنوتیک به‌مثابه هنر فهم یا روش‌شناسی تفسیر متن یا گونه‌ای معرفت‌شناسی و روش‌شناسی علوم انسانی نگریست (واعظی، ۱۳۸۰: ۱۳۰).
هایدگر در دیدگاهی کاملاً متفاوت، شأن هرمنوتیک را ارائه روش ندانسته و رسالت آن را به جای متدلوژی، تأمل فلسفی در باب بنیان‌های هستی‌شناسی فهم و تبیین شرایط وجودی حصول آن می‌داند؛ بر همین مبنا، هرمنوتیک را از سطح متدلوژی و معرفت‌شناسی به سطح فلسفه و هستی‌شناسی[۸۴] ارتقا می‌دهد (واعظی، ۱۳۸۰: ۱۲۱).
از نظر هایدگر، فلسفه حقیقی و هرمنوتیک و پدیدار‌شناسی یک چیز است و هر تفسیری از فلسفه و هرمنوتیک و پدیدار‌شناسی که نتیجه آن تمایز و تفاوت میان آن‌ها باشد، بد‌فهمی فلسفه و هرمنوتیک است (فتحی، ۱۳۸۷: ۱۶۴). در بیان معنای پدیدار‌شناسی، هایدگر متأثر از استادش هوسرل[۸۵]، بر این نکته تأکید دارد که پدیدارشناسی، یعنی اجازه‌دادن به این که اشیا، خود بر انسان ظاهر شوند. (کدیور و سامانی‌زادگان، ۱۳۸۵:۸۰).
هایدگر در تفسیر هستی‌شناسانه خود، از مفهوم دازاین[۸۶] آغاز می‌کند؛ به روایت واینسهایمر (۱۳۸۱) فهم هستی مشخصه‌ای مسلم از هستی دازاین است و دازاین از این جهت از جمیع باشندگان متمایز می‌شود که هستی او برایش مسأله است و این امر نشان از آن دارد که دازاین دست‌کم آگاهی اندکی از معنای هستی دارد. بر این اساس هایدگر، هستی و زمان هستی دازاین را سر رشته فهم معنای هستی قلمداد می‌کند.
به طورکلی هایدگر زمانی که بحث از دازاین را مطرح می‌کند، منظورش وجود خاصّ انسانی است که واجد ویژگی‌هایی است. مهم‌ترین ویژگی که پایه‌ دازاین اساساً بر آن است «بودن در جهان» است؛ یعنی، موجودی که فقط درباره‌ او می‌توان گفت «آنجاست». از نظر هایدگر دازاین آن هستی‌ای است که می‌تواند با هستی خود ارتباط برقرار کند؛ به این معنا، دازاین به شیوه‌ای متفاوت از دیگر باشندگان «وجود» دارد. (احمدی و دیگران، ۱۳۷۷: ۲۲).
در مجموع، هایدگر تحلیل پدیدارشناسانه دازاین را هم فلسفی می‌خواند و هم هرمنوتیکی و از این طریق میان نگاه فلسفی و نگاه هرمنوتیکی وحدت ایجاد می‌کند؛ بر این مبنا، هرمنوتیک به تلاش برای دست‌یابی به تفسیر دازاین تبدیل می‌شود (واعظی، ۱۳۸۰: ۲۱۲) و دامنه آن به فراسوی متون خاص و تمامی چیزهای تاریخی دیگر گسترش می‌یابد تا فهم هستی را شامل گردد (واینسهایمر، ۱۳۸۱: ۲۴). با چنین نگاهی، هرمنوتیک فلسفی هایدگر را نمی‌توان به تفسیر متن محدود کرد یا رسالت آن را در روش‌شناسی علوم انسانی جست‌و‌جو نمود، بلکه هدف این نوع هرمنوتیک در طرحی نو قابل فهم است. البته تفسیر هایدگر یگانه تفسیر ممکن از فلسفه هرمنوتیکی نیست؛ زیرا تحلیل گادامر از هرمنوتیک فلسفی و درون‌مایه‌ها و اهداف آن با تلقی هایدگر متفاوت است.
۲. ۸. ۴. هانس گئورگ گادامر (۲۰۰۲-۱۹۰۰)
گادامر از این جهت که به هرمنوتیک فلسفی خود، بنیادی هستی‌شناختی داده با هایدگر هم‌جهت است، اما مانند او درصدد شناخت حقیقت هستی نیست. هستی‌شناسی مدّ نظر گادامر، هستی‌شناسیِ فهم است؛ به این معنا که گادامر به حقیقت فهم و بنیان‌های وجودی آن توجه دارد (چناری و باقری، ۱۳۸۵: ۴). تأثیرپذیری گادامر از هایدگر در پذیرش دستاورد فلسفی او در هستی‌شناسی فهم چشمگیر است؛ زیرا، پروژه فلسفی گادامر تماماً بر محور هستی‌شناسیِ فهم شکل گرفته است، که بر مبنای آن گادامر به دنبال بنیان‌های پدیده فهم در همه اشکال آن است (واعظی، ۱۳۸۰ :۲۱۷) از دیدگاه گادامر، فهم واقعه‌ای است که اتفاق می‌افتد. به این معنا که امری پیش‌بینی‌نشدنی و تکرار‌‌ناپذیر است و نمی‌توان به کمک روش به آن دست یافت. از طرف دیگر، در علوم انسانی، خود، وارد بازی فهم می‌شویم و وجود تاریخی ما در این عمل دخالت دارد (چناری و باقری، ۱۳۸۵: ۵).
به روایت واینسهایمر (۱۳۸۱)، فهم همواره در درون افقی معین که از پیش معلوم است، آغاز می‌شود و ادامه می‌یابد. افق فهم، همانند افق دید، قابلیت تغییر دارد. گادامر این فرایند را که از رهگذر آن افق تأویل‌گزار گسترش می‌یابد، به صورت امتزاج دیالکتیکی افق‌ها به تصویر می‌کشد و تأویل را فرایندی می‌داند که از گذر آن افق زبانی فرد با افق زبانی دیگری در‌می‌آمیزد و گسترش می‌یابد.
البته تلقی گادامر از فهم، با فهم معرفت‌شناختی تفاوت‌هایی دارد که می‌تواند به موضع‌گیری خاصی در تعلیم‌و‌تربیت دامن زند. در معرفت‌شناسی، کلمه فهم معمولاً دلالت بر فرایندی عقلانی دارد که در ذهن شکل می‌گیرد و فرد از طریق فرایندی ذهنی، دانشی را کسب می کند. بر این اساس، فهم در معرفت‌شناسی مبتنی بر بازنمایی یا تصویری ذهنی است که واسطه بین فاعل شناسا و موضوع شناسایی است. در اینجا این فرایند بر‌حسب ارتباط خطی بین فاعل شناسا و موضوع شناسایی توضیح داده می‌شود (گالاگر، ۱۹۹۲ به نقل از چناری و باقری، ۱۳۸۵). اما از نظر گادامر، فهم به عنوان جنبه‌ای از هستی انسان، امری روان‌شناختی، شناختی یا معرفت‌شناختی نیست، بلکه امری وجودی است. پس، گادامر مدّعی است فهم، «مشخصه‌ بنیادی وجود انسان است».
با این حال، هرمنوتیک فلسفی علی‌رغم موضع‌گیری خاص خود نسبت به فرایند فهم نمی‌تواند از کنار گرایش‌های ابتدایی هرمنوتیک سنتی مبنی بر تفسیر متن به آسانی بگذرد. به روایت واعظی (۱۳۸۰)، هایدگر به تفسیر متون توجه خاصی داشت و هانس گادامر هم در تبیین دیدگاه‌های خویش در باب ماهیت فهم، به ویژگی‌های تفسیر متن بسیار استشهاد می‌کند. بر همین اساس، گادامر در کتاب حقیقت و روش، هستی‌شناسی فهم و تبیین شرایط وجودی حصول آن را در نمونه‌های متعددی از گذر تأمل در ویژگی‌های تفسیر متن جست‌و‌جو می‌کند.
بنابراین، دیدگاه‌های کلی گادامر درباره ماهیت فهم از جمله اثرپذیری آن از سنت و تاریخ، از سنخ گفت‌و‌گو‌بودن، پیروی از منطق پرسش و پاسخ، زبانی‌بودن و نقش مثبت پیش‌داوری‌ها در حصول فهم، در زمینه تفسیر و فهم متن نیز تطبیق‌پذیر است. علاوه بر این، اشاره‌های کلی در باب ماهیت فهم، باید به بصیرت‌های گادامر درباره تفسیر متن به طور خاص هم توجه نمود.
توجه به مقوله تفسیر متن و تجربه هرمنوتیکی فهم، هرمنوتیک فلسفی را به تعلیم‌و‌تربیت ارتباط می‌دهد.
۲. ۹. هرمنوتیک و تعلیم و تربیت
صورت نخستین ارتباط هرمنوتیک با تعلیم ‌و ‌تربیت را به گونه‌ای از گذر تربیت دینی و در محدوده بررسی متون مقدس می‌توان ارزیابی نمود. با این وجود، هرمنوتیک از سال ۱۹۷۰ به بعد به طور خاص وارد دنیای تعلیم و تربیت شد (سجادی و رضانژاد، ۱۳۸۷: ۵۴).
ارتباط تعلیم ‌و ‌تربیت با معرفتی به نام هرمنوتیک، بنا به تعریف ما از این دو حوزه، حالت‌های گوناگونی را شامل می‌شود. رویکردهای متنوع در تعلیم‌ و‌ تربیت و حجم وسیع تفکر ذیل عنوان هرمنوتیک، از طرفی امکان بررسی منسجم و یکدست این دو حوزه معرفتی را تحت عنوانی خاص با مشکلاتی مواجه می‌سازد و از طرف دیگر امکان ربط منطقی این دو مفهوم را تسهیل می‌کند. ستاری (۱۳۸۰) این امکان را از گذر محتوا، روش و غایت تعلیم و تربیت ممکن می‌داند.
دلالت‌های دیدگاه هرمنوتیک برای تعلیم ‌و‌ تربیت بسیار است. گالاگر (۱۹۹۲) بر این نکته تأکید می کند که تجربه یادگیری اصولاً تجربه‌ای هرمنوتیکی است (گالاگر، ۱۹۹۲ به نقل از چناری و باقری، ۱۳۸۵) و از آنجا که ایده اصلی هرمنوتیک در مسئله فهم، به ویژه فهم متن نهفته است، اصول، مبانی و تئوری‌های مربوط به فهم، مستعد به‌کارگیری در حوزه تعلیم ‌و ‌تربیت بنا به ماهیت آن است. بر این اساس، در جریان تحقیقات تربیتی همواره به اصول هرمونتیک توجه شده و لودن[۸۷] در رساله تحقیقاتی خود، با عنوان «هم تدریس» این شیوه را به کار گرفته است (لودن ۱۹۹۱ به نقل از سجادی و رضانژاد، ۱۳۸۷).
در خصوص ارتباط هرمنوتیک فلسفی گادامر با تعلیم ‌و ‌تربیت، باقری و چناری (۱۳۸۵) معتقدند که بر مبنای هرمنوتیک فلسفی گادامر می‌توان به تعلیم ‌و‌ تربیت از منظری جدید نگریست و اهدافی را برای آن ترسیم کرد که در نهایت موجب به چالش‌کشیدن تعلیم ‌و‌ تربیت کنونی و اهداف آن خواهد شد (باقری و چناری، ۱۳۸۵: ۱).
جاردین[۸۸] (۱۹۹۲) تأکید بر کنترل و نگرش فنی و صنعتی به مسائل زندگی را در تعلیم ‌و‌ تربیت مردود می‌داند و معتقد است این دیدگاه، ابهام و پیچیدگی‌های واقعی زندگی را تحریف می‌کند و مانع پذیرا‌بودن دیدگاه‌های دیگران و گشودگی برای چالش با آن‌ها می‌شود.
از دیگر سو، رابطه تنگاتنگ هرمنوتیک با تفسیر متن و تلاش برای یافتن معنا از این گذر، هرمنوتیک را با برنامه درسی پیوند می‌دهد. هرمنوتیک در عرصه برنامه درسی با تلاش‌های نظریه‌پردازان نو‌مفهوم‌گرا معرفی شده و در طول حضور کوتاه ‌مدت خود در حیطه‌های مختلفی چون نظریه‌پردازی برنامه درسی، پژوهش در برنامه درسی و برنامه‌ریزی درسی دریچه‌های تازه‌ای را به سوی برنامه درسی و به دنبال آن، تعلیم و تربیت گشوده است (صفایی و محبت، ۱۳۹۰: ۱۱۳). با این وجود، تربیتِ مبتنی بر هرمنوتیک فلسفی را می‌توان نقطه پایان برنامه‌های درسی از‌پیش‌تعیین‌شده و سرآغاز رویش گفتمان‌های تعاملی در فرایند یاددهی ـ یادگیری دانست.
علاوه بر حضور محتوایی هرمنوتیک در تعلیم‌ و ‌تربیت، می‌توان ارتباط این حوزه معرفتی را از گذر تحقیق و روش‌های رایج آن نیز بررسی کرد. هرمنوتیک با توجه به روش‌های تربیتی و خیزش پژوهش‌های کیفی، نه فقط قلمرو اهداف تحقیق را از طریق متدلوژی جدید گسترش داد، بلکه زمینه را برای آزمون مجدد اصول و اهداف تعلیم ‌و‌ تربیت مهیا نمود؛ بنابراین، حضور هرمنوتیک در تعلیم ‌و ‌تربیت و پیوند آن با بدنه اصلی این دانش، راه‌یابی آن را به برنامه‌ فلسفه برای کودکان موجه و پژوهش در این زمینه را امکان‌پذیر می کند.

نظر دهید »
بررسی فرهنگ سازمانی در شرکت فراورده های نسوز پارس بر اساس مدل دنیسون
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

فرهنگ سازمانی در پژوهش حاضر عبارتست از چهار ویژگی اصلی[۸] سازمان یعنی، درگیر شدن[۹] ، سازگاری[۱۰] ، یکپارچگی[۱۱] و مأموریت[۱۲]و ۱۲ شاخص شکل دهنده این ابعاد که مدل قیاسی تحقیق را تشکیل می دهند.
۱-۹ محدودیت های تحقیق
فقدان منابع غنی و محتوایی مربوط به مدل سنجش فرهنگ سازمانی دنیسون در متون فارسی.
عدم وجود پیشینه تحقیق در باب موضوع تحقیق.
پایین بودن سطح تحصیلات در شرکت فراورده های نسوز پارس که این مساله، تفهیم بسیاری از مولفه ها ی فرهنگی مدل را با دشواری مواجه می کرد.
مشکل جلب اعتماد کارکنان در زمینه پاسخگویی به سوالات پرسشنامه تنظیمی و از بین بردن حساسیت و مقاومت کارکنان در پاسخگویی به سوالات.
فصل دوم: ادبیات تحقیق
۲-۱مقدمه
در این فصل به فرهنگ به طور عام و سپس به فرهنگ سازمانی به طور خاص پرداخته می شود. مفاهیم، تعاریف، ویژگیها و تاثیرات فرهنگ به طور عام و فرهنگ سازمانی به طور خاص مورد توجه قرار می گیرد. تعدادی از الگوهای فرهنگ سازمانی بررسی می شود و در انتها مدل دنیسون به عنوان الگوی نظری تحقیق تشریح می گردد.
۲-۲ تعریف فرهنگ
از فرهنگ متجاوز از ۱۶۰تعریف ارائه شده که برخی از این تعاریف به تعریف لی و عام این مفهوم و برخی دیگر به تعریف اختصاصی آن پرداختند. (ایران زاده، ۱۳۷۷) فرهنگ، واژه محبوب پژوهشگران رشته مردم شناسی است. این واژه از اواخر قرن نوزدهم، توسط تایلر[۱۳] (۱۹۱۷- ۱۸۳۲) مردم شناس شهیر انگلیسی به ادبیات علوم انسانی اضافه شده است. امروزه این واژه چنان گسترش یافته که انسان شناسی فرهنگی به عنوان یکی از مبانی علوم رفتاری، شناخته می شود.
واژه کولتور (در زبان فرانسوی) و کالچر[۱۴] (در زبان انگلیسی) و اصطلاح ثفاقه (در زبان عربی) را جامعه شناسان معادل فرهنگ قرار داده اند. در این مورد مقصودی (۱۳۷۶) چنین توضیح می دهد :” کولتور از نظر ریشه لغوی در معنی کشت و زرع به کار می رود و در ادبیات فرانسه معنی این کلمه از پرورش گیاهان به پرورش حیوانات و بالاخره پرورش انسان تعمیم داده می شود ثقافه نیز از ریشه لغت عربی ثقف، به معنای ماهر شدن، آموختن و یافتن آمده است.”
در فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ عبارتست از دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت. در زبان فارسی، واژه فرهنگ از دو بخش «فر» که پیشاوند است و در فارسی هخامنشی و اوستا به صورت «فرا» به معنی «پیش» آمده است، و «هنگ» از ریشه اوستایی «ثنگ» به معنی «کشیدن» و با پیشاوند «آ» به معنی «قصد و نیت» تشکیل شده است.
تفاوت رفتار انسان ها ریشه در ناهمسانی فرهنگ آنان دارد. (جورج هومان[۱۵]،۱۹۵۰). به دیگر سخن، انسان را باید موجودی فرهنگی به شمار آورد که رفتار وی به پیروی از هنجارهای نهانی در زمینه رسمی و غیر رسمی فرهنگ کارگردانی می شود.فرهنگ واژه ای است که کاربرد اصلی آن در دو زمینه است. در یک زمینه «فرهنگ[۱۶]» در گسترده ترین معنی می تواند به فرآورده های تمدنی پیچیده و پیشرفته اشاره داشته باشد که در چنین معنایی به چیزهایی مانند ادبیات، هنر و فلسفه، دانش و فن شناسی باز میگردد و آشنایی و برخورداری از ظرافتهای زندگی و قدرشناسی و خشنودی برگرفتن از آنها را نمایان می سازد. از این رو، فرهنگ در این معنی به فرهیختگی انسان اشاره دارد و آموختنیهای وی را نمایان می سازد.
در زمینه دیگر «فرهنگ[۱۷]» از سوی مردم شناسان و دیگر کسانی که انسان را بررسی می کنند، به کار می رود و در این معنی به آفریده های اندیشه، عادات و اشیاء مادی اشاره دارد که در پی انباشت آنها سازگاری و پیچیدگی بین انسان و محیط طبیعی وی پدید می آید. درمعنی نخست جدایی بین انسان ناآموخته یا بی فرهنگ با انسان آموخته یا با فرهنگ است، در حالی که در معنی دوم جدایی بین انسان و دیگر گونه های جانوران است.
فرهنگ لغات “وبستر” فرهنگ را مجموعه ای از رفتارهای پیچیده انسانی شامل افکار، گفتار، اعمال و آثار هنری و توانایی انسان برای یادگیری و انتقال به نسل دیگر، تعریف می کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
«کروبر»[۱۸] و «کلوکهان»[۱۹] در حالی که بیش از یکصد و پنجاه تعریف برای فرهنگ بر شمرده اند، سرانجام تعریفی ترکیبی به این شرح پدید آورده اند: «فرهنگ در برگیرنده الگوهای آشکار و پوشیده ای از رفتار و برای رفتار است که از راه نمادها که دست آورد نمایان گروه های انسانی است ، آموخته می شود و انتقال می یابد ». هسته ضروری فرهنگ از اندیشه های سنتی و به ویژه ارزشهای پیوسته به آنها تشکیل می یابد . نظامهای فرهنگی می توانند، از یک سو نتیجه و پی آمد کنش باشند از سوی دیگر، عناصر تعیین کننده کنش بیشتر قرار گیرند (طوسی، ۱۳۷۲).
ساموئل کینگ[۲۰] فرهنگ را عبارت از کلیه کوششهای اعضاء یک جامعه برای انطباق با هنجارهای محیط (طبیعی یا اجتماعی) می داند.
روت بندکت[۲۱] (۱۹۵۹) فرهنگ را «یک الگوی اندیشیدن و عمل کردن» می داند که در همه کوششهای مردمی دیده می شود و آنان را از دیگر مردمان باز می شناساند. از بعدی دیگر، لوی اشتراوس[۲۲] فرهنگ را یک نظام نمادی مشترک می داند که آفریده ذهن انسان است. «براسلاو مالنیوسکی» فرهنگ را شامل مجموعه ای از لوازم و ابزار و همچنین آداب و عادتهای جسمانی و ذهنی می داند که گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم برای تأمین نیازهای انسان به کار گرفته می شوند بر پایه این تعریف همه عناصر فرهنگی باید در کار باشند و فعالانه و کارامد به وظیفه های خود بپردازند تا نیازهای انسان را به شیوه ای برتر از هر گونه سازگاری سر راست با پیرامون تأمین نماید.
فرهنگ مجموعه ­ای از اندیشه ها، پاسخهای شرطی، والگوهای رفتار عادی، و یک پدیده روانی– اجتماعی است که با میراث اجتماعی برابر بوده و برای آن دو وظیفه در نظر می گیرد. «فرهنگ به انسان یاری می دهد تا با جایگاه خود در جامعه و در پیوند با پیرامون طبیعتش سازگاری پیدا کند».
«کروبر» در حالی که فرهنگ را به حیات در برابر ماده همانند می کند، می گوید «فرهنگ شامل سخن، دانش، باورها، آداب، هنر و فن شناسیها، آرمانها ودستورهایی است که ما از دیگران، از بزرگانمان، و از گذشته می آموزیم و خود می توانیم چیزی بر آن بیفزاییم».
«پتی گرو[۲۳]» فرهنگ را نظامی از معانی می داند که به گونه ای آشکار و جمعی دریک گروه معین و در زمان مشخص پذیرفته شده و بر پایه آنها کنش و رفتار صورت می گیرد. این نظام معانی که در برگیرنده اصطلاحات، قالبها، مقوله ها و انگاره هاست موقعیت انسان را برای وی تعبیر و تفسیر می کند و به وی درباره آنچه واقعیت شمرده میشود احساس پیوسته و پایداری می بخشد و سوگیری کلی او را بر پا می دارد. بدین سان، می توان گفت که فرهنگ وسیله ای برای خودشناسی و جهان شناسی است و معنی بخش هستی انسان است.
فرهنگ پناهگاه روانی- اجتماعی آدمی است و رفتار او را در گروه راهنمایی و یاری می کند. فرهنگ سرچشمه ای است که ار درون آن، به گونه ای که گفته شد باورها، بینشها، نظامهای اعتقادی، افسانه ها، نمادها، زبانها، و آیینها پدید می آیند. در این معنی هرگز نمی توان پذیرفت که برخی از فرهنگها از دیگران بهتر یا نیرومند تر یا ناتوان ترند. آنچه بی گمان در خور پذیرش است آن است که ادراکهای فرهنگی با یکدیگر متفاوتند و این تفاوتها به ناهمسانی رفتار مردمان می انجامند .
«ادگارشاین» فرهنگ را «الگویی از مفروضات بنیادی می داند که در فراگرد تجربه رویارویی با دشواریهای نهفته در سازگاری بیرونی و یکپارچگی درونی، از سوی گروهی معین ساخته، کشف شده، یا پدید آمده است این الگوی مفروضات چنان به خوبی پاسخ نیازها را می دهد که به درست بودن آنها تعیین حاصل می شود و از این رو، آنها را به نام شیوه ای درست ادراک کردن، اندیشیدن، و احساس کردن آن دشواریها به اعضای تازه می آموزند».
بی گمان نکته ای که در مورد فرهنگ باید پذیرفت آن است که انسان فرهنگ را می آفریند و فرهنگ هم انسان را می سازد. فرهنگ به انسان یاری می دهد تا اندیشه های پایدار و ثابتی را بیاموزد و در قالب گروه های پیچیده ای که دارای وظیفه های جداگانه و ویژه هستند، سامان یابد. اندیشه های ثابت و پایدار پس از آنکه در ذهن جای گرفتند، دگرگون کردن آنها دشوار است . ولی از آنجا که سرشت رفتار انسان واکنشی است او میتواند در برابر عناصر فرهنگی که به او عرضه می شوند پاسخ گوید، یعنی می تواند از وی خواست آنها را واپس بزند یا دگرگون سازد.
۲-۳ ویژگیهای فرهنگ
از بررسی های بی شماری که از فرهنگهای جداگانه به عمل آمده است . چنین بر می آید که به رغم گونه گونی و تفاوتها، همه فرهنگها درای ویژگیهایی هستند که در میان آنها همگانی است و این ویژگیها را می توان با روش های علمی بازکاوی نمود. پاره ای از این ویژگیها را می توان چنین بر شمرد. (جرج پیتر مرداک و داگلاس[۲۴]، ۱۹۶۹):
۱- فرهنگ آموختنی است:
فرهنگ خصوصیاتی غریزی یا ذاتی نیست و نمی توان آن را از راه زیستی به دیگران منتقل کرد فرهنگ از مجموعه ای از عادتها پدید می آید. به سخن دیگر فرهنگ نظامی از گرایشهایی است که برای آشکار ساختن واکنش افراد انسانی در سراسر زندگی پس از زاده شدن آموخته می شود.
۲- فرهنگ اجتماعی است:
عادتهای فرهنگی نه تنها آموخته می شوند و در طول زمان به دیگران منتقل می گردند ، بلکه ریشه های اجتماعی دارند و شماری از مردم که در گروه ها و جوامع زندگی می کنند و در آن شریکند و بر پایه همین ریشه اجتماعی نوعی همنواختی و همگونی نسبی در آن به چشم می خورد. به سخن کوتاه، این عادتها را باید عادتهای اجتماعی به شمار آورد. عادتهایی که اعضای یک گروه اجتماعی در آنها شریک هستند، فرهنگ آن گروه را پدید می آورند.
۳- فرهنگ پدیده ای ذهنی و ادراکی است:
تا اندازه زیادی، عادتهای گروهی که فرهنگ از آنها پدید می آید. به صورت هنجارها یا الگوهای رفتاری آرمانی ذهنی می شوند ، یا در کلام می آیند . بنابراین ، تا اندازه ای، سودمند است که فرهنگ را یک امر ذهنی و نمادی بدانیم و یک عنصر آن را اندیشه مقبول سنتی به شمار آوریم که از سوی اعضای گروه یا پاره گروه ها پذیرفته می شود، زیرا گونه ویژه ای از رفتار (آشکار، کلامی یا ضمنی) با یک پیشینه جا افتاده سازگار است.
۴- فرهنگ خشنودی بخش است:
فرهنگ همواره ، و به ضرورت ، نیازهای بنیادی زیستی و نیازهای قانونی برخاسته از آنها را برآورد می سازد . فرهنگ از عادتها ساخته شده است و عادتها تنها تا زمانی که خشنودی می آفرینند، پایدار می مانند. خشنودی و کامیابی، عادتها را نیرو می بخشد و آنها را پایدار می سازد و ناکامی ناگزیر به نابودی و از میان رفتن آنها می انجامد. از این رو، عناصر فرهنگ تنها تا زمانی که به افراد یک جامعه خشنودی نهایی می بخشند، و نوعی چیرگی دلپسند لذت بر رنج فراهم می آورند، می توانند پایدار بمانند.
۵- فرهنگ سازگاری می یابد:
فرهنگ دگرگون می شود و فراگرد دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است. فرهنگ، در سراسر زمان، رو به سوی سازگاری با پیرامون جغرافیایی خود دارد. همچنین فرهنگ از راه وام گیری و سازمان دادن، با پیرامون اجتماعی مردمان نزدیک و همسایه سازگاری پیدا می کند. همچنین فرهنگ تمایل دارد تا با خواهشهای زیستی و روان شناختی سازواره انسانی سازگاری یابد .
۶- فرهنگ یگانه ساز است:
به عنوان یک پی آمد فراگرد سازگاری، عناصر هر فرهنگ گرایش به آن دارند تا پیکری یکپارچه و به هم بافته و سازگار پدید آورند. یکپارچه سازی به زمان نیاز دارد و پیش از آنکه یک فراگرد سازگاری کامل گردد، دگرگونیهای دیگر پدید می آید و در نتیجه همواره چیزی به نام «پس ماندگی فرهنگی» تحقق پیدا می کند.
۲-۴ انواع فرهنگ
صاحب نظران و فرهنگ شناسان، برای فرهنگ انواع یا سطوح مختلفی را ذکر می کنند و مبانی متفاوتی را برای تقسیم بندی در نظر می گیرند. یکی از تقسیم بندی ها بر مبنای دامنه شمولیت زمانی وجامعه تحت پوشش می باشد. دراین تقسیم بندی انواع فرهنگ عبارت است از:
۱- فرهنگ ملی
۲- فرهنگ عمومی
۳- فرهنگ تخصصی
۴- فرهنگ سازمانی
فرهنگ ملی: فرهنگی است که چندین نسل در آن مشترک اند و به عنوان عامل مؤثر در تعیین هویت ملت ها قلمداد می شود.
فرهنگ عمومی: فرهنگی است که وجوه مشترک زیادی با فرهنگ ملی دارد ولی در مظاهر فرهنگی با تغییرات متناسب با شرایط و مقتضیات محیطی همراه است. به یک معنا فرهنگ عمومی، ظهور ونمود فرهنگ ملی در دوره های زمانی کوتاه مدت وتحت تأثیر شرایط زمانی است. عموم افراد جامعه در فرهنگ عمومی مشترک اند.
فرهنگ تخصصی: فرهنگی است که بخشی از افراد یک جامعه براساس حرفه و تخصص و حوزۀ شغلی خویش در آن مشترک اند.
در این تحقیق به فرهنگ سازمانی به طور مبسوط پرداخته خواهد شد.
۲-۵ تعریف فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی با آن که پیشینه ای دراز دارد، ولی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و بویژه درقلمرو و بالندگی سازمانی و رفتار سازمانی راه یافته است. از ترکیب دو واژه و یا مفهوم «فرهنگ» و «سازمان» اندیشه تازه ای پدید امده است که هیچ یک از آن دو واژه این اندیشه را در بر ندارد .

نظر دهید »
دانلود مطالب در مورد بررسی رابطه بین پیش بینی سود مدیریت ،عدم تقارن اطلاعاتی و ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

کیفیت اطلاعات می‌تواند بر هزینه سرمایه تأثیر بگذارد. معمولاً هرچه کیفیت و دقت اطلاعات بالا باشد، هزینه سرمایه کاهش می‌یابد. کیفیت بالای اطلاعات و تقارن اطلاعاتی موجب هماهنگی و تعامل بیشتر مدیران و سرمایه گذاران در رابطه با تصمیمات سرمایه گذاری می‌شود. به عکس، هرچه عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیش­تر باشد، سرمایه گذاران به لحاظ پذیرش ریسک بیش­تر، نرخ بازده مورد انتظار (هزینه سرمایه) بالایی را مطالبه می­ کنند (ایزلی و اُهارا[۵۱]، ۲۰۰۴).
بنابراین می‌توان گفت کیفیت پایین گزارشگری ریسک اطلاعات را کاهش می‌دهد.
دانلود پایان نامه

۲-۱۲-۲-۲- سطح افشا

تدوین­ کنندگان اصول و ضوابط حسابداری و وضع کنندگان مقررات بازار سرمایه معمولاً به منظور حمایت از منافع سرمایه گذاران، شرکت­ها را موظف به افشای اطلاعات می­ کنند، یکی از مهمترین دلایل اقامه شده برای وضع مقررات افشای اطلاعات در حوزه­ حسابداری، عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیریت و سایرین است (واتز و زیمرمن[۵۲]، ۱۹۸۶).
افشای بیشتر اطلاعات صرف نظر از هزینه های افشای اطلاعات اضافی، از یک سو هزینه معاملات سهام را کاهش می‌دهد که این امر به کاهش نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران و کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام منجر می­ شود و از سوی دیگر با افزایش میزان افشا در گزارش‌های سالانه، بازار سهام شرکت شفاف­تر شده و این امکان را برای سرمایه گذاران فراهم می­ کند تا با اطمینان بیش­تری متغیرهای موثر بر قیمت سهام را برآورد نمایند. با کاهش ریسک عدم اطمینان، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران و در نهایت هزینه سرمایه نیز کاهش می­یابد (بوتوسان، ۱۹۹۷).

۲-۱۲-۲-۳- اندازه شرکت

اندازه شرکت بیانگر حجم و گستردگی فعالیت شرکت است. منطقاً شرکت‌های بزرگ‌تر ضمن سهولت دسترسی به منابع مالی مختلف با توجه به اعتباری که دارند، از ریسک کمتری برای سرمایه گذاری برخوردار هستند و ریسک کمتر اصولاً موجب کاهش هزینه سرمایه خواهد شد؛ زیرا شرکت‌های بزرگ­تر معمولاً ثبات بیشتری در مقایسه با شرکت‌های کوچک‌تر دارند و میزان نوسان قیمت سهام و در نتیجه ریسک آن‌ها کمتر است. همه این عوامل موجب می‌شود نرخ بازده مورد انتظار سهامداران کاهش یابد و از هزینه سرمایه شرکت‌های بزرگ کاسته شود (بولو، ۱۳۸۸).

۲-۱۲-۲-۴- نوع صنعت

نوع صنعت با هزینه سرمایه ارتباط معناداری دارد و هزینه سرمایه در صنایع مختلف دارای تفاوت معنی داری است. این موضوع می‌تواند ناشی از ریسک متفاوت، رشد متفاوت، تأثیرپذیری متفاوت از تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی و نیز سودآوری متفاوت صنایع باشد (عثمانی، ۱۳۸۲).
سودآوری صنایع مختلف معمولاً یکسان نیست و نسبت‌های سودآوری ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر، تغییرات عمده­ای داشته باشد (بولو، ۱۳۸۸).

۲-۱۲-۲-۵-نسبت بدهی

یکی دیگر از عوامل قابل کنترل که می ­تواند بر هزینه سرمایه تأثیرگذار باشد، نسبت بدهی است. نسبت بدهی ممکن است اثر دوگانه بر هزینه سرمایه داشته باشد که یکی اثر فزاینده و دیگری اثر کاهنده است. اثر کاهندگی این نسبت بر هزینه سرمایه از این دیدگاه مطرح می­ شود که تأمین مالی از طریق بدهی (وام یا اوراق قرضه) به منزله استفاده از یک منبع مالی ارزان قیمت است و استفاده از یک منبع ارزان قیمت می‌تواند میانگین موزون هزینه سرمایه را کاهش دهد. بُعد دیگر نسبت مذکور که اثر فزایندگی بر هزینه سرمایه دارد از این باب مطرح می‌شود که استفاده از بدهی باعث افزایش ریسک ورشکستگی خواهد شد و این موضوع هم نرخ بازده مورد انتظار اعتباردهندگان آتی و هم نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سهام را افزایش می‌دهد و در نتیجه از این طریق میانگین موزون هزینه سرمایه افزایش خواهد یافت (عثمانی، ۱۳۸۲).

۲-۱۲-۳- اجزای هزینه سرمایه

ساختار سرمایه اکثر شرکت‌ها دارای اجزای مختلفی است که هر جزء آن هزینه خاص خود را دارد. اصطلاحاً گفته می­ شود که چنین شرکت‌هایی دارای ساختار سرمایه پیچیده یا مرکب هستند. معمولاً اجزای اصلی ساختار سرمایه شرکت­ها شامل موارد زیر است:
بدهی
سهام ممتاز
سهام عادی
طرح­هایی که در تصمیمات بودجه­بندی سرمایه­ای قرار می­گیرند ممکن است به روش­های مختلف تامین­مالی شده باشند. در یک ساختار سرمایه پیچیده، ممکن است برخی از اوراق بهادار، ماهیت دوگانه (بدهی و سهام) داشته باشند، مانند اوراق قرضه قابل تبدیل[۵۳]یا اوراق اختیار معامله[۵۴](پرت[۵۵]، به نقل از بولو، ۱۳۸۸).
در نهایت هزینه سرمایه کل شرکت از ترکیب هزینه تک تک این اجزا حاصل می­ شود که اصطلاحاً به آن میانگین موزون هزینه سرمایه ([۵۶]WACC) می‌گویند.
میانگین موزون هزینه سرمایه با بهره گرفتن از وزن‌هایی مبتنی بر ساختار سرمایه محاسبه می‌شود. روش اصلی برای محاسبه وزن‌های اجزای تشکیل دهنده ساختار سرمایه، بهره گیری از ساختار سرمایه هدف یا مطلوب می‌باشد به نحوی که وزن‌های هر جزء از ساختار مالی بر مبنای وزن‌های ارزش بازار هر جزء (نه وزن‌هایی بر مبنای ارزش دفتری) مورد محاسبه قرار می­گیرد. معمولاً شرکت­ها می‌کوشند تا ساختار سرمایه خود را در حدود ساختار سرمایه مطلوب و مورد نظر خود در طول زمان حفظ کنند. ارزش بازار به جای ارزش دفتری جهت تعیین وزن­ها به کار گرفته می‌شود چرا که هزینه های نهایی یا جاری تأمین مالی را بهتر از ارزش دفتری بیان می­ کنند. میانگین موزون هزینه سرمایه را می‌توان به شرح زیر محاسبه نمود:
WACC = (Ke × we)+(kp × wp)+(kd × wd)
به این ترتیب که:
Ke: هزینه سرمایه سهام عادی
We: درصد سهام عادی در ساختار سرمایه بر حسب ارزش بازار
Kp: هزینه سرمایه سهام ممتاز
Wp: درصد سهام ممتاز در ساختار سرمایه بر حسب ارزش بازار
Kd: هزینه مؤثر بدهی پس از کسر مالیات که از رابطه زیر محاسبه می‌شود:
Kd = km × (۱-t)
بطوریکه:
Km: هزینه مؤثر بدهی قبل از کسر مالیات
t: نرخ مالیات
Wd: درصد بدهی‌ها در ساختار سرمایه بر حسب ارزش بازار

۲-۱۲-۳-۱- هزینه تأمین مالی از طریق بدهی

تأمین مالی از طریق بدهی که موجب افزایش اهرم مالی می گردد، هزینه­هایی را شامل می‌شود که بارزترین آن بهره پرداختی به تأمین کنندگان است. هزینه­ های عقد قرارداد و هزینه­ های ورشکستگی از جمله هزینه­ های دیگر هستند که این منبع مالی به دنبال دارد. محاسبه بهره­های پرداختی و هزینه­ های عقد قرارداد کار نسبتاً ساده‌ای است، اما اندازه ­گیری هزینه­ های ورشکستگی که یک هزینه پنهان است کار پیچیده­ای است.
هزینه بهره و هزینه­ های عقد قرارداد، هزینه های قابل قبول مالیاتی هستند که این موضوع جذابیت افزایش این نوع بدهی­ها را بیشتر نموده است به خصوص در شرایطی که نرخ مالیات بالا باشد، این جذابیت به مراتب بیشتر خواهد بود.
از آنجا که افزایش بدهی بلند مدت با بهره موجب افزایش ریسک شرکت خواهد شد و هزینه های ورشکستگی را به دنبال خواهد داشت؛ لذا در هنگام محاسبه هزینه سرمایه باید میانگین موزون هزینه سرمایه را محاسبه نمود؛ زیرا تأمین مالی از طریق بدهی می‌تواند نرخ هزینه تأمین مالی سایر منابع تأمین مالی را نیز افزایش دهد (بولو، ۱۳۸۸).

۲-۱۲-۳-۲- هزینه سرمایه سهام ممتاز

هزینه سرمایه سهام ممتاز تابعی از سود است که طبق قرارداد برای آن‌ها تعیین شده است. نرخ بازده مورد انتظار سهامداران ممتاز اصولاً بیش از نرخ بازده مورد انتظار تأمین کنندگان بدهی بلند مدت است؛ چون ریسک پذیرفته شده توسط آن­ها، بیشتر است. بدیهی است که سهام ممتاز سپر مالیاتی ایجاد نمی‌کند و از این نظر نسبت به بدهی بهره دار از جذابیت کمتری برخوردار است. در شرایط فعلی ایران، سهام ممتاز با تعریف عمومی که از آن وجود دارد[۵۷]، وجود خارجی ندارد، چرا که اولین ویژگی سهام ممتاز نداشتن حق رای است که در ایران این مورد صادق نیست و آنچه به عنوان سهام ممتاز شهرت یافته است، سهام عادی طبقه بندی شده است که بیش از یک حق رای برای آن قائل می شوند (بولو، ۱۳۸۸).

۲-۱۲-۳-۳- هزینه سرمایه سهام عادی

یکی از مهمترین منابع تأمین مالی شرکت­ها، سهام عادی و حقوق متعلق به آن‌ها است. صاحبان سهام عادی، نسبت به سایر تأمینکنندگان منابع مالی شرکت‌ها، بیش­ترین ریسک را متحمل می­شوند؛ لذا طبیعی است که نرخ بازده مورد انتظار آن­ها بیش­ترین نرخ بازده مورد انتظار باشد.
از نقطه نظر محاسباتی، محاسبه هزینه سرمایه سهام عادی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که این پیچیدگی ناشی از عوامل زیر است.
برای سهام عادی سود مشخص و تعیین شده ای وجود ندارد. این موضوع موجب خواهد شد در مورد مبلغ جریان‌های نقدی آتی سهام ابهام ایجاد شود و این ابهام موجبات ریسک بیشتر را فراهم می ­آورد.
الزام شرکت‌ها به توزیع حداقل ۱۰% سود هر سال طبق ماده ۹۰ اصلاحیه قسمتی از مواد قانون تجارت مصوب سال ۱۳۷۴ و تکلیف شرکت‌ها به پرداخت سود سهام مصوب، حداکثر ظرف مدت ۸ ماه از تاریخ تصویب مجمع به موجب ماده ۲۴۰ قانون مذکور، تقسیم سو را در هاله ای از ابهام قرار می‌دهد.
فقدان یک روند مشخص برای سیاست گذاری‌ها و تصمیم گیری‌ها در شرکت‌ها به دلیل تغییرات در مدیریت و عدم ثبات در سیاست‌های کلان اقتصادی یکی دیگر از مسائلی است که بازده سهام عادی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از این طریق محاسبه هزینه سرمایه سهام عادی را با مشکل مضاعف مواجه می‌سازد.
با توجه به این موضوعات، محاسبه هزینه سرمایه سهام عادی کار سخت و پیچیده­ای است که باید با نهایت دقت انجام شود؛ به خصوص در ایران که سهم سایر اجزای ساختار سرمایه ناچیز است، اهمیت محاسبه هزینه سهام عادی مضاعف خواهد شد (عثمانی، ۱۳۸۲).
در شرایط اقتصادی فعلی ایران، نخست اینکه نرخ بهره بدهی‌ها به صورت دستوری تعیین می‌شود و سپس اینکه استفاده از بدهی به عنوان ابزار تأمین مالی با محدودیت همراه است. علاوه بر این برخی از شرکت‌ها وضعیت خاصی دارند که با پیش فروش محصولات خود تأمین مالی می‌کنند و با این کار محاسبه هزینه بدهی و مقایسه آن در بین شرکت‌ها را با مشکل مواجه می‌نمایند (همان).
وجود چنین شرایطی موجب می‌گردد هزینه بدهی و سهام ممتاز در ایران چندان با اهمیت به نظر نرسد و اهمیت هزینه سرمایه حقوق صاحبان سهام عادی افزایش یابد.

نظر دهید »
استفاده از الگوریتم رقابت استعماری بهبود یافته برای بخش بندی تصویر- فایل ۲۳
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اطلاعات مکانی هر پیکسل به صورت اضافه کردن درصدی از میانگین شدت روشنایی
پیکسل­های همسایه هر پیکسل به شدت روشنایی آن محاسبه
می­ شود.

 

۱- عدم توانایی بخش­بندی تصاویر که شدت نویز در آنها زیاد است.
۲- تعداد خوشه­های تصویر باید به عنوان ورودی به الگوریتم داده شود.

 

۱- استفاده از اطلاعات مکانی و روابط همسایگی پیکسل­ها
۲- خوشه­بندی سریع بر اساس هیستوگرام تصویر جدید ایجادشده به وسیله اضافه­کردن میانگین شدت روشنایی پیکسل­های همسایه به پیکسل مرکزی

 

]۷[

 

 

 

ندارد

 

تعداد خوشه­های (ناحیه­های) تصویر باید به عنوان ورودی به الگوریتم داده شود.

 

استفاده از یک معیار شباهت (فاصله) که در آن علاوه بر فاصله شدت روشنایی، فاصله مکانی پیکسل­ها نیز به کار رفته است، موجب بهبود در کیفیت بخش­بندی تصویر، به خصوص تصاویر نویزدار شده است.

 

]۴[

 

 

 

ندارد

 

تعداد خوشه­های تصویر باید به عنوان ورودی به الگوریتم داده شود.

 

تأثیر پیکسل­های همسایه بر پیکسل مرکزی با افزودن جمله پنالتی به تابع هدف الگوریتم، موجب افزایش دقت بخش­بندی تصاویر نویزدار شده است.

 

]۸[

 

 

 

محاسبه میانگین وزن­دار
پیکسل­های درون پنجره همسایگی بزرگ پیرامون هر پیکسل

 

تعداد خوشه­های تصویر باید به عنوان ورودی به الگوریتم داده شود.

 

استفاده از اطلاعات غیرمحلی پیکسل­ با بهره گرفتن از پیکسل­های درون پنجره نسبتاً بزرگ پیرامون پیکسل مرکزی، برای خوشه­بندی آن، باعث کاهش چشمگیر نویز در تصویر بخش­بندی­شده و افزایش دقت بخش­بندی شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

]۶[

 

 

 

محاسبه میانگین وزن­دار
پیکسل­های درون پنجره همسایگی بزرگ پیرامون هر پیکسل با بهره گرفتن از جزئیات و تصویری که اثر نویز در آن کاهش یافته است.

 

تعداد خوشه­های تصویر باید به عنوان ورودی داده شود.

 

۱- استفاده از تصویر نویززدایی­شده با نقاب گوسین و همچنین جزئیات تصویر ورودی در جمع­آوری اطلاعات غیرمحلی برای
پیکسل­های تصویر و بخش­بندی دقیق تصاویر

 

روش پیشنهادی

 

 

 

فصل ۷
نتیجه ­گیری و راه­کارهای آتی
در این فصل نتیجه ­گیری حاصل از انجام بخش­بندی تصاویر گوناگون با بهره گرفتن از الگوریتم پیشنهادی، ارائه شده و در مورد اهمیت بخش­بندی در پردازش تصویر و بینایی ماشین بحث می­گردد. همچنین الگوریتم NLICA به طور خلاصه توصیف و نتایج حاصل از اعمال این الگوریتم بر روی تصاویر مختلف بررسی می­گردد و در ادامه در بخش راه­کارهای آتی، چند پیشنهاد برای ادامه راه این پایان نامه ارائه می­گردد.
۷-۱ نتیجه ­گیری
بخش­بندی تصویر عبارتست از تفکیک پیکسل­های تصویر به نواحی مجزایی که هر یک از این نواحی برحسب ویژگی یا ویژگی­هایی مانند شدت روشنایی، رنگ و بافت یکسان هستند و یا تا حدممکن تشابه و همبستگی دارند. یکی از روش­های بخش­بندی تصویر، خوشه­بندی پیکسل­های تصویر با بهره گرفتن از ویژگی­های آنها
می­باشد. پس از انجام خوشه­بندی بر روی پیکسل­های تصویر، فاصله بین پیکسل­های متعلق به یک ناحیه در فضای ویژگی­ها باید کمینه و فاصله بین پیکسل­های متعلق به خوشه­های مختلف، بیشترین مقدار را داشته باشد. در الگوریتم پیشنهادی، ترکیب الگوریتم خوشه­بندی K-means و الگوریتم رقابت استعماری

نظر دهید »
بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه مورد مطالعه کارکنان ...
ارسال شده در 9 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲۳- افزایش دستاوردهای علمی سازمان با توجه بر ایجاد نوآوری نسبت به گذشته
۲۴- قضاوت عملکرد افرادسازمان بر اساس شایستگی، نه بر مبنای روابط و ظواهر
۲۵- به روز بودن کارکنان بر اساس آموزش در سازمان
۲۶- توانایی انعطاف پذیری افراد سازمان با شرایط جدید و شرایط جهانی
۲۷- توانایی افراد سازمان در غنی سازی و مستند سازی دانش
۲۸- توانایی اعتماد آفرینی و پذیرش متقابل در برقراری ارتباط شخصی توسط افراد سازمان
۲۹- توجه به سطح مهارت و دانش افراد در زمان استخدام
۳۰- ایجاد و تسهیم و بکارگیری دانش در سازمان توسط مدیریت عالی
۳۱- حمایت مدیریت عالی سازمان از طوفان فکری وکار تیمی برای حل مشکلات سازمان جهت خلق ایده های نو
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳۲- توجه و اهمیت مدیران سازمان به دریافت بازخورد در طی فرایند خلق و نشر دانش

 

 

 

ادامه جدول(۱-۱) متغیرها به همراه ابعاد و شاخصها

 

 

عملکرد نوآورانه

 

نوآوری در محصول

 

۳۳-در تولید و عرضه خدمات جدید، سازمان اغلب پیشگام است.
۳۴- محصولات و حدمات جدید سازمان اغلب از سوی مشتریان به عنوان محصولات و خدمات ابداعی تلقی می شود.
۳۵- سازمان محصولات و خدمات ابداعی بیشتری نسبت به رقبای خود تولید کرده است.
۳۶- محصولات و خدمات جدید سازمان اغلب رقبا را از دور خارج میسازد.
۳۷- در تولید محصولات و خدمات جدید سازمان از جدیدترین دانش موجود استفاده می نماید.

 

 

 

نوآوری رفتاری

 

۳۸- در این سازمان افرادی که کارها را به روش های مختلف انجام میدهند مورد قبول واقع می شوند.
۳۹- در سازمان افراد تشویق می شوند تا افکار و رفتار خلاق داشته باشند.
۴۰- در سازمان افراد تمایل دارند تا روش های جدید انجام کارها را امتحان نمایند و راه حل های نو را جستجو کنند.
۴۱- اگر کسی بخواهد روش های جدید انجام کارها را امتحان نماید مورد حمایت مدیران قرار میگیرد.

 

 

 

نوآوری فرآیندی

 

۴۲- هرگاه یک مشکل با روش های سنتی قابل حل نباشد، افراد در سازمان به استفاده از روش های جدید تشویق می شوند.
۴۳- سازمان فرایندهای کسب و کار خود را دائما بهبود می بخشد.

 

 

 

نوآوری استراتژیک

 

۴۴- مدیران سازمان برای استفاده از فرصت های رشد نامعلوم خطرپذیر هستند.
۴۵- مدیران سازمان دائما به دنبال راه حل های جدید برای مشکلات توسط افراد خلاق هستند.
۴۶- در مقایسه با رقبا اکثر برنامه های بازاریابی سازمان خلاقانه بوده است.

 

 

 

۱-۷- مدل مفهومی تحقیق
ارائه شده از سوی محقق
۱-۸- قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق، مدیریت منابع انسانی است و قلمرو مکانی نیز ستاد مرکزی بانک مهر اقتصاد می باشد. قلمرو زمانی نیز نیمه دوم سال ۱۳۹۲ می باشد.
.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 84
  • 85
  • 86
  • ...
  • 87
  • ...
  • 88
  • 89
  • 90
  • ...
  • 91
  • ...
  • 92
  • 93
  • 94
  • ...
  • 102
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آخرین مطالب

  • ⛔ هشدار!  خسارت برای رعایت نکردن این موارد درباره آرایش
  • ✅ راهنمای جامع و کامل درباره میکاپ
  • ☑️ راهکارهای طلایی درباره آرایش
  • ☑️ تکنیک های اساسی درباره آرایش برای دختران
  • هشدار! نکته هایی که درباره آرایش دخترانه باید به آنها توجه کرد
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه | گفتار سوم:تحلیلی از ماده ۱۰ قانون مدنی – 3 "
  • " فایل های دانشگاهی- طرح پژوهش – 9 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی | قسمت 2 – 8 "
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – گفتار چهارم:اقسام تسلیم – 8 "
  • " مقاله های علمی- دانشگاهی – مبحث چهارم: تخلفات گمرکی – 8 "

مجله علمی و آموزشی نواندیش

 جذب پسران نوجوان
 خروج از رابطه مخرب
 اتصال گوگل آنالیتیکس
 سگ سنت برنارد کامل
 طراحی سایت درآمدزا
 درآمد از عکاسی استوک
 اشتباهات مشاوره آنلاین
 خطرات تدریس آنلاین زبان
 بیماریهای تنفسی سگ
 بازاریابی افیلیت درآمدزا
 مدت عاشق شدن دختران
 مشکلات گوارشی گربه
 انتخاب اسم مناسب سگ
 طراحی گرافیک برندها
 برندمنشن افزایش آگاهی
 معیارهای همسر ایده‌آل
 استراتژی قیمت‌گذاری
 طراحی گرافیک هوشمند
 محتوا صوتی روانشناسی
 طراحی گرافیک شرکتی
 بازاریابی محتوای درآمدزا
 نوشتن رپورتاژ پولساز
 بیان نیازهای عاطفی
 بازاریابی آفلاین موثر؟
 درآمد از طراحی هوشمند
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان