تا وطن را سر افرازی ببخشیم، و آن را آباد کنیم.
به پا خیزید و بالاروید ، عزتتان جاودان و بلند است .
وطن جایی است که محبوبی به زبان من سخن می گوید و من نمی دانم .
وطن من جایی است که قلبی برایم می تپد ، و به واسطه آن پرچم من پهن و گسترده می شود .
ای جوانان به پا خیزید ، امروز روز قیام است .
تا وطن را سر افرازی ببخشیم، و آن را آباد کنیم.
به پا خیزید و بالاروید ، عزتتان جاودان و بلند است .
درسال ۱۹۲۸م تقریبا حرکتهای قومی و وطنی در شعر ابراهیم رکود موقتی یافت که با قصیده
« الثلاثاء الحمراء» به سال ۱۹۲۹م بار دیگر اوج گرفت . طوقان این شعر را در وصف اعدام
سه شهید زنده یاد « فؤاد حجازی » ، « محمد جمجوم » و« عطا الزیر» سرودکه ازپنج قسمت
تشکیل می شود : مقدمه ، ساعت اول ، ساعت دوم ، ساعت سوم ، و خاتمه .
واما مقدمه : درچهل بیت سروده شده و شاعر در آن از شرارت و زشتـی حکم اعدامی کـه
حکومت ستمگر وقت بر علیه کسانی کـه در راه حق مبارزه مـی کردند صادر کرد ، سخن
می گوید . ( ابو حاقه ، ۱۹۷۹م ، ص ۲۷۸)
الثلاثاءُ الحمراء
مقدمه
لمّا تعرَّضَ نجمُک المنحوسُ و ترنَّحَت بِعُری الحِبالِ رؤوسُ
ناح الأذانُ و أعوَلَ الناقوسُ فاللیل أکدرُ ، وَ النّهارُ عَبوسُ
طفِقت تثورُعواصفُ وَ عَواطِفُ
و الموتُ حیناً طائفُ أو خاطِفُ
والمِعوَلُ الأبدیّ یُمعِنُ فی الثری لِیَرِدَّهم فی قلبِها المتحجّرِ
یوم ٌ أطلَّ علی العصورِ الخالیه وَدَعا : « أ مرَّعلی الوَرَی أمثالیَه؟»
فأجابَهُ یومٌ : « أجل أنا روایَه لحاکم التّفتیش ، تلکَ الباغیه
وَ لقد شهدتُ عَجائبا وَ غرائبا
لکنّ فیکَ مصائبا وَ نوائبا
لم ألقَ أشباهاً لها فی جَورِها فاسأل سوایَ وَ کم بها مِن مُنکَرِ
* * *
و إذا بیومٍ راسفٍ بقیودِهِ فأجابَ ، و التاریخُ بعضُ شهودِه ،:
«أُنظُرإلی بیض الرَّقیق وَسودِهِ مَن شاءَ کانوا مُلکَهُ بنقودِهِ
بشر ٌ یُباعُ و یُشترَی فتحَرَّرا
وَمشَی الزّمانُ القهقرَی فیماأری
فسمعتُ مَن مَنعَ الرَّقیقَ وَ بیعَهُ نادَی علی الأحرارِ یا مَن یشتری!»… ( ابراهیم
،۲۰۰۵ م، ص۲۷۴)
وقتی ستاره بد اقبالیت روی گرداند و مخالفت ورزید ، و سرها بر ریسمانهای عریان لرزیدند ،
أذان فغان و شیون سرداد و ناقوس فریاد بر آورد ، شب تیره و تار شد و روز گرفته و عبوس ( مسجد وکلیسا
و شب و روز عزادار شدند ).
گردبادها و عاطفه ها شروع به قیام کردند .
و مرگ گاهی در حال دور زدن و گاهی دزدیدن است .
و کلنگی جاودان در خاک فرو می رود تا آنها را به قلب سنگی زمین باز گرداند .
روزی ، که بر عصرهای سپری شده گذشته بود ، فریاد بر آورد : آیا تا کنون روزی همانند من بر مردم
گذشته است ؟!
و روزی ، به اوپاسخ می دهد : « بله در حالی که من راوی حاکم ستمگرتفتیش هستم ،
امور عجیب و غریبی مشاهده کردم .
که برای تو مصیبتها و دردها است .
ومن هیچ ستمی را شبیه آن ندیدم ، پس از کسی غیر از من بپرس و ببین چقدر آن را زشت می شمارد .
* * *
و از روزی ، که در بندش بسته و اسیر بود ، پرسیدم و او در حالی که تاریخ شاهد راستی سخنش بود جواب
داد :
به برده های سفید و سیاه نگاه کن ، هرکس بخواهد آنها را با پولش در زمره ملک خود در می آورد .
انسانی که خرید و فروش می شود ، رها شد .
و زمان به قهقری رفت ( به عقب بازگشت ) ، در آنچه که من می بینم .
و از آن کسی که برده داری و و فروشش را منع می کرد شنیدم در میان آزادگان فریاد می زند ، چه کسی
آنتیبیوتیک
شرکت
کشور
Gentamicine
پادتن طب
ایران
Tetracycline
پادتن طب
ایران
Rifampin
پادتن طب
ایران
۲-۲- منابع گیاهی مورد استفاده
در این پژوهش از اندامهای مختلف (ساقه و برگ _ دانه) گیاه شوکران باغی و اندام هوایی (ساقه و برگ) گیاه خار عروس استفاده شده است.
۲-۲-۱- جمع آوری وآماده سازی نمونههای گیاهی
گیاهان Morina persica L. و Physospermum cornubiense (L.) DC. در ماههای خرداد و تیر ۱۳۹۲ از روستای گردبیشه در ارتفاع ۲۲۰۰ متری از سطح دریا از شهرستان بروجن جمع آوری شد و پس از شناسایی جنس وگونه آن توسط گیاه شناس باغ گیاه شناسی کاشان به آزمایشگاه منتقل گردید ودر شرایط مناسب وبه دور از نور خورشید خشک گردیده و آسیاب شد .
۲-۳- جداسازی واستخراج عصاره ازنمونه گیاهی
در این پروژه عمل استخراج به روش سوکسله وبا حلال متانول صورت گرفت که مراحل مختلف کار در ادامه آورده شده است.
۲-۳-۱- عصاره گیری از نمونه های گیاهی
در مورد گیاه خارعروس gr40 از آن توزین شد و با کارتوش به دستگاه سوکسله انتقال ودر محل مخصوص خود (تیمبل) قرار گرفت . عمل عصاره گیری با افزودن ۶۰۰ میلی لیتر حلال متانول به داخل بالن دستگاه سوکسله وپس از اطمینان از برقراری جریان آب سرد در مبرد دستگاه عمل عصاره گیری با دمای ۷۰-۶۰ درجه سانتی گراد آغاز شد وبه مدت ۸ ساعت به طول انجامید . محلول بدست آمده با تبخیرکن دوار در دمای ۵۰ درجه سانتی گراد وفشار کاهش یافته، تغلیظ گردید تا به حجم ۵-۴ میلی لیتر برسد . عصاره تغلیظ شده برای خشک شدن کامل به پتریدیش منتقل و ابتدا درآون معمولی در دمای ۵۰ درجه سانتی گراد به مدت ۲۴ ساعت نگهداری شدتا بقیه حلال تبخیر شود و سپس به آون خلأ برای حذف باقی مانده مواد فرار موجود درعصاره انتقال داده شد. عصارههای متانولی حاصل از گیاه با اسپاتول تراشیده و به ظروف درپوشدار و غیر قابل نفوذ منتقل گردید و به منظور جلوگیری از تجزیه و یا از بین رفتن مواد موثر موجود در عصارهها تا انجام آزمایش های بعدی در یخچال نگهداری شد.
عصاره بدست آمده از دانه های گیاه شوکران باغی را در ۱۵۰ میلی لیتر آب حل کرده و ۳ بار با ۵۰ میلی لیتر هگزان توسط قیف دکانتور استخراج کرده تا روغن و چربی وارد فاز هگزانی شود وعمل حلال زدایی را مانند قسمت بالا انجام داده در یخچال نگهداری می کنیم.
۲-۳-۲- تعیین بازده عصارهگیری
با بهره گرفتن از وزن گیاه خشک مورد استفاده در عصاره گیری و وزن عصاره بدست آمده بازده عصاره به صورت نسبت وزنی/ وزنی w/w ) (محاسبه شد که حاصلضرب این نسبت در ۱۰۰ راندمان عصارهگیری رابرحسب درصد مشخص می کند.
۲-۴- استخراج ترکیبات فرار گیاهی
برای استخراج ترکیبات فرار بخشهای مختلف گیاه، از روش تقطیر واستخراج همزمان و از دستگاه SDE استفاده شد. ۲۰۰ گرم از گیاه خشک آسیاب شده را پس ازتوزین به بالن ۲ لیتری منتقل شد و برروی آن آنقدرآب اضافه شد که مجموع نمونه گیاهی وآب حدود حجم بالن را اشغال نماید . حدود ۳۵ میلی لیتر پنتان دربالن ۱۰۰ میلی لیتری دستگاه ریخته وبالنها رادرون شوف بالن (منتل) قرارداده ودستگاه اسانسگیری راه اندازی شد . پس از برقراری جریان آب سرد درمبرد دستگاه و تنظیم درجه حرارت بالنها عمل اسانس گیری به مدت ۲ ساعت ادامه یافت. پس از اتمام عمل استخراج مقداری سدیم سولفات بدون آب درون اسانس همراه با پنتان برای جذب آب احتمالی موجود در آن اضافه شد، سپس اسانس حاصل به مدت ۲۴ ساعت درون یخچال قرار دادهوپس از مدت حدوداً ۲۴ ساعت درون ویال تیره رنگی سرریز شد و به منظور تغلیظ اسانس و تبخیر حلال ساعاتی در دمای آزمایشگاه قرار داده شد و در دمای ۴+ درجه سانتی گراد برای تزریق به دستگاه GC نگهداری شدند. در ضمن از تفاضل وزن ویال پس از جمع آوری اسانس درآن و قبل از آن، وزن خالص ترکیبات فرار محاسبه گردید.
۲۲
۲-۴-۱- تعیین بازده اسانسگیری
با بهره گرفتن از وزن گیاه خشک مورد استفاده در اسانس گیری و وزن اسانس بدست آمده بازده اسانس به صورت نسبت وزنی/وزنی (w/w) محاسبه شد که حاصل ضرب این نسبت در ۱۰۰، بازده اسانس گیری را برحسب درصد مشخص می کند.
۲-۴-۲- شناسایی ترکیبهای فرار گیاه با دستگاه GC-MS
نمونههای ترکیبات فرار گیاهی با دستگاه GC/MS حاوی ستون HP- 5MS (طول ۳۰ متر، قطر داخلی ۲۵/۰ میلیمتر، ضخامت لایه ساکن ۲۵/۰ میکرومتر) و گاز حامل هلیم با درجه خلوص ۹۹۹۹۹/۹۹ آنالیز شدند. در ضمن سرعت جریان گاز حامل ۵/۱ میلیلیتر بر دقیقه و انرژی یونیزاسیون در طیفسنج جرمی ۷۰ الکترون ولت انتخاب گردید. برنامه دمایی دستگاه به این صورت تنظیم گردید: ابتدا دما به مدت ۲ دقیقه در ۶۰ درجه سانتیگراد نگه داشته شد، سپس به دمای ۲۴۶ سانتیگراد با سرعت ۳ درجه بر دقیقه افزایش یافت، و به مدت ۲ دقیقه دراین دما باقی ماند، سپس به دمای ۲۸۰ سانتیگراد افزایش یافته و به مدت ۱۰ دقیقه در این دما باقی ماند .
برای شناسایی ترکیبهای فرار گیاه، مراحل زیر انجام گرفت.
الف) با توجه به پیشنهادهایی که کتابخانه دستگاه GC-MS ارائه داد؛ هر یک از آنها جداگانه مورد بررسی قرار گرفت.
ب) طیفهای جرمی به دست آمده با طیفهای موجود در کتاب Adams مقایسه گردید [۵۰].
ج) با توجه به زمان بازداری هر پیک، ضریب بازداری کواتس KI ) (هر یک از طریق معادله مربوط به محاسبه ضریب کواتس به دست آمد و با ضریب کواتس موجود در منابع (کتاب Adams و سایت NIST) در شرایط مشابه مقایسه گردید.
۲-۵- بررسی فعالیت ضد اکسیدانی
۲-۵-۱- بررسی فعالیت ضد اکسیدانی به روش DPPH
در این پروژه خاصیت ضد اکسیدانی عصاره اندامهای مختلف گیاهان Morina persica L. و Physospermum cornubiense (L.) DC. از طریق اندازه گیری ظرفیت کاهش رادیکال DPPH (2، ۲- دی فنیل-۱-پیکریل هیدرازیل) مورد بررسی قرار گرفت. دراین ارزیابی توانایی عصاره گیاهی (به عنوان ضد اکسیدان) در دادن الکترون به رادیکال DPPH مورد سنجش قرار گرفت.
تهیه محلولها
محلول DPPH : میزان ۷/۴ میلی گرم از DPPH با ترازوی آنالیتیکی به طور دقیق وزن ودربالن ژوژه ۵۰ میلی لیتری تیره رنگ بامتانول به حجم رسید . محلول بدست آمده رنگ ارغوانی داشت.
محلول شاهد : میزان ۱ میلیلیتر از متانول که به آن ۱ میلی لیتر از محلول DPPH اضافه شد. (جذب آن باید در بازه ۷/۱-۱/۱باشد.)
الف) نمونه استانداردBHT
مقدار هدف
Tolerances
۵۲۰/۰
۵۰/۰
۴۸۰/۰
شکل ۱-۱۳ تطابق مطلق
۱-۹-۴- تابع زیان کیفیت تاگوچی و هزینه های پنهان کیفیت
هزینه های کیفیت، هزینههایی هستندکه برای اطمینان پیدا کردن از انطباق با استانداردهای کیفی یا جبران عدم انطباق با استانداردهای کیفـی تحمیل میشوند، سیستمهای حسابداری متداول نمیتواند هزینه های کیفی نـامشهود (پنهان) را اندازه گیری کنند، از نمونههای بارز هزینه های پنهان عبارتند از نارضایتی مشتری از یک محصول، نقص در یک محصول که سبب زیان در فروش می شود، این هزینه های پنهان کیفیت می تواند عامل مؤثری در افزایش کل هزینه های کیفیت برای یک محصول شود. به منظور تخمین این هزینه های پنهان کیفیت، تابع زیان تاگوچی مطرح شده است.
روشهای تاگوچی با بهینهسازی طراحی محصول و فرایندهای ساخت، موجب ایجاد بهبودهای سریع در هزینهها و کیفیت محصول میشوند، روشهای تاگوچی هم یک فلسفه است و هم یک مجموعه ای از ابزارها که برای اجرای آن فلسفه استفاده می شود. فلسفه تاگوچی به اختصار به شرح زیر است :
بدون تأثیر بر کیفیت نمی توان هزینهها را کاهش داد،
بدون افزایش در هزینهها میتوان کیفیت را بهبود بخشید،
با بهبود کیفیت میتوان هزینهها را کاهش داد، و
با کاهش انحرافات (نوسانات) میتوان هزینهها را کاهش داد. درنتیجه با رعایت گزینه های ذکر شده عملکرد و کیفیت به صورت خودکار بهبود مییابد. بدین معنی اگر سطح عملکرد بر محصول به منظور تأمین نیازها و انتظارات مشتری هدفگذاری نشود، آن محصول در سطح جامعه زیان وارد می کند.
رویکرد تاگوچی متفاوت از رویکرد سنتی هزینه های کیفیت (انطباق با حدود مشخصات) است : در روش سنتی (معیار کیفیت در یک دامنه مشخص) اگر شما دو محصول در اختیار داشته باشید، یکی از آن در یک دامنه از قبل تعیین شده به عنوان معیار کیفیت و دیگری خارج از محدوده (دامنه) مشخصات قرار گرفته باشد، تفاوت بسیار اندک است. محصولی که در یک دامنه معیار کیفیت قرار گرفته، به عنوان یک محصول خوب در نظر گرفته شده و هنگامی که محصول خارج از معیار کیفیت در محدوده (دامنه) تعیین شده باشد، محصول نامطلوب شناخته می شود.
اما تاگوچی با روش معیار کیفیت در یک دامنه مشخص (درون محدوده خاص) مخالف است، زیرا تاگوچی استدلال می کند که ” انحراف در محصول ” حتی در حیطههای دامنه (حد) های مشخص شده، زیان برای اجتماع در دوره عمر محصول ایجاد می کند و هرچه محصول از ارزش (هدف) مورد نظر خود دورتر می شود، انحراف دوره عملکرد آن بیشتر خواهد شد.
تاگوچی تابع زیان کیفیت (QLF) را بدلیل اندازه گیری زیان مرتبط و هزینه های مرتبط با هزینه های پنهان کیفیت را تعیین می کند، این زیان زمانی رخ میدهد که نوسان (انحراف) تغییر باعث دور شدن محصول از مقدار هدف می شود. بطور کلی هر قدر انحراف از مقدار هدف تعیین شده بیشتر باشد، زیان ناشی از عدم رعایت کیفیت نیز بیشتر می شود.
تاگوچی بـر این باور است که زیان متناسب بـا مرجع انحراف از ارزش مورد نظر وارد می شود، محصولی که بـه مشتری میرسد، اگر نتواند کارکرد خود را داشته باشد، زیانی وارد می کند. این زیان از طرف مشتری در هزینه های تعمیر و جایگزینی و از طرف تولید کننده در هزینه های تضمین، کاهش اعتبار شرکت و از دست رفتن شغل و بازار جلوه می کند، برای به حداقل رساندن این زیان، بهبود کیفیت باید تا رسیدن به استاندارد ادامه یابد.
تابع زیان کیفیت (QLF) تاگوچی یک سهمی U شکل است، محور افقی آن در نقطه مقدار هدف مماس این سهمی است، این تابع زیان غیرخطی (درجه ۲) است، زیرا فرض بر این است که وقتی محصول به مقدار استاندارد کیفیت نزدیک می شود، زیان به سمت صفر میل می کند :
تابع زیان کیفیت تاگوچی
تابع زیان درجه دوم
ناحیه ضایعات
ناحیه ضایعات
هم چنین در این پژوهش ، ابزار اندازهگیری، پرسشنامه بسته است و سؤالات پرسشنامه بر اساس طیف پنج درجهای لیکرت [۳۱]طرحریزی گردیده است.که درآن پاسخ ها دارای طیف خیلی زیاد،زیاد، متوسط ، کم و خیلی کم هستندو به ترتیب دارای ارزش ۱تا ۵ میباشند. پس از گردآوری این نظرها، بوسیله مصاحبه با مدیر عامل و مشاوران جهت دریافت پیشنهادها و انتقادات در مورد شیوه های ارزیابی عملکرد شرکت اقدام گردید.
۳-۳-پایایی آزمون [۳۲]
مفهوم پایایی با این امر سروکار دارد که ابزار اندازهگیری در شرایط یکسان، تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست میدهد. معمولاً دامنه ضریب پایایی از صفر (عدم ارتباط) تا ۱+ (ارتباط کامل) است. روش های مختلفی برای اندازهگیری ضریب پایایی ابزار اندازهگیری، بکار برده میشود.(سرمد و همکاران۱۳۷۴)
روش بکار رفته در این پژوهش برای محاسبه پایایی پرسشنامه، روش آلفای کرونباخ بوده، با بهره گرفتن از فرمول زیر میتوان ضریب آلفا را محاسبه کرد:
که در آن:
J: تعداد زیر مجموعه سؤالات پرسشنامه های آزمون
: واریانس زیر آزمون i ام
S2: واریانس کل آزمون
پایایی پرسشنامه با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS محاسبه گردید که طبق جئول پیوست، پایایی این آزمون برابر ۸۴ درصد است.
با توجه به آنکه معمولاً پایایی فراتر از ۷۰ درصد مطلوب است، لذا میتوان گفت که این آزمون از پایایی بسیار بالایی برخوردار است.
۴-۳- روایی آزمون [۳۳]
مفهوم روایی به این سؤال پاسخ میدهد که ابزار اندازهگیری تا چه حد، ویژگی مورد نظر را میسنجد. بدون آگاهی از روایی ابزار اندازهگیری، نمیتوان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت. (مولهاترال،۵۲،۱۹۹۹)روشی که برای تعیین روایی پرسشنامه این پژوهش استفاده شده، روش روایی محتوا است. برای اطمینان از روایی محتوا باید در موقع ساختن ابزار چنان عمل کرد که سؤالهای تشکیل دهنده ابزار، معرف قسمتهای محتوای انتخاب شده باشد. بنابراین"روایی محتوا، ویژگی ساختاری ابزار است که همزمان با تدوین آزمون در آن تنیده میشود".(سرمد و همکاران،۸۶،۱۳۷۴)
از این رو، در این پژوهش پس از مشورت چند تن از مدیرانی که شرکت را خوب میشناسند و با رسالت آن آشنا هستند و همچنین با کمک گرفتن از محققانی که قبلاً در مورد این موضوع، تحقیق کرده بودند و با راهنمایی استادان دانشگاه و خبرگان فن، جهت تائید روایی ابزار گردآوری اطلاعات، اقدام نمودیم. سپس سؤالاتی را که هر کدام از فرضیات تحقیق را تحت پوشش قرار می داد، در پرسشنامه گنجاندیم. پس از آن بصورت تصادفی به چند تن از اعضای جامعه آماری داده، پرسشنامه داده شد و ابهامات و اشکالات آن بر طرف گردید. در نهایت با تائید استاد راهنما و مشاور، پرسشنامه نهایی گردید و بین واحدهای جامعه، به صورت کامل، توزیع شد.
۵-۳- جامعه آماری
یک جامعه آماری عبارت است از مجموعهای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند. معمولاً در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی، یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت یا صفات متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد.(زیکموند،۱۰۲،۲۰۰۰)
جامعه آماری این پژوهش نیز شامل تمامی مدیرانی است که در زمان انجام تحقیق، در شرکت
آب و فاضلاب مشغول کار هستند و سمت مدیریت را در شرکت برعهده دارند.
در این تحقیق، به دلیل استفاده از روش همهشماری و پرسش سوالات پرسشنامه از تمامی اعضای جامعه آماری، نمونهگیری صورت نپذیرفتهاست.
۶-۳- آزمون های آماری
در این پژوهش به دو روش توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده، پرداخته شده است. در سطح توصیفی با بهره گرفتن از مشخصه های آماری نظیر فراوانی ،درصد، میانگین، انحراف استاندارد و ضریب تغییرات به توصیف ویژگیهای جامعه پرداخته، و در سطح استنباطی هم به منظور پاسخ به سؤالات پژوهشی و هم به منظور یافتن روابط خاص میان متغیرهای جامعه از آزمونهای زیر استفاده می کنیم:
۱-۶-۳-آزمون دوجملهای[۳۴]
این آزمون به منظور تعیین برخورداری جامعه آماری مورد نظر از یک ویژگی یا متغیر مشخص بکار برده می شود. به عبارت دیگر برای تعیین وجود یا عدم وجود یک خصوصیت مانند بررسی میزان وفاداری به یک شرکت از این آزمون استفاده میشود .آزمون دو جملهای از نوع آزمونهای ناپارامتریک است، اما هنگامی کهn.p بزرگتر از ۵ باشد از تقریب توزیع نرمال پیروی می کند .در این صورت آماره آزمون به صورت زیر قابل محاسبه می باشد:
که در آنp احتمال موفقیت در جامعه و احتمال موفقیت در نمونه و n حجم نمونه آماری است. در این تحقیق جهت سنجش نظرات مدیران در خصوص میزان برخورداری هر یک از شاخص های فعلی ارزیابی عملکرد از ویژگیهای جامعیت ، انعطاف پذیری ، مقبولیت سازمانی و قابلیت پسش بینی از آزمون دو جملهای استفاده گردیده است .
۲-۶-۳-آزمون مربع کای پیرسون
هر گاه بخواهیم مشخص کنیم که دو متغیر از هم مستقل هستند، از آزمونهای جداول توافقی استفاده میکنیم.
دو متغیر از هم مستقل هستند. | |
دو متغیر به هم وابسته هستند. |
برای این منظور در هر سلول از جدول توافقی، مقدار مورد انتظار را ( ) محاسبه میکنیم:
که در آن:
۲-۷. مزایای مدیریت دانش
مدیریت دانش تکنولوژی است که با تمرکز و تأکید بر دانش در موقعیتهای مشکل، در یک سیستم به حل مشکل میپردازد (اسپکتور و ادموندز [۴۵]، ۲۰۰۲). مدیریت دانش رویکردی ساختاریافته و برنامه ریزی شده برای مدیریت ایجاد، تسهیم، بهرهبرداری و نفوذ دانش به عنوان دارایی سازمانی است که توانایی، سرعت و اثربخشی شرکت را در تحویل محصولات و خدمات برای رضایت مشتریان همراستا با استراتژی کسب و کار تقویت میکند (پلسیز و بون [۴۶]، ۲۰۰۴). از مزایای مدیریت دانش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جلوگیری از افت دانش: سازمانها را قادر میسازد تا تخصص فنی حیاتی خود را حفظ کرده، افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچکسازی، اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی میشود، جلوگیری کند.
بهبود تصمیمگیری: نوع و کیفیت دانش مورد نیاز را برای تصمیم گیریهای اثر بخش شناسایی میکند و دسترسی به آن دانش را تسهیل میبخشد. در نتیجه تصمیمات سریع تر و بهتری میتواند در سطوح پایینتر سازمانی صورت گیرد.
انعطافپذیری و انطباقپذیری: به کارکنان اجازه میدهد درک بهتری از کار خود به عمل آورده، راه حلهای نوآور مطرح کنند، با سرپرستی مستقیم کمتر کار کنند و کمتر نیاز به مداخلات داشته باشند. در نتیجه، کارکنان میتوانند در موقعیتهای چند وظیفه ای فعال باشند و سازمان میتواند روحیه کارکنان را بالا ببرد (رادینگ،۱۳۸۳).
مزیت رقابتی: سازمانها را قادر میسازد تا کاملاً مشتریان، دیدگاهها و بازار و رقابت را درک کرده، بتوانند شکافها و فرصتهای رقابتی را شناسایی کنند.
توسعه دارایی: توانایی سازمان را در سرمایهگذاری در حفاظت قانونی برای مالکیت معنوی بهبود میبخشد. (ثبت اختراعات، علائم تجاری، اجازهنامهها و …)
افزایش محصول: به سازمان اجازه میدهد، دانش را درخدمات و فرآوردهها به کار گیرند. در نتیجه ارزش درک شده محصول با نسبت مستقیم میزان و کیفیت دانش در محصول افزایش پیدا میکند. (محصولات نرم افزاری و …)
مدیریت مشتری: سازمان را قادر میسازد تا توجه کانونی و خدمت به مشتری را افزایش دهد. دانش مشتری باعث سرعت پاسخ به سؤالات، توصیهها و شکایتهای مشتری میشود. این امر همچنین تضمین کننده سازگاری و کیفیت بهتر خدمات به مشتریان میگردد. راه حل مشکلات عادی به سادگی قابل دسترسی است.
به کارگیری سرمایه گذاریها در بخش سرمایه انسانی: از طریق توانایی بخشیدن به سهیم شدن در درسهای یادگرفته شده، فرایندهای اسناد و بررسی و حل استثنائات و در اختیار گرفتن و انتقال دانش ضمنی، سازمانها میتوانند به بهترین وجه در استخدام و کارآموزی کارکنان سرمایه گذاری کنند (ابزری و کرمانی القریشی، ۱۳۸۴).
۲-۸. فرایند مدیریت دانش:
با توجه به ابعاد مختلف مدیریت دانش، جاشاپارا[۴۷] مدیریت دانش را در قالب یک چرخه چهار حلقهای این گونه تعریف میکند: فرایندهای یادگیری اثربخش که توأم با خلق، سازماندهی، تبادل دانش که با استفاده ی مناسب از فناوری و محیط فرهنگی محقق میشود، سبب ارتقاء سرمایه عقلانی سازمانی و بهبود عملکرد آن میشود. (جاشاپارا،۲۰۰۴).
-
- خلق دانش: این امر به توانایی یادگیری و ارتباط بر میگردد. توسعه این قابلیت، تجربه، تسهیم دانش، ایجاد ارتباط بین ایدهها و ساختن ارتباطهای متقاطع با دیگر موضوعات، از اهمیت کلیدی برخوردار است.
-
- سازماندهی و ذخیرهسازی: از طریق آن قابلیت ذخیره سازمان یافتهای که امکان جست و جوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارمندان دیگر و تسهیم مؤثر دانش فراهم میشود، به وجود میآید. در این سامانه باید، دانشهای لازم به آسانی برای استفاده همگان ذخیره شود.
-
- تسهیم و تبادل دانش: این فرایند به توسعه یک روح جمعی که در آن افراد به عنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم داشته و در فعالیتهایشان به یکدیگر وابستهاند، کمک میکند.
-
- انتقال دانش: طی این مرحله، یک سازمان، اطلاعات را میان اعضای خود توزیع کرده و از این طریق یادگیری را ارتقاء داده و دانش با درک جدیدی را به وجود میآورد.
-
- بکارگیری دانش: چهارمین فرایند یا مرحله، از این ایده آغاز میشود که ایجاد دانش، بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است. این عنصر، دایره فرایند مرکزی مدیریت دانش متحد را تکمیل میکند. هدف نهایی مدیریت دانش، کاربرد دانش در جهت بهبود عملکرد سازمانی است. بسیاری از صاحب نظران این مرحله را مهمترین گام در فرایند مدیریت دانش میدانند. زیرا مزیت رقابتی، تنها منوط به داشتن منابع غنی و سرشار دانشی نیست، بلکه در گرو کاربرد آن منابع دانشی در عملیات و تصمیمات سازمانی است (سرلک،۱۳۸۶).
۲-۹. استراتژی مدیریت دانش:
استراتژی مدیریت دانش بیان میکند که سازمان جهت مدیریت داراییهای دانشی خود و اجرای فرایندهای مدیریت دانش (شامل کسب، خلق، انتقال و بهکارگیری دانش)، چگونه و با چه حجم سرمایهگذاری بایستی بر داراییهای دانشی کنترل و از دانشهای صریح و ضمنی موجود در سازمان بهرهگیری نماید و بیشتر بر بهرهبرداری از کدام نوع دانش متمرکز باشد (دهقان، ۱۳۸۶).
استراتژیهای مدیریت دانش، بر اساس میزان تأکیدشان بر جنبههای مختلف مدیریت دانش، متفاوتاند. این جنبهها عبارتاند از: دانش، فرایندی، مدیریتی، نتایج نهایی و رویکرد ترکیبی. حال به بررسی هر یک میپردازیم:
۲-۹-۱. طبقهبندی استراتژی مدیریت دانش بر اساس تمرکز بر دانش:
۲-۹-۱-۱. ماتریس انواع دانش نوناکو و تاکوچی:
معروفترین نوع در این طبقهبندی توسط نوناکو و تاکوچی مطرح شد. آنها ماتریس دانش را مطرح کردند که این ماتریس به دو دسته ضمنی و صریح تقسیم میشود. نوناکو و تاکوچی فرایندهایی را پیشنهاد کردند که باعث تغییر شکل میشود:
-
- اجتماعی سازی کردن: در این استراتژی دانش پنهان انتقال مییابد و مجدداً به دانش پنهان تبدیل میگردد. در استراتژی اجتماعی سازی، افراد تجارب و مدلهای ذهنی خود را جهت بهبود دانش، با دیگران به اشتراک میگذارند. این فرایند شامل دستیابی افراد به درک متقابل از طریق تعاملات اجتماعی چهره به چهره، تسهیم دیدگاهها، هم اندیشی، تعاملات حمایت گری و غیره میباشد. برای مثال میتوان به روابط پیشرفته همکاران، آموزش ضمن کار، روش آزمون و خطا، تقلید از دیگران، جلسات طوفان مغزی، تمرین و آموزش، تبادل عقاید، گفتگوی بسیار، اقدامات تشویقی از جمله روز دانش و کافه دانش و… اشاره نمود. به عبارت دیگر کسب دانش به طور مستقیم از دیگران به واسطه تسهیم تجارب، مشاهدات و تقلید و…میباشد.
-
- آشکارسازی:: در این نوع استراتژی، دانش پنهان از طریق فرایند برونی سازی به دانش آشکار تبدیل میگردد. این فرایند به افراد اجازه میدهد که به صورت انفرادی مفاهیم دانش ضمنی را تدوین نموده و با دیگران به اشتراک بگذارند و دانش جدید به وجود آورند. به عبارت دیگر، دانش شخصی یا ضمنی، به صورت استعارهها، تشبیهها، فرضیات و مدلها به دانش صریح تبدیل میشود. شخص، زمانی که از تبادلات و توجهات جمعی جهت این فرایند طراحی استفاده میکند، اغلب به برونی کردن اقدام میکند. در این استراتژی اصول مدیریت محتوا به منظور آرشیو کردن، به روزآوری و بازیابی دانش آشکار شده مورد نیاز خواهند بود. نوناکو و تاکوچی از برونی کردن به عنوان فرایندی کلیدی در تبدیل دانش یاد میکند. زیرا در اینجاست که دانش ضمنی تجدید میشود و طراحیهای آشکار ظهور میکند. به عبارت دیگر افراد دانش ضمنی خود را به مفاهیمی صریح تبدیل میکند.
-
- تبدیل کردن: در این استراتژی، دانش تجزیه شده موجود، به اشتراک گذاشته شده و ترکیب و تفسیر میگردد. در این حالت دانش صریح به دانش صریح پیچیدهتری تبدیل میشود، به عبارت دیگر، عقاید در این مرحله با یک سیستم دانش (مانند پایگاه داده) ترکیب میشوند. افراد به تبادل دانش میپردازند و این دانش از طریق مستندات، جلسات، مکالمات تلفنی و تبادل اطلاعات از طریق فناوریها و ابزارهایی مانند شبکههای کامپیوتری ترکیب میشوند. دانش جدید نیز میتواند از طریق ساختاردهی مجدد اطلاعات کنونی به وسیله ذخیره سازی، افزودن، ترکیب و طبقهبندی دانش صریح ایجاد میشود. ترکیب، نوعی از ایجاد دانش است که در مقوله آموزش و تحصیلات گنجانده میشود. نمونههایی از استراتژی ترکیبسازی، سیستمهای دانش و اطلاعات، تهیه گزارشات مروری، تحلیل روند و خلاصه مدیریتی میباشند.
-
- درون سازی: استراتژی درونی سازی شیوهای است که دانش آشکار از طریق تفسیر دانش، درونی میشود و به دانش ضمنی تبدیل میگردد. این امر میتواند از طریق یادگیری حین عمل صورت بگیرد و دانش مستندسازی شده، نقش حیاتی را در این فرایند بازی میکند. درونی سازی زمانی رخ میدهد که کارگران جدید دانش، یک پروژه را با مطالعه بایگانیهای آن، احیاء کنند. همچنین درونی سازی را زمانی میتوان مشاهده کرد که مدیران یا خبرگان با تجربه سخنرانی کنند و یا نویسندگان تصمیم به نوشتن بیوگرافی از یک کار آفرین یا موسسه داشته باشند. به محض درونی شدن، دانشهای جدید مورد استفاده کارکنانی قرار میگیرد که آن را در پایگاه دانش پنهان موجود خود توسعه داده و سازماندهی مجدد کردهاند (گری وهمکاران[۴۸]،۲۰۰۵).
به عبارت دیگر فرایند یادگیری با عمل و تبدیل تجارب به دانش میباشد.
۲-۹-۱-۲. مدل استراتژی مدیریت دانش هانسن و همکاران[۴۹]:
هانسن و همکارانش تحقیق و مطالعهای در حوزه مدیریت دانش، بر روی ۱۱ شرکت آلمانی و سوئیسی انجام دادند که باعث شد به دو نوع استراتژی که شرکتها برای مدیریت دانش خود برگزیده بودن پی ببرند (هانسن و همکاران،۱۹۹۹).
-
- استراتژی سیستم گرا
-
- استراتژی انسانگرا
استراتژی سیستم گرا نوعی از استراتژی مدیریت دانش است که تمایل به اخذ و اکتساب دانش از خبرگان و دانشکاران سازمان و کددهی این دانش و بسته بندی آن برای استفادههای بعدی دارد، در این استراتژی که بر کامپیوتر تمرکز دارد، دانش جمع آوری شده، در پایگاه اطلاعاتی ذخیره و به رمز درآورده میشود تا افراد
سازمان بتوانند در مواقع مورد نیاز به سرعت به این اطلاعات دسترسی پیدا کرده و آن را مورد استفاده قرار دهند. سازمانی که استراتژی کسب و کار آن نیازمند فرایندهای کارآمد، نیازمند استفاده مجدد از دانش موجود است، در ابتدا بایستی به استراتژی کد گذاری بپردازد. روشهای بسیاری برای کدگذاری، ذخیره سازی و استفاده مجدد از دانش پیشنهاد شده است (گرینر و همکاران[۵۰]، ۲۰۰۷). این استراتژی به مستند نمودن دانش و ذخیره آن در پایگاههای داده برای استفاده افراد سازمان از آن اشاره دارد. در حالیکه در استراتژی انسان گرا تأکید بیشتر بر خلق دانش از طریق تعامل میان دانشکاران و تکیه بر فرایند اجتماعی سازی دانش است این استراتژی قادر است با رد و بدل کردن تجربیات میان افراد، برای مشکلات مهم استراتژیک، پیشنهادات و راه حلهای خلاقانه ارائه دهد. هدف از استراتژی شخصی سازی، ذخیره کردن دانش نیست، اما از ابزارهایی چون فناوری اطلاعات برای کمک به تعاملات میان افراد استفاده میشود. انتقال و مبادله دانش از طریق شبکههای دانشی نظیر انجمنهای بحث و گفتگو، جلسات طوفان فکری، صورت میپذیرد. شخصی سازی به ارتقا و توسعه دانش و اشتراک آن از طریق ارتباط رو در رو یا چهره به چهره مربوط میشود. بحث و مناظره، گفتگو، گفتگوهای غیررسمی و تشکیل گروههای کاری تکنیکهایی هستند که به اشتراک گذاشتن دانش ضمنی کمک میکند. لذا در مواردی همچون مشاورههای استراتژی، دانش ضمنی افراد مورد نیاز است) ادوارسون[۵۱]، ۲۰۰۳). ضمن اینکه در سالهای اخیر رویکردهای بالانس و پویا نیز به این دستهبندی اضافه شده است (چوی و لی[۵۲]، ۲۰۰۳). رویکرد بالانس نوعی استراتژی میانه بین دو سر طیف انسان گرایی و سیستم گرایی است و رویکرد پویا معتقد است، وضعیت دانش سازمانی در هر مقطع از زمان تعیین کننده میزان نزدیکی به هر کدام از این دو نوع استراتژی است.
ضمناً مشخص شده است که استراتژیهای انسان گرا بیشتر بر فرایندهای اجتماعی سازی نوناکو و تاکوچی مؤثر هستند، در حالی که استراتژیهای سیستم گرا بر فرایند تبدیل کردن نوناکو و تاکوچی تأثیر بیشتری دارند (لی و کیم [۵۳]، ۲۰۰۱).
۲-۹-۱-۳. مدل فضای اطلاعاتی بویسوت[۵۴]:
مدل بویسوت که در سال ۱۹۹۸ ارائه نمود، مبتنی بر مفهوم کالای اطلاعاتی است که با دارایی فیزیکی تفاوت دارد و همراستا با مدل نوناکو و تاکوچی میباشد. انتقال مؤثر کالاهای اطلاعاتی تا حد زیادی به فرستندگان و دریافت کنندگان بستگی دارد که طرح یا زبان کد شده مشترکی را تسهیم میکنند. کالای دانشی، چنین بافتی دارد که در درون آن میتوان تفسیر شود. پس، تسهیم مؤثر دانش مستلزم این است که فرستندگان و دریافت کنندگان، هم بافت و هم طرح باشند و یا زبان کد شده را تسهیم کنند.
در این مدل، یک بعد دیگر بر چهار بعد مدل نوناکو و تاکوچی افزوده شده است. این بعد جدید انتزاعی سازی نام دارد. به این معنا که دانش کسب شده در یک موقعیت، میتواند به موقعیتهای دیگر، تعمیم داده شود. مدل بویسوت، امکان تحلیل جریان و انتقال دانش را با جزئیات بیشتری فراهم میآورد.
در این مدل، داراییهای دانشی در فضای سه بعدی، که در شکل ۲-۴ نشان داده شده است، بروی سه محور (محور اول: کدسازی نشده تا کد گذاری شده، محور دوم: از عینی تا انتزاعی و محور سوم: از توزیع شده تا توزیع نشده) قرار میگیرند. به طور تقریبی، بعد کد گذاری به دسته بندی و طبقه بندی، بعد انتزاع به خلق دانش از طریق تحلیل و درک کردن و بعد توزیع به دسترسی و انتقال اطلاعات مربوط است. همچنین بویسوت مفهوم چرخه یادگیری اجتماعی را پیشنهاد میکند که در این چرخه، فضای اطلاعاتی برای مدل سازی جریان پویای دانش در شش فاز به شرح ذیل به کار میرود.
کد شدنی
توزیع
توزیع نشدنی
کد نشدنی
انتزاعی
عیبی
شکل ۲-۴: مدل فضای اطلاعاتی (منبع: بویسوت، ۱۹۹۸)
فاز اول- رصد کردن: بینشها از اطلاعات در دسترس به دست میآید.
فاز دوم- حل مسئله: مسائل با ساختاردهی و یکپارچه سازی این بینشها حل میشود.
فاز سوم- انتزاعی سازی: دانش کدگذاری شده، در موقعیتهای دیگر برای حل مسئله به کار میرود.
فاز چهارم- اشاعه: این دانش و بینشهای جدید، بین افراد ذیربط به اشتراک گذاشته میشود.
فاز پنجم- جذب: این دانش و بینشهای جدید، در موقعیتهای مختلف به کار میرود و تجربههای یادگیری جدیدی حاصل میشود.
فاز ششم- اثر گذاری: دانش انتزاعی در فعالیتهای سازمان نمود مییابد.