سرما: در مناطق سرد سیر، مبلمان باید طوری مکان یابی شود که از مزایای تابشی آفتاب استفاده گردد، در نتیجه در محل قابل استفاده تر شود، در این مناطق تجهیزات باید از رنگ تیره و بافت سطحی نرم و هموار که انرژی تابشی را جذب و بازتاب می کند استفاده شود و نکته قابل ذکر اینکه مصالحی که در اقلیم های سرد استفاده می شود نباید هنگام سرد شدن، شکننده شوند.
ب) بارش
- بارن : در مناطق پر باران، مکان یابی مبلمان طوری بایدانجام گیرد که از گرمای نور خورشید بهره مند شده و آب باران را به خود جذب نکندو مصالح انها باید در مقابل پوشیدگی و زنگ زدگی مقاوم باشند.
- برف: در مناطقی که برف زیاد است و در آنجا برف انباشت می شود از نصب و مکان یابی مبلمان در آنجا جلوگیری به عمل می اید و فضاهایی که نسبتأ باز و عریض هستند استفاده شود تا مسیر های پیاده و دسترسی های ضروری به راحتی قابل استفاده باشند.
- باد: در مناطقی که در معرض بادهای محلی قوی قرار دارند و یا شهری که با ساختمانهای بلند طبقه جریان باد را به سمت یا به سطح زمین منتقل می کنند زیرا هر چه ساختمان بلند تر باشد، فشار باد نیز بیشتر خواهد بود، چون سرعت باد معمولأ با ارتفاع افزایش می یابد. فشار کم در ارتفاع پایین باعث فرود امدن جریان باد بر روی سطح بادگیر ساختمان می شود. به علت اینکه نیروی باد با مجذور مقدار سرعت افزایش می یابد، پیادگان بادی باشدت بسیار زیاد را احساس خواهند کرد، ساختمانهای کوتاه با حجمی برابر و نیم رخ پلکانی، شدت باد را قبل از رسیدن به سطح زمین تخفیف می دهند.
شکل شماره(۳-۲) فشار باد به سمت پایین
مکان یابی مبلمان براساس وزش و جهت بادها طوری باید باشد که اثاثیه شهری (نیمکت ه، میز ها و جزو آن )، که کمترین فشار باد متوجه استفاده کنندگان شود.
نور: مبلمان سایت باید از مزایای نور قابل دسترسی در محل برخوردار باشد و تا جایی که ممکن است از شدت تابش مور خورشید و زنندگی نور چراغها کاست. و این کار شدنی است به شرط اینکه با دانستن تغییرات روزانه و فصلی نور مبلمان وعلایم را طوری مکانیابی کرد که زنندگی حاصل از تابش نوربه سطح برای و شفاف به حداقل رساند.
سرو صدا: با مکان یابی و طراحی صحیح عناصر مکان می توان به صورت دو جنبه از سرو سداهای ناخوشایند جلوگیری کرد و صداهای خوشایند را تقویت نمود.(قنبری، ۱۳۸۹: ۴۵-۴۶)
۱۵-۲ :عوامل اجرایی و عملکردی
۱-۱۵-۲-حرکات و ابعاد انسان (مقیاس انسانی)
ابعاد فیزیکی و ویژگی های حرکتی بدن انسان، مهمترین شاخص برای طراحی مبلمان شهر است.
۲-۱۵-۲- ضوابط و استانداردها:
استاندارد هایی که از جانب شهرداریها و دولت بر طرح تحمیل می شود مبلمان شهری هر شهر موظف به پیروی این قوانین و استانداردها می باشد. و این ضوابط عبارتند از: شدت نور لازم برای پیاده و سواره ، ارتفاع تیر چراغهای ثابت، نزدیکی درختان به علایم، تجهیزات و تسهیلات زیر زمینی، علایم ترافیک و کنترل علامت گذاری، دستور عمل عقب کشی در تقاطع ها، اختلاف سطوح شیب دار مخصوص صندلی چرخدار و مکان یابی آنها، ارتفاع صندوق های پست، پهنای باندهای سواره و پیاده، شعاع های چرخش، زنجیر جدا کننده پیاده از سواره و حتی اندازه سطل های زباله (قنبری، ۱۳۸۹: ۴۷-۴۸)
۱۶-۲ :ملاحظات برنامه ریزی:
بطورکلی برنامه ریزی را به دو گروه عمده می توان تقسیم نمود:
الف) معیارهای فیزیکی:
شکل: یک محصول اولین چیزی است که استفاده کننده، از آن محصول درک می کند. برداشت اولیه معمولأ بسیار مؤثر است و می تواند باعث ترغیب به استفاده یا پرهیز از آن شود. شکل باید متناسب با عملکرد بوده و در ارتباط با اطراف خود، دارای هماهنگی و خوانایی لازم باشد به گونه ای که از فاصله دور نیز بتوان محصول و کارکرد آن را تشخیص داد.
رنگ: در انتخاب رنگ نباید دارای اغتشاش بصری و چشمگیری بیش از حد باشد. مبلمان شهری با رنگهای ملایم، در محیط های شلوغ ایجاد آرامش و با رنگهای شاد در محیط های خنثی ایجاد تنوع و سر زندگی می کند.
بافت: بافت مناسب علاوه بر ایجاد جلوه و زیبایی، دارای کاربرد نیز هست. بافت می تواند باعث ایجاد استحکام در سطوح خارجی محصول شود یا برای ایجاد اصطکاک و جلوگیری از سر خوردن در جاهای لازم مورد استفاده قرارگیرد، باید توجه داشت که سطوح بافت به گونه ای باشد که باعث جمع شدن آب و گرد و خاک نشده و براحتی قابل تمیز شدن و شستشو باشد.
پوشش: اهمیت پوشش در حفظ دوام و حفاظت از محصول است. پوشش باید به گونه ای انتخاب شود، که به مرور زمان و بر اثر عوامل جوی و محیطی تخریب نگردد و از سطح محصول جدانشود.
اتصالات: این نقطه در ساخت و ساز حساس ترین و آسیب پذیرترین قسمتها می باشد که باید به صورت یکپارچه عمل نماید تاباعث تخریب نگردد. بطور کلی یک اتصال خوب باید دارای شرایط زیر باشد با دوام، مستحکم، عدم امکان دستکاری توسط افراد، عدم امکان جمع آوری آب و گرد وحاک ، دارا بودن ایمنی برای استفاده کننده و هماهنگی ظاهری و تناسب با محصول مورد نظر.
مواد مصنوعی: استفاده از مصالح مناسب را از سه دیدگاه می توان بررسی نمود:
الف- کاربرد: بکارگیری مواد نامناسب در ساخت مبلمان شهری باعث پایین امدن کارایی و همچنین تخریب همه یا بخشی از محصول می گردد.
ب- زیبایی شناسی: استفاده از مواد باید به گونه ای باشد که به زیبایی و تناسب فرعی و حجمی محصول لطمه وارد نسازد و همچنین باعث ایجاد اغتشاش بصری نشود.
ج- صرفه ی اقتصادی: طبیعی است قیمت مصالح مصرف شده در تولید صنعتی انبوه اهمیت بسیار زیادی دارد و در برخی موارد اختلاف جزیی در قیمت مصالح مصرفی، در تولید انبوه رقم قابل توجهی را شامل می شود(غلامپور،۱۳۷۹: ۵۷-۵۶)
ب) معیارهای غیرفیزیکی:
۱- هماهنگی با محیط اطراف: اجزای مبلمان شهری باید از نظر استقرار، کاربرد و ظاهر ( شکل، رنگ، و جزو ان) با محیط اطراف خود و سایر اجزای مبلمان شهری هماهنگ باشند.
۲- ایمن بودن: داشتن احساس امنیت برای استفاده کنندگان از جمله مبلمان شهری یکی از شروط اصلی در طراحی این اجزا است.
۳- ارگونومی: علم مهندسی عوامل انسانی ارگونومی نامیده می شود. این رشته ی علمی، امکان ایجاد حداکثر راحتی وآسایش را در هنگام استفاده برای گروه های مختلف بررسی می کند و معیارهای مشخص را ارائه می کند. ارگونومی در اجزای مختلف مبلمان شهری متفاوت است. این پارامترها در اجزایی همچون نیمکت، انواع کیوسک، ایستگاه اتوبوس و جزوآن، دارای اهمیت بیشتر و در برخی دیگر همچون نرده وتیرک، گلجای شهری، پرچم و جزو آن اهمیت کمتری دارند.
۴- کم بودن قطعات: این پارامتر باعث کاهش هزینه در مصرف مواد، تهیه قالب ها و مدل های اولیه و همچنین باعث ایجاد سهولت در تولید، نصب، و تعمیر وتعویض قطعات محصولات می شود.
۵ – سهولت ساخت، تعمیر، نصب: این پارامتر ضمن سرعت بخشی به انجام کار تعداد متخصصان مورد نیاز را به حداقل می رساند. یکی از راه های اعمال این پارامترها کم کدن تعداد قطعات تعداد قطعات و اتصالات است که علاوه بر تسریع و تسهیل کار باعث کاهش هزینه ها نیز می شود.
دوام: دوام تابع عوامل دیگری همچون مواد نامناسب، سازه ی محکم، اتصالات قوی، پوشش حفاظتی کامل و پیش بینی عوامل تخریبی و بکار گیری روش های جلوگیری از آنها نیز هست، و هر یک از این فاکتورها به سهم خود از ازدیاد دوام و طول عمر محصول دخیل است.
مقاومت در برابر تخریب: در این مورد در فصل دوم اشاره شده است که به مختصر در مورد آن توضیح داده می شود. بطور کلی تخریب به دو گروه عمده قابل تقسیم است.
الف- تخریب عمدی (وندالیسم): بطور کلی اشیای عمومی در محل هایی که دور از جمعیت قرار گرفته اند بیشتر در معرض تخریب قرار دارند. این نوع تخریب بیشتر به صورت حک نام افراد، تراشیدن رنگ، کندن قطعات متشکله و سوزاندن بورز می کند.
ب- تخریب غیر عمدی: این نوع تخریب نیز معمولأ به دلییل عدم استفاده ی صحیص از آنها صورت می گیرد و این نوع تخریب می تواند تا حدی به ضعف طراحی و ساخت محصول مرتبط باشد.
قابل استفاده برای گرو های مختلف: این قابلیت به دو گروه از افراد تقسیم می شود: افراد سالم(کودکان و بزرگسالان) و معمولأ یک طراحی خوب باید بتواند به طیف وسیعتری از استفاده کنندگان پاسخ دهد.
اقتصادی بودن: مواد ارزان و در دسترس، وش تولید ساده، وزن کم، نحوه ی نصب آسان از جمله پارامترهای اقتصادی بودن اجزا در مبلمان شهری به شمار می روند.
استحکام سازه : سازه باید از استحکام کافی برخوردار بوده تا در برابر انواع تخریب و تنش های غیر قابل پیش بینی هنگام استفاده مقاومت کافی داشته باشد: در غیر اینصورت عمر مفید محصول کم شده و باعث ایجاد بی رغبتی در استفاده و هم چنین زیان های اقتصادی می باشد.
سترسی: مکان یابی و استقرار درست مبلمان شهری اهمیت بسزایی در نحوه ی استفاده از ان دارد. قبل از نصب مبلمان ابتدا باید نیازها و پتانسیل های محدوده را سنجیده و سپس با توجه به نتایج بدست آمده اقدام به مکان مناسب برای هریک از اجزای مبلمان شهری نمود(همان منبع:۵۸-۵۷)
۱۷-۲ :نکات کلیدی در برنامه ریزی مبلمان شهری
الف) عادات و رسوم فرهنگی:
گروه های خاص استفاده کننده، برای برنامه ریزی منحصر به فرد مکان مورد نظر، مبانی بدست می دهد که رعایت آنها می تواند محیط را به کلی احیا نماید همچنین عدم توجه به این خواسته و عادت ها ممکن است باعث بروز واکنش منفی در محیط می شود.
ب) طرح و برنامه باید بین بررسی اندیشمندانه ی محیط طبیعی، انسان ساخت و اجتماعی از یکسو و ضوابط و تحمیل مربوط به نگهداری و امنیت از سوی دیگر تعادل برقرار کند.
ج) کلیه شاخص هایی که به یک منطقه ویگی خاص می بخشد.نظیر شکل خاص زمین (وضعیت توپوگرافی)، پوشش گیاهی، مناظر بدیع و جزو آن، باید در گزینش،برنامه ریزی، طراحی و استقرار مبلمان شهری لحاظ شوند.
د) اجزای مبلمان باید منعکس کننده ی ویژگی های محیط انسان ساخت بوده و بین آنها وحدت و یکپارچگی برقرار کند. تا ظاهری آشفته را القاء نکند.
۵- ابعاد فیزیکی و ویژگی های حرکتی بدن انسان، بهترین معیار برای طراحی مبلمان شهری است (w.harrs&t. dines.1998: 510-3).
ضوابط، ملاحظات و استانداردهای جزیی در برنامه ریزی، ساخت، مکانیابی و چیدمان مبلمان شهری
۱۸-۲ :پیاده رو و انواع پوششهای مورد استفاده در پیاده رو
منظور از پیاده رو گذر گاهی است که در کنار مسیرهای سواره رو مثل جاده،خیابان و یا میدان منحصرا برای حرکت عابرین پیاده ساخته می شود. در آمریکا به ان (SIDE WALK) ودر انگلستان (Pavement Footway) می گویند(قنبری،۱۳۸۲: ۳۱۴ ).
دانشکده علوم انسانی
گروه روانشناسی
پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)
روانشناسی بالینی
عنوان:
پیشبینی اضطراب اجتماعی بر اساس مؤلفه های حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در دانشجویان با توجه به جنسیت
استاد راهنما:
دکتر محمد ابراهیم مداحی
استاد مشاور:
دکتر لیلا حیدری نسب
دانشجو:
منیره دهقان
زمستان ۱۳۹۲
اظهار نامه دانشجو | شماره: تاریخ: |
|
اینجانب منیره دهقان دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روانشناسی گرایش بالینی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد، گواهی میدهم که پایان نامه تدوین شده حاضر با عنوان؛ “پیشبینی اضطراب اجتماعی بر اساس مؤلفه های حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی، و ذهن آگاهی در دانشجویان با توجه به جنسیت” به راهنمایی استاد محترم جناب آقای دکتر محمد ابراهیم مداحی، توسط شخص اینجانب انجام و صحت و اصالت مطالب تدوین شده در آن، مورد تأیید است و چنانچه هر زمان، دانشگاه کسب اطلاع کند که گزارش پایان نامه حاضر صحت و اصالت لازم را نداشته، دانشگاه حق دارد، مدرک تحصیلی اینجانب را مسترد و ابطال نماید همچنین اعلام میدارد در صورت بهرهگیری از منابع مختلف شامل؛ گزارشهای تحقیقاتی، رساله، پایان نامه، کتاب، مقالات تخصصی و غیره، به منبع مورد استفاده و پدید آورنده آن بهطور دقیق ارجاع داده شده و نیز مطالب مندرج در پایان نامه حاضر تاکنون برای دریافت هیچ نوع مدرک یا امتیازی توسط اینجانب و یا سایر افراد به هیچ کجا ارائه نشده است. در تدوین متن پایان نامه حاضر، چارچوب (فرمت) مصوب تدوین گزارش های پژوهشی تحصیلات تکمیلی دانشگاه شاهد بهطور کامل مراعات شده و نهایتاً این که، کلیه حقوق مادی ناشی از گزارش پایان نامه حاضر، متعلق به دانشگاه شاهد می باشد. نام و نام خانوادگی دانشجو: امضاء دانشجو: تاریخ: |
تقدیم به
پدر و مادر مهربانم که وجودشان مایه آرامش و دلگرمی من است
و
برادر و خواهران عزیزتر از جانم
تشکر و قدردانی
نخستین سپاس به پیشگاه حضرت دوست که هرچه هست از اوست.
به رسم ادب و احترام، از استاد گرامی جناب آقای دکتر مداحی تشکر میکنم که با قبول راهنمایی این پایان نامه، قرین افتخارم نمودند.
و بر خود لازم میدانم که تشکر کنم از استاد عزیزم سرکار خانم دکتر حیدری نسب که این اثر را مدیون زحمات، دانش، صبوری و بزرگواری ایشان هستم.
همچنین از دوستانی که در به سرانجام رسانیدن این امر، یاریگرم بودند و به ویژه از سرکار خانم مریم مظلوم سپاسگزارم.
چکیده
مقدمه: اضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کنندهترین اختلالات اضطرابی میباشد که از ابتدای نوجوانی نشانه های آن شروع شده و تا دوره های بعدی تحول، تداوم پیدا میکند و در زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفهای و سایر ابعاد عملکردی فرد سازش نایافتگی ایجاد میکند. مطالعات متعددی عوامل مرتبط با این اختلال را بررسی کردهاند، و با توجه به فقدان مطالعاتی که سهم متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی را در اختلال اضطراب اجتماعی در ایران تصریح نماید مطالعه کنونی شکل گرفته است .
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی پیشبینی اضطراب اجتماعی از راه بررسی متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی به عنوان پیشبینی کنندههای اضطراب اجتماعی بوده است.
روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و دکتری حرفهای دانشگاه شاهد میباشد. که تعداد ۳۹۰ نفر (۲۳۴ دختر و ۱۵۶ پسر) از بین آنها با روش نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه های «هراس اجتماعی» (SPIN)، «حساسیت اضطرابی» (ASI)، «عدم تحمل بلاتکلیفی» (IUS)، و «ذهن آگاهی» (FFMQ)، استفاده شد. داده های پژوهش با روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره، توسط SPSS.19 تجزیه تحلیل شد.
یافتهها: همه متغیرها به طور معناداری با اضطراب اجتماعی همبستگی داشتند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که الگوی پیشبینی اضطراب اجتماعی شامل حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی، و ذهن آگاهی میباشد. و البته این نتایج تا حدودی بر اساس جنس متفاوت بود.
نتیجهگیری: متغیرهای پیشبین (حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی، و ذهن آگاهی) ۴۸ درصد از واریانس اضطراب اجتماعی را تبیین میکنند. این متغیرها در زنان ۵۰ درصد از واریانس اضطراب اجتماعی و در مردان ۴۴ درصد از واریانس اضطراب اجتماعی را تبیین میکنند.
کلید واژهها: اضطراب اجتماعی، حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی، ذهن آگاهی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل ۱- کلیات پژوهش
۱-۱- بیان مسأله…………………. ………………………………………………………………………………………………..۲
۱-۲-اهمیت و ضرورت تحقیق ۸
این ماده به طور کلی مقدار دیه کلیه جنایات را مد نظر قرار داده است و میان سه نوع جنایت عمد و شبهعمد و خطایمحض تفکیکی قائل نشده است.
اما در ماده ٢٩٨ قانون مجازات اسلامی به طور اختصاصی قتل عمد (جنایات عمدی) را مد نظر قرار داده و مقدار آن را یکی از امور ششگانه دانسته است. ولی در مورد شتر مقرر داشته، «لکن در کلیه مواردی که شتر به عنوان دیه تعیین میشود لازم است که سن آنها از پنج سال گذشته و داخل در سال ششم باشد». همانطور که ملاحظه میکنید، قانونگذار تغلیظ را منحصراً در جنایات عمدی پذیرفته است و آنهم زمانی که شتر به عنوان دیه تعیین شود اما دیگر مصادیق را شامل تغلیظ ندانسته که جای تأمل دارد. به دلیل اینکه در جنایت عمدی میزان خطری که از جانی نصیب جامعه میشود به مراتب بیشتر از خطری است که از جنایات شبهعمد و خطای محض خواهد رسید. لذا میبایست ضمانت اجرای بیشتری برای عمل خطرناکتر قائل میشد و علاوه بر شتر که به درستی تشدید یافت، مصادیق دیگر با توجه به نوع جنایت مورد تشدید یا تخفیف قرار میگرفتند.
مقدار دیه نفس در جاهلیت ده شتر بود و سپس این شماره به صد شتر افزایش یافت و نخستین کسی که صد شتر را سنت کرد عبدالمطلب جد رسول الله (ص) میباشد که آن را عوض کشتن فرزندش عبدالله که نذر کرده بود ذبح کند قرار داد و بدین گونه به این سنت در جاهلیت رفتار شد تا اسلام آمد و آن را امضا نمود چنانچه رسول خدا (ص) در کنار آن صد شتر از طلا و نقره و گاو گوسفند و حله، دیه را مقرر گردانید و خلفا راشدین نیز از وی پیروی کردند. فقهای مذاهب اجماع کردهاند بر اینکه دیه جنایات عمدی صد شتر است، این نخستین اصل برای دیه در جمیع مذاهب اسلامی است.
فقها مقدار دیه را در جنایت عمدی صد شتر گفتهاند که باید این شتران سالدار و به اصطلاح از «مسان الابل»۱ باشند و بنا به تفسیری که کردهاند، سال عمر این شتران باید از پنج سال تجاوز کرده و وارد سال ششم شده باشند و نیز میتواند دویست گاو یا دویست حله یا هزار دینار یا ده هزار درهم یا هزار گوسفند باشد.
تعیین صد شتر از شتران مسان الابل بدین صورت قابل توجیه میباشد. در جنایات عمدی که دیه مغلظه (سنگین و شدید) است به دلیل اینکه جانی تعمد در فعل و نتیجه داشته است، میبایست غرامت بیشتری نسبت به دیگر جنایات که خفیفتر از جنایات عمدی میباشد بپردازد والا در قتل خطای محض و شبه عمد همانطور که خواهد آمد سن و سال شتران کمتر و طبعاً بهایشان نیز نازلتر است. دلیل شیعه اخبار و اجماع فقهاست، احتیاط هم همین را حکم میکند که برای حصول قطعی برائت ذمه بالاترین نوع شتر انتخاب شود.
امام خمینی (ره) در این زمینه در تحریر می فرمایند:۲«بنابراین شتر باید سالدار باشد یعنی فزون از پنج سال تمام داشته و داخل شش سال شده باشد، اصطلاحاً به این شتر «ثنیه»۳ هم میگویند». بعد میفرماید احوط آن است که نر بودن را در شتر اعتبار کنیم، اگر چه عدم اعتبار هم خالی از قوت نیست.
صاحب جواهر میگوید:۴ «در این باره هیچ خلافی به چشم نمیخورد و همه فقها بر اشیاء ششگانه فوق اتفاق کردهاند که باید یکی از آنها اختیار شود و این اختیار جانی است که از هر کدام بخواهد دیه میدهد، خواه نر خواه ماده.»
شهید اول در لمعه میگوید مقدار دیه قتل عمد یکی از امور ششگانه ذیل میباشد.
١- مسان جمع مسن یا مسنه (سالدار) است
۲- امام خمینی، پیشین، جلد ۲، ص ۵۵۴
۳- ثنیه به شتر پنج سال به بالا میگویند
۴- نجفی، پیشین، ج ۴٢، ص ۶ و ٧
۱-یک صد شتر که پنج سال یا بیشتر داشته باشند. ۲- دویست گاو ۳- دویست حله که هرکدام دو جامه از برد یمانی است ۴- هزار گوسفند ۵- هزار دینار ۶- ده هزار درهم
در مورد تبدیل مصادیق دیه به قیمت تبصره یک ماده ۲۹۷ قانون مجازات اسلامی اشعار میدارد: «قیمت هریک از امور ششگانه در صورت تراضی طرفین و یا تعذر همه آنها پرداخت میشود». همانطور که ملاحظه میشود قانونگذار در بدو امر نظر بر عین اجناس ششگانه داشته است و در مرحله بعد در دو صورت پرداخت قیمت را جایز می شمرد، اولین مورد زمانی که تراضی صورت گیرد .۱
به نظر میرسد این تبصره دچار اشکال میباشد. همانطور که میدانیم در قتل شبهعمد و خطای محض به دلیل عدم تعمّد قصاص منتفی و دیه جایگزین آن میشود. در این قسمت ایرادی دیده نمیشود اما در قتل عمد مطابق ماده ۲۰۵ قانون مجازات اسلامی که مجازات اصلی قصاص میباشد و دیه بدل از قصاص و بر اساس توافق اخذ خواهد شد، دیگر تراضی بر پرداخت هریک از اجناس ششگانه موضوعیت نخواهد داشت.
برای نمونه اولیایدم و قاتل در قتل عمدی که مجازات اصلی آن قصاص میباشد توافق میکنند در صورت عدم قصاص مبلغ یکصد میلیون تومان پرداخت شود حال اگر این تبصره را در قتل عمد جاری بدانیم دیگر نمیتوان از قیمت هریک از این اجناس فراتر رفت.
دومین موردی که قیمت پرداخت میشود زمانی است که در پرداخت اعیان ششگانه تعذر وجود دارد که در این مورد باید تعذر عرفی باشد۲ و منظور از آن عدم وجود یا مشقت در تسلیم این اجناس میباشد.
در مورد جنایت بر اعضا لازم به ذکر است با توجه به ماده ۳۶۷ قانون مجازات اسلامی مقدار دیه همانند دیه قتل نفس مقرر شده است ودر موردی که جنایت به مرگ نمی انجامد به میزان جنایت
۱- رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور به شماره ۲۴ مورخ ۲۱/۱۰/۱۳۶۲
۲- نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه به شماره ۶۲۰/۷ مورخ ۱۳/۳/۱۳۷۲
می بایست یکی از مصادیق دیه ادا شود برای نمونه اگر در اثر جنایتی یکی پای مجنی علیه قطع شود پنجاه شتر به عنوان دیه به وی پرداخت می شود.
حنفیان و در رأس ان ابوحنیفه و ابویوسف از شاگردان او دیه عمد را مغلظه و مرکب از چهار نوع شتر دانستهاند، بیست و پنج بنت مخاص۱، بیست و پنج بنت لبون۲، بیست و پنج بنت حقه۳، بیست و پنج بنت جذعه۴.
گفتار دوم: در جنایات شبهعمد
مقدار دیه در جنایت شبه عمد همانند قتل عمدی یکی از مصادیق ماده ۲۹۷ قانون مجازات اسلامی میباشد و قانونگذار تمایزی میان انواع جنایات قائل نشده است و تعداد هر یک از مصادیق دیه مساوی است مگر درباره شتر در ماده ۲۹۸ قانون مجازات اسلامی که سن و سال خاصی را شرط دانسته است. به مثابه دیگر قانونگذار در باب دوم از کتاب چهارم در باب مقدار دیه نفس از واژه «دیه قتل مسلمان» استفاده نموده است و از تفکیک جنایات صحبتی به میان نیاورده است مگر در مورد شتر که توضیح داده شد. به همین دلیل میبایست بحث را در قالب فقهی بررسی کرد و اقوال مختلف فقها و روایات را در این زمینه بیان نمود.
اما بهتر میبود قانونگذار همانطور که در مبحث مهلتها ۵و مسئولین۶ پرداخت دیه میان جنایات تفکیک قائل شد و برای جنایت عمدی تسهیلات کمتر و جنایت غیر عمدی (شبه عمد و خطای محض) تسهیلات بیشتری در نظر میگرفت در مقدار دیه نیز بنا بر این اصل چنین عمل میکرد.
از طرفی صحت این نظر مورد تردید واقع میشود چرا که در جنایات دو طرف داریم یکی جانی و دیگری مجنی علیه که مورد نقصـان و ضرر واقع شده است که نباید میان خسارتـی که از جنایـت
۱- بنت مخاص: شتر مادهای است که داخل دوسالگی شده باشد.
۲- بنت لبون: شتر ماده دو تا سه سال را گویند.
۳- حقّه: به شتر سه تا چهار ساله گفته میشود.
۴- جذعه: به شتر چهار تا پنج سال گفته میشود
۵- مواد ۳۰۴ الی ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی
۶- مواد ۳۰۲ و ۳۰۳ قانون مجازات اسلامی
عمدی و شبه عمد و خطای محض بر وی تحمیل میشود تفکیک قائل شد و در هر حال جنایت مستوجب دیه است و فرقی میان انواع جنایات نیست در هر صورت جانی می بایست از عهده پرداخت آن برآید فلذا نتیجه میگیریم که قانونگذار به درستی میان انواع جنایات در تعیین مقدار دیه تفکیک قائل نشده است، چرا که ممکن بود حق مجنیعلیه زایل شود چرا که هدف پرداخت دیه در این موارد مجازات نمودن جانی نیست بلکه پرداخت خسارت است و در پرداخت خسارت در مقدار دیه نباید اختلافی باشد.
در میان فقها در اینکه دیه قتل شبه عمد از یکی از اجناس ششگانه پرداخت میشود اختلافی نیست چرا که اگر در جنایت عمد، پرداخت یکی از این اصناف کافی باشد، به طریق اولی در شبه عمد نیز کافی است تنها اگر جانی شتر را اختیار کند بعضی از فقها به خبر ابوبصیر عمل کردهاند. در این روایت آمده است که امام صادق (ع) فرمود:۱ «دیه خطا که شخص اراده قتل نکرده، صد شتر یا ده هزار درهم و یا هزار گوسفند است و نیز فرمود: دیه مغلظه که شبه عمد است و عمد نیست، سن و سال شتران در آن بیشتر از دیه خطاست و باید سی و سه حِقَّه و سی و سه جَذَعه و سی و چهار ثَنیه ادا شود که همه این شتران باید ماده باشند.»
در روایت دیگر سی بنت مخاص و سی بنت لبون و چهل خلفه۲ ذکر شده است.۳ در مبانی تکمله المنهاج برای شبه عمد، دیه از اصناف ششگانه ذکر کرده که باید از مال جانی ادا شود. لیکن هرگاه قاتل بخواهد شتر ادا کند باید چهل شتر از آنها آبستن باشد، اعم از ثنیه تا بازل عام۴ و سی شتر حقّه و سی بنت لبون و مشهور بین اصحاب آن است که این دیه در دو سال ادا میشود.۵
عدهای گفتهاند دیه قتل شبه عمد عبارت از سی و چهار شتر پنج ساله به بالا و سی و سه شتر دو ساله به بالا و سی و سه شتر سه ساله به بالا دانسته شده است.
۱- نجفی، پیشین، جلد ۴۳، ص ۱۷
۲- آبستن
۳- گرجی، پیشین، ص ۵۷
۴- شتر هشت ساله که داخل در سال نهم شده باشد.
۵- خویی، پیشین،، جلد ۲، ص ۱۹۲ تا ۱۹۵
شیخ طوسی گفته است:۱ «دیه عمد شبیه خطا، مغلظ است از صد شتر که سی و سه شتر آن باید بنت لبون و سی و سه شتر حقه و سی و چهار شتر خلفه باشند.»
در تحریر الوسیله نیز آمده است که دیه شبه عمد از همان اجناس ششگانه ادا میشود و آنگاه به اختلاف اخبار و آرا در این باره اشاره میکند که موافق یک روایت، دیه شبه عمد چهل شتر که هم خلفه و هم ثنیه و سی حقّه و سی بنت لبون میباشد.۲
شهید اول در شرح لمعه دیه شبه عمد را صد شتر میداند با این تفاوت که لازم نیست همه آنها پنج سال به بالا داشته باشند، بلکه سی و چهار شتر پنج سال به بالا که بتوانند آبستن شوند و سی و سه شتر دو ساله یا بالاتر و سی و سه شتر سه ساله یا بالاتر که باید از مال جانی طی دو سال ادا شود.۳
حنفیه دیه را در شبه عمد مغلظ دانسته و گفتهاند همانند عمد ادا میشود و مقدار شرعی آن بیست و پنج بنت مخاص و بیست و پنج بنت لبون و بیست و پنج حقّه و بیست و پنج جذعه است اما دیگر اصناف دیه شامل حکم تغلیظ نمیشوند و صورت عادی خواهند داشت. در مقدار دیه میان فقهای شیعه و حنفی اختلافی نیست و همه آنان بر صد شتر اجماع کردهاند اما تفاوتی که میان ایشان وجود دارد در دسته بندی شتران است، طوری که فقهای شیعه آن را به سه دسته و فقهای حنفی به چهار دسته تقسیم نمودهاند.
همانطور که ملاحظه میکنید در مورد جنایت شبه عمد، روایات مختلفی جود دارد که در هر یک سنی خاص برای شتران دیه معتبر دانسته شده است و به همین دلیل فقها نیز در صدد برآمدند که به طریقی میان این روایات مختلف را جمع کنند و هر یک از ایشان جمعی را اختیار نمودهاند.۴ اما به نظـر می رسـد بهتریـن جمعی که می توان میـان روایـات انتـخاب نـمود جمعـی است که
۱- طوسی، پیشین، ص ۲۶۰
۲- امام خمینی، پیشین، ص ۵۵۷
۳- شهید اول، پیشین، ص ۲۹۰
۴- سروستانی، پیشین، ص ۱۵۹
شیخ طوسی اختیار نموده است. وی در کتاب استبصار پس از بیان روایات مختلفی که در مورد سن شتران دیه در قتل شبه عمد وارد شده است میگوید: اختلافی که میان روایات وارد شده، در مورد شتران در دیه شبه عمد وجود دارد، بدین صورت قابل توجیه است که بگوییم حاکم شرع یا امام مسلمانان با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر قضیه میتواند به هر دسته از روایات که مصلحت میداند عمل کند.۱
به نظر میرسد استدلال شیخ طوسی صحیح باشد، چرا که حاکم میتواند با توجه به خطر جنایت شبه عمد یکی از آنها را اختیار کرده تا از طرفی به مجنیعلیه یاری رساند یا به جانی در جایی که جنایت شبه عمد خفیف است کمک نماید.
شکل ۴-۷: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان نشتیونی یاختههای برگ در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۳-۲۰- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها برمیزان نشت یونی
میزان نشت یونی غشاء یاختههای برگ، در سطوح متفاوت شوری، در رقم تامپسون سیدلس کمتر از رقم قرهشانی بود. کاربرد ۵/۱ میلیمولار سدیم نیتروپروسید، در هر دو رقم (به استثناء شوری ۱۰۰ میلیمولار در رقم قرهشانی)، بهترین غلظت، برای کاهش درصد نشت یونی غشاء یاختههای برگ بود، اما با افزایش میزان شوری (به ویژه در ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار)، از تأثیر این ترکیب، بر نشت یونی غشاء یاختههای برگ، به میزان زیادی کاسته شد (شکل ۸).
در سطح شوری ۱۰۰ میلیمولار، در هر دو رقم کابرد این ترکیب تأثیر معنیداری از نظر آماری، بر کاهش نشت یونی غشاء برگ نداشت. میزان نشت یونی غشاء یاختههای برگ، در تیمار شوری ۷۵ میلیمولار (بدون کاربرد سدیم نیتروپروسید) در قرهشانی و تامپسونسیدلس (در مقایسه با شاهد)، به ترتیب ۴۷/۸۰ و ۱۴/۹۶ درصد بود، اما با کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلیمولار در تیمار شوری مشابه، میزان این شاخص در رقم قرهشانی، به ۵۲/۵۴ درصد و در رقم تامپسونسیدلس، به ۶/۷۱ درصد کاهش یافت.
شکل ۴-۸: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیتروپروسید بر میزان نشت یونی در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۳-۲۱- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر محتوای نسبی آب برگ
در این پژوهش، محتوای نسبی آب برگ، تحت تأثیر شوری، کاهش معنیداری داشت. در تامپسونسیدلس، محتوای نسبی آب برگ، در تیمار شوری ۷۵ میلیمولار، ۱۲/۲۶ و در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۰۲/۳۲ درصد، کاهش در مقایسه با شاهد داشت، اما در قرهشانی، میزان این شاخص، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۵۶/۱۹ و ۷/۳۳ درصد کاهش نشان داد (شکل۴-۹).
استفاده از اسید سالیسیلیک، تا حدودی توانست از اثر منفی شوری، بر میزان محتوای نسبی آب برگ کم نماید. در قرهشانی کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر باعث شد که در تیمار شوری ۷۵ میلیمولار ، ۱۵/۸ درصد و در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۸۵/۱۶ درصد کاهش در محتوای نسبی آب برگ مشاهده گردد. همچنین در رقم تامپسون سیدلس، با غلظت مشابه اسید سالیسیلیک، در شوری ۷۵ میلیمولار، ۵۵/۹ و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۴۲/۱۷ درصد، کاهش در محتوای نسبی آب برگ مشاهده شود. غلظت های ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک بهترین تأثیر را بر محتوای نسبی آب برگ گذاشتند.
شکل ۴-۹: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر محتوای نسبی آب برگ در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۳-۲۲- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها بر محتوای نسبی آب برگ
نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که سدیم نیتروپروسید، در همه غلظتهای بهکار رفته، در کاهش تأثیر منفی شوری، بر محتوای نسبی آب برگ موثر بود. این ترکیب، درغلظت ۵/۱ میلیمولار، بهترین تأثیر را بر بهبود محتوای نسبی آب برگ داشت. در قرهشانی، درسطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلیمولار، باعث شد که بهترتیب ۱۷ و ۴/۱۹ درصد، کاهش در مقایسه با شاهد، در محتوای نسبی آب برگ صورت گیرد. کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت مشابه در تامپسونسیدلس باعث شد که کاهش در محتوای نسبی آب برگ، در شوری ۷۵ میلیمولار، به ۳۳/۱۸ درصد و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، به ۶۱/۲۳ درصد در مقایسه با شاهد برسد (شکل ۴-۱۰).
شکل۴-۱۰: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیتروپروسید بر محتوای نسبی آب برگ در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴- ویژگیهای بیوشیمیایی
۴-۴-۱- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر میزان مالوندی آلدئید
نتایج این پژوهش، نشان داد که در هر دو رقم، شوری به طور معنیداری از لحاظ آماری، باعث افزایش میزان مالوندیآلدئید گردید. بیشترین میزان این شاخص، مربوط به تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک بود. کاربرد اسید سالیسیلیک، به ویژه در سطوح شوری کم (۲۵ و ۵۰ میلیمولار)، به میزان زیادی توانست از اثرات منفی شوری کاسته و میزان مالوندیآلدئید را کم نماید. در قرهشانی، میزان مالوندیآلدئید در برگ در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار (در مقایسه با شاهد)، به ترتیب ۹/۴ و ۹۴/۵ برابر و در تامپسون سیدلس، در شوری ۷۵ میلیمولار ۳۳/۴ برابر و در شوری ۱۰۰ میلیمولار ۱۴/۵ برابر شد (شکل۴-۱۱).
کاربرد اسید سالیسیلیک، تأثیر خوبی بر کاهش میزان مالوندیآلدئید در هر دو رقم داشت، به طوری که با کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، میزان این شاخص، در قرهشانی در مقایسه با شاهد در شوری ۷۵ میلیمولار، ۱۹/۲ برابر و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۲۸/۳ برابر شد و همچنین در تامپسونسیدلس، میزان این شاخص، در تیمار مشابه اسید سالیسیلیک در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار به ترتیب ۷۵/۲ و ۲۷/۲ برابر در مقایسه با شاهد شد. میزان کاهش مالوندیآلدئید در سطوح بالای شوری (۷۵ و ۱۰۰ میلی مولار) با کاربرد اسید سالیسیلیک، در قرهشانی بیشتر از تامپسونسیدلس بود. در قرهشانی و تامپسونسیدلس درشوری ۱۰۰ میلیمولار، تفاوتی بین تیمارهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک وجود نداشت.
شکل۴-۱۱: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان مالوندیآلدئید در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴-۲- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها بر میزان مالوندی آلدئید
کاربرد سدیم نیتروپروسید تأثیر خوبی بر کاهش میزان مالوندیآلدئید داشت. در هر دو رقم، بین غلظتهای ۱ و ۵/۱ میلیمولار سدیم نیتروپروسید، از لحاظ تأثیر بر میزان مالون دیآلدئید، اختلاف معنیداری از نظر آماری مشاهده نشد. در شوری ۱۰۰ میلیمولار (بدون کاربرد سدیم نیتروپروسید)، میزان مالوندیآلدئید برگ، در مقایسه با شاهد، در قرهشانی و تامپسون سیدلس به ترتیب ۴۶/۵ و ۷۹/۵ برابر بود، اما با کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلیمولار، میزان مالوندیآلدئید برگ در تامپسونسیدلس، ۹/۲ برابر و در قرهشانی، ۷۷/۳ برابر در مقایسه با شاهد شد (شکل۴-۱۲).
شکل۴-۱۲: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیتروپروسید بر میزان مالوندی آلدئید در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۴-۳- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر میزان پروتئین کل
در هر دو رقم، میزان پروتئین کل، در سطوح شوری مختلف، از روند ثابتی برخوردار نبود. در قرهشانی، میزان پروتئین کل، تا سطح شوری ۵۰ میلیمولار، یک روند افزایشی داشت، اما از سطح شوری ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمولار، شروع به کاهش نمود. در تامپسونسیدلس، میزان این شاخص، تا شوری ۲۵ میلیمولار، یک روند افزایشی و از ۲۵ تا ۱۰۰ میلیمولار، یک روند کاهشی را دنبال نمود (شکل۴-۱۳).
در قرهشانی، میزان پروتئین کل در سطح شوری ۵۰ میلیمولار (در مقایسه با شاهد)، ۶۲/۵۴ درصد افزایش و میزان این شاخص در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار به ترتیب ۴۴/۳۳ و ۱۶/۵۶ درصد کاهش در مقایسه با شاهد داشت، اما میزان آن در تامپسونسیدلس، در شوری ۲۵ میلیمولار، ۷۳/۷۲ درصد افزایش و در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار به ترتیب ۰۸/۳۲ و ۱۸/۳۵ کاهش، در مقایسه با شاهد داشت. در هر دو رقم، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، کاربرد غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک، تأثیر معنیداری از لحاظ آماری بر افزایش میزان پروتئین کل نداشت.
شکل۴-۱۳: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان پروتئین کل در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴-۴- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها بر میزان پروتئین کل
کاربرد سدیم نیتروپروسید، تأثیر متفاوتی بر میزان پروتئین کل در این دو رقم داشت. در تامپسونسیدلس، کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلیمولار، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۷/۵ و ۵۴/۴ درصد، افزایش در میزان پروتئین کل، در مقایسه با شاهد شد، اما در قرهشانی کاربرد این ترکیب، با غلظتی مشابه باعث شد که میزان پروتئین کل، در مقایسه با شاهد، در سطح شوری ۷۵ میلیمولار، ۲۸/۳۷ درصد و در شوری ۱۰۰ میلیمولار ۵۱/۴۵ درصد کاهش یابد (شکل۴-۱۴).
شکل ۴-۱۴: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیتروپروسید بر میزان پروتئین کل در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴-۵- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر میزان قندهای محلول
میزان قندهای محلول، با افزایش شوری، در هر دو رقم، افزایش یافت، به طوری که بیشترین میزان، مربوط به سطح شوری ۱۰۰ میلیمولار و کمترین میزان، مربوط به شاهد بود. میزان افزایش قندهای محلول، در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، در قرهشانی و تامپسون سیدلس، بهترتیب ۳/۷ و ۷۶/۷ برابر شاهد بود. کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، توانست میزان افزایش این شاخص را در قرهشانی، به ۷۲/۴ و در تامپسون سیدلس، به ۲۴/۶ برابر شاهد کاهش دهد (شکل۴-۱۵).
شکل۴-۱۵: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان قندهای محلول در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۴-۶- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها بر میزان قندهای محلول
کاربرد سدیم نیتروپروسید، تأثیر مثبتی بر کاهش میزان قندهای محلول داشت، اما این تأثیر، در سطوح بالای شوری ضعیفتر بود، به طوری که، در هر دو رقم، در شوری ۱۰۰ میلیمولار، تفاوت معنیداری از لحاظ آماری، بر کاهش قندهای محلول، مشاهده نشد. میزان افزایش قندهای محلول، در قرهشانی در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار به ترتیب، ۵۳/۶ و ۷۴/۹ برابر در مقایسه با شاهد بود، اما با کاربرد بالاترین غلظت سدیم نیتروپروسید (۵/۱ میلیمولار)، میزان افزایش این شاخص در مقایسه با شاهد در شوری ۷۵ میلیمولار، ۸۵/۲ برابر و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۱۷/۷ برابر شد (شکل۴-۱۶).
شکل۴-۱۶: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیتروپروسید بر میزان قندهای محلول در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۴-۷- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر میزان گلیسین بتائین
یافتههای این پژوهش، نشان داد که میزان گلیسین بتائین برگ، با افزایش شوری، یک روند افزایشی را دنبال نمود. در هر دو رقم، بیشترین میزان گلیسین بتائین، در بالاترین سطح شوری مشاهده گردید. در شوری ۱۰۰ میلیمولار، در تامپسونسیدلس و قرهشانی، میزان گلیسین بتائین بهترتیب، ۵/۳ و ۹/۲ برابر در مقایسه با شاهد افزایش یافت (شکل۴-۱۷).
کاربرد اسید سالیسیلیک، تأثیر مثبتی بر افزایش میزان گلیسین بتائین داشت. در تیمارهای ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار شوری، کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر در قرهشانی باعث افزایش بهترتیب ۳۳/۴ و ۷۸/۴ برابری در میزان گلیسین بتائین شد، همچنین در تامپسونسیدلس با کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظتی مشابه باعث شد که در شوری ۷۵ میلیمولار، ۹/۳ برابر و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۱۸/۴ برابر افزایش، در میزان این شاخص در مقایسه با شاهد، مشاهده گردد. در هر دو رقم در شوری ۱۰۰ میلیمولار، تفاوتی بین غلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک دیده نشد.
شکل۴-۱۷: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان گلیسین بتائین در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۴-۸- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها بر میزان گلیسین بتائین
کاربرد سدیم نیتروپروسید، در شوریهای متفاوت، تأثیر معنیداری بر افزایش میزان گلیسین بتائین داشت. در قرهشانی، غلظت ۵/۱ میلیمولار این ترکیب، در افزایش میزان گلیسین بتائین، بهتر عمل نمود. در تامپسونسیدلس و قرهشانی، در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار (بدون کاربرد سدیم نیتروپروسید)، میزان گلیسین بتائین به ترتیب ۱۷/۳ و ۸۴/۲ برابر، در مقایسه با شاهد، افزایش داشت. با کاربرد سدیم نیتروپروسید (با غلظت ۵/۱ میلیمولار)، میزان گلیسین بتائین در تامپسونسیدلس در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۰۵/۴ برابر و در قرهشانی ۱۱/۴ برابر افزایش، در مقایسه با شاهد داشت. تأثیر سدیم نیتروپروسید در افزایش میزان گلیسین بتائین، در سطوح شوری متفاوت در قرهشانی، بهتر از تامپسون سیدلس بود (شکل۴-۱۸).
شکل۴-۱۸: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیتروپروسید بر میزان گلیسین بتائین در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۴-۹- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آنها بر میزان پرولین
میزان پرولین برگ، با افزایش غلظت نمک، در محلول غذایی، به میزان زیادی، افزایش یافت. در قرهشانی، میزان پرولین در سطح شوری ۷۵ میلیمولار، ۴/۳ برابر و در شوری ۱۰۰ میلیمولار، ۴۳/۷ برابر در مقایسه با شاهد بود، اما میزان آن در تامپسونسیدلس، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلیمولار، بهترتیب ۱۷/۶ و ۴/۱۲ برابر شاهد بود (شکل۴-۱۹).
کاربرد اسید سالیسیلیک در بالاترین غلظت خود (۳۰۰ میلیگرم در لیتر)، توانست به طور معنیداری، میزان پرولین را افزایش دهد. این ترکیب، درغلظتهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر ، بیشترین تأثیر را در افزایش پرولین برگ در هر دو رقم داشت. کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، در تیمار شوری ۱۰۰ میلیمولار، باعث شد که میزان پرولین، در تامپسونسیدلس،۸۶/۱۲ برابر و در قرهشانی، ۶۴/۷ برابر، در مقایسه با شاهد افزایش یابد. بنابراین تأثیر اسید سالیسیلیک در افزایش میزان پرولین در رقم تامپسونسیدلس بیشتر از قرهشانی بود. در شوری ۱۰۰ میلیمولار، در هر دو رقم، تفاوت معنیداری بین غلظتهای متفاوت اسید سالیسیلیک مشاهده نشد.
شکل۴-۱۹: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان پرولین در دو رقم انگور. رقم قرهشانی: a1، رقم تامپسونسیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلیمولار: b5.
۴-۴-۱۰-تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آنها بر میزان پرولین
در دهه ۱۹۶۰، برخی از هواشناسان، ریاضی دانها، فیزیکدانها وزیست شناسان به شواهدی دست پیداکردند و مباحثاتی میان آنان شروع شد که باعث طیفی از ناراحتیها، علایق، اعجابها وحتی عصبانیتها شد.آنها نمی توانستند باور کنند که طبیعت به گونهای که شواهدش را به تازگی مشاهده می کردند، رفتار کند. آزمایشها نشان می دادکه طبیعت دارای رفتارغیرقابل پیش بینی است و الگوها و طرحهای تصادفی وپیچیده ای را ایجاد می کند که با محاسبات و فرمولهای خطی قابل انطباق نیست، بلکه در نقاط و وضعیتهای مشخصی شاخه شاخه می شود و راه خود را از نظر گاه های ازپیش تعیین شده جدا می کند. ابر، صاعقه، حبابهایی که درپای آبشارها تشکیل می شوند از نمونه این نوع از پدیدهها هستند. به دنبال این مشاهدات و آزمایشها نظریه جدیدی به نام نظریه آشوب شکل گرفت.
براساس نظریه آشوب جهان نظامی غیرخطی، پیچیده و غیرقابل پیش بینی است. این نظریه به سیستمهایی اشاره دارد که ضمن نشان دادن بینظمی، حاوی نوعی نظم نهفته در درون خود هستند وبیانگر رفتارهای نامنظم، غیرخطی و غیرقابل پیش بینی وپیچیده درسیستم هاست وقائل به وجود یک الگوی نظم غایی در تمام این بی نظمیهاست. به دلیل غیرخطی بودن وپیچیدگی سیستمهای آشوب ارائه مدل از اینگونه سیستمها کاری بس مشکل وسخت است.به همین علّت سعی شده است به کمک مثالها و مدلهای کامپیوتری وجهی از سیستمهای آشوبناک نشان داده شود. مثال مورگان[۴۵] (۱۹۹۷) برای این نوع سیستمها، توده ای از«پرندگان»، «خفاشها» یا «ماهیها» است که بر اساس سه قانون «۱- حرکت بدون تصادم؛ ۲- حفظ حرکت در جوار یکدیگر ۳- دور نشدن خیلی زیاد از یکدیگر» حرکت می کنند. این الگو یک الگوی کامپیوتری است که نشانگر یک توده دینامیک یا یک سیستم آشوبناک است که جزئیات حرکات آنهاغیرقابل پیش بینی، ولی در کلّیت از یک نظم برخوردار است. توده پرندگان، پیشرفت الگوهای هوا، واکنشهای پیچیده شیمیایی،اجتماع موریانه ها،پرواز پرسروصدای حشرات ازنمونه های سیستمهای آشوبناک هستند.چهارویژگی مشترک درسیستمهای آشوبناک عبارتاند از:
۱ـ اثرپروانه ای[۴۶]
بر اساس اصل اثرپروانه ای ،یک تغییرکوچک هر چند بی اهمیت مانندپرزدن یک پروانه می تواند منجر به تغییرات شگرف در یک سیستم شود، یا اینکه براساس گفته نویسنده مقالات علمی «کوین کلی» درسیستمهای غیرخطی پیچیده applesا=۲+۲(۱) (مورگان ۱۹۹۷، ۱۵۲) هر تغییر کوچک در سیستم غیرخطی می تواند تغییر کوچک دیگری را ایجاد کند و تغییر بعدی، تغییر دیگری را تا اینکه درنهایت یک تغییر کیفی رخ می دهد.
۲ـ سازگاری پویا
سیستمهای بینظم در ارتباط با محیطشان هم چون موجودات زنده عمل می کنند و نوعی تطابق و سازگاری پویا بین آنها و پیرامونشان برقرار است. این سازگاری مانند هوشمندی مغز انسان از نوع ظهور لحظهای است. میزان و چگونگی هوشمندی مغز از قبل تعیین نشده، طرحی برای آن پیش بینی نشده، بلکه یک پدیده در حال ظهور(شدنی) برنامه ریزی نشده است که در جریان زمان تکامل می یابد. سیستم های سازگار شونده پویا دارای ویژگیهای زیرهستند:
الف) توان خود سازماندهی دارند: هر جزء در چارچوب محدودیتهای کلی سیستم، خودراباشرایط پیش آمده سازگار و در نظم کلی سیستم سازماندهی میکند. برای مثال هر قسمت مغز می تواند با شرایط جدید خود را هماهنگ کند، بدون اینکه هماهنگی باکل را ازدست بدهد. تغییر و تحول در سیستمهای آشوبناک براساس همین ویژگی خود سازماندهی انجام میگیرد. فقیه (۱۳۷۶) اظهار می دارد: سیستمهای خود سازمانبخش، دارای درجه ای ازآگاهی نسبت به وضیعت موجودخودوتفاوت آن باوضیعت عموماً مطلوب هستند. آنها می توانند برپایه اطلاعاتی که ازپیش دارند خود را نوسازی کنند.
ب) ویژگی هم افزایی: در سیستمهای پیچیده کل بزرگتر از جمع اجزاست. این بدان معنا است که تلاش افراد در چارچوب یک سیستم باز و آزاد، نسبت به سیستمهای ساده و بسته، اثر بخشتر و تاثیرگذارتر است.
ج)یاد گیرنده هستند: مورگان (۱۹۹۷، ۸۶) چهار اصل زیر را برای یادگیرنده بودن یک سیستم لازم می داند:
_ سیستمها باید توان احساس، نظارت وشناسایی منظرهای با اهمیت محیط خود را داشته باشند؛
_ آنها باید بتوانند این اطلاعات را باهنجارهای عملیاتی که رفتار آنها را هدایت می کند مربوط سازد؛
_ آنها باید بتوانند انحرافات مهم را ازهنجارها تشخیص دهند؛
_ آنها باید بتوانند عملیات خودرا با تشخیص خطا اصلاح کنند.
در صورت وجود چهار شرط گفته شده، سیستم می تواند برتغییرات محیط نظارت داشته باشد و واکنشهای مناسب را از خود بروز دهد و به شیوه هوشمندانه و خود ـ تنظیم عمل نماید.
۳- خود ـ شباهتی
در نظریه آشوب ومعادلات آن، نوعی شباهت بین اجزا و کل قابل تشخیص است.
مثال معروف آن، یک صفحه هولوگرام است که توسط لیزر تصویری برآن ضبط شده باشد. این صفحه دارای خاصیتی است که درصورت جزء جزء شدن، هرجزء آن تصویرکامل را نشان می دهد. همچنین یک قطعه آینه که در صورت شکسته شدن، هرجزء آن آینه دیگری است.
۴- جاذبه های عجیب
جاذبه های عجیب، الگوهایی هستند که از منظر یا منظرهای گوناگون بی نظم و آشفته ولی ازمنظریا منظرهای دیگر دارای نظم هستند. هرچه افق دید گستردهتر باشد، یافتن جاذبه عجیب ممکن تر وقدرت پیشبینی بیشتر خواهد بود (الوانی ۱۳۷۸، ۶۹).
نظریه پردازهای بی نظمی در پژوهشهای خود، توجه خاصی به چگونگی رفتار سیستمها که تحت نفوذ «جاذبههای» گوناگون قرار می گیرند، داشته اند. برای درک بهتر مفهوم «جاذبه های گوناگون»، فرض کنید دریک صبح آفتابی درایوانی برای لذت بردن از زیباییهای صبحگاهی نشسته اید و در رؤیایی شیرین فرو رفتهاید. برای مثال خود را درکنار دریاچه ای با آبهای نیلگون که تصویر آسمان آبی را درخودجای داده احساس می کنید. جنگلی سبز اطراف دریاچه را فراگرفته است و پنگوئن ها با زیبایی اغوا کننده ای درآب شیرجه میزنند. ناگهان دراین بین بنا به دلیلی، توجه شما به پشت سرتان جلب می شود. در این حالت تیک تیک ساعت الکترونیک که با صدای موتور یخچال در هم شده است، برای لحظه ای شما را از آن احساس، خارج می کند. اگرچه ممکن است چشمهایتان هنوز برآن صحنه باشد، ولی ذهن وفکرتان جای دیگری است. در این حالت شما اسیر دو «جاذبه» شده اید که از دو زمینه کاملاً متفاوت برخوردارند. هرچقدرکه به سمت یکی کشیده میشوید، از دیگری دور می شوید. با کشیده شدن به سوی دریاچه، صداهای لوازم خانگی به نیستی سپرده میشوند، اما اگربه سوی تیک تیک ساعت، اجاق ویخچال جذب شوید، (کاری که درشستشوی مغزی انجام میدهند) صداهای مزاحم غالب میشوند (مورگان ۱۹۹۷، ۶۵-۵۷). به نظر می آید که سیستمهای پیچیده، ذاتاً اسیر تنشهایی از این نوع هستند. آنها دائماً تحت نفوذ چندین «جاذبه» قراردارند که در نهایت زمینه جاذبه غالب، رفتار سیستم راآشکار می سازد. بعضی از جاذبه ها سیستم را به سوی وضعیتهای تعادل یا نزدیک تعادل میکشند، این عمل ازطریق بازخورد منفی انجام می گیردکه از رشد ناپایداری جلوگیری می کند. برخی از جاذبه های دیگر سعی می کنند نظم و ریخت جدیدی به سیستم بدهند. اگر «جاذبه مسلط» (زمینه موجود) موفق شود، انرژی حرکتی سیستم وناپایداری آن رادفع کند، پتانسیلهای تغییر به تحلیل می روندو سیستم به وضعیت متزلزل قبلی خودبرمی گردد. ازطرف دیگر، اگرجاذبه جدید غلبه کند، انرژی های تولید شده راجذب خواهد کرد و نظم جدید حاکم می شود.
۲-۲-۱۵ مدیریت درآشوب و پیچیدگی
تاثیر پارادایم آشوب در نظریه های سازمان و مدیریت را می توان در طرح مباحثی همچون سازمانهای یادگیرنده، تحلیل سازمان از طریق استعاره های مغز و هولوگرام، توجه به تیمهای خود گردان و ساختارهای غیر متمرکز و تیمی، مشاهده کرد. بنا به اظهار الوانی (۱۳۷۸) نظریه های مدیریت علمی،روابط انسانی، مدیریت مقداری و کمی و مدیریت سیستمی افسانه می شوند و واقعیتهای امروز در تئوریهای بی نظمی و آشوب با ویژگیهای خاص پدیدار می شوند. به گفته هاچ (۱۹۹۷) در دورانی که تغییر، مداوم، تصادفی و پیوسته است، ضروری است که شیوههای تفکرسنتی را در هم بشکینم تا تغییر رابه نفع خویش به کار گیریم. ما وارد عصر منطق گریزی شدهایم. دوران خطرات بزرگ اما فرصتهای بزرگتر.
۲-۲-۱۶ پنج ایده کلیدی برای مدیریت تغییر
۱-بازاندیشی در مورد مفاهیمی مانند سازمان، مدیریت، سلسله مراتب و کنترل: در نظام پیچیده، غیرخطی و آشوبناک، استفاده از نظام سلسله مراتبی چگونه خواهد بود؟ در نظامی که پیش آمدها تصادفی و حوادث از منطق بی نظمی پیروی می کنند، طرحریزی چه مفهومی خواهد داشت؟ درست مثل اینکه شما بر آن شوید که یک مسیر پیچ در پیچ ودرهم راباحرکت برروی یک خط راست طی کنید. در این نظام، آینده قابل پیش بینی نیست آنچه ازدست مابرمی آید حدس و گمان است و هیچ قطعیتی درآن نیست. چیزی که هست، دانش ما احتمال پیش بینی وقوع آنها را بالا و پایین میکند. در این سیستمها مدیریت ازطریق اهداف سلسله مراتبی یا از طریق منطق از پیش تعیین شده، مثل اینکه در طراحی پل ها و ساختمان ها به کار گرفته می شود، امکان پذیر نیست. مدیران باید یاد بگیرند که رخدادها وتغییرات به شکل آنی هستند و آنها با این گونه رخدادها روبهرویند. نظمها درکشمکش بین جاذبههای مختلف ظهورمی کنند، اما طبیعت دقیق این نظم، هرگز طرح ریزی شده یا ازقبل تعیین شده نیست. الگوها ظهور می کنند و نمی توان آنها را تحمیل کرد. همه چیز درحال تغییر است و مدیران خود نیز بخشی از تغییر هستند. آنها باید مجموعه ذهنیات و نگرشهای خود نسبت به «تغییر و کنترل» را تغییر دهند. در سیستم های پیچیده، طرحریزی و کنترل پیش از عمل، کارساز نیست، بلکه مدیران باید یاد بگیرند که چگونه جریان و فرایند تغییر را روانسازی کنند (مورگان ۱۹۹۷، ۲۶۷ـ۲۶۶).
۲- فراگیری هنر مدیریت و تغییر زمینهها: نقش اساسی مدیران بر اساس منظر پیچیدگی و بینظمی، شکل دهی و ایجاد زمینههایی است که در آنها شکلهای مناسب از طریق خود- سازماندهی به وجود آیند. در موقعیتهایی که الگوی «جاذبه مسلط»، وضعیت نامطلوبی راحاکم کرده است، باید مرزهای سیستم را به روی ناپایداری و بیثباتی باز کرد یا حتی خود اقدام به ایجاد بی ثباتی کرد؛ این عمل می تواند به ظهور یک الگوی رفتاری جدید کمک کند. برای شکستن قدرت «جاذبه بسته شده (مسلط)»، مدیران باید راه هایی را برای خلق زمینه های جدید پیدا کنند. برای مثال ذهن مشاوران و کارشناسان کلیدی سازمان را با ناخوشایند جلوه دادن واقعیتهای مالی، مطرح نمودن توان و قدرت حیاتی نو آوری و خلاقیت، روشن ساختن وضعیت رقبا و مشخصه های رقابتی در حال ظهور و مواردی از این قبیل درگیر کنند. ایجاد ائتلاف بین عناصر کلیدی سازمان که قادر به تغییر وضعیت موجود هستند، راهبرد دیگری از این نوع است. این راهبردها میتوانند سیستم بسته شده را دچار بی ثباتی و در نتیجه آن را مجبور به حرکت به سوی نقاط بحرانی کنند. در این وضعیت اگر نیروهای تغییر از انرژی کافی برای غلبه بر جاذبه مسلط برخوردار باشند، جاذبه مسلط کنار زده میشود و جاذبه جدید جایگزین آن میشود. همچنین با رفتن به سراغ عملیات نو و جدید، امکان شکل گیری «تغییر» و ظهور زمینه های جدید را می توان ایجاد کرد. برای مثال با تغییر در الگوهای پاداش، تغییر در ترکیب کارکنان کلیدی و پستهای آنها، ایجاد بحرانهای مالی ساختگی، تعدیل نیروی انسانی و رخدادهای بسیارزیاد دیگر می توان سیستم را از قالب بسته خود به حرکت واداشت. البته باید به این نکته مهم توجه شود که در سیستمهای پیچیده و غیر خطی، مدیران کنترلی بر تغییر نمیتوانند داشته باشند. آنها نمیتوانند شکل دقیق الگوی «جاذبه» جانشین را تعریف کنند؛ اما با تغییر در عناصر کلیدی «جاذبه مسلط» و با بازکردن مرزهای سیستم موجود نسبت به اطلاعات و تجارب جدید، میتوانند زمینه ظهور برای «جاذبه جانشین» رافراهم سازند. در واقع مدیران به ایجاد شرایطی کمک میکنند که تحت آن، جاذبه جدید ظهور می کند.
در سیستمهای پیچیده دو نوع حلقه تقویت کننده و متعادل کننده در فعالیت وجود دارد. حلقه های تقویت کننده همیشه به دنبال تغییر«جاذبه» است و حلقههای متعادل کننده ازطریق بازخورد منفی به دنبال پایداری وثبات هستند. بنا به اظهار سنگه (۱۳۸۲، ۱۱۱) هر زمانی که مقاومتی در مقابل تغییر مشاهده شد، شما باید توجه کنید که یک یا چند فرایند متعادل کننده مخفی، مشغول فعالیت هستند، این مقاومت نه پایدار و زودگذر است ونه چیزی اسرارآمیز، بلکه ناشی از ترس تغییر درهنجارهای سنتی سازمان و نحوه انجام امور است. رهبران آگاه و مدیر، به جای افزایش فشار برای انجام تغییرات درسازمان ودرهم شکستن مقاومتها، در جستجوی یافتن منابع این مقاومت هستند.
۳-فراگیری چگونگی استفاده از تغییرات کوچک برای خلق اثرات بزرگ: یکی دیگرازآموزه های نظریه آشوب و پیچیدگی برای مدیریت تغییر، توجه به « لبه های آشوب» است. در آنجا اگر تغییرات کوچک در زمان و مکان مناسب اعمال شوند، قادر به ایجاد تغییرات بزرگ هستند. سنگه (۱۳۸۲، ۸۱)، این حالت را قانون اهرم کاری مینامد. او معتقد است در حل مسائل بایداز جایی شروع کرد که قانون اهرم کاری بیشترین اثر را دارد تا بتوان باحداقل سعی وتلاش به پیشرفت ونتیجه ای بزرگ دست یافت. تنها چالش پیش روی دست اندرکاران تغییر این است که موضع مناسب برای اهرم راپیدا کنند والبته این موضع براحتی مشخص نیست. مورگان (۱۹۹۷) در مورد شناسایی نقاط اهرمی مینویسد: اگر مدیران یاد بگیرند پارادکسهای آنی را شناسایی کنند یا اگر لازم باشد، پارادکسهایی را ایجاد کنند که موجب تنش بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شوند؛ آنها قادر به شناسایی نقاط بااهمیت اهرمی و استفاده ازآنها برای غلبه برنیروهای حافظ وضعیت موجود خواهند بود.
۴-باتحول وتغییرپیوسته ونظم آنی به عنوان امورمعمولی و طبیعی زندگی کردن: درسیستم های پیچیده هیچ کس دروضعیتی نیست که عملیات سیستم رابه شکل جامع کنترل یاطرح ریزی کند. شکلها و وضعیتها ظهور می کنند، آنها را نمی توان تحمیل کرد. در بهترین حالت مدیران می توانند سیستم رابه سوی جاذبه مطلوب هدایت کنند یا اینکه پارامترهای بحرانی راکه برجریان تکامل سیستم نافذ هستند، فعال سازند. آنها همچنین باید به هر ابتکار و تجربه ای به عنوان یک فرصت یادگیری نگاه کنند. در بحث هنر ایجاد زمینه های جدید، آنچه بیشتر مورد توجه است، استفاده از تجارب و الگوهای یادگرفته شده به منظور تغییر الگوهای «جاذبه مسلط» است. تجارب موفق، به مدیران راهنمایی می کند که چه چیز میتواند نقشه «جاذبه مسلط» راحفظ وچه چیز می تواندکمک به ظهورجاذبه های جدید کند.
مدیریت آشوب باید درمورد «مدیریت روی لبه» سطح آگاهی خودرا افزایش دهد و در هنر «مدیریت روی لبه» کسب مهارت کند. او باید درهنگامه لازم ابتکارهای جدید را در برابر فشارهای «جاذبه مسلط» مصون نگاه داردو وقتی آن ابتکار توانست ازخود محافظت کند، آن رابه حال خویش رها کند (مورگان ۱۹۹۷، ۲۶۷). امروزه مدیران باید تجربه کردن وآزمایش راسرزنش نکنند بلکه باید اجازه دهند که کارکنان از آزمایشها و تجارب خویش بیاموزند. یادگیری، تجربه وکسب اطلاعات برای سازمانهای امروزی به علّت پیچیدگی آن می تواند به عنوان پایگاه اطلاعاتی باشد که شناخت را امکان پذیر می کند. در سیستم های آشوبناک، تعیین یک نقشه ازپیش تعیین شده ویک طرح ماشینی شده به هیچ وجه امکان پذیر نیست. در این سیستم ها اطلاعات، آگاهی، تجربه، آزمایش می تواند شناخت ایجاد کند، همانطور که در شناسایی بعضی از سرطانها، از طرح و ریخت سلولی، پی به بیماری نمی برند، بلکه از اطلاعات وسیعی که به دست می آورند و مقایسه با اطلاعات تجارب قبلی می توانند وضعیت را شناسایی کنند.
۵-گشودگی دربرابر استعاره های جدید، که می توانند خودسازماندهی را روان کنند: استعاره هایی همچون، سازمان به مثابه مغز، سازمان به مثابه ارگانیزم، سازمان به مثابه هولوگرام، می توانندراهگشای مدیران برای درک خود سازماندهی و فراهم سازی شرایط آن در سازمان شود. در ادبیات پست مدرنیزم، استعاره جدیدی به نام «کلاژ» مطرح است. کلاژ یادرهم آمیختگی نوعی هنراست که اشیا و قطعات و اجزای مختلف را به گونه ای در کنار یکدیگر می چینند تا تصویری جدید، بدیع و با معنا حاصل شود. کاربرد این استعاره در سازمان، یعنی اینکه مدیر، نظریه پرداز یا رهبر باید بتواند با به کارگیری شیوهها و ریز رخسارههای گوناگون، رخساره مورد نظر خود را بسازد، بنابراین باید در نقش یک هنرمند عمل کند. در هنر «درهم آمیختگی» هنرمند تعدادی تصویر نامربوط را در کنار یکدیگر قرارمی دهد و از این راه یک ایده و احساس قوی به بیننده می دهد. این ایده و احساس چیزی جدا ازعادات معمول بیننده است. مدیر نیز باید اینگونه عمل کند و بداند سازمان ها را نمی توان فقط با نگرش تک بعدی و از زاویه دید یک تئوری، توصیف یا درک کرد.
۲-۳- سبک های تفکر
۲-۳-۱ مفهوم تفکر
یکی از تفارت های عمده بین انسان و حیوان آن است که رفتار انسان با اطلاعات اندوخته شه و با تجارب کسب شده در طول عمر رابطه زیادی دارد، در حالی که حیوانات بیشتر اطلاعات مورد نیاز هنگام تولد در مغز موجود می باشد در حیواناتی که از نظر تکامل در درجات پایین قرار دارند. این اطلاعات ارثی تقریباٌ تمام مایحتاج حیوان را تأمین می نمایند ولی هر چه حیوان از نظر تکامل در رده های بالاتری باشد، ظرفیت بالقوه بیشتری برای کسب اطلاعات و تجارب مختص به خود دارد. بنابراین در مورد حیوانات میتوان گفت که بیشترین مقدار حافظه موجود در مغز را حافظه ارثی تشکیل میدهد. در حالی که انسان مجبور است بیشتر اطلاعات و حافظه مورد نیاز خود را کسب کند و حافظ اکتسابی بیشترین مقدار حافظه موجود در مغز انسان را تشکیل می دهد (معظمی ۱۳۸۸، ۴۳).
کسانی که به کارآیی خودشان در حلکردن مسایل اعتقاد راسخ دارند. هنگام رویدادهای استرس زا، از نظر تفکر تحلیلی کارآمدی مانند، اما افرادی که به توانایی های حل مسئله خودشان شک دارند؛ به طور آشفتهای فکر می کنند (بندورا وود[۴۷] ۱۹۸۹، ۶۰). برای اینکه افراد به بهترین وجه عمل کنند، باید ابتدا برای پیشبینی موثرترین شیوه عمل، از خاطرات رویدادهای گذشته خودشان استفاده کنند. آنها همچنین باید برای ارزیابی امتیاز برنامهها و راهبردهای خودشان، بازخورد را بررسی نمایند. علاوه براین، آنها باید درباره عملکردشان تعمق کنند، و بیاد بیاورند کدام شیوه های عمل، نتیجه بخش و کدام بی نتیجه بوده است. احساس کارآیی نیرومند به فرد امکان می دهد حتی در صورت رو به رو شدن با استرس موقعیتی و بن بستهای حل مسئله، تمرکز خود را به تکلیف ادامه دهد. در مقابل، خود ناباوری، تصمیم گیرندگان را از تفکر متمرکز به تکلیف منحرف می کند، به طوری که توجه به آنها به نارسایی های خود و ضروریات طاقت فرسای تکلیف معطوف میشود. به طور خلاصه، تردید، کیفیت تفکر و تصمیم گیری فرد را در مدت عملکرد جذاب میکند، درحالی که کارآیی در آن محافظت مینماید (ریو ۱۳۸۶، ترجمه سید محمدی، ۸۴).
۲-۳-۲ جنبه های مختلف مسئله تفکر
تفکر مسئلهای فوق العاده گسترده و متنوع است. چندین جنبه آن سنتی است و سایر جنبه های آن اخیراً مطرح شدهاند. گرایش های منطقی و معرفت شناسی تفکر جزء جنبه های سنتی قرار میگیرند. باوجود اینکه بررسیهای تجربی ریشهی مادری تفکر یعنی بررسیهای تجربی مغز از قرن نوزدهم آغاز گشته است، مع الوصف جنبه های فیزیولوژیک تفکر در بین جنبه های سنتی و نوین قرار میگیرد، زیرا که تفحص در ریشه های مادی تفکر در بین جنبه های سنتی و نوین قرار می گیرد، زیرا که تفحص در ریشه های مادی تفکر و به طور کلی زندگی روحی- روانی دارای تاریخچه چند ساله است (میرزایانس ۱۳۸۶، ۳۷). یک از موارد مهم بررسی روانشناختی تفکر این است که، آیا مسئله ی ریاضی، فیزیک و غیره می تواند راهکاری مناسب و کافی جهت بروز مشخصات تفکر باشد؟ برای اولین بار دیوئی، پایه گذار مکتب «افزار گرائی» به وضعیت مسئله ساز، و اهمیت این موضوع در فرایند تفکر توجه نموده است. او معتقد است که تفکر فرایند حل مسئله است. باید گفت که بی تردید نظرات دیوئی تأثیرات خود را هم بر مکتب روانشناسی ویورتسبورگر و هم بر نمایندگان مکتب گشتالت و سایر محقیقن آتی گذارده است. لیکن روش بنیادی بررسی تفکر بطور مشخص و به صورت آگاهانه و سیستماتیک، برای اولین بار توسط پایه گذاران مکتب «گشتالت» مورد استفاده قرار گرفته است (میرزایانس ۱۳۸۶، ۱۰۲).
۲-۳-۳ فرآیندهای تفکر
الف) تصور
تقریباً برای تمام فرایندهای تفکر، تصور امری ضروری است. حافظه، مفهوم سازی و حل مسأله بدون تصور امکان پذیر نیست، تصورات تنها به تصاویر مغز نمی انجامد، بلکه به صورت محتوای معنای مجدد کلامی یا تصوری ذخیره می شوند. محتوای معنای یک محتوای مفهومی است که به طور معمول از یک جمله ساده و یا لغت تشکیل می شود. در روانشناسی شناختی نماد پردازی به وسیله شبکه پیچیده ای از ارتباط تداعی بین عناصر محتوای معنای (لغات) انجام می شود. نیرومندی ارتباطات تداعی تعیین کننده این احتمال است که یک شبکه به خاطر آورده می شوند از طریق محرک بیرونی فعال می گردند. وقتی محرک بیرونی با شبکه ذخیره شده یا عنصری از آن جور شود در این صورت محتوای مربوط واکنشهای حرکتی و فیزیولوژیکی مرتبط با آن به طور همانند فعال می گردند. واکنش های فیزیولوژیک به هنگام تصور برای گذاره های ذخیره شده و ارتباط آنها اختصاصی است. افرادی که از تصور خوبی برخوردارند. احساسات را بهتر به خاط می آورند. از الگوی شبکه هیجانی تصورات چنین استنباط می شود که توانایی حافظه به حالت روانی و خلق بستگی دارد (لانگ ۱۹۸۳، نقل از خداپناهی ۱۳۸۵، ۲۹-۲۰).
ب) حل مسائله
در دوران طفولیت قسمت عمده یادگیری بر اساس یادگیری شرطی است. پایه و بنیان مقداری از مشخصات روانی هر فرد تا اندازه ای در این دوران شکل می گیرد و در واقع بعضی از مشخصات به قدری محکم پایه گذاری می شوند که تا آخر عمر به همان صورت الیه باقی می ماند. ولی هر چه کودک بیشتر رشد کند، آمادگی زیادی برای مقابله با مشکلات زندگی پیدا خواهد کرد. این آمادگی ارزش بخصوصی برای سازگاری او با محیط خواهد داشت، زیرا بدین وسیله قادر می شود تا بهتر با خود و دیگران ارتباط برقرار کند. هنگام که کودک رشد می کند ازاهمیت رفتار شرطی در مورد او کاسته می شود و رفتارهای که منجر به حل مسائل می گردد اهمیت زیادی پیدا می کند. روش اصلی که در حل مسائل به کار می رود به روش آزمایش و خط مشهور است. بر اساس روش فرد دست به عمل می زند. اگر به نتیجه رسید آن را ادامه می دهد، و اگر مرتکب اشتباهی شد از ادامه آن خودداری می کنند راه دیگری را اتخاذ می نماید (شاملو ۱۳۸۵، ۱۹).
ج) مفهوم سازی
مفاهیم از مقایسه الگوهای نخستین یادگرفته می شوند. الگوهای نخستین از لحاظ موضوعی، شبکه تداعی و ارتباط هستند، الگوهای نخستین و تصورات نکات مرجع به شمار می آیند. هر قدر یک عنصر مفهوم مشابه به الگوی نخستین بالقوه آن مفهوم آسان تر ساخته می شود. الگوهای نخستین با درجه عمومیت متوسط بهتر و ساده تر یا لغت نامه - که به یک فرهنگ ارتباط دارد- تخمین زده می شود. تعداد عناصر حرکتی با مفهوم ارتباط دارند. نقش مهمی در سهولت تشکیل مفهوم ایفا می کنند (خدا پناهی ۱۳۸۵، ۸۴).
۲-۳-۴ انواع تفکر
۱- تفکر فلسفی
این تفکر، نوعی اختلال در فکر است که با میل به بحث های بی حاصل مشخص می شود. بحث های که در آنها، تعداد کلمات بسیار زیاد، و معنا و مفهوم آن بسیار اندک است. چنین تفکری با وجود تاکید فرد بر آن، بیهوده و بی حاصل است. به عنوان مثال به جمله زیر توجه کنید: «خوب؛ ملاحظه می کنید که موضوع چقدر مهم است. من مایلم؛ بسیار ضروری میدانم که روی اهمیت آن تاکید کنم.چون اهمیت، خود یک اصل اساسی است».
۲- تفکر سحرآمیز
در این نوع تفکر، فرد سعی می کند که افکار؛ کلام ها، تداعی ها، عبارات و حالات خاص، به طریقی معجزه آسا میتوانند برخی آرزوها را برآورده سازند، یا شیاطین را دور کنند. این تفکر به طور طبیعی در کودکان دیده می شود که حاصل از درک ناقص آنها از علت پدیده ها است.یکی از خصوصیات پایدار تفکر سحرآمیز، پدیده قدرت مطلق (همه کار توانی) است. شخص احساس می کند که فکر کردن درباره موضوعی در دنیای خارج، کافی است تا بدون دخالت عوامل فیزیکی سبب شود آن موضوع تحقق یابد. این احساس باعث می شود که فرد از اندیشه های خشونت بار خود نیز در رنج باشد (آندرو ۲۰۰۸، ۴۴).